کد خبر 1224574
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۱:۲۳

به گزارش مشرق حجت الاسلام علی مهدیان در رشته توئیتی نوشت: بعد از انتخابات هفتاد و شش من دانشگاه صنعتی اصفهان قبول شدم. از روز ورودم به دانشگاه، تقریبا همیشه در التهاب بودیم آن ایام برای ما مطالعه و مباحثه فقط عامل رشد مان نبود بلکه ابزار مبارزه ای بود که از نان شبمان هم واجبتر بود باید از عقایدمان دفاع میکردیم.

صحنه اندیشه و فرهنگ و سیاست همه اش پر التهاب بود. دانشگاه هم کانون این درگیریها بود. اما در آن میان برخی از بچه ها پر دغدغه تر بودند. بعضی که نامهایشان را ببرم باورتان نمیشود که ما با هم رفیق بودیم. امروز هر کدام کاره ای شده اند و همه از جوانان موثر و پیش روی انقلابند اما هر کدام در یک جریان فکری و فرهنگی و سیاسی متفاوت قرار گرفته اند از احمدی نژادیهای دوآتیشه تا عضو جنبش عدالتخواهی و مدیران جبهه پایداری و نزدیکان به قالیباف و اصولگرا و خلاصه مجموعه متنوعی که الان که نگاه میکنم خنده ام میگیرد چطور ما اینقدر با هم رفیق بودیم و هستیم. گاهی بچه ها همان زمان هم بحث میکردند، قهر میکردند اما توی هیات که جمع میشدیم یا خانه شهدای دانشگاه با هم میرفتیم و روضه میخواندیم و سینه میزدیم و احساس میکردیم به عمق یک تاریخ و بلکه بیشتر و بیشتر با هم همدلیم. حسین وظیفه عالی، علیرضا معاف، میثم نیلی، محمدحسین ساعی، میثم اکبرزاده، محسن مقصودی، رضا جوهرچی، سیدرضا مرتضوی، محمد حسنی و خلاصه خیلی ها که شاید اسمهایشان را شنیده باشید یا بشناسید.

یادم میآید سال هشتاد بود. ایام انتخابات. با برخی از این رفقا و شاید همه شان همه تلاشمان را آن زمان میکردیم که خاتمی دوباره انتخاب نشود. و احمدآقای توکلی رای بیاورد. در بین بچه ها کسانی بودند که من به حال و روزشان غبطه میخوردم، شب و روز نداشتند و مشغول تلاش برای انقلاب بودند. بی چشم داشت. روزی که خاتمی دوباره رای آورد یادم نمیرود. غروب بود داشتم میرفتم مسجد دانشگاه، یکی از همین دوستانم را دیدم، تا مرا دید با غصه گفت:«علی! احساس میکنم خدا هم دیگه نگاهمان نمیکند»

آنقدر این حرف در ذائقه ام تلخ آمد که هنوز هم فراموش نمیکنم. آنجا بود که احساس کردم ما برای ورود در عرصه سیاست هنوز خیلی ناپخته ایم، احساس امام و آقا متکی بر بینشی بود که ما آن را نداشتیم. هنوز هم ناامیدی های انقلابیون را میتوان دید و به ریشه این احساس فلج کننده اندیشید.

ریشه این احساس فلج کننده کجاست؟

ریشه این احساس فلج کننده کجاست؟

ریشه این احساس فلج کننده کجاست؟

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۱۰
    2 1
    (ان الله یأمر بالعدل و الاحسان) خداوند به انسان امر نمیکند بلکه بتمام عالم خلقت چنین امر میکند،پس هر اتفاقی بیفتد عدل و حق است.انتخاب شدن شخصی مثل رفسنجانی،خاتمی،احمدینژاد،روحانی نشانی از بی بصیرتی و نان بله نرخ روز خوردن اکثریت بندبازان خود سیاستمدار پندار است،وقتی اکبر رفسنجانی لقمه های چرب و شیرین در دهان خواص میگذاشت باید جلوی این بدعت ناپاک گرفته میشد،جراحی که اول انقلاب در جدا سازی بخش ناسالم اقتصاد انجام شده بود به وجه دردناکتر باید دوباره انجام شود،آسیبهای اجتماعی و فرهنگی که بماند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس