وزارت امور خارجه آمریکا: پیوستن ایران به بانک سرمایهگزاری آسیا تاثیری بر توافق هستهای ندارد
به گزارش پایگاه اسپوتنیک، جف راتکه سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری گفت که پیوستن ایران به بانک سرمایهگزاری زیرساختهای آسیایی به رهبری چین تاثیری بر نتیجه مذاکرات هستهای بین ایران و گروه 5+1 ندارد.
وی افزود: ما انتظار نداریم که عضویت ایران در این بانک تاثیری بر تحریمهای ایران که هنوز پابرجاست داشته باشد.
روز پنجشنبه ایران اعلام کرد که عضویتش در بانک سرمایهگزاری زیرساختهای آسیایی مورد پذیرش قرار گرفته است. در این بانک 34 کشور دیگر عضو هستند.
وی ادامه داد: عضویت ایران در این بانک نمیتواند خللی در
اراده کشورهای عضو گروه 5+1 برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات اتمی ایجاد
نماید.
دموکراتها برای دادن رای مثبت به لایحه ضدایرانی تحت فشار هستند
به گزارش پایگاه هیل، دو نماینده دموکرات کنگره آمریکا به خاطر خودداری از امضای قانونی که به کنگره این کشور اجازه میدهد تا هر گونه توافق هستهای دولت با ایران را بررسی کند از جانب یک گروه فشار تحت فشار قرار گرفتهاند.
یک گروه فشار موسوم به «راهکار امنیت آمریکا» با استفاده از یک تبلیغات تلویزیونی سناتور جین شاهین و کریس مانز را تحت فشار قرار دادهاند. در این تبلیغات بر این نکته تاکید میشود که گفتگوهای هستهای سرانجام باعث میشود که ایران به تسلیحات اتمی دست یابد.
در این تبلیغ، یک راننده ون دارد به رادیو گوش میدهد که ناگهان صدایی پخش میشود که میگوید: ما قبلاً کره شمالی را داشتیم. یک روز از خواب بیدار میشویم و میبینیم که ایران به بمب اتم مجهز شده است.
در ادامه این تبلیغ، قبل از آنکه این ون بر روی سقف یک ساختمان منفجر شود، گوینده ادامه میدهد که بینندگان به سناتور شاهین بگویید هیچ توافقی نباید بدون تایید کنگره انجام شود.
این گروه مبلغ 263200 دلار برای پخش این تبلیغ از تلویزیون
هزینه کرده است. این گروه همچنین از ایمیل و تبلیغات دیجیتال نیز بهره میگیرد.
خطر آنچه گفته نشده است
پایگاه موسسه هادسون در گزارشی در تلاش برای مظلوم جلوه دادن رژیم کودککش صهیونیستی مینویسد: به اشتباهات گذشته آمریکا در قبال عراق و کره شمالی نگاه کنید. سهلانگاری واشنگتن در قبال این دو کشور سبب شد تا حاکمان آنها به کویت و کره جنوبی حمله کنند. به نظر میرسد که دولت اوباما نیز دارد ناخواسته در این مسیر گام برمیدارد. اما، این بار کشور مورد نظر ایران و قربانی نیز رژیم صهیونیستی است.
نویسنده این مقاله با جملاتی کاملا دروغین ادعا میکند: هفته گذشته زمانی که مفاد توافق لوزان در حال نگارش بود، ایران بیانیهای را منتشر کرد و در آن بر نابودی رژیم صهیونیستی به عنوان یک اصل غیرقابل مذاکره تاکید شده بود. دولت اوباما واکنشی نسبت به این بیانیه نشان نداد. در حقیقت، دیپلماتهای آمریکایی با نادیده گرفتن این سخنان در واقع ناخواسته این پیام را میرسانند که نابودی این رژیم مجاز است. درست است که دولت اوباما نمیخواهد که ایران به رژیم صهیونیستی حمله کند، اما همین سهلانگاریهای آمریکا باعث حمله عراق به کویت و حمله کره شمالی به کره جنوبی شد.
چندی پیش باراک اوباما در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز گفت: من میخواهم این را واضح بگویم که اگر کشوری بخواهد به اسرائیل حمله کند، باید بداند که ما مقابل آن خواهیم ایستاد.
بخش مهمی که در این سخنان بدان اشارهای نشده است این است که اوباما مستقیماً به ایران نمیگوید که به رژیم صهیونیستی حمله نکن. رئیس جمهور به طور واضح از ایران نمیخواهد که از گفتن اینکه رژیم صهیونیستی باید نابود شود خودداری کند. وی حتی نگفت که این تهدیدات علیه این رژیم برای آمریکا غیرقابل قبول است. ما مطمئن هستیم که مقامات ایران این مصاحبه را دیدهاند و به این نکات را توجه کردهاند.
به علاوه، بارها در جریان مذاکرات سال گذشته، ایران درباره
نابودی این رژیم سخن گفته است. و هربار این اظهارت با سکوت مقامات آمریکایی مواجه
شده است. اگر حق بقای رژیم صهیونیستی بخشی از مذاکرات نیست، پس وزارت امور خارجه
آمریکا باید از هر فرصتی برای بیان این مطلب استفاده کند که واشنگتن در قبال این
رژیم تعهد دارد و در برابر هرگونه حمله علیه این رژیم خواهد ایستاد.
پنج خواستهای که آمریکا در جریان مذاکرات آنها را نادیده گرفت
به گزارش پایگاه هیل، در حالیکه دولت اوباما در تلاش است تا قانونگزاران بدبین آمریکایی را راضی کند، چارچوب توافقی درباره برنامه هستهای ایران مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. بسیاری از مفاد این توافق با آنهایی که اوباما در ابتدی مذاکرات 18 ماه پیش مطرح کرد متفاوت است.
دموکراتها و کاخ سفید میگویند که تغییرات نتیجه مذاکرات فشرده است و خواستار زمان برای نهایی کردن توافق شدهاند. اما جمهوریخواهان منتقد معتقدند که آمریکا بیش از حد از خود نرمش نشان داده است و در عوض چیز اندکی به دست آورده است. در ادامه به پنج حوزهای خواهیم پرداخت که موضع آمریکا در قبال آنها در جریان مذاکرات تغییر کرده است:
1. ممنوعیت غنیسازی اورانیوم: قبل از آنکه گفتگوها شروع شود، دولت اوباما و شورای امنیت سازمان ملل از ایران میخواستند که غنیسازی اورانیوم را متوقف کند. با این حال، چارجوب توافقی به ایران اجازه میدهد تا به غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم برای مصارف داخلی صلحآمیز ادامه دهد.
2. کاهش تعداد سانتریفیوژها به 1500 سو: دولت اوباما در ابتدا خواستار محدود کردن تعداد سانتریفیوژهای ایران به 500 تا 1500 سو شد. اما، مذاکرهکنندگان آمریکایی این خواسته را کنار گذاشتند و اجازه دادند که ایران 6104 سانتریفیوژ داشته باشد. از این تعداد، 5060 سو در تاسیسات نظنز برای تولید اورانیوم با غنای پایین استفاده خواهد شد.
3. تعطیلی تاسیسات هستهای سری: آمریکا در ابتدا از ایران میخواست تا تاسیسات غنیسازی اورانیوم در فوردو و راکتور آب سنگین اراک را تعطیل نماید. اوباما در سال 2013 گفت که ایران به آنها نیازی ندارد.
با این حال، طبق چارچوب توافقی که هفته گذشته منتشر شد، سایتهای فوردو و اراک به فعالیت خود ادامه میدهند. فوردو 1000 سانتریفیوژ خواهد داشت که از آنها برای تحقیق و توسعه استفاده خواهد شد و اراک نیز به تولید پلوتونیوم با غنای پایین ادامه خواهد داد.
4. تعطیلی برنامه موشکهای بالستیک ایران: مذاکرهکنندگان آمریکایی این خواسته را که ایران باید برنامه موشکهای بالستیک خود را محدود کند را نیز کنار گذاشتند. چارچوب فعلی تنها میگوید که شورای امنیت در قطعنامهای محدودیتهای جدی برای موشکهای بالستیک و تسلیحات متعارف ایران در نظر خواهد گرفت.
5. نهایی کردن توافق 20 ساله: در ابتدا، آمریکا به دنبال توافقی بود که حداقل 20 سال دوام داشته باشد. با این حال، چارچوب توافقی تنها بر مدت زمان 10 تا 15 سال تاکید میکند.
ایران باید تعداد سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم خود را
برای 10 سال محدود نماید. همچنین، سطح غنیسازی اورانیوم و میزان ذخائر ایران نیز
برای 15 سال محدود میشوند.
عملیات غیرممکن: ایران آنقدر قدرتمند است که نمیتواند آن را محصور کرد
به گزارش پایگاه نشنال اینترست، هراس از توافق نهایی هستهای با ایران به شکل عجیبی برخی کشورها را با هم همراه کرده است. به طور خصوصی، عربستان سعودی آمادگی خود را برای همکاری با رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران هستهای اعلام کرده است. این درحالیست که مقامات سعودی در خبرها از توافق هستهای ایران و گروه 5+1 استقبال کردهاند.
این مساله بر هیچکس پوشیده نیست که برخی از همسایگان ایران در خلیج فارس و رژیم صهیونیستی با توافق هستهای با ایران موافق نیستند. آنها میترسند که این توافق مسیر را برای برقراری روابط مجدد بین تهران و واشنگتن هموار سازد و در نتیجه قدرت تهران در منطقه افزایش یابد.
نویسنده این مقاله ادعا میکند: در واقع سخنان اخیر رهبر ایران را میتوان به عنوان تاییدی بر امکان افزایش روابط ایران و آمریکا پس از حصول توافق هستهای در نظر گرفت. ایشان به این نکته اشاره کردند که گفتگوها تنها منحصر به بحث هستهای است، این گفتگوها آزمونی برای اثبات این مساله است که آیا افزایش ارتباطات در آینده امکانپذیر است یا خیر.
اما، با توافق یا بدون توافق هستهای، قدرت ایران در منطقه غیرقابل چشمپوشی است. توافق جامع در واقع برنامه هستهای ایران را محدود میکند و مسیر را برای روابط سازنده تهران با کشورهای منطقهای و بینالمللی هموار میسازد.
کشورهای عربی منطقه از این میترسند که آمریکا در جریان مذاکرات هستهای آنها را بفروشد و این توافق قدرت مانور و تاثیرگذاری ایران در منطقه را افزایش دهد. این مساله برای عربستان سعودی با توجه به تحولات اخیر در خاورمیانه که قطعاً برای آنها خوشایند نبوده است جدیتر هم هست. ایران در عراق، سوریه و لبنان حضوری قدرتمند دارد. در حقیقت، در حالی که بقیه کشورهای منطقه تعلل میکردند، تهران با جدیت مشغول مبارزه با داعش در عراق و سوریه بود. تحولات اخیر یمن اوضاع را وخیمتر نیز کرده است.
کابوس رها شدن توسط آمریکا که همیشه ضمانت تامین امنیت برای کشورهای حاشیه خلیجفارس بوده است چیز جدیدی نیست. مدتهاست که این کشورها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
درحالی که، کشورهای منطقه بر جلوگیری از دستیابی توافق هستهای با ایران متمرکز شدهاند، تهران در حال مستحکمسازی موفقیتهای خود در منطقه است. توافق هستهای هیچ تاثیری بر جایگاه ایران در منطقه نخواهد داشت. ایران مدتهاست که بر منطقه مسلط است. ایران کشوری قدرتمند و غنی در یک منطقه بیثبات است. ایران میتواند در بحثهای بینالمللی کمکهای بسیاری کند.
امروزه، ایران و آمریکا منافع راهبردی زیادی از جمله مبارزه با داعش و دوره پس از اشغال افغانستان دارند. امروزه، ایران تنها کشوری است که در عراق با داعش مبارزه فعال دارد. عربستان تنها کشوری بود که دولت طالبان را به رسمیت شناخت. اما این ایران و آمریکا بودند که خواستار از بین رفتن گروه طالبان بودند.
نویسنده این مقاله در انتها مینویسد: کسی از آمریکا نمیخواهد تا روابط خود با ایران را به قبل از
پیروزی انقلاب اسلامی برگرداند. اما، دو کشور باید درباره منافع مشترک با هم
همکاری کنند. در نهایت، توافق هستهای می تواند این هماهنگیها را افزایش دهد. میشود
گفت که تمامی روابط آینده به این توافق بستگی دارد. اما، در حال حاضر، تهران به
این توافق برای قدرتمند شدن نیازی ندارد.
ایران – آمریکا: تنش یا آشتی؟
به گزارش روزنامه تودیز زمان چاپ ترکیه، مذاکرات هستهای با ایران کاملاً موفق بوده است و طرفهای حاضر از نتیجه مذاکرات خشنود بودند. واکنشها از جانب کشورهای حاضر در مذاکرات نیز امیدبخش بود. با این حال، پس از مدتی اختلافات آشکار شد.
رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی به این نکته اشاره کردند که توافق نهایی هنوز حاصل نشده است و نمیتوان به غربیها خصوصاً آمریکاییها اشاره کرد. غربیها هیچگاه به قولهای خود پایبند نبودهاند.
طبق توافق اولیه، ایران باید غرب را متقاعد کند که تسلیحات اتمی جایی در برنامه هستهای این کشور ندارد. در عوض، غرب نیز برخی از تحریمهای ایران را لغو خواهد کرد. ایران از غرب میخواهد که تحریمها به صورت آنی برداشته شوند، اما، آمریکا اعتقاد به برداشتهشدن تدریجی تحریمها دارد. از سویی دیگر، آمریکا به اتحادیه اروپایی گفته است که ابتدا باید تحریمهای اروپا لغو شود، اما، به نظر میرسد که اتحادیه اروپایی تعلل میکند تا واشنگتن گام اول را بردارد.
آمریکا دلایلی برای تاکید بر لغو تدریجی تحریمها دارد. نخست، اوباما باید بازیگران سیاسی متفاوت در آمریکا را درباره سیاست خارجی دولت درباره ایران متقاعد کند. بنابراین، او به زمان بیشتری نیاز دارد. وی همچنین باید عربستان و رژیم صهیونیستی را وادار به پذیرش توافق هستهای با ایران کند. این مساله نیازمد زمان بیشتری است و دولت اوباما باید از تمامی ابزارهای ارتباطی خود بهره گیرد.
فرآیند متقاعدسازی، ریسکهای خودش را دارد چرا که ایران و آمریکا در مذاکرات تنها به تاسیسات هستهای و یا بهبود روابط تجاری فکر نمیکنند. این دو کشور یکدیگر را به صورت روزانه در عراق، سوریه و یمن آزمایش میکنند. به عنوان مثال، به محض منتشر شدن این خبر در رسانهها که ایران میخواهد دو کشتی جنگی به یمن اعزام نماید، وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به این خبر اعلام کرد که واشنگتن مصمم است که از تمامی همپیمانان خود در برابر تهدیدات ایران حفاظت نماید.
کسی شک ندارد که آمریکا از هیچکاری برای حفاظت از رژیم صهیونیستی و یا عربستان سعودی فروگذار نخواهد کرد، اما اگر آمریکا بخواهد که از حکومت یمن دفاع نماید، پس باید شاهد تقابل ایران و آمریکا در یمن باشیم.
گفته میشود که طرفین همچنان مشغول کار برای تهیه متن توافق
نهایی تا پایان ماه ژوئن هستند. البته، این بدان معناست که طرفین همچنان با هم دست
میدهند، اما از فرصتی برای ضربه زدن به یکدیگر استفاده میکنند. نکته این است که
هر یک از طرفین مذاکره میخواهد توافق بهتری به دست بیاورد، پس تلاش میکند که خود
را در وضعیت بهتری قرار دهد.
چرا توافق هستهای با ایران دچار مشکل شده است
به گزارش روزنامه نیویورک پست، آیا شرایط بر ضد توافق هستهای اوباما با ایران است؟ اخیراً هنری کسینجر و جورج شولتز در مجله والاستریت انتقادات نابودکنندهای از مذاکرات هستهای با ایران مطرح کردهاند.
تاسیسات فوردو و راکتور آب سنگین اراک بسته نخواهد شد و به ایران اجازه داده خواهد شد تا هزاران سانتریفیوژ را برای تولید اورانیم غنیشده برای مقاصد صلحآمیز در اختیار داشته باشد. مذاکرهکنندگان آمریکایی در چند مورد از خود نرمش نشان دادند. غنیسازی منحصراً در یکی از تاسیسات و با محدودیتهای خاص انجام خواهد شد و از میزان ذخائر اورانیوم ایران نیز کاسته میشود. اما، آیا میشود این بخشهای توافق را اجرا کرد؟
همچنین، سوالاتی درباره آنچه مورد توافق قرار گرفته است وجود دارد. یکی از پارامترهای اصلی بیانیه آمریکا این است که آمریکا باید تا قبل از لغو تحریمها اعتمادسازی نماید. این درحالیست که ایرانیها معتقدند که مطابق با توافقات صورت گرفته تحریمها باید یکباره برداشته شود.
از اقدامات و صحبتهای اوباما اینگونه برمیآید که وی معتقد است که هیچ رئیسجمهور آمریکا در آینده نمیتواند این توافق را تایید کند. وی درست فکر میکند چرا که تردیدهای بسیاری درباره چگونگی اجرای این توافق وجود دارد. به عنوان مثال، هینونن مقام اسبق آژانس بینالمللی انرژی اتمی معتقد است که رژیم بازرسی مورد نظر اوباما قابل اجرا نیست. حتی سیستم سفت و سخت بازرسیهای سرزده آژانس هم در عراق کارایی نداشت. وی همچنین درباره این تفکر که رژیم بازرسیهای مورد نظر اوباما به تواند به موقع زمان بازگشت هستهای ایران را اعلام کند ابراز تردید نموده است.
همچنین، تردیدهایی درباره امکان برگشت تحریمهای ایران در صورتیکه ایران از تعهدات خود تخطی نماید وجود دارد. آیا چین و روسیه با آمریکا در بحث بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت همکاری خواهند کرد؟
به نظر میرسد که اصرار اوباما بر ادامه سیاست کاخ سفید در قبال ایران بر پایه این اصل استوار است که این توافق میتواند باعث تغییر رفتار حکومت ایران شود. این مساله بسیار خوب است. اما، افراد کمی در آمریکا وجود دارند که نسبت به تغییر رفتار ایران پس از گذشت 10 سال از امضای توافق و پایان آن خوشبین هستند. پس میتوان گفت که توافق هستهای با ایران دچار مشکل است.