اسرائیل

طوفان‌الاقصی که از مرز روز چهل‌ودوم خود نیز عبور کرده است، علاوه بر معادلات سیاسی، بر انگاره‌های اقتصادی جهان نیز تأثیر بسزایی خواهد گذاشت.

به گزارش مشرق، طوفان‌الاقصی که از مرز روز چهل‌ودوم خود نیز عبور کرده است، علاوه بر معادلات سیاسی، بر انگاره‌های اقتصادی جهان نیز تأثیر بسزایی خواهد گذاشت.

حمله جانانه رزمنده‌های حماس به سرزمین‌های اشغالی و کوبیدن اسرائیل از زمین، هوا و دریا که در روز ۷ اکتبر (۱۵ مهرماه) روی داد و شروعی بر طوفان مذکور بود، به سبب تغییرات وسیعی که بر ژئوپلیتیک جهانی نهاده است، به تبع آن بازارهای اقتصادی را هم دستخوش امواجی تازه خواهد کرد و اینگونه امور البته در هر شوک سیاسی قبلی و رویداد جنگ عظیم حادث شده در سنوات قبلی هم مشاهده شده است. چهار نوع نگرش بر پیامدهای سیاسی-اقتصادی طوفان‌الاقصی مترتب است.

همه سناریوهای اقتصادی برخاسته از طوفان‌الاقصی

سناریوی اول؛ تعطیلی کسب‌وکار اسرائیلی‌های فراری

در این حالت، درگیری‌ها همانند چهل‌واندی روز گذشته، به باریکه غزه و کرانه باختری محدود خواهد ماند و البته بعضی از حامیان فلسطین در منطقه نیز کمک‌رسانی‌هایی را در این جنگ نابرابر به مردم دردمند این مناطق ارزانی داشته و در حمله به اهداف نظامی و مهم اسرائیلی‌ها در سرزمین‌های اشغالی با فلسطین همراهی خواهند کرد.

در این سناریو بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر افراطی اسرائیل و بانی اصلی سلاخی‌های اخیر در نوار غزه که جان ۱۱۹۰۰ نفر را ستانده، پست خود را حفظ خواهد کرد اما اسرائیلی‌ها نسبت به فرضیه قدیمی تشکیل دو دولت مستقل در کنار یکدیگر که یکی اسرائیلی باشد و دیگری فلسطینی بی‌اعتمادی نشان خواهند داد.

نگرانی‌های امریکا بابت بحران‌های بزرگ بعدی تشدید خواهد شد اما هر گونه تبعاتی بر رگه‌های سیاسی این فرایند قائل باشیم، تغییرات اقتصادی حاصله از طوفان‌الاقصی عظیم نخواهد بود.

بر این اساس روند افزایش چشمگیر قیمت نفت طی هفته‌های اخیر مهار شده و قیمت هر بشکه نفت به شکلی محسوس پایین خواهد آمد. تحریم‌های امریکا روی ایران نیز کماکان بدون تأثیر خواهد ماند زیرا اقتصاد این کشور خودکفا و مستقل شده و محتاج هیچ نیروی خارجی نیست.

چین و روسیه هم به‌عنوان شرکای اقتصادی و همفکران سیاسی با تهران تعامل‌های لازم را خواهند داشت و همسویی آنها فشار را به سمت اسرائیل سوق خواهد داد؛ اسرائیلی که به سبب تجربه کردن بحرانی‌ترین وضعیت طی حیات نکبت‌بار ۷۵ ساله‌اش با تورمی فزاینده مواجه شده و مردمش کوچک‌ترین اعتمادی به تشکیلات سیاسی و دستگاه‌های اقتصادی رژیم‌صهیونیستی برای تأمین خواسته‌های خویش ندارند و فرار گسترده اسرائیلی‌ها از سرزمین‌های اشغالی طی روزهای اخیر محصول همین هراس‌های منطقی است.

فرار مذکور که در اشاره به کوچ گسترده یهودیان به سرزمین فلسطین در سال ۱۹۴۸ و اشغال خاک و دارایی‌های مردم مظلوم این منطقه «کوچ معکوس» نامیده شده تا همین حالا هم باعث تعطیل شدن بسیاری از کسب‌وکارها در تل‌آویو و حیفا و گرانی چشمگیر اکثر ارزاق عمومی و قلت سوخت در سرزمین‌های اشغالی شده است.

همه سناریوهای اقتصادی برخاسته از طوفان‌الاقصی

سناریوی دوم؛ نتانیاهو کنار می‌رود، اقتصاد نفس می‌کشد

جامعه جهانی قادر به مهار جنگ جاری در غزه و متوقف کردن جنایتکاران صهیونیستی و تحمیل آتش‌بس به آنها می‌شود و نتانیاهو که به‌ خاطر تندروی‌های هولناکش منفورتر از هر زمانی شده است ناچار به استعفا می‌شود و دولتی در تل‌آویو بر سر کار می‌آید که نسبت به دولت وحشی نتانیاهو ملایم‌تر است.

این دولت می‌کوشد با فلسطین مصالحه کند و باب گفت‌وگوهایش با عربستان بر سر عادی‌سازی روابط ریاض-تل‌آویو را که بر اثر حمله جانانه حماس به مواضع صهیونیستی متوقف شده بود، از نو بگشاید.

در این وضعیت از فشار سرسام‌آور روی اقتصاد اسرائیل قدری کاسته خواهد شد و قیمت ارزاق عمومی در اکثر کشورهای غرب آسیا نسبت به روزهای شدت داشتن جنگ قدری پایین خواهد آمد. نفس کشیدن مردم در کشورهای عرب غیرمتمول منطقه محسوس‌تر و این به معنای تنزل محسوس قیمت‌ها در بغداد، کابل، صنعا و دمشق خواهد بود. میزان تولید نفت در عربستان، کویت و بحرین هم به حد قبلی نزدیک خواهد شد و آثار منفی شدن یک بحران عظیم اقتصادی در خاورمیانه و ایجاد رونق نسبی در بازارهای آسیایی به قاره‌های دیگر هم بسط خواهد یافت.

سناریوی سوم؛ ثروتمندان عرب هم تنگدست می‌شوند!

در چنین سناریویی نه تنها طوفان‌الاقصی آرام نمی‌گیرد، بلکه شدت می‌یابد و بر اثر آن اسرائیل فزون‌تر تحلیل می‌رود و رنج مردم شریف فلسطین هم استمرار می‌یابد.

چند کشور منطقه یا جنبش‌های مردمی آنها هم وارد صحنه کارزار می‌شوند و در این جنگ مشارکت می‌کنند که سوریه، عراق و جنبش حزب‌الله لبنان از آن قبیل‌ هستند و یمن هم که از هفته سوم طوفان‌الاقصی وارد پروسه این جنگ شده و بارها به سمت اسرائیل موشک پرتاب کرده است، حضور وسیع‌تر و علنی‌تری را در دستور کارش قرار می‌دهد.

امریکا به حمایت اسرائیل و به قصد نجات دادن این رژیم از سقوط کامل به وضوح وارد جنگ شده و هواپیماهای جنگنده‌اش مواضع لجستیکی را در سطح وسیعی از منطقه خواهند کوبید و کابل، بغداد و دمشق هم از شهرهای بمباران شده توسط آنها خواهند بود.

بر اثر این روند بهای نفت در خاورمیانه سیر صعودی چشمگیری خواهد یافت و میزان تولید آن بر اثر ناامنی محیطی بسیار کمتر از گذشته خواهد شد.

اثر مستقیم و آنی قلت تولید نفت در حوزه خاورمیانه، بالا رفتن قیمت عمومی تمامی ارزاق وارداتی کشورهای غربی به کشورهای غرب آسیاست زیرا غرب دیگر نمی‌تواند با گرفتن نفتی بیشتر از این کشورها، سایر اقلام مورد نظر آنها را «زیر قیمت» بفروشد. تورم به حد سرسام‌آوری در تمام غرب آسیا محسوس خواهد شد و حتی بر کشورهای بسیار ثروتمندی مانند عربستان، امارات و کویت اثر منفی واضحی خواهد گذاشت و آنها را کمی تنگدست خواهد کرد!

سناریوی چهارم؛ پای بزرگان وسط می‌آید، گرانی‌ مهارناپذیر می‌شود

رویارویی اسرائیل و فلسطین پای امثال ترکیه و روسیه را هم به انحای مختلف و در اندازه‌هایی کم و بیش به این مهلکه باز خواهد کرد و ترکیه آشکارا به مشارکت در جنگ پرداخته و روسیه تجهیزات هر چه بیشتری را به مبارزان فلسطینی می‌دهد تا هیولای نتانیاهو را پس بزنند و اسرائیل هم جسارت تهاجم مستقیم به آنها را به خود خواهد داد.

در این حالت، منطقه خاورمیانه که بر اثر جنگ ۲۱ ماهه روسیه-اوکراین دچار قلت گاز شده و سایر حامل‌های انرژی را هم بسیار گرانقیمت می‌یابد، یکی از صعودی‌ترین تورم‌های نیم‌قرن اخیر خود را تجربه خواهد کرد و هر کالایی حداقل ۷۰ درصد افزایش قیمت خواهد یافت. کمبود مواد اولیه، ‌روند کاری صنایع سنگین را در منطقه بی‌رونق ساخته و بسیاری از کارگاه‌های غرب آسیا که تولیدات انبوه صنعتی دارند به تعطیلی کشیده خواهند شد و تمام آثار این گرانی‌ها و کم شدن تولید ارزاق مختلف در دست‌کم ۱۰ کشور غرب آسیا بسط یافته و بر بازارهای اروپا و حتی قاره امریکا هم اثر محسوس و سریعی خواهد گذاشت.

تنها دلخوشی ناظران و مردم به این نکته است که احتمال وقوع سناریوی چهارم بسیار کم و نازل‌تر از هر سه وضعیت قبلی است. البته این بدی هم وجود دارد که غوغاهای اخیری که با جنگ روسیه-اوکراین آغاز شده و با طوفان‌الاقصی شدت گرفته است، چنان گرانی‌ای را در سطح جهان پی ریخته که اگر همین امروز هم در غزه اعلام آتش‌بس شود، مهار گرانی‌های حاصله پروسه‌ای بسیار زمانبر خواهد بود.

منبع: Project Syndicate

نوریل روبین، استاد رشته «اقتصاد جنگ»
در دانشگاه استرن نیویورک
مترجم: وصال روحانی

روزنامه ایران

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۸:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۸
    0 2
    تورم 70 درصدی نهایت این سنتاریوهاست!
  • ۰۹:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۸
    2 1
    این صغری وکبری بی ربط چیه اخه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس