به گزارش مشرق، قدرت گرفتن داعش در عراق و سوریه و سیطره آن بر بخشهای گستردهای از این کشورها نه تنها عراق و سوریه را با بحران امنیتی و تهدید جدی مواجه ساخت، بلکه تهیدات و مخاطراتی مهمی را برای امنیت ایران ایجاد کرد.
بیستم خردادماه سال ۱۳۹۳ داعش کنترل شهر موصل مرکز نینوا را در دست گرفت و در فاصله کمتر از یک روز شهر تکریت مرکز استان صلاحالدین هم به دست آنها میافتد مرزها تغییر کردند، اقلیم کردستان در چنین شرایطی یکهزار کیلومتر مرز مشترک با داعش داشت و بیم آن وجود دارشت که نیروهای داعش به اربیل هم یورش ببرند.
تهدیدات جدیتر میشد داعش در فکر پایین کشیدن پرچم کردستان عراق و بالابردن پرچم توحید و یکتاپرستی مدنظرشان و کاشتن نهال خلافت در خاک کشور عراق بود، رویایی که به اذن خدا به کابوسی تلخ برای آنها تبدیل شد.
آتش جنگ داعشیها سنگین و سنگینتر میشد، نیروهای داعشی به پشت دروازههای اربیل رسیده بودند و هر آن امکان داشت بر شهر تسلط پیدا کنند، تلفات بیشتر و بیشتر میشد، مقاومت پیشمرگان در هم شکسته شده بود و شمار زیادی از آنان که در برابر داعش و داعشیان سینه سپر کرده بودند، کشته شدند.
مردم عراق وحشت کرده بودند و ناآرامیها به اوج خود رسیده بود، عملیاتهای انتحاری داعش وحشت زیادی را در میان مردم ایجاد کرده بود.
"روزهای سخت همه در چایخانه بودیم یکی از داعشیها آمد لباس قهوهای به تن داشت کمی ریش هم گذاشته بود، درخواست چای کرد، دنبال فرصتی بود تا خود را منفجر کند، یکی از حاضرین خودش را روی داعشی انداخت و اجازه عملیات انتحاری را از او گرفت"، این را یکی از اهالی اربیل میگوید و ادامه داد: وضعیت مردم روز به روز بدتر میشد همه بیم جان داشتند شهر رفته رفته داشت خالی میشد، هرکس که میماند یا اسیر داعش میشد و یا سر از تنش جدا میکردند.
زندگی، زن، بچه و دخترانمان را بردند، ۶۰۰ نفر از یک روستا اسیر کردند، جوانان زیادی را کشتند و زنان و دختران جوان را به اسیری و برای جهاد نکاح با خود بردند.
بدترین ثانیهها برای مردم شهر و روستا رقم میخورد، کُشت و کشتار، تارج جان و مال و ناموس مردم از سوی داعشیانی که ادعای اجرای قوانین اسلام را داشتند به بینهایت رسیده بود.
درخواست بیجواب کُردها از امریکا و عربستان
هر لحظه احتمال داشت اربیل و اقلیم کردستان عراق به دست داعش بیفتد، ملابختیار مسئول دفتر سیاسی حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق در این باره میگوید: زمانی که به اربیل رسیدم از پل که عبور میکردیم هزاران نفر و هزاران ماشین داشتند فرار میکردند میگفتند مردم در سایر نقاط هم از ترس داعش پا به فرار گذاشتهاند.
با کاک مسعود بارزانی و اعضای حزب پارتی وضعیت منطقه را بررسی کردیم، کاک مسعود خیلی نگران بود و از عقبنشینی پیشمرگه در سراسر جبههها میگفت. توقع نداشتم پیشمرگه اینگونه باشد، من هر کاری برای پیشمرگه لازم بود انجام دادم، پیشمرگه باید بهتر از ارتش عراق عمل میکرد.
مسعود بارزانی احساس خطر کرده بود دنبال راه نجات از این شرایط میگشت با سران کشورهای مختلف اروپایی، امریکا و عربستان تماس گرفت تا به آنها کمک کنند.
در شرایطی که اربیل دومین شب حمله داعش را پشت سر میگذراند، مسعود بارزانی از هوشیار زیباری وزیر امور خارجه وقت عراق خواست تا با جانکری وزیر امور خارجه وقت آمریکا ارتباط بگیرد و از او بخواهد سریعا هواپیماهای ائتلاف را برای بمباران مواضع داعش به کمک بفرستد.
جانکری موضوع را بلافاصله با اوباما در میان گذاشت اما مجوز پرواز هواپیما البته با چند روز تاخیر صادر شد به تعبیری «نوشداروی بعد از مرگ سهراب» بود و بنا به گفته بارزانی، تا آمدن هواپیماهای ائتلاف اربیل سقوط خواهد کرد.
شرایط حاد پیش آمده بود، با هدف دریافت کمک، با احمد داووداغلو وزیر امور خارجه وقت ترکیه هم موضوع را در میان گذاشته شد که البته هیچ گونه پاسخی از جانب آنها هم دریافت نمیکنند، مسعود بارزانی با کشورهای مختلف اروپایی و حتی عربستان هم تماس میگیرد و از آنها درخواست کمک میکند اما مقامات این کشورها اعلام میکنند در شرایطی نیستند که مددی به آنها برسانند.
تماس بارزانی با حاج قاسم
اربیل در سراشیبی سقوط قرار گرفته بود، مسعود بارزانی بعد از پاسخ رد امریکاییها و عربستانیها، ناامیدانه با مقامات ایرانی تماس میگیرد و صراحتا اعلام کرد اربیل در حال سقوط است، اگر نمیتوانید کمک کنید شهر را تخلیه کنیم.
مقامات ایرانی عنوان کردند، حاج قاسم نماینده تامالاختیار ایران در مبارزه با داعش است، بارزانی در اوج ناامیدی به سردار سلیمانی زنگ میزند و جزئیات را برایش شرح میدهد و پاسخ میشنود که، فردا صبح بعد از نماز در اربیل خواهم بود، بارزانی میگوید: حاجی فردا دیر است، همین الان بیا! "کاک مسعود فقط امشب شهر را نگهدار فردا خودم را میرسانم".
محمد حاجیمحمود دبیرکل حزب سوسیال دمکرات کردستان عراق در این باره میگوید: پیشمرگان در مقابل داعش عقبنشینی کرده بودند، به آنجا که رسیدم با فرماندهان جلسهای برگزار کردیم.
مسئول محور کرکوک و تمام عملیاتهای کرکوک بودیم، جلسه گذاشتیم که بررسی کنیم چگونه آن مناطق را از دست داعش آزاد کنیم، نظر همه این بود که نباید بگذاریم داعش در آن مناطق مستقر شود و شب بماند، خیلی از فرماندهان معتقد بودند اگر توپخانه و هواپیماهای آمریکا نباشد امکان کنترل مجدد آن مناطق تقریبا غیرممکن است.
به انتظار نشستیم، تا ساعت ۴ صبح ماندیم، تقریبا ۲ ساعت به روشنی هوا باقی مانده بود، نیروهای داعش به نزدیک منطقه محور گویر و کرکوک رسیده بودند، حاج قاسم از طریق فرودگاه اربیل با ۷۰ کارشناس زبده و ۳ هواپیمای حامل مهمات و تسلیحات لازم برای مقابله با گروه تروریستی داعش آمدند.
خبر درگیری و تلفات پیشمرگه را که به حاج قاسم دادم، گفت، من با برادران اتحادیه میهنی کردستان صحبت کرده بودم که بدون اطلاع من حمله نکنند و نباید این کار را میکردند، آنجا بود که با حاج قاسم و ابومهدی المهندس برنامهریزی کردیم و بعد از یک هفته منطقه را پس گرفتیم.
حمایت ایران از عراق
نچیروان بارزانی نخست وزیر وقت اقلیم کردستان عراق میگوید؛ ایران از اولین کشورهایی بود که در مبارزه با داعش به ما کمک کرد، در آن شرایط کمک بزرگی از سوی ایران به ما شد و نمیتوان آن را نادیده بگیریم. نقش ایران یک نقش بسیار خوب در رابطه با نابود کردن داعش بود در مسئله مقابله با داعش هماهنگی بسیار خوبی بین ایران و عراق وجود داشت و موجب شکست داعش شد.
ایران در همان روزهای اول جنگ در شرایطی که اقلیم به لحاظ تسلیحات با مشکل جدی مواجه بود مقابله با داعش برای پیشمرگان ما که عملا با آن نوع جنگ آشنایی نداشتند بدون حمایت ایران ممکن نبود.
اقلیم کردستان هیچ زمانی کمکهای ایران در روزهای سخت و تنگنا را فراموش نمیکند ایران همیشه در کنار ما بوده است.
عکس یادگاری با حاج قاسم
سرتیپ بختیار فایق خدارحم از فرماندهان نیروی پیشمرگه اقلیم کردستان در مقابله با داعش میگوید: داعش با حمله به شهرهای عراق و اقلیم کردستان قصد تسلط بر منطقه داشت تا منابع و ثروت آن را به غارت ببرند.
شرایط بسیار بدی بود ما دیده بودیم که داعش در سنجار و سایر مناطق چه اقداماتی انجام داده بود، شمار زیادی از جوان، دختران، زنان و سالخوردگان را به مناطق دیگر انتقال دادند و از آنها به عنوان کنیز و برده سوءاستفاده میکردند.
آنچه داعش بر سر موصل و مردمانش آورد هیچگاه فراموش نخواهد شد تمام این شهر را ویران کردند و آثار تاریخی و زیرساختهای آن را به غارت بردند و اگر ادامه داشت منجر به آوارگی، بیخانمانی، و از بین رفتن زیرساختها اقتصادی کامل اربیل و سلیمانیه نیز میشد.
در منطقه طوز خورماتو و زرگه، شهید سلیمانی در نزدیک توپخانه ایران حضور داشت، غروب در زمان حمله به سمت محل تجمع تروریستها، نیروها به هم رسیدند. ما با نیروی پیشمرگه کردستان به فرماندهی کاک شیخ جعفر مصطفی فرمانده واحدهای ۷۰ نیروی پیشمرگه در حال پیشروی بودیم همانجا بود که با حاج قاسم یک عکس یادگاری هم گرفتیم، عکسی که نشان از اتحاد ما در مشارکت در آن جنگ دارد.
سرتیپ خدارحم میگوید: شهادت شهید سلیمانی نه تنها برای مردم ایران بلکه برای ملت کُرد در اقلیم کردستان عراق هم داغ سنگینی بود، زیرا ما کسانی را که به همکاریمان شتافتند ارج مینهیم مردم کُرد به وفاداری شناخته شدهاند به ویژه اینکه انسان بزرگی مانند شهید سلیمانی که در سه تا چهار سال جنگ علیه داعش با ما همکاری داشتند و به ما کمک کردند.
حاجی قاسم نامی بە اقرار کارشناسان نظامی و مسئولین اقلیم کردستان عراق همیشه ماندگار است، اگر درایت، شجاعت و هوش نظامی و دلسوزی ایشان بە یاری نیروهای پیشمرگه نمیآمد، شبی کە تروریستهای داعش بە دروازە اربیل رسیدە بودند، فاجعەای بزرگ رخ میداد و داعش با کشتار مردم کُرد، اقلیم کردستان را هم تصرف میکرد.
بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در حمله آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.