FATF بخشی از یک «طرح بزرگ‌تر» است؛ یک «برنامه پویا» که تلاش می‌کند برجام را بدل به ابزاری برای گروگان گرفتن و تنظیم مجدد همه تصمیمات امنیت ملی ایران کند.

 به گزارش مشرق، «مهدی محمدی» در روزنامه «وطن‌امروز» نوشت: یکم- اکنون در این‌باره که برنامه اقدامی نظیر آنچه آقای طیب‌نیا با رئیس FATF امضا کرده را نمی‌توان در ایران اجرا کرد، اجماعی کم و بیش کامل وجود دارد. حتی آقای علی‌اکبر ولایتی هم تایید کرده ایران نمی‌تواند چنین الزاماتی را بپذیرد. در روزهای گذشته به اندازه کافی درباره تهدیدات این موضوع سخن گفته شده است و حتی مدافعان هم نمی‌توانند انکار کنند با اجرای این نقشه راه و سپس ملزم شدن ایران به توصیه‌های چهل‌گانه کارگروه اقدام مالی، هم یک رژیم دسترسی و بازرسی ویژه درون بخش بانکی ایران برای سرویس‌های غربی تعبیه خواهد شد که در زمانی کوتاه منجر به افشای اطلاعات حساس مرتبط با امنیت ملی ایران می‌شود، هم نهادهای انقلابی با تعریف مورد قبول وزارت خارجه آمریکا از تروریسم، گرفتار «خودتحریمی» خواهند شد و هم به اعتبار ایران درون محور مقاومت صدمه‌ای جدی وارد خواهد آمد. مهم‌تر از همه اینها، حتی اگر این برنامه اقدام به طور کامل اجرا و ایران از فهرست سیاه FATF خارج شود، باز هم مشکل بانکی ناشی از برجام حل نخواهد شد، چرا که ریشه این مشکل در برقرار ماندن تحریم مبادلات دلاری، فشارهای وزارت خزانه‌داری آمریکا و همچنین تحریم‌های ثانویه تروریستی آمریکا علیه ایران است بنابراین از منظر هزینه- فایده هم که نگاه کنیم FATF اساسا ارزش هزینه‌ای را که برای آن داده می‌شود، ندارد.

دوم- موضوع این نوشته تکرار دفاعیه‌ها و ردیه‌ها درباره FATF نیست. این نوشته استدلال خواهد کرد گیر کردن در جزئیات تکنیکی درباره FATF همانقدر که مهم است می‌تواند گمراه‌کننده هم باشد. FATF بخشی از یک «طرح بزرگ‌تر» است که برجام، قراردادهای جدید نفتی، توافق آب‌وهوایی پاریس، کنوانسیون KYC (نسخه خطرناک‌تر FATF که پنهان درباره آن مذاکره شده)، کنوانسیون پالرمو، کنوانسیون حقوق کودک و چند مورد دیگر که حالا شاید وقت علنی کردن آنها نباشد، بخش‌های دیگر آن را تشکیل می‌دهد. «طرح بزرگ‌تر»ی که همه این اقدامات درون آن تعبیه شده، یک «برنامه پویا» است که تلاش می‌کند برجام را بدل به ابزاری برای گروگان گرفتن و تنظیم مجدد همه تصمیمات امنیت ملی ایران کند.

سوم- «طرح بزرگ‌تر» چند ویژگی کلیدی دارد:

1- در این طرح، رفتار ایران از طریق تعداد قابل توجهی از توافقات، معاهدات، کنوانسیون‌ها و تفاهمات بین‌المللی دو یا چندجانبه به گونه‌ای چارچوب‌بندی می‌شود که در میان‌مدت نتواند خطر راهبردی برای امنیت ملی آمریکا تولید کند و در بلندمدت همه برنامه‌های امنیت ملی ایران که چشمه تولید تهدید علیه آمریکا هستند، تعطیل شود. بنابراین این «طرح بزرگ‌تر» ماهیتی «شبه‌حقوقی» دارد و سعی می‌کند ایران را در «شبکه‌ای از تعهدات به هم پیوسته» گیر بیندازد. در واقع در اینجا با «جنگ حقوقی» به عنوان یکی از ابزارهای استراتژی جدید «قدرت اعمال فشار» مواجهیم.

2- این «طرح بزرگ‌تر» کلا به بهانه اقتصاد انجام می‌شود. استدلال اصلی طراحان آن در بیرون و مجریان و مدافعان آن در داخل این است که بدون برداشتن این گام‌ها اقتصاد ایران به حرکت در نخواهد آمد. در واقع در اینجا امنیت ملی فدای ادعایی به نام بهبود اقتصادی می‌شود بی‌آنکه تضمینی ـ حتی مبهم ـ برای آن وجود داشته باشد.

3- این طرح تک‌تک برنامه‌های امنیت ملی ایران را هدف گرفته و سعی می‌کند آنها را مطابق درکی که آمریکا از تهدیدات پیش‌ روی خود دارد، «استاندارد» کند.

 روش کار اینگونه است که مدل برجام به همه این حوزه‌ها تسری داده شود: نگرانی‌های‌ بین‌المللی را به رسمیت بشناسید، اقدامات اعتمادساز را بپذیرید، برنامه‌های خطرناک را در میان‌مدت تعطیل کنید، اجازه استقرار یک رژیم بازرسی و راستی‌آزمایی را بدهید و بپذیرید در این مورد خاص تا اطلاع ثانوی یک استثنا هستید!

4- همچنانکه که FATF بخوبی نشان می‌دهد، این طرح اساسا روی کاکل مجریان داخلی می‌چرخد. مجریان پروژه استانداردسازی محیط امنیت ملی ایران با قواعد آمریکا، حتما باید بازیگرانی در داخل ایران باشند تا این پروژه «درونی‌سازی» و «رسمی‌سازی» شود. خاصیت انداختن کار به دوش این مجریان داخلی این است که مخالفت با آنها «تسویه‌حساب سیاسی» و «سنگ‌اندازی پیش پای به نتیجه رسیدن برجام» به نظر خواهد آمد بنابراین خواص «سیاست داخلی» هم دارد. پیش‌فرض طراحان این «طرح بزرگ‌تر» این است که خالقان دولتی برجام در ایران با دیدن کورسوی امیدی از اینکه ممکن است راهی برای موفق کردن پروژه برجام وجود داشته باشد تن به هر درخواستی خواهند داد.

5- نقطه تمرکز این طرح بزرگ‌تر در درجه اول بخش دفاعی و امنیتی ایران است. بویژه بخش‌هایی از آن که با برنامه منطقه‌ای ایران در تعامل یا در ارتباط قرار دارد. علت این است که آمریکا متوقف یا مختل کردن برنامه منطقه‌ای ایران از درون را اکنون به عنوان اصلی‌ترین اولویت خود در قبال ایران تعیین کرده است.

6- ویژگی آخر این است که طرح بزرگ‌تر از برجام به عنوان یک زیرساخت استفاده می‌کند تا به موضوعاتی بپردازد که برجام موفق به ورود به آنها نشده است. ظاهرا حتی بخش‌هایی از متولیان امر در دولت هم قبول دارند که برجام یک نقطه شروع است و شروط نامرئی در کنار آن وجود دارد که تا محقق نشود، برجام به هدف خود نخواهد رسید یا حتی «کار نخواهد کرد».

چهارم- اطلاعات موجود تردیدی در این‌باره باقی نمی‌گذارد که بخش‌هایی از طرح بزرگ‌تر مذاکره شده و درباره بخش‌های بیشتری از آن نیز درک مشترک وجود دارد. به عنوان نمونه، این قطعی است که تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای حین مذاکره درباره برجام- و بلکه پیش از آغاز مذاکرات- می‌دانسته که پس از برجام نوبت به FATF خواهد رسید اما به اندازه کافی در این‌باره با تصمیم‌گیرندگان در داخل کشور صادق نبوده است. مهم‌تر از این، شواهدی هست که یک توافق سیاسی سطح بالاتر با برخی طرف‌های خارجی درباره «طرح بزرگ‌تر» وجود دارد و هیچ چیز در این صحنه تصادفی نیست همچنان که FATF را هم قبل از هر کس آقای سیف با «جک لو» توافق کرده است.

پنجم- اکنون سوال مهمی که کسانی مانند ظریف و عراقچی باید به آن پاسخ بدهند این نیست که فی‌المثل FATF خطرناک هست یا نه؟ سوال مهم‌تر این است که بگویند «گام بعدی چیست؟» و پس از FATF قرار است سراغ چه چیزی بروند و کشور چه تعهد دیگری در کدام مساله حیاتی باید بپذیرد؟ آمریکا دیگر چه چیزهایی می‌داند که ما نمی‌دانیم؟ ترسیم یک تصویر دقیق از «طرح بزرگ‌تر» بسیار حیاتی‌تر از این است که روی یک جنبه آن تمرکز کنیم. موضوعی که از این هم کلیدی‌تر است، آن است که بگویند هدف این «طرح بزرگ‌تر» چیست؟ آیا قرار است ایران به میزانی تضعیف شود که حمله نظامی به آن برای آمریکا امکانپذیر شود؟ یا قرار است زیرساخت مقاومت در منطقه چنان ضربه‌ای بخورد که چاره‌ای جز تن دادن به مذاکره با سعودی و آمریکا نداشته باشد؟ آیا ما با یک نقشه راه  تحمیل«صلح با اسرائیل» مواجه هستیم؟ یا اینکه ایران خود به دست خویش آنقدر اطلاعات تقدیم دشمن بکند که به تعبیر «مایکل مورل»، جانشین سابق سیا «دیگر نیازی به جاسوسی از آن نباشد»؟

دیگر زمان تعارفات گذشته است. ماجرای FATF فرصتی است برای اینکه از آقایان بخواهیم «توافق اصلی» را رو کنند.

ششم- ادامه روند اجرای اعلام نشده طرح بزرگ‌تر در ایران، 2 تهدید بسیار جدی ایجاد خواهد کرد.

نخست، «طرح بزرگ‌تر»- بویژه FATF- اطلاعات و امکاناتی در اختیار آمریکا قرار می‌دهد که با استفاده از آن می‌تواند اتهامات خود علیه ایران را به نحو پررنگ‌تری مطرح کرده و در زمان مقتضی، در موقعیت مناسب‌تری برای اعمال دور جدیدی از تحریم‌ها علیه ایران باشد. به عبارت دیگر اجرای اجزای «طرح بزرگ‌تر» در ایران از طریق تضعیف توان بازدارندگی و پاسخ‌دهی ایران از یک سو و افزایش اطلاعات حساس انباشته نزد دشمن از سوی دیگر، کشور را در آستانه دوران جدیدی از تحریم قرار خواهد داد.

و دوم، «طرح بزرگ‌تر» در همان حال که یک برنامه برای مهار راهبردی ایران با استفاده از فرصت برجام است، ابزاری برای مهندسی افکار عمومی ایران در انتخابات 96 هم خواهد بود. این طرح، هر چقدر پیش برود به مهار ایران از سوی آمریکا کمک می‌کند و هر چه پیش نرود- به‌زعم غربی‌ها- به دولت روحانی در ایران امکان خواهد داد بهانه‌هایی برای نپذیرفتن مسؤولیت وضع موجود در اختیار داشته باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 12
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 8
  • متین ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    هر چی که فساد رو از بین ببره کاه از خودت نیست کاه دون که از خودته بابا شما ها عن فساد مالی رو دراوردین جامعه جهانی ایرانی ها رو صد مرتبه مظلوم تر از مردم عراق و سوریه و فلسطین می بینه
  • سعید ۰۸:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    نگرانیم بیش از اندازه نگرانیم و گوش به فرمایش رهبرمون
  • ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    به فرض که همه اینها درست باشد سوال اساسی این است: چرا رهبری به عنوان شخصی که سیاستهای کلان امنیتی ، دفاعی، سیاست خارجی و ... بدون نظر ایشان حتی اجازه طرح را هم ندارند جلوی اقدامات ضد امنیتی دولت را نمی گیرند؟ این سوال بزرگی است که در ذهن خیلی ها وجود دارد. مشرق خواهش می کنم لطفا این نظر را منتشر کن
  • ۰۹:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    رهبری خیلی وقت است که فرمان داده. چرا به خیابانها نمی ریزید؟ این راهم رهبری باید بگوید؟ مگر در 23 تیر 78 رهبری دستور داد علیه دانشگاه فتنه گر تهران تظاهرات کنید؟
  • ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    اگر واقعا جواب این سوال را نمی دانی خیلی ساده لوحی. اگر رهبری علنا دستور بدهد اما این دستور اطاعت نشود تاثیر بسیار بدتری خواهد گذاشت. همینقدر جواب برایت کافیست.
  • ۱۲:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    رهبری چی کار کنه از دست شماها؟! اگه حرف بزنه میگید دیکتاتوره و نمیذاره کسی کار کنه! اگه حرف نزنه میگید چرا حرف نمیزنه! نوشتی: چرا رهبری به عنوان شخصی که سیاستهای کلان امنیتی ، دفاعی، سیاست خارجی و ... بدون نظر ایشان حتی اجازه طرح را هم ندارند جلوی اقدامات ضد امنیتی دولت را نمی گیرند؟ مگه رهبری نگفت من خوشبین نیستم؟! چه کسی گوش کرد؟! مگه نگفتن ما خوشبین هستیم؟! معلومه که بدون اجازه که هیچ ، بی اجازه ایشون هرکاری میخوان میکنن و آخرش میگن با ایشان هماهنگ کردیم!!!! البته که دولت راستگویان هستند دیگه ....
  • ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    بر عکس شما که فکر می کنید چرا رهبری دخالت نمی کنند؛ سئوال من اینجاست: چرا نمایندگان مردم در مجلس هیچ واکنشی نشان نمی دهند و ... نتیجه لیست بندی و لیستی رای دادن همین میشه آقا !!!!
  • مصطفی ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    رهبر بنده خدا اگه حرفی بزنه یه عده میان میگن ما داشتیم با دنیا تعامل میکردیم شما دخالت کردین کار خراب شد اگه حرفی نزنه باز یه عده دیگه میان میگن پس چون رهبری حرفی نزدن پس هیچ مشکلی نیست تمام وظایف این کشور رو که این بنده خدا نباید به دوش بکشه پس این همه مدیر و مسئول برای چی هستن ؟ برا چی دارن حقوق میگرن؟ یعنی حتما رهبری باید بیان به صورت کتبی یا شفاهی بگن فلان کار درسته انجام بدین یا فلان کار غلطه انجام ندین؟ رهبری کم در مورد نفوذ سخنرانی کردن؟ کم هشدار دادن؟ دیگه بنده خدا به چه زبونی بیاد بگه !!!!! کم در مورد برجام هشدار داد ؟؟؟ دیگه چی میخواین آخه یه خورده به خودتون زحمت بدین یه خورده سخنرانی های آقا رو تجزیه تحلیل کنین همه چی توش هست خدا صبر بده به رهبر ما چی میکشه بنده خدا
  • محمد ۱۲:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    مشکل تو اینه که با مرام رهبران شیعه آشنا نیستی. درسته که در مذهب تشیع رهبری دارای قدرت بلامنازعی است ولی این قدرت رو از مردم می گیرند. یعنی پشتوانه مردمی دارند. این مسئله باعث میشه هرگز خلاف نظر جمع عمل نکنند. چرا علی (ع) 25 سال خانه نشین شد؟ این سوال هم از خودت بپرس. شک کردن عالیه ولی ماندن در شک اشتباهه دوست عزیز. جواب شما در عملکرد علی (ع) نهفته است.
  • ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    0 0
    ساده لوح خودتی سوئدی منظور من این بود که چرا رهبری دستور صریح بررسی نمی دهند
  • تو رو دوست دارم ۱۲:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
    0 0
    سلام سوال خوب و بجایی پرسیدین بیاییم قضیه رو از اون طرف هم نگاه کنیم : اولا خود جایگاه رهبری محدودیت هایی داره ودر قانون تعریف شده ! دوما اگه رهبری در همه مسائل ورود کنه پس با دیکتاتوری چه تفاوتی داره و اصولا مردم چرا باید رئس جمهور انتخاب کنن ؟؟؟ اجازه بدین هوشمندی رهبر ایران رو در چند مسئله بررسی کنیم فرض کنیم رهبری عجولانه مردمی رو رو که در سال 88 به نتیجه انتخابات معترض بودن رو سرکوب میکرد اولا اکثریت اون افراد گناهی نداشتن و فریب خورده بودن ثانیا این شک که تقلب شده و حکومت میخواد رای مردم رو عوض کنه به یقین تبدیل میشد *یا مثلا رهبری اجازه مذاکرات با 5+1 رو نمیداد بعدیه عده میگفتن رهبری نمیخواد ارزونی بیاد تو مملکت و چون خودشون احتملا نفع میبرن پس تبیین مسائل و تنویر افکار مردم از اهداف رهبری در موضع گیری هاشون هست موفق باشید
  • ۱۲:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
    0 0
    "پس از FATF قرار است سراغ چه چیزی بروند؟ " سراغ یکی دیگر از گره های معیشت مردم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس