به گزارش مشرق، «پاول سالم» مدیر «موسسه خاورمیانه» (Middle East Institute) در واشنگتن در تحلیلی از وقوع عصری جدید در خاورمیانه نوشت: با تشدید تنش اخیر بین ایران و اسرائیل، خاورمیانه وارد دوران جدیدی میشود. نکته جدید، تلاقی بین دو کشور نیست، بلکه این است که حمله به صورت عمده از خاک ایران صورت گرفت و تنها بخشی از آن از طریق نیروهای نیابتی انجام شد. ایران پس از ترور سردار قاسم سلیمانی از خاک خود برای حمله به پایگاههای آمریکا در عراق استفاده کرد، اما استفاده از قلمروی سرزمینی برای حمله به دشمن اصلی منطقهای آن یعنی اسرائیل، برای نخستین بار رخ داده است.
به اعتقاد مدیر این اتاق فکر غربی، اقدام فوق به نوعی پایان دورهای سی ساله است که در آن ایران از طریق نیروهای نیابتی خود در لبنان، و سپس در غزه، سوریه، عراق و یمن، استراتژی «دفاع پیشین» (forward defense) را علیه اسرائیل اعمال میکرد. آن جنگ پنهان تا حد زیادی سرزمین اصلی ایران را از درگیری مستقیم نظامی محافظت کرد.
این تحلیلگر غربی مدعی است «ورود مستقیم و بی واسطه ایران به درگیریهای منطقه، نه تنها آن را در معرض حملات آینده قرار میدهد، بلکه پای تهران را به مذاکراتی که برای کاهش تنش و مدیریت درگیری ضروری هستند، میکشاند. این درحالی است که پیشتر تهران ترجیح میداد از آن اجتناب کند.»
وی معتقد است که واکنش ایران صرف نظر از میزان خسارت ها، برای اسرائیل دراماتیک بود و به طور قطع نگرانی همیشگی آن در مورد ایران را افزایش خواهد داد. این نگرانی قبل از این هم عمیق بود اما بیشتر بر گروههای نزدیک به ایران و شبه نظامیانی همچون حماس و حزب الله متمرکز بود. ایران اما اکنون نشان داده است که قادر و مایل به نقش آفرینی مستقیم در تنش با اسرائیل است و از آنجاکه به سرعت به سمت ظرفیت تسلیحات هستهای حرکت میکند به تهدیدی جدیتر برای اسرائیل تبدیل میشود.
وی در تحلیل خود عنوان میدارد که تندروها در اسرائیل مدعی هستند که حمله به کنسولگری ایران در دمشق، در کشوری ثالث رخ داد و ایران نباید واکنش نشان میداد، پس اسرائیل باید به ایران پاسخ دهد. اما انجام اقدام تلافی جویانه از سوی اسرائیل به احتمال زیاد موج بزرگ دیگری از تشدید تنش را به راه میاندازد.
این یادداشت با برشمردن برخی نکات این حمله برای نتانیاهو تصریح دارد: اگر رهبری هوشیارتر در اسرائیل به قدرت برسد، شاید از این حمله درسهای متفاوتی بگیرد. وی ممکن است باتوجه به افزایش دامنه و شدت تهدیدها برای اسرائیل، بازنگری استراتژیک را در دستور کار قرار دهد، درگیری با فلسطینیها را به گونه ای متفاوت مدیریت کند و یک روند سیاسی جدید را با فلسطینیها به سمت راه حل دو کشوری در پیش بگیرد. البته این سناریو بسیار بعید به نظر میرسد. علاوه بر این ایالات متحده هم در دراز مدت، با چالش های مستقیم فزاینده ای در مورد ایران روبرو خواهد شد.
مدیر موسسه خاورمیانه اعتقاد دارد: کشورهای عربی خوشحالاند که از این منازعه دور ماندند. کشورهای حاشیه خلیج فارس که از چند سال پیش در روابط خود با ایران تنش زدایی کردند، خرسند هستند اما در این میان وضعیت اردن متفاوت است. با این حال، در مجموع، تشدید تنشها موجب تقویت خواسته کشورهای عربی مبنی بر آتشبس فوری در غزه و پایان دادن به آن جنگ میشود. این موضوع نه تنها به رنج غزه پایان میدهد بلکه از تشدید تنش در منطقه جلوگیری خواهد کرد. در هر صورت لغزیدن منطقه به سمت یک جنگ بزرگ، برای بیشتر کشورها و از جمله اقتصاد جهانی فاجعه بار خواهد بود.