پوتین

اگر سال‌ها بعد فرزند ما بپرسد چه کسی این جنگ سرد جدید و خسارت‌بار را که سال‌ها بر مقدرات بین‌المللی حاکم است شروع کرده، چه بگوییم؟ تحولات این ماه‌های اخیر را فراموش نکنیم.

سرویس جهانی مشرق- دوشنبه ۵ فوریه دالیا گریباسکایت به خبرنگاران اطلاع داد روسیه در حال استقرار تعداد جدیدی از موشک‌های اسکندر در کالینینگراد است. وی ادامه داد این موشک‌ها قدرت حمل کلاهک هسته‌ای را دارد و تهدیدی علیه نیمی از ملت‌های اروپایی است.

البته او اشاره‌ای به دو واقعیت دیگر نکرد: حدود یک سال و نیم گذشته ایالات متحده چهار هزار نیروی ناتو را در استونی، لیتوانی، لتونی و لهستان مستقر کرد، یعنی نزدیکتر از کالینینگراد به مرزهای روسیه. آیا در آن زمان، اقدام آمریکا که با همکاری رهبران کشورهای اروپایی شرقی انجام شد تهدیدی علیه بلاروس و روسیه ایجاد نمی‌کرد؟ در ثانی اصلاً بُرد موشک‌های اسکندر تنها به کشورهای حوزه بالتیک و لهستان می‌رسد نه «نیمی از ملت‌های اروپایی».

کالینینگراد بخشی جداافتاده از قلمرو اصلی روسیه است که به این کشور تعلق دارد. چهار هزار نیروی ناتو آن سوی کالینینگراد یعنی در استونی، لتونی، لیتوانی و لهستان مستقر است و دو پایگاه نظامی ناتو نیز در لهستان و استونی قرار دارد.

پرسش اینجا است که چه اتفاق جدیدی در دنیا رخ داده که این‌چنین روسیه، چین، آمریکا، فرانسه و ... را به افزایش بودجه تسلیحاتی خود و تولید نسل‌های جدید موشک و کلاهک واداشته است؟ دو پاسخ به این پرسش وجود دارد:

۱- از نظر روندهای بلندمدت، هیچ اتفاقی نیافتاده  و همین تلخ‌ترین پاسخ است. واقعیت آن است که در یک نگاه کلان، ایالات متحده پس از فروپاشی شوروی باز هم از تفوق نظامی خود بر جهان برای مداخلات نظامی متعدد در این سو و آن سوی جهان استفاده کرد و با این کار، عملاً اجازه نداد جنگ سرد به صورت واقعی پایان یابد. تداوم افزایش دائمی پایگاه‌های نظامی در اروپای شرقی و توسعه ناتو به این کشورها عملاً تحریک قدرت‌های شرقی جهان به شمار می‌رود، ‌ امری که در زمان جنگ سرد با توجیه تهدیدهای شوروی انجام می‌شد اما پس از آن چه؟

در واقع تا زمانی که آمریکا عملاً از تعریف منافع حیاتی خود در کشورهای دیگر دست نکشد، جنگ سرد پایان نیافته است و هر آن ممکن است جنگی داغ و خانمان‌برانداز در جهان آغاز شود.

۲- از نظر اتفاقات کوتاه‌مدت، دو رخداد در ماه‌های گذشته نشان داد ترامپ در فضای دیگری به سر می‌برد، یعنی فضای جنگ سرد. اول از همه تهدید به «نابودی کامل» کره شمالی در مجمع عمومی سازمان ملل (بدون اینکه نمایندگان سایر کشورها در آن جلسه واکنش قاطعی نشان بدهند) و تکرار تهدید «اعمال آتش و خشم به گونه‌ای که تا کنون جهان به خود ندیده است» از سوی او، و دوم، اعلام رسمی روسیه و چین به عنوان مهمترین تهدیدات آمریکا همزمان با اعلام برنامه پرهزینه برای بازسازی تسلیحات ایالات متحده.

