در شهر ریو خبری از حال و هوای برگزاری المپیک نیست و زشتی‌هایی که در این شهر وجود دارد بیش از هر چیز دیگری جلب توجه می‌کند.

به گزارش مشرق، انگار برای مردم برزیل مهم نیست بزرگترین رویداد ورزشی جهان جمعه شب در کشورشان آغاز می‌شود. شاید آنها هنوز به این فکر می‌کنند که چگونه لقمه نانی به دست بیاورند و روزگار را به سختی بگذارنند. شاید آنها به این فکر می‌کنند که مگر پس از جام جهانی 2014 چه چیزی عایدشان شد که حالا المپیک سودی نصیبشان کند. اصلاً مگر قرار است پول حاصل از جذب توریسم و برگزاری مسابقات به جیب آنها برود؟ مگر قرار است زندگی زاغه‌نشین‌ها که برخی از آنها به لطف دیوارهای کنار بزرگراه از چشم توریست‌ها دور مانده‌اند، تغییری کند؟ مگر «ریوی» فردا قرار است برای آنها با «ریوی» امروز فرقی داشته باشد؟

* مراقب ساعت‌هایتان باشید!


هنوز پایمان به ریو نرسیده که بین هوا و آسمان، همان تأکیدهای همیشگی می‌شود: «ریو شهر ناامنی است، حتی ساعت هم به دستتان نبندید، اینجا دزدبازار است.» این حرف‌ها برایمان تازگی ندارد، چرا که در تهران هم چنین توصیه‌هایی می‌شد. به محض ورود به ریو احساس ناامنی به تو دست می‌دهد، اما همین که دسته جمعی با هم می‌رویم قوت قلبی است. مسیر ویژه اتوبوس که «لاین» جداگانه‌ای است، ما را از شر ترافیک در امان می‌دارد درست مثل اینکه در تهران سوار «بی‌آر‌تی» شده‌ای.

* اینجا هم پشت فرمان با موبایل بازی می‌کنند!


ریو شهری سرسبز که از این نظر شبیه شمال خودمان است، شهری که با مدرنیته فاصله زیادی دارد، شهری که دیوارهای و ساختمان‌هایش هنوز در دوران قدیم سیر می‌کند. گاهی اوقات ترافیکش را می‌توان با تهران مقایسه کرد، از ماشین‌های خیلی سطح بالا خبری نیست و البته مثل ایرانِ خودمان می‌توانی ببینی که پشت فرمان با گوشی تلفن همراه سرگرم هستند. البته قطعا با توجه به فضای شهر دنبال خبر المپیکی نیستند!

* المپیک در ریو برگزار می‌شود؟!


شهر ریو حال و هوای المپیکی ندارد. نه از شور و اشتیاق خبری است و نه در و دیوار شهر آنچنان که باید گویای برگزاری المپیک است. برای مردمانش اهمیتی ندارد که المپیک برگزار می‌شود و شاید برای مسئولانش هم مهم نباشد که اگر بود حداقل برای کسانی که وارد شهر می‌شوند جذابیت بصری ایجاد می‌شد. تدابیر امنیتی هم آنچنان که باید و شاید دیده نمی‌شود. با خودت شک می‌کنی که اصلاً قرار است المپیک در این شهر برگزار شود؟! شاید هم در ریو کارهای مهمتری وجود دارد!

* پلیس اسب‌سوار؛ واقعیت یا نمایش؟

کمی که از مرکز رسانه‌ای فاصله می‌گیریم، پلیس‌هایی سوار بر اسب را می‌بینیم. اتفاقی که در خیلی از شهرها از جمله لندن رخ می‌دهد اما در ریو شاید شیبه یک نمایش باشد. ورود و خروج در محل‌هایی مانند مرکز رسانه‌ای و محل اسکان خبرنگاران سراسر دنیا راحت‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنی. با این شرایط پیش خودت فکر می‌کنی چه نیازی به پلیس اسب سوار است آن هم در شرایطی که مسائل امنیتی در ظاهر، در ریو جدی گرفته نمی‌شود.

* قیمت‌های نجومی و دست‌فروش‌هایی که فرار کردند!


گرانی در برزیل حرف اول را می‌زند. برای یک بطری آب معدنی کوچک که در ایران می‌توان آن را با قیمت 500 یا 600 تومان تهیه کرد باید حدود 3 تا 4 هزار تومان هزینه کرد، آن هم در شهر ریو جایی که دست‌فروش‌ها بساط پهن کرده‌اند و یکباره می‌بینی که همه‌شان دست به فرار زده‌اند. ظاهراً برخورد با دست‌فروشان، جهانی است و فقط در تهران دیده نمی‌شود.در مرکز شهر خبری از تظاهرات و اعتراض‌های مردمی نیست. آنها به فکر این هستند که جنس‌شان را بفروشند و بروند پی زندگی خودشان.

اینجا غیر از گرانی البته مثل رویدادهای مشابه خبری از امکانات نیست و در مرکز رسانه‌ای برای در اختیار داشتن یک بطری آب هم باید هزینه کنی در حالی که در چنین مسابقاتی، ارائه چنین خدماتی مرسوم است اما در برزیل قانون فرق می‌کند.

* زشتی‌های یک شهر

نرسیده به مرکز رسانه‌ای لوله‌های فاضلاب را می‌بینی که بدجوری توی ذوق می‌زند. چند کیلومتر آن‌طرف‌تر باز هم شاهد آب‌های کثیف هستیم، چیزی که خیلی در این شهر عجیب نیست. شاید کمی مدیریت می‌توانست جلوه زیباتری به این شهر در آستانه المپیک بدهد، اما المپیک برای این کشور در این حد هم مهم نیست.

* همه در انتظار


ساعت 20 جمعه که سی‌ویکمین دوره المپیک آغاز شود می‌توان بهتر درباره شرایط موجود قضاوت کرد. خودشان می‌گویند که می‌خواهند تا آن زمان کمبودها را جبران کنند اما خبرنگارانی که از نزدیک شرایط را می‌بینند به این موضوع خوشبین نیستند. فضای شهر چیز دیگری می‌گوید.
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس