محمد ایمانی

ماجرای اوکراین شاید با فروختن زلنسکی یا بخشی از خاک اوکراین حل شود، اما بحران فلسطین، استخوان‌ گیر کرده در گلو است. غرب باید بین بد و بدتر انتخاب کند.

به گزارش مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- «آتش‌بس ادامه می‌یابد، یا جنگ از سر گرفته می‌شود؟». صورت مسئله جنگی که ۵۲ روز از آغاز آن می‌گذرد، اصلا این نیست. اسرائیل تظاهر می‌کند که مصمم است جنگ را پس از آتش‌بس چهار روزه ادامه دهد، اما واقعیت، چیز دیگری است. شروع عملیات زمینی علیه غزه و ارتکاب جنایات جنگی، دروازه‌های جهنم را به روی رژیم صهیونیستی در مرزهای شمالی و جنوبی و فراتر از مرزها در دریای سرخ و اقیانوس هند گشود. بنابراین رژیم اسرائیل، برخلاف ‌هارت و هورت فراوان، نیازمند توقف جنگ برای در امان ماندن از پیامدهای گسترش آن است. همین دیشب اعلام شد که چهارمین کشتی متعلق به این رژیم، گرفتار عملیات انتقامی در خلیج عدن شد و این، علاوه‌بر تلفات و خسارات سنگینی است که مقاومت غزه، حزب‌الله لبنان و مقاومت یمن وارد کرده‌اند.

۲- نواره غزه، منطقه کوچکی است؛ اما جنگ جاری در آن، جنگ متعارفی نیست که بتوان نقطه پایان متعارفی بر آن گذاشت. این جنگ در مقابل آپارتاید، نسل‌کشی و جنایات جنگی رژیمی است که بر مبنای اشغال سرزمینی بنا شده، و تا یکی از دو طرف از بین نرود، جنگ ادامه خواهد داشت. ملت فلسطین، از بین رفتنی نیست، چون اینجا سرزمین مادری اوست. اسرائیل اما رژیمی چهل تکه است که نمی‌تواند و نتوانسته با جمع کردن مهاجران از کشورهای مختلف، ملت مصنوعی بسازد.

۳- امپراتوری غرب، سابقه طولانی در «جنتلمن» ساختن از جنایتکاران دارد. صهیونیست‌های یهودی هم، پیشگام تحریف و فریب در تاریخ بشر هستند. اما رژیم صهیونیستی به‌ویژه پس از جنگ اخیر، پدیده‌ای نیست که بتوان برای او اعتبار دست و پا کرد. رفتار اسرائیل، رفتار کسی است که آب از سرش گذشته؛ و به قول معروف، آب که از سر گذشت، چه یک وجب و چه یک دریا! ارتش این رژیم با فرماندهی میدانی آمریکا،۴۰ هزار تن بمب بر سر مردم غزه ریخت، سه برابر قدرت بمب اتمی منفجر شده در هیروشیما. هیچ کس نمی‌تواند این واقعیت را که رفتار اخیر رژیم صهیونیستی، «جنایت علیه بشریت، نسل‌کشی، و جنایت جنگی بوده»، انکار کند، حتی اگر کسی ادعا کند که اسرائیل پس از عملیات «طوفان الاقصی»، از خود دفاع کرده است. اسرائیل حتی اگر رژیم مشروعی هم بود که نیست، رفتارش در طول ۷۵ ساله پس از تاسیس، مبتنی بر آپارتاید، نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت بوده، و هر چه جلوتر آمده، مصوبات سازمان ملل را - که مشروعیت تاسیس خود را از رای آن می‌داند - بیشتر زیر پا گذاشته و حتی از نگاه قواعد سازمان ملل هم، اشغالگر محسوب می‌شود. آنچه در این جنگ مشروعیت دارد، عملیات طوفان‌الاقصی به عنوان دفاع از سرزمین اشغال شده خویش است، و نه حملات طرف اشغالگر.

۴- اسرائیل با هر تعریفی، اشغالگر است و حماس برای آزادی کشورش می‌جنگد. این واقعیت روشن را حتی امثال «آرون برگمن»، مورخ اسرائیلی و استاد دپارتمان مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن، اقرار می‌کنند. برگمن از سال ۱۹۸۹ در انگلیس زندگی می‌کند و مرتبا برای دیدار با خانواده به اسرائیل باز می‌گردد. او ۶ سال در ارتش اسرائیل خدمت کرده، در جنگ لبنان در سال ۱۹۸۲ حضور داشته، و به عنوان دستیار در «کنست» کار کرده است.

برگمن به تازگی گفت: «اسرائیل، ۷۵ سال در جنگ بوده؛ از زمانی که داوید بن گوریون، رئیس لهستانی‌الاصل «سازمان جهانی صهیونیسم» در ۱۴ می ‌۱۹۴۸ و روز پایان یافتن قیمومیت انگلیس بر فلسطین، تاسیس اسرائیل را اعلام کرد. به دلایل سیاسی، بریتانیا از سال ۱۹۱۷ و زمانی که اعلامیه بالفور را صادر کرد از تاسیس خانه ملی برای یهودیان در فلسطین دفاع کرده. بالفور ۱۱ آگوست ۱۹۱۹ در یادداشتی نوشت: «صهیونیسم چه درست باشد چه غلط، خوب یا بد، ریشه در سنت‌های دیرینه، نیازهای کنونی و امیدهای آینده دارد و اهمیتش بسیار عمیق‌تر از خواسته‌های ۷۰۰ هزار عرب است که اکنون در آن سرزمین زندگی می‌کنند.»[!] اولین هشدار در مورد پیامدهای اجتناب‌ناپذیر «سرریز جمعیت بیگانه به یک کشور»، از سوی لرد سیدنهام در مجلس اعیان عنوان شد. سیدنهام ۲۱ ژوئن ۱۹۲۲ گفت: «آسیبی که این کار به همراه خواهد داشت، ممکن است هرگز جبران نشود. کاری که ما با امتیاز دادن نه به مردم یهود، بلکه به یک بخش افراطی صهیونیستی انجام داده‌ایم، زخمی در شرق ایجاد خواهد کرد که هیچ‌ کس نمی‌تواند بگوید تا کجا ادامه خواهد یافت». من پاسخ سؤال سیدنهام را می‌دهم: تا به امروز، حدود سه چهارم قرن! اقدام آغازین در این فاجعه طولانی‌ که در جریان است، جنگ ۱۹۴۸ بود؛ جنگی که به خاطر خشم از طرح تقسیم فلسطین آغاز شد. این طرح ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ به تصویب رسید و ۵۶ درصد فلسطین را به یهودیان داد؛ اگرچه تعداد اعراب فلسطین، دو برابر بود. عامل اصلی جنگ‌های بعدی، تصرف فلسطین و سپس، سرزمین‌های بعدی بود. حماس در ۷ اکتبر، اسرائیل را غافلگیر کرد؛ اما پس از سال‌ها تحقیر فلسطینیان، به عنوان یک رویداد بزرگ در تاریخ مردم فلسطین تلقی خواهد شد. خشم سرکوب شده بسیار زیادی هست که پس از جنگ، آزاد خواهد شد».

۵- معادلات بسیاری نه فقط در منطقه، بلکه در سطح جهانی تغییر یافته، و روند رویدادها بسیار به هم شبیه شده است. رژیم صهیونیستی در قبال فلسطین، همان وضعیت بحرانی را دارد که آمریکا در افغانستان تجربه کرد. غرب، اکنون به دنبال راه آبرومندانه خروج از بحران اوکراین و بحران جاری فلسطین است. ماجرای اوکراین شاید با فروختن زلنسکی یا بخشی از خاک اوکراین حل شود، اما بحران فلسطین، استخوان‌ گیر کرده در گلو است. غرب باید بین بد و بدتر انتخاب کند. فلسطین پس از ۷۵ سال نشان داده لقمه‌ای نیست که بشود آن را بلعید. گزینه بد برای غرب در مقابل گزینه بدتر- ولو دردناک - حاکمیت مطلق ملت فلسطین بر تمامی اراضی اشغالی است؛ و گرنه، رویدادهای غیرقابل تصوری در راه است که می‌تواند در صورت ترکیب شدن، طومار قدرت نصفه و نیمه فعلی غرب را در هم بپیچد. فقط در کمتر از ۴۰ روز، پایگاه‌های آمریکا در عراق و سوریه، هدف بیش از ۷۰ حمله قرار گرفته است.

۶- رژیم صهیونیستی تا پیش از جنگ و جنایت اخیر، در حملات یکطرفه به کرانه باختری و نوار غزه یا حتی سوریه، به شکل افسارگسیخته رفتار می‌کرد؛ شبیه یاغیگری‌هایی که آمریکا قبلا در افغانستان و عراق و لیبی داشت. اما مدت‌هاست این نامعادله تغییر کرده است. این‌بار، حماس بر نقشه تجاوزگرانه اسرائیل پیشدستی کرد و سپس در رویدادی غیرمترقبه و بی‌سابقه، حزب‌الله لبنان و مقاومت عراق و یمن وارد میدان شدند. مشابه این رویداد در مقیاسی متفاوت، در جنگ اوکراین و تمام شدن صبر روسیه در مقابل پیشروی بی‌سر و صدای ناتو رخ داد و آمریکایی‌ها نگرانند که چین هم رفتار مشابهی را در پیش بگیرد.

۷- شمار غافلگیری‌ها در جبهه اسرائیل چنان زیاد است که از فروپاشی سامانه مرکزی راهبری و فرماندهی خبر می‌دهد: «عملیات طوفان الاقصی، برآورد غلط درباره اشغال غزه از چند روز و هفته، تا تغییر آن به چند ماه و سال، ناتوانی در یافتن تونل‌ها یا پایگاه‌های نظامی حماس، ننگ انهدام چند بیمارستان و ناکامی در توهم یافتن اثری از فرماندهی جنگی مقاومت، ناتوانی از کشف محل نگهداری اسرا، ناتوانی در پیش‌بینی کمیت و کیفیت ورود اضلاع جبهه مقاومت به جنگ، و تحمل ضربات دردناک». این بار، نه اختیار شروع جنگ با رژیم صهیونیستی بود و نه زمان توقف آن. مقاومت فلسطینی و متحدانش، بسیاری از خواسته‌های خود را دیکته کردند و همزمان، مردم غزه بی‌اعتنا به تهدیدها؛ به خانه‌های ویران خود باز گشتند. این یعنی نابودی بار روانی انفجار ۴۰ هزار تن بمب.

۸- «تامیر ‌هایمان» رئیس موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، که سابقه ریاست اطلاعات ارتش را دارد، به شبکه ۱۲ این رژیم گفت: «ما می‌دانیم که طرف مقابل، هم ما را تمسخر می‌کند و هم بی‌رحم است. هر روز که می‌گذرد اعصاب ما را (بیشتر) خراب می‌کند. آنها با همین روش با ما بازی خواهند کرد. درباره اینکه چه چیزی خوب یا بد است، باید زمان بگذرد. ما جایگزین‌های موجود را نمی‌دانیم. در مذاکرات بین جنگ، به زمان نیاز داریم تا در مقایسه ببینیم چه چیزی خوب بوده یا نبوده. یحیی سنوار، ما را در سیرک خود به تمسخر گرفته است. (در مقایسه با آتش بس) توافق دومی وجود ندارد که بخواهد معیار بهتر بودن قرار گیرد. این حرف‌ها غیرواقعی است.تیم مذاکره‌کننده ما توانسته بهترین توافق ممکن را بکند».

۹- جبهه داخلی رژیم صهیونیستی، پیش از جنگ، گسیخته بود و این از هم گسیختگی، شدیدتر هم خواهد شد. روزنامه معاریو دیروز به نقل از «موشه یعلون» وزیر جنگ اسبق نوشت: «کابینه نتانیاهو به دست وزیران دارایی و امنیت داخلی اداره می‌شود و نمی‌تواند تصمیم بگیرد تا ما را از بحران خارج کند و نجات دهد». یعلون، به همراه « ایهود باراک، گابی اشکنازی، بنی گانتز و گادی آیزنکوت»، جزو پنج رئیس سابق ستاد کل ارتش است که اوایل شهریور پارسال، به جوسازی علیه ایران و توافق احتمالی آمریکا با ایران پرداختند، اما تاکید کردند: «فقدان همبستگی داخلی در اسرائیل، تهدیدی بزرگ ‌تر از این است که ایران در آستانه اتمی شدن قرار دارد». شبیه همین هشدار را «ایهود اولمرت» نخست‌وزیر اسبق گفت که معتقد بود: «بزرگ ‌ترین خطر راهبردی پیش روی اسرائیل، رسیدن دوباره نتانیاهو به قدرت بود. این، از برنامه هسته‌ای ایران خطرناک ‌تر است و همه باید روی این تهدید متمرکز شوند. او بود که موجب خروج آمریکا از توافق و شتاب بیشتر برنامه هسته‌ای ایران شد».

۱۰- رژیم صهیونیستی حتی پیش از جنایت جنگی و نسل‌کشی اخیر، متهم به آپارتاید بود، آن هم از سوی کسی با مختصات «تامیر پاردو»، که نوامبر ۲۰۱۰ (آذر ۱۳۸۹) توسط نتانیاهو به ریاست موساد منصوب شد و تا ژانویه ۲۰۱۶ (دی ماه ۱۳۹۴) که این سمت را ترک کرد، مرتکب جنایات بسیاری علیه ملت ایران شد. پاردو چند ماه قبل اذعان کرد: «اسرائیل در سایه چند دستگی بی‌سابقه، وارد مرحله خود ویرانگری شده و در لبه پرتگاه قرار دارد. در شرایطی که دشمنان، منتظر ساعت صفر نابودی ما هستند، به کشوری تکه و پاره تبدیل شده‌ایم» و «رفتار اسرائیل در کرانه باختری، آپارتایدی است. مسیر فروپاشی پرشتاب، دیگر جای هیچ توجیهی را برای ائتلاف باقی نمی‌گذارد. هر روز که می‌گذرد به پایان رؤیای صهیونیسم نزدیک می‌شویم». آسوشیتدپرس درباره این سخنان نوشته بود: لحن تامیر پاردو به‌شدت تند بود و با توجه به پیشینه او، این سخنان از اهمیت بالایی برخوردار است».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 7
  • ۰۸:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۶
    0 0
    با سلام بالفور ۱۱ آگوست ۱۹۱۹ در یادداشتی نوشت: «صهیونیسم چه درست باشد چه غلط، خوب یا بد، ریشه در سنت‌های دیرینه، نیازهای کنونی و امیدهای آینده دارد و اهمیتش بسیار عمیق‌تر از خواسته‌های ۷۰۰ هزار عرب است که اکنون در آن سرزمین زندگی می‌کنند.»[!] مقاله تحسین برانگیزی است. علاوه بر این، نگارنده محترم با قلمی روان و صریحی ابعاد چگونگی تکوین پدیده اسرائیل را بیان می کند. این پدیده یک سیاه چاله و حفره ای است که بر اساس سنت فکری شیاطین به بشریت تحمیل شده است. این پدیده تنها و صرفا در مدل های قرآنی قابل توضیح است. پدیده اسرائیل نمونه ای از هزاران نمونه بغی و طغیان بر علیه اسلام و دین و ارزش های اخلاقی و دینی است و بدون تردید فقط و انحصارا با دستان پاک و مجاهدان بی و نام نشان از قاموس زندگی بشریت ازاله می شود. واما، نسبت این فتنه با شر مطلق یعنی صهیونیسم و مدرنیته چیست؟ مدرنیته اساسا و ماهیتا هم خون با صهیونیسم است و این حس خویشاوندی به تقویت یکدیگر کمک کرده است تا اینکه امروز امکان تفکیک جنسیتی بین صهیونیسم و مدرنیته وجود ندارد و تنها راه رهائی زمین و خلائق از این ذوات پلید تمسک به توحید و ریسمان الهی و ظهوری مجدد است. سایه شرک و کفر و تاریکی همه جا را فراگرفته است و عده اندکی با کمترین بضاعت ولی با عزمی الهی در مقابل این همه و کلیت این شرور ایستاده اند. داستان بشریت شباهت بسیاری با سرنوشت نوح نبی دارد ، وعده ها بر کسب پوشیده نیست و ساعت انتظار در شرف پایان است و سرآغازی دیگر در انتظار است. یا علی .
  • ۰۹:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۶
    0 1
    حماس مثل فتح برلین نابود شده وازالان مثل اوباش مردم ازارعرین الاسود به حیات سیاسی شاید ادامه بده
  • ۱۰:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۶
    8 4
    مرگ بر آمریکا و اسراییل
    • محمد ۱۲:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۶
      1 0
      سلام رژیم اشغالگر روزهای پایانی خود را با نکبت تمام سپری می کند.
  • ۱۵:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۶
    0 0
    گفته میشود کلمه آپارتاید در وجه اسرائیل کامل و کافی نیست . آپارتاید افریقای جنوبی که این صفت را بخود گرفت ، چنین رفتار شنیع و سبوعانه در اشغالگری و بیخردی کمتر داشته . و در ارتباط با رژیم صهیونی آشغالی چند برابر کم است و یا ضریب میخورد . به هر صورت با هر نظر و ملات و زور و تزویر و ظلم که صورت داده اند و سعی در نگهداری و فروختن آن بخرج داده اند . آن چسب عملا کارکرد خود را در اجزا تشکیل دهنده داخلی و خارجی از دست داده و جایگزینی برای نجات آن وجود ندارد . ظلم پابرجا نمیماند
  • ۱۶:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۶
    0 0
    اگر درست باشد یک وقتی نتان یابو گفته بود محمود احمدی نژاد عشق و امید ما هست . چون بواسطه او تحریم های حسابی علیه جمهوری اسلامی تصویب شد ، اکنون با روایات شنیده شد از نخست وزیر و وزیر و افراد سطح بالای سابق در ارتش و غیره اسرائیل در مورد گناه کار بودن او که بخاطر خودخواهی و قدرت طلبی باعث انشقاق و ضعف و نهایت ضربه فنی آخر که پشت او را بخاک مالید و کمر رژیم را شکسته صحبت بمیان میاورند . فردی که هم و غم او همواره ضربه زدن به ایران بانحا و در زمینه های مختلف در سرلوحه تفکراتش بواسطه حمایت صادقانه ایران از فلسطین و فلسطینی ها بوده و ایرانیان همواره با آگاهی و با درک و تشخیص درست خود نشان دادند که کدام سخن حرکت و عمل داخلی و منطقه ای و بین المللی با نیت شیطانی آمریکا و نائبش در منطقه مرتبط است و امروز که می بینند یابوی نابکار دشمن ایران چه وضع و سرنوشتی همچو رژیم شان دارد و بچه های فلسطین از اعضای محور مقاومت قهرمان . اینگونه دمار از دشمن خود کشیده اند خوشنود و با خانواده های داغدار و مردم که در رنج و محنت تحمیلی صهیونیست ها در سراسر فلسطین بسر میبرند ابراز همدردی میکنند و از خداوند باریتعالی سعادت و موفقیت آنان را مسئلت دارند

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس