به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: از اواخر دیماه 57، مهمترین خبر که اغلب در مطبوعات و رسانههای جمعی پوشش داده میشد، خبر بازگشت امام خمینی به ایران بود. رابرت هایزر ذیل خاطرات روز 4 بهمن 57، با اشاره به جلسه مهم خود با فرماندان ارتش میگوید: فکر میکردم گروه اینک با بیعلاقگی آماده پرداختن به موضوع ورود [امام] خمینی بود. به اخبار مطبوعات اشاره کردم که اپوزیسیون قصد دارد این حادثه را بهطور زنده از تلویزیون پخش کند.
آنها کمیته ویژهای را برای استقبال انتخاب کرده و خطوط کلی تاکتیکهایشان را ترسیم نموده بودند. یکی از تاکتیکها این بود که راهپیمایان منظم حرکت کنند. شاید این مسئله در نتیجهی ملاقاتهایشان با ژنرال مقدم بود. تاکتیک دیگر این بود که مراسم استقبال باید هرچه سادهتر برگزار شود. قرار بود تشریفات پر زرق و برق مثل طاق نصرت وجود نداشته باشد. ژنرال ربیعی و نخستوزیر درباره ایده بستن فرودگاه مهرآباد از طریق مسدود کردن باند پرواز بهوسیله تانکها بحث کرده بودند. گروه در این مورد بحث کرد که اگر مسیر وی عوض شود، چه اتفاقی میافتد. بیشک این مسئله موج سنگینی را در بین اپوزیسیون ایجاد میکرد، اما به اعتقاد ما اوضاع از کنترل خارج نمیشد.
گزینه دیگر این بود که به وی اجازه دهیم بهعنوان یک رهبر مذهبی به کشور بازگردد. همه ما احساس میکردیم این یک سناریوی مضحک بود. فکر میکردیم به احتمال زیاد وی بلافاصله تلاش میکند تا دولتش را تشکیل دهد. از آنجایی که آقای بختیار قبلاً اعلام کرده بود که این کار غیرقانونی خواهد بود، اوضاع حسابی بههم میریخت و منجر به خونریزی میشد. با کمال تعجب، ژنرال قرهباغی اعلام کرد آماده است با تمام قدرت با این مسئله برخورد کند. در صورت لزوم، وی 1500 تا سه هزار نفر را دستگیر میکرد تا نظم برقرار شود و این کار با رهنمود آقای بختیار کاملاً سازگار بود.
به تأخیر انداختن ورود [امام] خمینی حتی برای بیست و چهار ساعت در آن موقعیت، فرصتی خوب و زمانی ارزشمند برای اقدام بود. احساس میکردیم بهترین راهحل این است که بهجای آنکه باند فرودگاه را واقعاً ببندیم، خیلی راحت اعلام کنیم که فرودگاه بسته است. ما این توانمندی را داشتیم که در صورت لزوم فرودگاه را ببندیم. این کار به ما اجازه میداد که تدارکاتمان را آماده نگه داریم و انتقال افرادمان ادامه یابد؛ به همهی آمریکاییها فشار آورده بودیم که ایران را ترک کنند.
منبع این نوشته کتاب ماموریت به تهران، خاطرات ژنرال هایزر می باشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.