آخه اگه مادرت نتونه بره خارج از کشور زندگی کنه، جدا شدن فایده ای نداره. من یه نقشه کشیدم 10 میلیارد تومن به صورت اینترنتی سرقت کنم اگه اوکی بشه طلاق می‌گیریم. خوبه؟

طنز/تاثیر فیلم‌های فجر 32 بر یک خانوانده سینمایی
گروه فرهنگی مشرق - از دید بنده متفاوت ترین زندگی زناشویی مربوط به افراد هنری است. در واقع زن و شوهری که اهل هنر و سینما باشند خیلی کلاس دارند برای خودشان! چون در خانه به جای این که سر یارانه و سبد کالا کل‌کل کنند می‌نشینند دور هم در مورد فیلمبرداری و کارگردانی و میزانسن و دکوپاژ حرف می‌زنند. این زوج‌ها اتفاقا فرزندان خود را هم به سینما عادت می‌دهند و در کنار هم آثار مختلف را تماشا می‌کنند.

گذشته از این که پرورش فرزندان هنری و فرهیخته، ظاهر و نوع لباس پوشیدن آنها را از دیگران متمایز می‌کند، باعث تغییر در طرز فکر این آدم‌ها و تاثیر پذیری از کاراکترهای داخل فیلم خواهد شد و به دلیل این که معمولا کاراکتر های داخل فیلم زندگی قهرمان گونه ای دارند، بنابراین کودکان با دیدگاهی کمالگرایانه رشد می‌کنند.

این روزها که در بطن سینمایی‌ترین اتفاق سال هستیم خانواده‌های اینچنینی قطعا خوراک فرهنگی خوبی برای خوراندن به فرزندانشان دارند. امسال با توجه به اکران آثار بسیار خوب و با کیفیت در سینماهای سطح کشور، احتمال می دهیم که پس از پایان جشنواره فرزندان خانواده های سینمایی با شخصیتی پخته و دیدگاه های جدیدی با خانواده خود روبرو بشوند.

برای رسیدن به جان کلام بنده بد نیست دقایقی از زندگی یک خانواده اهل سینما را البته در عالم خیال از نظر بگذرانید:


پدر: پدرام جان بابا! بیا اینجا ببینم

پسر: بله پدر؟

پدر: بیا برو از تو ماشین اون کلاه شاپوی منو بیار...ائه! موهاتو چرا بافتی کره بز؟ این چه سر و وضعیه؟  اون گوشواره چیه تو گوشت؟ فردا تو مدرسه باباتو درمیارن که!

پسر: [از جیبش سیگار و فندک را خارج می کند] چرا اجازه نمی دی شخصیت من شکل بگیره پدر؟ من دیگه بزرگ شدم! 14 سالمه!

پدر: این دیگه چیه؟ تو سیگار می‌کشی بچه؟

پسر: نباید بکشم؟ این سردرد کوفتی اَمونمو بریده! دکتر گفته فقط 3 ماه وقت دارم.

پدر: حرف مفت نزنا! چن وقت دیگه کنکور داری باید حتما رشته کارگردانی قبول شی. نبینم مث مادرت بری دنبال بازیگردانی و این مزخرفات.

پسر: چشم. بابا جووووونمممممم! چیزه! برام زن صیغه ای میگیری؟

پدر: چشمم روشن! حالا یه فیلم دور هم دیدیم‌ها! پررو شدی پسر؟ برو به مامانت بگو بیاد ببینم این فیلم گنج قارون رو کجای کامپیوتر ریخته پیداش نمی‌کنم.

پسر: مامان تو اتاقش داره رگ دستشو میزنه.

پدر: ای بابا! دوباره؟ خسته شدم از دست شماها. خیلی خب! من الان اعصابم خرابه دارم میرم قلعه پرتقالی‌ها.

مادر: [از اتاق کناری] از من خسته شدی؟ اره دیگه منتظری بمیرم! بری یه قبر دو طبقه هم بگیری یه نره غول بیارن طبقه دوم چال کنن حالشو ببری. 

پسر: [درگوشی]چرا از مادر طلاق نمی‌گیری پدر؟ آبرومون داره تو دوست و آشنا میره. همه دوستام پدر مادراشون جدا شدن جز شما.

پدر: می دونم عزیزم. ولی خب چه میشه کرد؟ آخه اگه مادرت نتونه بره خارج از کشور زندگی کنه، جدا شدن فایده ای نداره. من یه نقشه کشیدم 10 میلیارد تومن به صورت اینترنتی سرقت کنم اگه اوکی بشه طلاق می‌گیریم. خوبه؟ دیگه مادرتم مجبور نیست با وانت سبزی فروشی کار کنه.

مادر: [از اتاق کناری] طلاق؟ الان؟ مگه قرار نبود اول آب جوش بریزی رو صورتم بعدم بچمون سقط بشه؟

پدر: چشم و هم چشمی هم حدی داره عزیزم! شوهر ساناز معتاد بود. تمام شرایطشون اوکی بود.

مادر: این بساط کوفتی چیه پس؟ هر روز هر روز قلعه پرتقالی ها! خدا خیر نده اون حمید نعمت الله رو.

پسر: مامان من زن صیغه ای می‌خوام بابا نمی‌‎گیره برام

مادر: خودم برات می‌گیرم عزیزم.

پسر: خیلی دوستت دارم مادر!

مادر: منم دوستت دارم عزیزم. برو اون ماری جوانا رو از تو آشپزخونه بیار که خودمو بسازم. شب باید بریم اختتامیه جشنواره فجر.


پی نوشت: ادای دین نگارنده به فیلم‌های آرایش غلیظ، زندگی جای دیگریست، طبقه حساس، قصه‌ها، مردن به وقت شهریور، فصل فراموشی فریبا، خط ویژه و چند فیلم مشکی متالیک دیگر!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 7
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۵:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    0 0
    بی نمک بود!
  • سمیر ۱۷:۰۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    0 0
    بدم نبود
  • ۲۰:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    0 0
    پینوشت ش باحال تر بود
  • محمد ۲۰:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    0 0
    خدا خیرت بده که ادای دین کردی ای کاش یه خورده از بقیه مذهبی ها هم اصلا احساس دین کنن حالا ادای دین کردن باشه برا بعد. در تعجبم یه عده چه طور امام حسین و ائمه اطهار رو با این کثافت کاری ها میتونن کنار هم قبول داشته باشن؟!
  • مشرق خوان ۲۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    0 0
    انصافا همینطوره که گفتید . واقعا خانواده های خود اهالی تهیه و تدارک فیلم فجر شرایط به ریخته اسفباری دارن بعد مشکلات مردم رو هم همینطوری می بینن. تعجبم از اینکه چطوری دلشون می یاد این فیلم ها رو بازی کنن بعد بهش افتخار کنن بعد خجالت هم نکشن اینا از کدوم سیاره اومدن؟؟!!
  • لیلا ۲۲:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    0 0
    جالب بود
  • lsu ۲۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    0 0
    برای من که این فیلم ها رو دیدم جالب بود ولی اگر کسی ندیده باشه احتمالا خوشش نمیاد مرسی مشرق

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس