ازغدی از تجربه کشمکش‌ها و منازعه‌های طاقت‌فرسای مطهری با این جریان‌های معرفتی درس‌ها آموخته و می‌داند به زودی باید هزینه گفته‌های صریح و شفاف خود را بپردازد.

هزینه‌ای که رحیم‌پور برای مقابله با تحجر می‎دهد
به گزارش مشرق، در طول این یک دهه، رحیم‌پور دشمنان و مخالفان زیادی برای خود ساخته است. او به صورتی صریح، با چندین جریان معرفتی در عرصه عمومی، دست به گریبان شده و به نقّادی شجاعانه و عالمانه آن‌ها همّت گمارده است. در عین حال، او از تجربه کشمکش‌ها و منازعه‌های طاقت‌فرسای مطهری با این جریان‌های معرفتی درس‌ها آموخته و می‌داند به زودی باید هزینه گفته‌های صریح و شفاف خود را بپردازد.

 [نگاه یکم]: استاد مطهری به مثابه خط‌شکنِ عرصه‌ی اصلاح‌گری دینی

استاد مرتضی مطهری، در طول دهه‌های چهل و پنجاه شمسی، در محاصره تبلیغاتی هر دو جریان معرفتی «متجمّد» و «متجدّد» قرار داشت. اگرچه در نهایت، گلوله ترور از اسلحه‌ای به سمت مغز متفکّر انقلاب اسلامی شلیک شد که به جریان متجدّد تعلّق داشت، اما مطهری از جریان متجمّد نیز، خون‌دل‌ها خورده بود و زخم‌ها به تن داشت. گفته ‌می‌شود یکی از دلایل هجرت مطهری از قم به تهران، فشارهایی بود که از ناحیه جریان متجمّدِ حوزوی – که گفتمان مسلّط بر حوزه بود و ظاهراً هست – به او وارد شد. همین جریان معرفتی بود که کتاب «مسأله حجاب» را برنتابید و تحلیل‌های فقهی و اجتماعی مطهری از آموزه حجاب را به شدّت طرد و تخطئه کرد. در حسینیه ارشاد نیز، اگرچه مطهری با پاره‌ای از تفکّرات و رفتارهای شریعتی موافق نبود، اما جریان متجمّد، شریعتی را به دستاویزی برای حمله به مطهری قرار داده بودند. جریان معرفتیِ متجمّد، در سطح عوام و اجتماع نیز بدنه داشت و این بدنه، «روشنگری‌ها» و «خرافه‌زدایی‌ها»ی مطهری را برنمی‌تافت. مطهری به برنامه «احیای تفکّر دینی» باور راسخ داشت و معتقد بود که ارزش‌های اسلامی در ذهنیّت دینیِ مردم، صورتی واژگونه یافته است. از این‌رو، حجم درخور توجّهی از تلاش‌های فکری و فرهنگیِ مطهری، به آسیب‌شناسی و اصلاح «دیانت عمومی» اختصاص یافت. برجسته‌ترین نقطه این رویکرد، انتقادات تند و تیز مطهری به تصوّر شایع از ماهیّت قیام امام حسین(علیه السلام) و شیوه برگزاری مراسم عزاداری آن حضرت بود. او در کتاب «حماسه حسینی» – که مجموعه سخنرانی‌هایش درباره عاشورا را دربرمی‌گیرد- آشکارا و بی‌پروا در برابر «بدعت‌ها» و «خرافه‌ها» موضع‌گیری می‌کند که برای قشریون و عوام آن دوره، حالت قدسی و ملکوتی یافته بودند. اما مطهری، بی‌اعتنا به فضای غالب و بی‌هراس از این‌که مخاطبانش در برابر افشاگری‌ها و روشنگری‌هایش چه خواهند گفت، پرچم «اصلاح‌گری دینی» را در دست گرفت و تلاش کرد تا تصوّرات و پنداشته‌های ناصواب را از واقعه کربلا بزداید. روشن است برای مطهری که معتقد بود روحانیّت دچار «عوام‌زدگی» شده، دنباله‌روی از خرافه‌ها و اوهام مقدّسِ عوام، مقبول نبود. به راستی، باید مطهری را یکی از «شجاع‌ترین» و «شفاف‌ترین» متفکّرانی دانست که در خطّ مقدّم، به مبارزه با دیانت «قشری» و «خرافی» و «بدعت‌آلود» پرداخت و هرگز تسلیم جنگ روانی و تبلیغات منفیِ جریان متجمّد نشد.

[نگاه دوم]: استاد رحیم‌پور و کشمکشِ تمام عیار با دیانت قشری

اینک، استاد حسن رحیم‌پور‌ازغدی که بیش از یک دهه است با سخنرانی‌های عمومی خود در محافل دانشگاهی و حوزوی، موجی از هیجان و عطش معرفتی را در مخاطبانش ایجاد کرده، همان مسیر دشوار مطهری را ادامه می‌دهد. در طول این یک دهه، رحیم‌پور دشمنان و مخالفان زیادی برای خود ساخته است. او به صورتی صریح، با چندین جریان معرفتی در عرصه عمومی، دست به گریبان شده و به نقّادی شجاعانه و عالمانه آن‌ها همّت گمارده است. در عین حال، او از تجربه کشمکش‌ها و منازعه‌های طاقت‌فرسای مطهری با این جریان‌های معرفتی درس‌ها آموخته و می‌داند به زودی باید هزینه گفته‌های صریح و شفاف خود را بپردازد. در ماه اخیر، جریان معرفتی متجمّد که رحیم‌پور را موی دماغ خود می‌دید، فرایند تسویه حساب خود را آغاز کرده و به جای نقد آن‌چه که او حقیقتاً گفته و به جای رویارویی نظری و فکری، از پشت به او خنجر می‌زند. رحیم‌پور در این روزها، باید هزینه شفافیّت و سخنانی که نگفته یا سخنانی را که گفته اما به ذائقه بدعت‌آلود و خرافیِ جریان متجمّد خوش نیامده را بپردازد.

همچون مطهری، رحیم‌پور نیز در محاصره چندین جریان معرفتی قرار گرفته که هر یک، با پرچم هواداری از فرهنگ شیعه و حریم اهل بیت (علیهم السلام)، در مقابل او صف‌آرایی کرده‌اند؛ از انجمن حجتیّه گرفته تا  متجمدّین حوزوی، از برخی مداح‌های قشری گرفته تا عوامی که فهم عمیقی از دیانت و تشیّع ندارند. گویا، تجربه تاریخیِ مطهری در حال تکرار شدن است و این‌بار به جای مطهری، رحیم‌پور در زیر رگبار گلوله‌های بی‌امان این جریان‌ها و جناح‌ها قرار گرفته است. جریان متجمّد، یا از سر حماقت و جهالت، شخصیّت رحیم‌پور را نشانه کرده و تلاش می‌کند تا از او مشروعیّت‌زدایی کند، یا در پی تسویه حساب و عقده‌گشایی است و برای این غرض، گفته‌های رحیم‌پور را – که در واقع نقلیّات او از مطهری و برخی بزرگان دیگر است- دستاویز قرار داده است.

[نگاه سوم]: مقایسه‌ی داشته‌های استاد رحیم‌پور با نداشته‌های جریان متحجر

چقدر دشوار است فهم این ماجرا که جریان متجمّد با وجود این، چگونه به تخریب و ترور شخصیّت رحیم‌پور روآورده و از نشر و اشاعه «اتّهامات واهی» به این سرمایه فرهنگی و انقلابی، احساس حماقت و سفاهت نمی‌کند. در طول این سال‌ها، چه کسی توانست مطهری و شریعتی را به هم بیامیزد و برداشتی از اسلام عرضه کند که قوّت و فضیلت‌های هر دو را همزمان با خود داشته باشد؟! چه کسی توانست چهره‌های شاخص و مدّعی روشنفکریِ شبه‌دینی و سکولار را هراسان و از میدان نفس‌گیر مناظره و مواجهه، گریزان سازد؟! چه کسی توانست موجی از نشاط و انگیزه در راستای نهضت نرم‌افزاری و جنبش تولید علم در میان جوانان انقلابی بیافریند و جرأت و قدرت رویارویی انتقادی با علوم انسانیِ سکولار را در آن‌ها پدید آورد؟! چه کسی توانست تفسیر و قرائتی از اسلام ارائه کند که در آن، هم سهم معنویّت و اخلاق پرداخت شود و هم سهم منطق و عقلانیّت و معرفت، و هم سهم حماسه و شور و انقلابی‌گری؟! این بود، گزیده‌ای از آن‌چه که رحیم‌پور در طول یک دهه گذشته در فضای فکری و فرهنگی کشور به انجام رسانیده است. چه خوب بود اگر جریان پُرادّعای متجمّد و متوقّف در گذشته، به کارنامه معرفتی خود نظر می‌افکند و تأمّل می‌کرد که در برابر این فهرست خیره‌کننده، چه عمل و اقدام قابل عرضه‌ای دارد. ساده‌ترین گواه کامیابی رحیم‌پور این است که اکنون جان او، مورد طمع دشمن واقع شده و از سلفی‌های تکفیری تا منافقان وحشی، نامزد ترور او شده‌اند. رحیم‌پور، چه کرده که سر او این اندازه قیمتی شده و کشتنش،  فوریّت و ضرورت حتمی یافته است؟! امروز ارزشمندی رحیم‌پور بیشتر عیان و آشکار شده است؛ چراکه او به چالشی فراروی جریان متجمّد بدل گشته است. رحیم‌پور به مثابه یک انقلابی عمیق و خوش‌تقریر، به راستی جای جریان متجمّد را تنگ کرده است.

نگاه چهارم: ترور استاد رحیم‌پور، موجه است!

همه می‌دانند که رحیم‌پور آن‌چنان «قاطع» و «صریح» است که سخنانش را از کسی پنهان نمی‌کند و گفته‌هایش هیچ‌گاه به رومیزی و زیرمیزی تقسیم نمی‌شود. رحیم‌پور، تنها اعتقادات و باورهای خود را بر زبان جاری می‌سازد و از چیزی دفاع می‌کند که از امثال مطهری آموخته و برای آن‌ها، در دفاع مقدّس شرکت جسته است. رحیم‌پور، سیاسی نیست اما از نقد ایدئولوژیک و معرفتیِ جریان‌های سیاسی که انقلاب را مصادره به مطلوب می‌کنند، کمترین بیم نداشته و ندارد. رحیم‌پور، نه یک فعّال سیاسی است، نه یک حوزوی که با ادای روشنفکری، در پی جذاب مخاطب است، نه یک  لفّاظ و خوش‌تقریر که با ادبیّات حماسی و انقلابی،  حرف‌های تکراری به خورد مخاطبان خود بدهد. رحیم‌پور، هیچ‌یک از این‌ها نیست. چهره‌ای که نسل سوم انقلاب از رحیم‌پور در ذهن دارد، چهره یک متفکّر اصیلِ انقلابی است که با سخنرانی‌هایش در مراکز علمی و دانشگاهی و در قالب «طرحی برای فردا» شکل گرفت. نگارنده این سطور، از نخستین جلسه این نشست در آن حضور داشت و این آشنایی، سبب گشت تا یک تحوّل عمیقِ فکری در او رقم بخورد و افق تازه و بسیار متفاوتی به رویش گشوده شود. این اتفاق مبارکی است که برای بسیاری از جوانان انقلابی دهه سومی رخ داده است. رحیم‌پور با تکیه بر بضاعت‌های حوزوی و مطالعات فراوان دانشگاهی و در چارچوب ادبیّاتی فاخز و متعالی، نسل سوم انقلاب را در راستای تشکیل یک جبهه و جریان ماندگار و وسیع فرهنگی بسیج کرد و یک موج بلند در میان این نسل به راه انداخت. به صورت دقیق‌تر، رحیم‌پور به همین دلیل باید ترور شود؛ چه «ترور شخصیّت» از طرف جریان متجمّد و چه «ترور فیزیکی» از سوی ضدّ انقلاب تکفیری و منافق. رحیم‌پور، به نقطه‌ای رسیده که شایسته «ترور» شده است! و باید افسوس خورد که چرا دشمن، زودتر از دوستان غافل، به ارزش رحیم‌پور پی برده و از اصل وجود و فاعلیّت او در میان نسل جوان، این اندازه احساس خطر کرده است.

رحیم‌پور، چهره سیاسی، نظامی یا امنیتی نیست که بتوان در چارچوب تحلیل‌های شایع، غرض از ترورش را تبیین کرد. همچنین او یک دانشمند هسته‌ای نیست، اما نامش در همان فهرستی قرار داشت که دانشمندان شهید هسته‌ای ایران بودند. بنابراین، او به اندازه یک دانشمند هسته‌ای برای دشمن، «چالش‌زا» و «خطرآفرین» است. رحیم‌پور، به تولید انرژی هسته‌ای کمک نمی‌کند، اما در حال تولید انرژی فکری و معرفتی است که صدها برابر بیشتر از انرژی هسته‌ای، اهمیّت دارد و اقتدار و مقاومت در بدنه اجتماعی انقلاب اسلامی می‌آفریند. او با سخنرانی‌های متعدّد خود در مراکز علمی و پژوهشی، تثبیت و تعمیق تفکّر اسلامی- انقلابی نسل جوان را موجب می‌شود؛ امری که دشمن امروز با ده‌ها شبکه ماهواره‌ای و صدها سایت در فضای مجازی، در مسیر عکس آن حرکت می‌کند. به این ترتیب، فعالیّت‌ها و مجاهدت‌های رحیم‌پور، رشته‌های دشمن را پنبه و نقشه شوم آن‌ها – یعنی تهاجم فرهنگی- را خنثی می‌کند. از این‌روست که دشمن نتوانسته با تداوم حضور فکری و فرهنگی رحیم‌پور کنار بیاید و قصد «جان» او را کرده است. اگر ما خود نتوانستیم منزلت رحیم‌پور را دریابیم و بفهمیم که او چه گوهر و سرمایه‌ای برای اعتلای فرهنگ اسلامی و گفتمان اصیل انقلاب است، دست‌کم از این پس، از دشمن بیاموزیم و هم سطح او، رحیم‌پور را بشناسیم.

[نگاه پنجم]: غزل شهادت در حلقه‌ی تنگ محاصره

رحیم‌پور اکنون تثبیت شده است و تا چندی بعد، به یک «ابرقدرت فکری» تبدیل می‌شود که دیگر کسی حریف استدلال‌های مستحکم و بیان متقنش نخواهد شد. شکستن او، امروز آسان‌تر از فردا خواهد بود. پس او باید حذف شود تا برای دشمن، به یک دشمن شکست‌ناپذیر و مقتدر تبدیل نشود که حتی نزدیک‌ شدن به او نیز رُعب در دل می‌افکند. رحیم‌پور باید ترور شود تا صورت‌بندی «موج‌های فکری» و «تکانه‌های معرفتی» در دانشگاه‌های کشور و در میان نسل جوان جویای معرفت اصیل اسلامی، پایان یابد. رحیم‌پور اگر یک دانشگاهی حاشیه‌نشین و انتزاعی‌اندیش بود که سقف آرزوها و خواسته‌هایش، از انتشار مقالات علمی – پژوهشی و کسب مدارج علمی تجاوز نمی‌کرد، هرگز به عنوان یک متفکّر در حوزه علوم انسانیِ اسلامی، شایسته ترور نبود. او چون در جامعه اثر نهاد و تحوّل ایجاد کرد، در فهرست ذهنی یا مکتوب گروه‌های تروریستی قرار گرفته است. باری که اکنون رحیم‌پور بر دوش گرفته، داوطلب دیگری ندارد. دشمن، حرکت‌ها و فعالیّت‌های به ظاهر پراکنده و نامرتبط رحیم‌پور را در کنار هم نشانده و مقصود پنهان و نانوشته او را به راستی دریافته است. رحیم‌پور و برنامه‌اش، لو رفته است!

رحیم‌پور، از مطهری آموخته که در برابر جوسازی‌ها و هوچی‌گری‌ها، نهراسد و صحنه را به رقیب بی‌اخلاق واگذار نکند. او همچون مطهری، آرزوی شهادت به دل دارد. هر چه حلقه محاصره را تنگ‌تر کنید، او را به شوق قلبی‌اش – که در دفاع مقدّس نصیبش نشد- نزدیک‌تر ساخته‌اید. اگر رحیم‌پور، مرد جنگ نبود، به جنگ نمی‌رفت!

منبع: رجانیوز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 43
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 9
  • امیر ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    درود بر عمار ولایت
  • ۱۴:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    خیلی سحنان کوبنده وعالی بود خدا ایشان را حفظ کند
  • حسن ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    مطلب بسیار مفیدی بود. من که دلم برای ایشان واقا سوخت. جای تعجب دارد با اینکه نظرات ایشان در بسیاری از مواقع عین نظرات مقام معظم رهبری است هنوز عده ای لجاجت ورزیده و عناد می کنند. برادر من یک سرچ ساده در گوگل از اسم شیعه داشته باشید تا بدانید متحجرین چه بر سر دین آورده اند. به قول شیخ حسین انصاریان مگر امام صادق هم در عذاداری خود داد میزد؟ شعر نا بجا می خواند یا قمه بر سر می زد که شما این کار را میکنید؟!!!
  • ۱۴:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    خدا خقظش کند
  • سیدهادی ۱۵:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    اسرائیل تورو خدا ایشون رو از ما نگیر
  • ۱۵:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    فرهيختگاني چون دكتر ازغدي وظايف سنگيني بر دوششان هست. خداوند به ايشان خير دهد.
  • حسن ۱۵:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    اسرائیل پیشکش فعلا خطر متحجرین داخلی بیشتر است
  • طاهر ۱۶:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    درود بر رحیم پور که شریعتی و مطهری زمان ما می باشد
  • فاطمه ۱۷:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    رحیم پور سرمایه کشورم است لطفا از او محافظت کنید
  • سرباز وطن ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    دمش گرم خداوند بهش صبر و قدرت عطانماید
  • ۱۷:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    تمام هجمه ای که از طرف متظاهران و مذهبی نما ها به ایشون شد، سرنخش از انجمن حجتیه بود. ما فامیل انجمنی داریم. اینقدر پیامهای ضد ایشون فرستادن که انگشتاشون شکست! لعنت بر تشیع انگلیسی که نادیده و نادانسته مزدور دشمن شده است.
  • محراب ۱۸:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    هرچی فکرش رو می کنم می بینم خیلی دوستش دارم حق نگهدارش
  • ۱۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    چه طرز كامنت دادنه!!!!
  • مرتضی ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    شاید فقدان دانشمندان هسته ای و دیگر رشته های علمی قابل جبران باشد اما فقدان اندیشمندان فرهیخته و شجاعی مثل ایشان که بیان رسایی هم داشته باشد و بتواند با همه اقشار ارتباط برقرار کند و روشنگری کند به این راحتی ها قابل جبران نیست و باید از امثال ایشان محافظت شود چرا که ارزش ایشان چه بسا بیشتر از دانشمندان سایر رشته ها باشد شاید ما امثال ایشان را به لحاظ علمی و معرفتی داشته باشیم اما بدون شک شخصی که مثل ایشان بیان فصیحی داشته باشد و شجاعانه روشنگری کند بسیار نایاب است به درستی که ایشان مطهری زمان است و باید از گوهر گرانقدری مثل ایشان مراقبت و محافظت نمود
  • ۱۹:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    واقعا باید ارزش این بزرگواران را دانست اینها روشنفکران روشن ضمیرند که درد جامعه را درک کرده اند و صرف نظر از جریانات سیاسی از اصل نظام و انقلاب و اسلام ناب محمدی دفاع و اسلام حقیقی را برای مردم تبیین میکنند و در این راه از هجمه متحجران و شبه روشنفکران غرب گرا و بعضی از مقدس مابانی که نان دین را میخورند و نان به نرخ روز خواران هراسی ندارند
  • ۱۹:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    خداوند به ایشان طول عمر با عزت دهد و ایشان را برای اسلام حفظ کند
  • مهدی مرادیفر ۱۹:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    دراصل دشمنان این بزرگوار دشمنان این ملت و ولایت میباشند وما از ایشان چون سرباز ومدافع ولایت میباشد حمایت میکنیم
  • ۱۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    رحیم پور را الکی گنده اش نکنید
  • آرشیتکت ۱۹:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    درود بر استاد ازغدی. با استادم عباسی هم این کار هم کرده و میکنند.
  • شایان ۲۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    این مرد جهاد وشهادت باید محا فظ داشته باشدنکنه امریکا واسراییل با مزدوران داخلی مثل دانشمندان هسته ای این دانشمند انسانی راترورکنند
  • ۲۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    چرا به شیخ حسین انصاریان دروغ می بندی ؟ این سخن امام صادق هست : و ارحم الصرخه التی کانت لنا.....
  • ۲۲:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    خدا ایشون رو برای انقلاب حفظ کنه
  • ۲۲:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    "باری که اکنون رحیم‌پور بر دوش گرفته، داوطلب دیگری ندارد". خدا ایشان را حفظ کند ولی اینطور نگو، انشاء الله این راه پر فروغ بماند و کسانی باشند که علم را برافراشته نگه دارند
  • ۲۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    "به زودی باید هزینه گفته‌های صریح و شفاف خود را بپردازد". "زود" را چرا میگویی؟ زبانم لالی چیزی بگو
  • ۲۲:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    از مسئولان می خواهیم هوشیارانه مراقب ایشان، این گوهر ارزشمند باشند
  • ۲۲:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    عجب .چند وقتیه تو شبکه های اجتماعی میکوبنش واسه همینه پس. شما بزگوارا هم که این شبکه ها رو حروم می دونید و نمیاین از دفاع کنین نتیجه خالی کردن میدون هم سه به هیچه
  • سمیه ۲۲:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    میخواد ادای سروش اوائل انقلاب رو دربیاره
  • ۲۳:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    ابروی شریعتی رو بردی طاهر جان!!
  • سلمان ۲۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    ننگ بر فرقه ضاله شیرازی ها اگر قرار بود شیعه از لندن نشر پیدا کند امام حسین باید از قصر یزید دعوت به اسلام می کرد . هیهات منا الذله
  • ۲۳:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
    0 0
    خدا همه ما را هدایت کنه
  • Sajjad ۰۰:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    بسم الله الرحمان الرحیم ان شاالله که خدا پدر مادر دکتر ازغدی رو بیامرزه که همچین فزندی تحویل جامعه دادن ان شاالله خود دکتر ازغدی هم در سایه امام زمان (عج) بتونن به جنگ دشمنان اسلام ناب برن و پوزه کثیفشون رو به خاک بمالن اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
  • نرگس ۰۱:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    این مرد کم نظیره.دوسش دارم.از سخنانش لذت می برم،اصلا موقع سخنرانی ایشونا تو یه فضاییم.خیلی حقیقت بین.خدا حفظش کنه.تحلیل بی نظیری بود.( رحیم‌پور، سیاسی نیست اما از نقد ایدئولوژیک و معرفتیِ جریان‌های سیاسی که انقلاب را مصادره به مطلوب می‌کنند، کمترین بیم نداشته و ندارد. رحیم‌پور، نه یک فعّال سیاسی است، نه یک حوزوی که با ادای روشنفکری، در پی جذاب مخاطب است، نه یک لفّاظ و خوش‌تقریر که با ادبیّات حماسی و انقلابی، حرف‌های تکراری به خورد مخاطبان خود بدهد. )
  • منتظر ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    خداحفظش کنه.حرفهایه ایشون رو یه سری مزدور تحریف میکنندمواظب باشید
  • ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    مقاله خیلی جالبی بود خداوند دکتر ازغدی را حفظ کند و مسیر او را پر برکت کند. همانطور که دشمنان زیادی دارد اما محبین زیادی هم دارند، این طبیعت شخصیت های متین و اصیل است، جاذبه و دافعه دارند. خدا یار و یاور ایشان باد.
  • منتظر ۰۹:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    خداحفظش کنه.حرفهایه ایشون رو یه سری مزدور تحریف میکنندمواظب باشید
  • ۰۹:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    اهای مگس، عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
  • شهرستانی ۰۹:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    درود بر استاد رحیم پور ازغدی . سالهاست که سخنرانیها و سی دی های ایشان را گوش میکنم و از او درسهای زیادی گرفته ام با توجه به شغلم که کارشناس و مسئول هیئتهای مذهبی شهر کوچک خودمان هستم حتی الامکان سعی کرده ام که هیئتها را با سخنان ایشان آشنا کنم و برنامه هیئتها را با سخنان ایشان تنظیم کنم و مراسمهای مذهبی را با درسی که ازایشان گرفته ام اجرا کنیم هر چند به قول شما متجمدین مخالفت میکنند و انگهای عجیب و غریب میزنند ولی همه را با منطق و استدلال مطهری و ازغدی گونه حیران کرده ایم
  • ۱۳:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    عمار ولایت باید بداند که کجا باید موضوع رسانه ای و کجا باید موضوع دوستانه و خصوصی طرح شود. ایشان با استناد به سخنان استاد مطهری مسائلی را طرح می نمایند که خود استاد مرتضی مطهری نسبت به مطالب تند خود در حماسه حسینی انتقاد داشت... لازم نبود مسائل حاشیه ای محرم به یک معضل رسانه ای تبدیل شود تا آقایانی مثل جعفریان جو گیر شوند و در مقام پاسخ درآیند... جناب پورازغدی نیز می توانست با توجه به فراهم بودن امکانات برای ایشان به طور خصوصی و حضوری متذکر شوند تا موضوع به صورت تدافعی از سوی برخی رد و نفی نشود... موضوع محرم و کربلا و عاشورا موضوع حساس و ورود به آن دقت و ظرافت خاص خود را دارد... که علمای اعلام گذشته از آن به نحو احسن عبور و موضوع را حل و فصل نمود اند... اما در موارد بسیار خود جریان مردمی عاشورا مسائل حاشیه ای را طرد نموده و اصالت خود را حفظ کرده است و انشاالله خواهد کرد.
  • ۱۳:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
    0 0
    عمار ولایت باید بدانند که عصری که استاد مطهری در آن قرار داشت با امروز متفاوت هست که در مواردی سخنان استاد مطهری نه تنها موثر نیست بلکه در مواردی به نفع جریان اسلامی جامعه فعلی ایران هم نیست!! استاد مطهری در مبارزه بی امان با ماتریالیسم و امپریالیسم ناگزیر بودند به تایید خیلی از چهر ه های لیبرال و غیر مکتبی مبادرت ورزند و از انحرافات حاشیه ای آنها عبور نمایند... مثلا ایشان نسبت به قاطبه اهل تصوف و عرفان، از سنی و بودایی و مرتاض و ... تمایز قائل نمی شوند و چون در مقابل ماتریالیسم و حزب توده جزو دینداران محسوب می شوند، مورد تایید قرار می گیرند. و ...
  • چیتی ۱۰:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۳۰
    0 0
    درود وسلام خدا بر استاد پورازغدی اقا ما دعاگوی شماییم خداشما وامثال شما روکه برای مملکت ودین واعتقاداتتون ازجون ودل مایع میگذارین روحفظ کنه امین
  • ۱۱:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۳۰
    0 0
    امیدوارم مسوولین به فکر اینطور نخبه ها باشن ...
  • میثاق ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۳۰
    0 0
    اونایی که در نقد آقای رحیمپور ازغدی اومدن لفاظی کردند بهتره یه رزومه از خودشون بدن ببینیم اصلا کی هستند
  • ناشناس ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۳۰
    0 0
    یکی از یچه ها انجمن اسلامی دانشگاه بودم با سخنرانی استاد رحیم پور توانستم از تور گمراهی دفتر تحکیم وحدت برای بچه های مذهبی دانشگاه گذاشته بود نجات پیدا کنم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس