پایگاه اینترنتی استراتژی پیج نوشته است: اواخر ماه مارس، سایت گوگل ارث تصاویر جدیدی را منتشر کرد که نشان میداد
تاسیسات جدیدی در امارات ساخته شده است و آن پایگاه هوایی نظامی جدیدی دور
از سواحل این کشور و در فاصله 80 کیلومتری نزدیکترین منطقه مسکونی است.
این پایگاه باند فرود و پروازی موقت برای هواپیماها به طول 3 هزار متر
دارد. فعلا این باند مسیر تاکسی است. همچنین آشیانههای مستحکمشدهای
برای حدود 20 فروند جت جنگنده و یک پارکینگ در این پایگاه ساخته شده است که
میتواند بیش از 40 هواپیمای بسیار بزرگ باری یا بمبافکن را در خود جای
دهد. البته هنوز عملیات ساختمانی در این پایگاه ادامه دارد، البته امارات
هیچ حرفی درباره وجود این پایگاه نزده است.
به نظر میرسد امارات این پایگاه را به علت فوریت مقابله با تهدیدات رو به افزایش ایران ساخته است. امارات هر سال میلیاردها دلار برای خرید تسلیحات بیشتر و جدیدترین تسلیحات هزینه میکند.
این روند از دهه 1990 ادامه داشته است. امارات هماکنون صدها فروند جت
جنگنده، سیستمهای آموزش نظامی، سیستمهای حمل و نقلی و بالگرد دارد و
پایگاه هوایی جدید نیز بخشی از استراتژی بهکارگیری این تجهیزات در جنگ
احتمالی با ایران است. برخی فرماندهان نظامی آمریکایی بر این باورند 80
فروند جت جنگنده اف 16 که امارات یک دهه پیش خریداری کرد، میتواند به سرعت
کل نیروی هوایی ایران را منهدم کند. امارات هماکنون سرگرم خریداری 30
فروند دیگر از این جنگندههاست. عربهای خلیجفارس ترجیح میدهند
ایرانیها تبلیغات خود را باور کنند که نیروی نظامی ایران بسیار قویتر از
آن چیزی است که در واقعیت وجود دارد. در واقع کشورهای عرب خلیجفارس
نمیخواهند ایران برای به روز کردن و تقویت نیروی هوایی و دفاعی خود اقدام
کند.
شاهزاده ترکی بین فیصل آل سعود رئیس سابق سرویس اطلاعات خارجی سعودی و سفیر سابق این کشور در انگلیس و آمریکا در گفتگو با اشپیگل آلمان درباره مسائل مختلف منطقه از جمله حمله به یمن و بیانات رهبر انقلاب درباره حاکمان سعودی اظهار نظر کرده است.
خبرنگار اشپیگل در این مصاحبه درباره تعبیر رهبر انقلاب از حاکمان جدید سعودی این چنین میپرسد:
اشپیگل: رهبر انقلاب ایران آیتالله علی خامنه ای اخیراً چنین اظهار نظر کرد که در ریاض «امور کشور را به دست جوانان بیتجربه سپردهشده است . شما وقتی این خبر شنیدید، چه فکری کردید؟
ترکی فیصل: «من شگفت زده شدم. وقتی مردی با تجربیاتی که ایشان دارد تفسیری چنین تحقیرآمیز ارائه نماید، آن وقت باید گفت که به اندیشه او ایرادی وارد شده است. احتمالاً هرکس که مشاور اوست، اطلاعات غلطی به ایشان میدهد.»
خبرنگار اشپیگل در ادامه تأکید میکند: «شاهزاده محمد، نفر سوم در حکومت و در مقام وزیر دفاع مسئول عملیات نظامی عربستان سعودی در یمن، 30 سال بیشتر ندارد و قطعاً برای این کار خیلی جوان است.»
ترکی فیصل: رهبر ما ملک سلمان است، او شاه است و عملیات نظامی همین طور سیاست خارجی و داخلی را هدایت میکند .. ملک سلمان در 18 سالگی فرماندار ریاض شد. ملک عبدالعزیز 18 ساله بود که برای ایجاد وحدت کشور لشگر کشی کرد. ما همدیگر را در این کشور سلطنتی به خاطر تواناییهایشان و نه به خاطر سنین عمر آنها میسنجیم ..»!
اشپیگل: شما چه دلیل مستندی حاکی از شرکت ایران در مناقشه یمن در دست دارید؟ شما چه سندی دارید که حاکی از تحویل اسلحه (از جانب ایران) باشد؟
ترکی فیصل: ظاهراً رسانهها و دولتهای غربی وقتی به نفوذ ایران در یمن نگاه میکنند، خجالت میکشند حرفی درباره آن بزنند. حتی علی عبدالله صالح رییس جمهور سابق این کشور هم طی منازعه با حوثیها اسلحههایی را به نمایش گذاشته بود که از ایران قاچاق شده بودند. وقتی رئیس جمهور منصور هادی بر سر کار آمد یک کشتی توقیف شد که حامل چنین اسلحههایی [از ایران] بود. اخیراً نیز کمیته ملی یمن شناسنامههای اعضای ارتش و سپاه پاسداران ایران را که در درگیریها به دست آورده بودند، به نمایش گذاشت.
اشپیگل: اما ایران این ادعاها را رد میکند.
ترکی فیصل: آیا انتظار دیگری داشتید؟ ایرانیها حتی حضور مبارزانشان در سوریه را هم رد میکنند. رئیس جمهور روحانی در سخنرانی خود به مناسبت سالروز انقلاب ایران، حمایت ایران از ملتهای یمن، سوریه، لبنان و عراق را مورد ستایش قرار داد. من این را دلیل آن میدانم که او خود دستور نوعی حمایت را داده است.
این شاهزاده سعودی در جای دیگری از این مصاحبه، روحانی را ادامه دهنده سیاستهای احمدینژاد در منطقه عنوان میکند و مدعی است که عربستان خواهان روابط حسنه با همسایگانش است و دست دوستیاش را به سمت ایران دراز کرده است! و حالا نوبت ایرانیهاست که آن را بفشارند. البته این شاهزاده سعودی اشارهای به دراز شدن دست دوستی مأموران آلسعود در فرودگاه جده و تعرض به نوجوان ایرانی نکرده است!
آیا ایران چهره واقعی خود را نشان میدهد
روزنامه دیلی استار چاپ لبنان مینویسد: اگر اقدامات ایران را تنها یک نوع ناهماهنگی بنامیم به مسائل خیلی ساده برخورد کردهایم. ایران در آنِ واحد خبرنگار روزنامه واشنگتن پست را محاکمه میکند، ناآرامیهای یمن را تقویت میکند و برای حکومت بشار اسد در سوریه میجنگد، این در حالیست که محمد جواد ظریف در در روزنامه نیویورک تایمز مینویسد: تعامل سازنده ما فرای مذاکرات هستهای است.
اما نظرات متناقض ایران با توافق هستهای این کشور شروع میشود. حتی قبل از آنکه مذاکرات هستهای شروع شود، آیتالله خامنهای رهبر ایران بیپرده شرایط مذاکره را مطرح کردند: تمامی تحریمها باید به محض امضای توافق نهایی برداشته شوند و هرگز اجازه بازرسیهای سرزده داده نمیشود. حسن روحانی بعداً این موضع را تعدیل کرد و گفت تحریمها باید همان روزی که توافق نهایی اجرایی میشود برداشته شوند. این مساله برخلاف گزارهبرگی است که توسط کاخ سفید منتشر شد: تحریمها به صورت مرحلهای برداشته میشوند و رژیم راستآزمایی آژانس بین المللی انرژی اتمی امکان بازرسیهای سرزده از سایتهای ایران را فراهم میسازد.
پس کدامیک ایران واقعی است؟ در مذاکرات هستهای، دیپلماتهای آمریکایی به زودی در خواهند یافت که آیا رهبر ایران دستان مذاکرهکنندگانش را بسته است و یا این صحبتها بخشی از تاکتیک چانهزنی این کشور محسوب میشود. هنوز ابهامات بسیاری درباره تاثیر این توافق بر منطقه و روابط ایران و آمریکا وجود دارد.
هیچ ارتباط مستقیمی بین توافق هستهای و بسیاری از دغدغههای آمریکا درباره رفتار ایران در منطقه وجود ندارد. امید به تاثیر این توافق بر رفتار ایران و از سرگیری روابط ایران و آمریکا در صحبتهای دولت اوباما کاملاً مشهود است. اوباما گفت: اگر ایران فرصت را غنیمت شمارد، مردم ایران از ورود مجدد به جامعه جهانی سود خواهند برد و ما میتوانیم به عدماعتماد بین دو کشور پایان دهیم.
این تفکر خوشبینانه و امیدواری است که برداشته شدن تحریمها و ورود ایران به اقتصاد جهانی باعث تغییر رفتار ایران خواهد شد. با توجه به شادی مردم ایران در خیابانهای ایران پس از اعلام توافق لوزان، نمیتواند این سناریو را رد کرد. اما، هرگونه تغییر در رفتار ایران غیرقابل اجتناب نیست و نباید سیاست را بر این فرضیه استوار کرد.
نسل سوم انقلابها معمولاً شور خود را از دست میدهند. این مساله هم میتواند درباره انقلاب اسلامی صدق کند. در ایران بیش از 60 درصد مردم زیر 30 سال سن دارند.
برخی ناهماهنگیها در نظرات اعلام شده از جانب مقامات ایران نشاندهنده مراکز قدرتی در این کشور است که با هم رقابت دارند. اگرچه در ایران حرف آخر را رهبر این کشور میزند، اما ایران از مردمسالاری برخوردار است. در ایران، مجلس، رئیسجمهور، شورای نگهبان، نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران وجود دارد. به علاوه، سپاه قدس نیز وجود دارد که اهداف نظام را در خارج کشور دنبال میکند.
مشکلی که گروه 5+1 با آن روبروست این است که ایرانیهایی که پشت میز مذاکره مینشینند همانهایی نیستند که در منطقه فعالیت میکنند و همچنین آنها با تصمیمگیر اصلی ایران یعنی رهبر انقلاب مذاکره نمیکنند.
به علاوه، برای ایران به عنوان کشوری که شعار «مرگ بر آمریکا» و دشمنی با شیطان بزرگ بخش از مشروعیت نظام محسوب میشود، این گفتگوها چیزی فراتر از توافق هستهای محسوب میشوند. برای ایران، توافق هستهای به معنای هویت ملی است.
بدون توجه به توافق هستهای، بعید به نظر میرسد که ایران در آینده نزدیک تغییر کند. اما به راحتی نمیتوان تاثیر توافق هستهای با شیطان بزرگ را بر نظرات مردم ایران ارزیابی کرد و نمیشود با اطمینان گفت که این توافق میتواند باعث شود که ایران از سیاستهای مداخلهجویانه خود دست برداشته و به کشوری نرمال تبدیل شود. باید به این مساله توجه داشت که سیاست خارجی ایران بیش از آنکه بر مراکز قدرت تاثیر داشته باشد بر تغییرات داخلی تاثیر دارد. این مساله میتواند باعث افزایش انعطافپذیری بیشتر مذاکره کنندگان ایرانی شود.
بندر چابهار در برابر بندر گواتر
روزنامه دکان کرونیکل چاپ هند درباره توافق اخیر ایران و هند برای توسعه بندر چابهار می نویسد: هند و ایران توافق بندری را به امضاء رسانیدهاند که میتواند به افزایش سطح تجارت دو کشور کمک نماید. بندر چابهار نزدیک مرز ایران با بلوچستان نشان دهنده علاقه شدید نخست وزیر هند برای افزایش ارتباطات تجاری با آسیای مرکزی از جمله افغانستان میباشد.
در سال 2003، دو کشور در این زمینه به توافق رسیده بودند، اما تحریمهای اعمال شده بر ایران به سبب برنامه هستهای این کشور مانع از انجام این توافق شد. انتظار میرود که توسعه این بندر هزینه و زمان بارگیری از هند به سمت آسیای مرکزی و خلیج فارس را کاهش دهد.
چابهار مسیری زمینی راحتتری را برای دسترسی به افغانستان در اختیار دهلینو قرار میدهد. دهلینو همچنین تا کنون 100 میلیون دلار برای ساخت 220 کلیومتر جاده در استاد نیمروز افغانستان هزینه کرده است. این جاده تا چابهار ادامه خواهد یافت. انتظار میرود که افغانستان نیز توافقی را برای استفاده از این بندر به امضاء رساند.
ویژگی راهبردی این بندر از این جهت اهمیت دارد که در کنار بندر گوادر واقع شده است بلوچستان پاکستان که توسط چینیها ساخته شده است. علت عجله نخست وزیر هند در امضای این توافقنامه با ایران به این خاطر است که رئیس جمهور چین ماه گذشته توافقی 46 میلیارد دلاری برای توسعه انرژی و زیرساخت با پاکستان به امضاء رسانید.
این اقدام هند در حالی صورت میگیرد که آمریکا درباره امضای هر گونه توافقنامهای تا نهایی شدن توافق هستهای هشدار داده است. اما نخست وزیر هند این توافق را ناقض تحریمهای بینالمللی علیه ایران ندانست. این بندر میتواند توان تجاری ایران را پس از برداشته شدن تحریمها بالا برد.
همچنین، با اجرایی شدن این توافق انتظار میرود که جایگاه
منطقهای هند نیز خصوصاً در آسیای مرکزی تقویت شود. ایران از هند میخواهد که در
ساخت منطقه آزاد تجاری نزدیک چابهار به
این کشور کمک کند.
توان موشکی ایران به همان اندازه برنامه هستهای این کشور مهم است/دامی برای مذاکرهکنندگان اوباما
روزنامه واشنگتن تایمز در گزارشی درباره توافق هستهای ایران و غرب مینویسد: مذاکره اوباما و تیم مذاکره کنندهاش تمامی دنیا را ترسانده است. علت این مساله هم نه تنها چیزی است که آنها از آن به عنوان توافق یاد می کنند، بلکه طریقه مذاکره کردن آنهاست. آنها نمیدانند که چطور باید با کشورهای خودسر مذاکره کنند.
اوباما و تیمش با ایدهآل برطرف کردن اختلافنظرها وارد مذاکره شدند، اما مقامات ایران این تصور آنها را بر هم زده و گفتند که حقوقشان قابل مذاکره نیست. چنین راهبردی در مذاکره برخلاف منطق است چرا هیچگاه مذاکرهکننده ماهر کار خود را با تایید خطوط قرمز طرف مقابل شروع نمیکند. اوباما کار خود را با ایدهالی شروع کرد که میداند نمیتواند در قالب یک توافق نهایی شود.
مذاکره با کشورهای خودسر نیازمند راهبردی متفاوت است، راهبردی که با شناخت کامل ویژگیها و انگیزههای افرادی که در مقابل شما در مذاکرات مینشینند شروع میشود. همچنین، مذاکرهکننده ماهر هیچگاه نمیگوید که فقط درباره یک چیز مذاکره میکند. رفتار ایران در منطقه و حمایت این کشور از گروههای نیابتی باید بخشی از این مذاکرات باشد.
توان موشکی ایران به همان اندازه برنامه هستهای این کشور مهم است . نحوه پرتاب کلاهک هستهای بسیار مهم است چرا که مسلماً این کار با دست صورت نمیگیرد.
حکومت بشار اسد تنها به سبب کمکها و حمایتهای ایران هنوز در قدرت است. نیروهای سپاه پاسداران ایران در سوریه مشغول جنگیدن هستند. حمایتهای مالی و تسلیحاتی ایران از حزبالله لبنان نیز بخشی از بازی ایران است. تهران همچنین کمک های زیادی به حوثیهای یمن و گروههای چریکی در صحرای سینا میکند.
شاید اوباما فکر میکند که توافق هستهای میتواند گامی در
جهت حصول دیگر توافقات باشد. اما در این توافق بازرسیهای سرزده توسط آژانس بینالمللی
انرژی اتمی نیز وجود دارد، مسالهای که سران ایران هیچگاه اجازه انجام آنرا نمیدهد.
اوباما میگوید که مقامات ایران اصلاً چنین منظوری نداشتهاند و آنها دارند برای
مردم خود این حرفها را مطرح میکنند. اما، چرا باید افراد در غرب این نظر را قبول
کنند؟
به گزارش ویکلیاستاندارد، هفته گذشته، نیروی هوایی اسرائیل یکی از انبارهای مخفی موشک های دوربرد "حزب الله" را هدف قرار داد و درباره شبه نظامیان شیعه هشدار داد. همان طور که امیر اشل، فرمانده نیروی هوایی اسرائیل توضیح داد: «توانایی امروز ما برای حمله به اهداف مورد نظرمان در مقیاس وسیع و با دقت بالا در مقایسه با جنگ (2006 میلادی) با "حزب الله" حدود 15 برابر شده است.
با وجوداین، "حزب الله" و حامیانش در ایران خاطر جمع هستند. از دیدگاه آنها، اسرائیل فقط میراث آمریکا است و آنها دولت اوباما را در دست گرفته اند. کاخ سفید توافق پیشنهادی با ایران را توافقی "برد-برد" عرضه می کند، اما نگاه دست نشانده ایران در لبنان به این توافق این گونه نیست. در چالش دیرینه ایران و آمریکا، یکی باید برنده باشد و یکی بازنده. ایران برد و آمریکا باخت.
در چند هفته گذشته، رسانه های "حزب الله" آنچه را که از دید آنها یک پیروزی مهم و راهبردی است، جشن گرفته اند. ابراهیم الامین، سردبیر "الاخبار"، روزنامه هوادار "حزب الله"، در مقاله ای با عنوان "دنیایی جدید: غرب تسلیم شد" نوشت توافق ابتدایی را که در لوزان به دست آمد به سختی می توان توافقی "برد-برد" نامید. در عوض، همان طور که در سراسر تاریخ این گونه بوده است، همیشه "یک فاتح" وجود دارد "و یک مغلوب". امین افزود نتیجه نهایی چندین دهه درگیری ایران و غرب روشن است: غرب تسلیم شده است.
امین با اشاره به سخنرانی 2 آوریل اوباما در محوطه کاخ سفید، یادآور شد که رئیس جمهور دو راه حل ارائه کرد: یا توافق یا جنگ. وی افزود روشن است که جنگ گزینه ای واقعی برای اوباما نیست. بنابراین، در واقع، وی راه حلی غیر از تسلیم شدن ندارد. برای "حزب الله" و حامیان ایرانی اش، اساس استدلال اوباما درباره نبود راه حل های جایگزین دیگری برای این توافق نشانگر واقعیتی مهم است. آنها (کاملاً و به درستی) به این نکته پی برده اند که اگر کاخ سفید حتی در صورت اجبار نیز تمایلی به حمله به ایران نداشته باشد در آن صورت امکان ندارد بتواند در مذاکرات پیروز شود. در مذاکرات، یا گزینه زور وجود دارد یا ندارد. ایرانی ها و "حزب الله" به این نتیجه رسیده اند که برای اوباما [گزینه نظامی] هرگز گزینه ای واقعی نبوده است.
در واقع، به نظر می رسید احتمال حمله به ایران برای کاخ سفید، در مقایسه با احتمال شکل گیری ایران هسته ای از جذابیت بسیار کمتری برخوردار است. امین همچنین استدلال کرد یک نتیجه بیشتر وجود ندارد: حالا که واشنگتن تبلیغ می کند که نمی تواند ایران را به دست برداشتن از جاه طلبی های هسته ای خود مجبور کند، اوباما فقط تسلیم شدن خود را در برابر خواسته ایران خوب جلوه می دهد.
از این نظر، "حزب الله" با اوباما موافق است که این لحظه ای تاریخی است. "حزب الله" به پی آمد توافق موسوم به "چارچوب" که در لوزان به دست آمد برای توانمندی های هسته ای ایران پی برده است. همان طور که در مقاله دیگری در "الاخبار" آمده است، این توافق "به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی به عنوان کشوری هسته ای از سوی غرب" است. اما "حزب الله" به این نیز پی برده است که کاخ سفید با اذعان به این وضعیت، جایگاه ایران را در توازن قدرت منطقه ای تقویت می کند. نعیم قاسم، معاون دبیر کل "حزب الله"، توضیح داد در حالی که ایران با وادار ساختن "قدرت های بزرگ به تسلیم در برابر برنامه اش" به "یک پیروزی بزرگ" دست یافت، این تسلیم نشان دهنده «اذعان به جایگاه ایران و نقش این کشور در منطقه و جهان نیز است». قاسم افزود این یک پیروزی برای "طرح مقاومت به رهبری ایران" بود.
حسن نصرالله، دبیر کل "حزب الله"، چند روز پس از سخنرانی اوباما، در گفتگویی با یکی از شبکه های هوادار اسد، به همین نکته اشاره کرد. نصرالله ادامه داد: «همان طور که اوباما گفت، دیپلماسی راهی یک سویه است . اوباما امروز مجبور است این حرف را بزند و علت آن قدرت ایران است.» نصرالله ادامه داد: «هم دوستان و هم دشمنان اذعان کرده اند که این توافق قدرت، حضور و نفوذ ایران را در منطقه تقویت خواهد کرد.» در حالی که اوباما بر این تأکید دارد که توافق او با ایران (اگر به "اعتدال" حکومت نیانجامد) توانایی این کشور را برای "زورگویی" به همسایگانش محدود می کند، "حزب الله نظر دیگری دارد.»
همان طور که جیکوب لو، وزیر خزانه داری [آمریکا] هفته گذشته گفت، استدلال کاخ سفید این است که « ایران برای استفاده از ذخایر مسدود شده خود برای بهبود اقتصاد داخلی اش زیر فشار زیادی قرار دارد.» حسن نصرالله سناریوی دیگری را ترسیم کرد. نصرالله این پرسش را مطرح کرد: «اگر ایران این پول را دریافت کند، با آن چه کاری انجام خواهد داد؟» و در پاسخ گفت: «یک ایران ثروتمند و قدرتمند قادر خواهد بود از دوستان و متحدانش و مردم منطقه، به ویژه مقاومت فلسطین، بیش از پیش حمایت کند.»
از آنجا که ایران و متحدانش ایران، بر خلاف دولت اوباما، به روشنی میان دوست و دشمن فرق قائل است، "حزب الله" توافق هسته ای را شکستی برای رقبای منطقه ای ایران می داند. نصرالله گفت، برای این که ببینیم چه کسی می برد، کافی است به واکنش ها خشمگینانه اسرائیل و عربستان سعودی نگاه کنیم. "الاخبار" که بلندگوی تبلیغاتی "حزب الله" است، در مقاله ای دیگر آورده است: «ایران موفق شده و اسرائیل شکست خورده است.» در این مقاله، بیانیه لوزان برداشتن تحریم ها را به "تغییر سیاست خارجی یا موضع ایران درباره اسرائیل و حمایت این کشور از جنبش های مقاومت یا محدود کردن توسعه توانمندی موشک های بالستیک" موکول نکرده است.
به عبارت دیگر، "حزب الله" چگونگی اثرگذاری توافق هسته ای ایران را بر توازن قدرت در پیشبرد منافع بلوک ایران و به ضرر متحدان سنتی آمریکا به درستی به تصویر می کشد.
امین تفسیرش را با شادمانی از شکست دشمنان ایران، به لطف باراک اوباما، پیروزمندانه به پایان رساند. «نهایت تراژدی برای دشمنان ایران در سراسر جهان این است که شنیدند اوباما سخنرانی خود را با این جمله تمام کرد: " خدمتگذار شما، [آیت الله] خامنه ای!"»
بنابراین دست نشانده ایران و ارگان تبلیغاتی آن آنچه را که به درستی تسلیم شدن آمریکا نشان داده اند، جشن گرفته اند.
هر گونه تائید تعهدات از سوی آمریکا، توجه کشورهای حاشیه خلیج فارس را به خود جلب خواهد کرد
پایگاه اینترنتی روزنامه کامرسانت روسیه در گزارشی نوشته است: آمریکا قصد دارد به همراه شورای همکاریهای دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس، سیستم دفاع ضد موشکی خود را مستقر کند. به این ترتیب، امریکایی ها قادر خواهند بود، از متحدان خود در خاور نزدیک، در برابر ایران دفاع کنند. همصحبتان نشریه «کامرسانت اف ام» باور دارند که واشنگتن تلاش می کند، دو کرسی را در اختیار داشته باشد: هم روابط خود را با تهران برقرار کند و هم حمایت کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس را از دست ندهد.
احتمال دارد که امریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس سیستم منطقه ای دفاع ضد موشکی خود را مستقر کنند. به گزارش خبرگزاری «رویترز»، باراک اوباما قصد دارد، در دیدار آینده خود در روزهای 14 – 13 ماه مه، این طرح را به کشورهای پادشاهی عربی پیشنهاد کند. اینجا، از شش کشور سخن در میان است – عربستان سعودی، بحرین، کویت، عمان، قطر و امارات متحده عربی. بدین ترتیب، امریکا قصد دارد امنیت متحدان خود در خاور نزدیک را در برابر تهدید ایران حفظ کند. در روز 2 ماه آوریل، در لوزان، تهران و «گروه 1+5» بعد از مذاکرات بلند مدت خود، در خصوص برنامه هسته ای به توافق مقدماتی دست یافتند. در حال حاضر، سند نهائی در دست تدوین است. قالب همیشگی روابط امریکا با کشورهای خاور نزدیک منسوخ شده است. کیریل بندیکتوف، سیاست شناس، خاطر نشان کرده است که در حال حاضر، واشنگتن تلاش می کند، با تهران گفتگو کند و همزمان با آن، اعتماد کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس را نیز برای خود محفوظ دارد.
بندیکتوف به نشریه «کامرسانت اف ام» گفت: «امریکا از کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس حمایت می کرده و تمامی سیاست خارجی امریکا در خاور نزدیک بر این اساس بنا شده است. اما، اینک معلوم شده که امریکا بدون داشتن روابط متقابلا سودمند با تهران، بسیاری از اهرم های نفوذ خود در این منطقه را دست خواهد داد. از این جهت، واشنگتن بر آن شده از طریق برقراری روابط با تهران برای خود اهرم های جدیدی را به دست آورد. نشانه روشن آن برای نمونه این بوده که اوباما با کمال میل، پیشنهادات روسیه در خصوص حل و فصل بحران سوریه در سال 2013 میلادی، را پذیرفته است. آن دست از تلاش هایی که واشنگتن در مذاکرات پیرامون برنامه هسته ای ایران به کار می برد نیز در چارچوب این رویکرد و با هدف برقراری روابط اقتصادی متقابلا سودمند و ایده آل با تهران بوده اند، نه روابط خصمانه با این کشور».
ویکتوریا پانوا، مدیر گروه روابط بین الملل و سیاست خارجی روسیه در انستیتوی دولتی مسکو، بر این عقیده است که پیشنهاد امریکا در خصوص استقرار سیستم دفاع ضد موشکی در خلیج فارس – در عین حال، تلاشی بوده برای آرام کردن اسرائیل.
پانوا در گفتگو با نشریه «کامرسانت اف ام» گفت: «در زمینه حاصل شدن توافق با ایران، کشورهای پادشاهی سنی حاشیه خلیج فارس از احتمال پیدایش نرمش در موضع امریکا و تقویت نقش ایران نگران شده اند. از این جهت هر گونه تائید بر وجود تعهدات هم پیمانی از سوی واشنگتن، توجه این کشورها را به خود جلب خواهد کرد. افزون بر آن، نگرانی های اسرائیل را نیز منتفی خواهد کرد، زیرا، اسرائیل بیش از هر کشوری در منطقه تاکید دارد که ایران در زمینه حاصل شدن توافق، به هر صورت برنامه هسته ای خود را ادامه خواهد داد. بدین ترتیب، این یک گام غیر مستقیم در جهت آرام کردن اسرائیل، متحد خود، خواهد بود».
سمن باغداساراف، مدیر مرکز مطالعات کشورهای خاور نزدیک و آسیای مرکزی، خاطر نشان کرده که روسیه نیز به نوبه خود، حاضر است همکاری های نظامی خود با ایران را از سرگیرد. در روز 13 ماه آوریل، ولادیمیر پوتین فرمانی را امضا کرد که ممنوعیت ارسال مجموعه زمینی – موشکی «اس – 300» به تهران را از میان برمی دارد. چندی بعد نیز دیمیتری پسکوف، منشی مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه، اعلام کرد که احتمال دارد، ارسال تسلیحات به ایران در لحظه دلخواه آغاز شود. در صورتی که امریکا قرارداد مربوط به استقرار دفاع ضد موشکی را با کشورهای حاشیه خلیج فارس امضا کند، احتمال دارد که روسیه نیز در این راه گام بردارد.
باغداساروف خاطر نشان کرد: «در کنفرانس بین المللی مسکو، سردار سرتیب پاسدار حسین دهقان، وزیر دفاع ایران، در رابطه با برقراری امنیت سخنرانی کرد. وی فعالیت مشترک ایران، روسیه، چین و هند در زمینه استقرار سیستم دفاع ضد موشکی را پیشنهاد کرد. نخست این که ایرانی ها خواهان دستیابی به تکنولوژی مدرن سیستم دفاع ضد موشکی هستند. و دوم، روسیه نیز نمی تواند از این مسئله کنار بماند. ما در خاور نزدیک، نقش مهمی را ایفا می کنیم. ما حتی می توانیم این انتظار را داشته باشیم که اگر طبق پیش بینی، مجموعه «اس – 300» تا پایان سال به ایران ارسال شود، ایرانی ها برای تقویت کارایی خود چه در دفاع ضد هوایی و چه دفاع ضد موشکی، ارسال مجموعه «اس – 400» را نیز درخواست کنند.
چند سال است که مسئله استقرار سیستم منطقه ای دفاع ضد موشکی بحث و بررسی می شود. در حال حاضر، مجموعه زمینی – موشکی Patriot امریکا در عربستان سعودی و امارات متحده عربی استقرار یافته است. در آینده نیز قرار است، شبکه واحد سیستم دفاع ضد موشکی و سیستم تبادل اطلاعات در تمامی این شش کشور حاشیه خلیج فارس استقرار یابد.
وزیر خارجه آلمان: کشورهای اروپایی از نیازهای امنیتی اسرائیل در مذاکرات با ایران آگاهی دارند
به گزارش مشرق به نقل سایت وزارت خارجه آلمان، اشتان مایر وزیر خارجه این کشور در گفتگو با رادیوی اسرائیلی «صدای یهود در آلمان» در پاسخ به سؤالی درباره تأمین خواستههای اسرائیل در مذاکره با ایران گفت:
«ما با اسراییل در گفتگو هستیم. من بلافاصله پس از لوزان با همکاران اسراییلی خودم تلفنی تماس گرفتم و در مورد محورها و سایر امور برای آنها توضیح دادم. طبیعی است که طی مذاکرات هفتههای آینده هم در تماس خواهیم بود.»