دانلد ترامپ که در دوران مبارزات انتخاباتی‌اش مورد حمایت انجمن اسلحه‌سازان قرار گرفته بود، حالا در حال ادای بدهکاری‌های خود است و طرح جدیدی را برای بازسازی گسترده صنایع نظامی و هسته‌ای ایالات متحده روی میز گذاشته است.

بعد از ۱۷ سال که تروریسم به عنوان مهمترین تهدید بین‌المللی علیه ایالات متحده معرفی می شد و از سال ۲۰۰۱ تا کنون تریلیون‌ها دلار برای مبارزه با آن هزینه شده است، اکنون به نوشته دنیل مک‌آدامز «به ما گفته می‌شود که تروریسم دیگر بزرگترین تهدید نیست. اکنون بزرگترین تهدید که باید باز هم کوه‌های بیشتری از پول را برای آن هزینه کنیم، کدام است؟ روسیه و چین. چه کسی از این بازگشت رسمی به جنگ سرد سود می‌برد؟ باند صنعتی و نظامی در ایالات متحده. چه کسی ضرر می‌کند؟ بقیه ما آمریکاییان.» این یادداشت را ران‌پل در پایگاه اینترنتی خود منتشر کرده، کسی که بیش از بیست سال نماینده کنگره آمریکا بوده است.

تریلیون‌ها دلار در ۱۷-۱۸ سال اخیر به اسم مبارزه با ترویسم هزینه شد. حالا چند تریلیون دلار و تا چند سال قرار است به اسم مبارزه با روسیه و چین برای نوسازی تسلیحات موشکی و نظامی هزینه شود؟

وزارت دفاع اوباما در سال ۲۰۱۰ میلادی سیاست جدیدی را آغاز کرد که دست‌کم رسماً اعلام شد تکیه دولت آمریکا بر تسلیحات موشکی و هسته‌ای کاسته می‌شود و بر همین اساس بود که توافق‌نامه ۲۰۱۱ با مسکو امضا شد، اما الان ماتیس وزیر دفاع آمریکا پشت میکروفن رفته و سخن دیگری می‌گوید. بهانه او این است که به جای آرزوها باید به واقعیت‌های جهان توجه کرد اما به این پرسش پاسخ نداد: زمانی که ایالات متحده با وقوع یک رخداد در آن سوی عالم نگران «منافع ملی و حیاتی» ‌ خود می‌شود، آیا در حال توجه به واقعیت جهان است یا می‌خواهد آرزوی خودش مبنی بر سلطه بر همه جهان را رنگ واقعیت ببخشد؟

جمع‌بندی

اقدام دولت آمریکا در اعلام روسیه و چین به عنوان مهمترین تهدید برای ایالات متحده در آستانه هفتمین سالگرد توافق ۵ فوریه ۲۰۱۱ میلادی میان مسکو و واشینگتن صورت گرفت، توافقی که طی آن دو کشور تعهد کردند تسلیحات خود را کاهش دهند و بیش از ۱۵۵۰ کلاهک و ۷۰۰ موشکِ مستقر در اختیار نداشته باشند. این توافق در سال ۲۰۲۱ خودبخود ملغی می‌شود مگر اینکه مجدداً تمدید شود. در راهبرد جدید ایالات متحده پیرامون تسلیحات هسته‌ای سخنی از تمایل به تمدید توافق به میان نیامده و اساساً با توجه به سیاست‌های اعلام شده، اگر ترامپ تا ۲۰۲۱ رئیس‌جمهور بماند بدیهی است که تمدید توافق به شکل فعلی را نمی‌پذیرد، به ویژه از آن نظر که این پیمان را اوباما بسته است!

منابع

https://news.antiwar.com/۲۰۱۸/۰۲/۰۵/russia-deploying-more-nuclear-capable-missiles-to-kaliningrad

https://www.strategic-culture.org/news/۲۰۱۸/۰۲/۰۵/february-۵-۲۰۱۸-russia-and-us-meet-new-start-provisions.html

http://www.ronpaulinstitute.org/archives/featured-articles/۲۰۱۸/january/۲۵/pentagons-new-cold-war-strategy-peaceor-war-profits

https://edition.cnn.com/۲۰۱۷/۰۱/۱۴/europe/poland-us-troops-nato-welcome/index.html

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس