گروه جنگ نرم مشرق- اخبار
ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای خارجی - اعم از
غربی، شرقی و منطقهای - منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده
درباره ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانهها در داخل و
نحوه انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه
دهد.
***
ایران از خودش دفاع میکند
به گزارش پایگاه خبری نیو ایسترن اوتلوک، سیاستگزاران آمریکایی قبول دارند که راهبرد ایران عمدتاً دفاعی است و گرایشات تهاجمی و دفاعی این کشور پاسخی به سیاست آمریکا در خاورمیانه و آسیای مرکزی است.
موسسه رند گزارشی در سال 2009 برای نیروهای هوایی آمریکا با عنوان «خطرناک اما نه کاملاً قدرتمند: بررسی موفقیتها و محدودیتهای نیروی هوایی ایران در خاورمیانه» تهیه کرد. در این گزارش آمده است:
راهبرد ایران عمدتاً دفاعی است هرچند که چند مولفه تهاجمی نیز دارد. راهبرد ایران در مقابله با تهدیدات داخلی علیه حکومت، جلوگیری از تهاجم بیگانه، حفاظت از مملکت در صورت بروز حمله و گسترش تاثیرگذاری بیشتر جنبههای دفاعی دارد. این راهبرد تا حدی متاثر از سیاست و وضعیت آمریکا در منطقه خصوصاً پس از حوادث یازده سپتامبر است.
چنین مطلبی کاملاً در تضاد با تبلیغات منفی روزانه رسانههای غربی است که ایران را به عنوان تهدیدی جهانی برای صلح و ثبات معرفی میکنند. این رسانهها سعی در القای این مسأله دارند که ایران به خاطر تنفر ایدئولوژیکش درصدد است تا به آمریکا و هم پیمانان آمریکا خصوصاً رژیم صهیونیستی حمله کند.
صحنهپردازی سیاسی اخیر با محوریت آمریکا و رژیم صهیونیستی از یک سو آمریکا را نشان میدهد که به دنبال آشتی با ایران است و از سویی دیگر رژیم صهیونیستی قرار دارد که در نبردی تمامنشدنی به دنبال مقابله با مهاجم است. در پسِ این لفاظیها، موسسه رند حقایق دیگری را برای ما افشا میکند.
رند تصویری از ایران آماده نبرد و بسیجشده نشان میدهد که در مقابل حصر خارجی، بیثباتی و حمله لفظی ایستاده است. رند آشکارا به این نکته اشاره میکند که درگیری بر سر دفاع از رژیم صهیونیستی یا حفاظت از منافع ملی آمریکا نیست، بلکه درباره تلاشهای آمریکا برای اعمال قدرت در فرسنگها دورتر از سواحل خود در منطقه خاورمیانه و تلاشهای ایران برای مقابله با هژمونی آمریکا است.
مساله تهدید بالقوه ایران و مشکل هستهای ایران نیز در این گزارش آورده شده است. این گزارش صریحاً میپذیرد که ایران به تسلیحات هستهای به عنوان عاملی بازدارنده و نه ابزاری جنگی نگاه میکند. در این گزارش آمده است:
دیگران استدلال کردهاند که ایران به تسلیحات اتمی فقط از جنبه بازدارندگی روانی نگاه میکند. مولفههای واقعی نظامی ایران راهبرد بازدارندگی به طور کاملاً مشخص عبارتند از نیاز به توانمندی بومی غنیسازی و تسلیحات بالقوه اتمی، موشکهای برد متوسط بالستیک، جنگ نامتقارن، بسیج نیروها برای دفاع از مملکت. اگرچه ناظران غربی از این به عنوان علاقه به هژمونی یاد میکنند، اما تهران آن را به عنوان شکل چندلایهای از دفاع راهبردی میبیند که در عمق پایگاههای دشمن انجام میشود و ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی متعددی دارد.
در هیچجای گزارش موسسه رند از قصد و نیت ایران برای تجهیز بازیگران غیردولتی به تسلیحات اتمی اشارهای نشده است. سیاستگزاران آمریکایی معتقدند که ایران حتی نمیخواهد از تسلیحات متعارف خود علیه دشمنان خود استفاده نماید.
در پسِ تمامی تبلیغات منفی علیه ایران به عنوان کشوری که به دنبال هژمونی و کشتار اتمی است، باید گفت ایران بیشتر به فکر بقای خود است. بنابراین، از هر گونه اقدامی در جهت تحریک این کشور برای شروع جنگ خودداری میکند.
با این توضیحات، مردم دنیا باید این سوال را از خود بپرسند که چه کسی در پسِ آشوبهای جهانی و منطقهای است؟ آنهایی که به صورت مخفیانه
کشوری را غیرتهدیدآمیز خوانده و از سویی دیگر به صورت علنی تبلیغاتی را علیه همان
کشور مطرح میکنند تا هژمونی خود را توجیه نمایند.
آغاز مذاکره هستهای آمریکا و ایران
به گزارش پایگاه بیزینس اینسایدر، ایران و آمریکا در حالی مذاکرات هستهای را در سوئیس از سر میگیرند که امیدوارند بتوانند پس از گذشت 18 ماه مذاکرات نفسگیر مشکلات موجود را برطرف نمایند.
با این حال، زمان اندکی باقیمانده است و حوصله همگان در واشنگتن سر رفته است. این افراد نگرانند که مبادا توافق بد هستهای با ایران نتواند مانع انحراف برنامه هستهای این کشور شود.
جان کری گفت: امیدوارم بتوانیم ظرف این چند روز تصمیمات مهمی بگیریم. وی که در کنفرانسی در شرمالشیخ شرکت کرده بود گفت به گفته تهران برنامه هستهای ایران صلحآمیز است پس اجازه دهید که برنامه همچنان اینگونه باقی بماند.
تا کنون پیشرفتهای قابل توجهی انجام شده است، اما هنوز دو
طرف درباره مسائل کلیدی از قبیل میزان غنیسازی اورانیوم در آینده و سرعت رفع
تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپایی با هم
اختلاف نظر دارند.
مشکل تحریمها
به گزارش مجله دیپلمات، ممکن است که تحریمها گزینهای با کمترین میزان بدی برای مقابله با حکومتهای متخاصم باشند، اما آنها پیامدهای ناخواستهای هم دارند.
مقابله با کشورهای خودکامه کار دشواری است. جامعه بینالملل گزینههای اندکی برای ایجاد تغییر در تصمیمات این کشور و وادار نمودن آنها به پیروی از قوانین بینالمللی بدون توسل به حربه نظامی دارد. تحریمهای هدفمند اقتصادی از جمله گزینههایی هستند که میتوان از آنها برای مقابله با حکومتهای بدرفتار استفاده کرد. با این حال، ایجاد عمدی بیثباتی اقتصادی از طریق اعمال تحریم میتواند تاثیرات بیثباتکنندهای داشته باشد.
بر طبق مطالعهای که توسط موسسه اقتصاد بینالمللی پیترسون انجام شده است تحریمها تنها در 33 درصد موارد توانستند تغییری در رفتار حکومت هدف ایجاد نمایند. شانس موفقیت زمانی افزایش مییابد که تحریمها به صورت هدفمند اعمال میشوند.
به همین ترتیب، زمانی که تحلیلگران و سیاستگزاران درباره سیاست تحریم درباره ایران و روسیه بحث میکنند، اکثر بحثها حول این موضوع میچرخد که چطور میشود میزان و وسعت تحریمها را طوری مشخص کرد که سیاستهای ناخوشایند این کشورها برای آنها واقعاً پرهزینه شده و از طرفی آنها به فکر مقابله به مثل نیفتند.
به عنوان مثال، تحلیلی که در مرکز امنیت آمریکای نوین انجام شد، نشان داده است که قطع دسترسی روسیه از شبکه سوئیفت به منظور لطمه زدن به اقتصاد این کشور اقدام نادرستی است چرا که این کار انگیزه روسیه را برای حمله به منابع کشورهای همسایه افزایش داده و همچنین به تجارت اروپا با روسیه آسیب رسانده است.
در بخشی دیگر از این تحلیل که به تحریمهای غرب علیه ایران میپردازد به این مساله اشاره میشود که تحریمها میتواند نتیجه معکوس داشته باشد؛ اگر کشور هدف ببیند که تسلیم شدن در برابر خواستههای کشور تحریمکننده به خاطر مطرح شدن دیگر مسائل مورد مناقشه به خاتمه یافتن تحریمها نمیانجامد. به همین خاطر است که محمد جواد ظریف میگوید که تمامی تحریمها به محض امضای توافقنامه نهایی باید برداشته شوند.
اینها همگی دغدغههای درستی هستند. با این حال، بحثها درباره تاثیرات ثانویه تحریمها هیچگاه به این مساله نمیپردازد که چگونه اختلال اقتصادی در کشور هدف میتواند به ایجاد بیثباتی در فرآیندهای حل و فصل مناقشه در زمینه غیرمرتبط بینجامد.
به صورت اتفاقی، تاثیر تحریمهای غرب علیه روسیه بر مذاکرات هستهای آمریکا و ایران میتواند نمونه خوبی از این موضوع باشد. طبق گزارش روزنامه گاردین، روسیه به ایران پیشنهاد فروش موشکهای ضدهواپیمای S300 را کرده است که قادر است موشکهای بالستیک و کروز و همچنین هواپیماها را رهگیری و نابود نماید.
تحلیلگران ادعا میکنند که نابسامانی اقتصادی ایجاد شده به سبب تحریمهای غرب، روسیه را بسیار نیازمند به پول نقد کرده است تا آنجایی که این کشور دیگر به منافع کشورهای غربی توجهی ندارد. به عنوان مثال، قرارداد روسیه با ایران برای فروش موشکهای پیشرفته ضدهواپیما به خاطر گرایش دولت مصالحهجوی دیمتری مدودوف به غرب لغو شد. این موشکها میتواند به ایران در دفاع از تاسیسات هستهای خود در برابر حملات آتی کمک نماید. این موشکها به لحاظ نظری میتواند انگیزه ایران را برای نرمش بیشتر در مذاکرات هستهای کاهش دهد.
مشخص نیست که آیا ایران در نهایت این موشکها را خریداری خواهد کرد یا خیر و یا آیا خریداری این موشک میتواند بر تصمیمات آتی ایران در جریان مذاکرات هستهای تاثیر بگذارد یا خیر. بعید به نظر میرسد که بهبود اندک توانایی ایران در مقابله با تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونیستی بتواند باعث تغییر شدید راهبرد ایران در مذاکره شود.
از سویی دیگر، اگر ایران به این موشکها دست یابد، تندروهای
آمریکایی و اسرائیلی ممکن است سیاستگزاران را تحت فشار قرار دهند که تا قبل از
نصب این سامانهها به تاسیات هستهای ایران حمله شود. بنابراین، اگر این قرارداد
اجرایی شود، مذاکرات هستهای به مشکل خواهد خورد چرا که تندروهای دو طرف با توسل به
آن تلاش میکنند تا سیاستهای تندروانهای را علیه یکدیگر اتخاذ نمایند.
افزایش حضور نظامی غرب در منطقه قبل از پایان مهلت مقرر مذاکرات هستهای
به گزارش پایگاه هیل، در حالی که به هفتههای پایانی مذاکرات هستهای با ایران نزدیک میشویم، آمریکا و همپیمانانش حضور نظامی خود را در منطقه خاورمیانه افزایش دادهاند.
اوایل این هفته، فرماندهی مرکزی آمریکا که بر عملیاتهای نظامی این کشور در خاورمیانه نظارت دارد اعلام کرد که 3000 نیروی آمریکایی رزمایشی را در کویت و آبهای سرزمینی این کشور از 8 مارس تا 31 مارس برگزار خواهند کرد. نیروهای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز به این رزمایش ملحق خواهند شد. این رزمایش طوری برنامهریزی شده است که در زمان مهلت تعیین شده مذاکرات هستهای با ایران برگزار شود.
در هفتههای اخیر فرانسه نیز ناوهواپیمابر شارل دوگل را به خلیجفارس فرستاد تا به کشتی آمریکایی کارل وینسون بپیوندد. این اولین باری است که در طول این دهه دو ناوهواپیمابر خارجی در منطق حاضرند. پنتاگون در سال 2010 برای مقابله با تهدید ایران سیاست حضور دو ناوهواپیما بر را در منطقه خلیجفارس اتخاذ کرده بود.
مقامات آمریکایی میگویند که برگزاری رزمایش نظامی و حضور دو ناو هواپیمابر در منطقه هیچیک به منظور تهدید ایران نمیباشد. اما برخی دیگر از کارشناسان معتقدند که آمریکا دارد تنور را داغ میکند.
مقامات نظامی آمریکایی و فرانسوی هدف از حضور دو ناو
هواپیمابر در منطقه به صورت همزمان انجام حملات هوایی علیه نیروهای داعش است. یک
کارشناسی مسائل راهبردی با رد اتفاقی بودن حضور این دو ناو با مهلت مذاکرات هستهای
با ایران میگوید: همیشه این اقدام پیامی دارد. ما میتوانیم فقط یک ناو هواپیمابر
در منطقه داشته باشیم، اما با این کار آمریکا میخواهد این پیام را منتقل کند که
همپیمانان آمریکا حاضرند حتی با اعزام ناو هواپیمابر ازاین کشور حمایت نمایند.