کد خبر 1128684
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۳
image-20201010140234-1.png

در دهه‌های اخیر عقیده اکثر صاحبنظران این بود که توسعه مفهومی اقتصادی دارد؛ به عبارت دیگر، توسعه فقط جنبه اقتصادی داشت و کشورها در جهت دستیابی به توسعه، به تقویت اقتصاد خویش میپرداختند .

بررسی روند موفق توسعه پایدار اقتصادی برخی کشورها در سال‌های اخیر، که تحت تاثیر مستقیم و بر اساس عناصر فرهنگی به وقوع پیوسته است، بیان گر اهمیت و جایگاه فرهنگ در توسعه اقتصادی و به طور عام‌تر در به وقوع پیوستن مفهوم توسعه است.

پیش از بررسی و موشکافی در خصوص نقش کلیدی فرهنگ در توسعه به ویژه توسعه گردشگری شرح مختصری از مفهوم فرهنگ و توسعه لازم است:

مفهــوم فرهنگ نخســتین بار توسط بارنت مردم شــناس انگلیسی به کار رفت. وی فرهنگ را مجموعه‌ای پیچیده میداند شامل: دانش ها، باورها، هنر، قوانین، اخــلاق، آداب ورســوم و دیگر قابلیت‌ها و عادت‌هایی که انســان به عنــوان عضو جامعه آن‌ها را فرا میگیرد به بیان دیگر میتوان گفت فرهنگ عصاره‌ی زندگی اجتماعی است و در تمامی افکار، اهداف، معیارها، ارزش‌ها، فعالیت‌های انسان و ضوابط فردی و اجتماعی منعکس می‌شود. در تعریف جامعی دیگر از فرهنگ آورده شده: «فرهنگ مجموعه‌ی پیچیده‌ای است از معلومات، معتقدات، هنرها و اخلاق، قوانین، آداب و رسوم و تمامی تمایلات، قابلیت‌ها و عادات مکتسبه که انسان در حالت عضویت در اجتماع حاصل می‌نماید.»

توسعه نیز فرآیندی است پیچیده که در آن جامعه وارد عصر جدیدی میشود. توسعه فراتر از مفهومی کمی بوده و رشد همراه با افزایش ظرفیت‌ها و ایجاد زیر ساخت‌ها و پیشرفت در تمام ابعاد است. توسعه گردشگری نیز به معنای رشد کمی و کیفی در تاسیسات گردشگری، شناسایی و بهره برداری جاذبه‌های گردشگری، به کار گیری استراتژی و همچنین برنامه‌های کوتاه مدت جهت رونق گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در منطقه جغرافیایی مشخص شده‌ای است که خود باعث توسعه اقتصادی و افزایش درآمد ملی و اشتغالزایی خواهد بود.

بــرای درک رابطــه گردشگری و فرهنگ باید خاستگاه مشترک این دو را که به تعبیری همان جامعه است مورد بررسی قرار داد. جامعه نوعی سیســتم اجتماعی است. سیستم اجتماعی، معلول روابط اجتماعی اســت که برخلاف روابط طبیعی، اموری قطعی و تکوینی نیســتند. در سیستم‌های انســانی به علت وجود اختیار و آگاهی قطعیت حاکم نیســت و انســان در شــرایط معین میتواند به یک عامل مشخص، پاسخ‌های متفاوتی بدهد و این پاسخ‌های متعدد، چیزی جــز وجود کثرت و گزینه‌های متفاوت نیســت. بــا تعدد و وجود گزینه‌های متفاوت اســت که پدیده‌ای به نــام (انتخاب) معنا پیدا میکنــد. انتخاب هــای گوناگون برمبنای ارزش‌های ذهنی مختلف افراد صورت میگیرند که در واقع فرهنگ شکل دهنده ارزش‌های گوناگــون برای افــراد و جوامع مختلف اســت. بنابراین ملاحظه میشود که بین گردشگری و فرهنگ رابطه تنگاتنگی وجود دارد.

در دهه‌های اخیر عقیده اکثر صاحبنظران این بود که توسعه مفهومی اقتصادی دارد؛ به عبارت دیگر، توسعه فقط جنبه اقتصادی داشت و کشورها در جهت دستیابی به توسعه، به تقویت اقتصاد خویش میپرداختند و در بخش گردشگری نیز کمتر به مسئله فرهنگ توجه شده است.

گردشگری پدیده‌ای چند وجهی و موضوع مطالعه بین رشته‌ای علوم مختلف همچون اقتصاد، مدیریت، بازاریابی، مردم‏شناسی، انسان‏شناسی، روان‏شناسی، تاریخ، جغرافیا، علوم سیاسی و جامعه‏شناسی است. فهم فرآیند پیچیدۀ اجرایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گردشگری، نیازمند اتخاذ رویکرد نظری جامعی است. انسان محور بودن این صنعت، موجب نقش پررنگ عامل انسانی در کم و کیف توسعه و افول آن است؛ بنابراین سیاست‏گذاری، برنامه‏ریزی و مدیریت گردشگری بدون توجه به وجوه انسانی، اجتماعی و فرهنگی گردشگری با نقصان روبه‏رو است. گردشگری فعالیتی اجتماعی و براساس انتخاب فرد و متأثــر از فرهنگ اســت، اکنون مشخص شده اســت که مبنای هر نوع توسعه و نه تنها توسعه گردشگری، توسعه فرهنگی است؛ و در پاسخ به این پرسش که فرهنگ یک جامعه چگونه میتواند درمقوله توسعه نقش آفرینی کند؟ میتوان گفت رفتارهای اقتصادی، سیاســی و فرهنگی کــه در نهادهای یک جامعه تثبیت شده اند، نقش عظیمی در فرآیند توسعه آن جامعه ایفا میکنند.

تمدن‌ها از درون فرهنگ‌ها بیرون می‌آید، فرهنگ دستاورد انسان است، فرهنگ امری تعلیمی و اکتسابی است:یعنی غریزی و توارثی نیست، توسعه و ارتقاء فرهنگ و انسان جز با تعلیم و آموزش میسّر و ممکن نخواهد بود و در این میان نقش مراکز آموزشی در توسعه همه جانبه یک جامعه بی‌بدیل است. مبنای هرنوع توسعه، توسعه فرهنگی است و ازآنجاکه دغدغه اصلی دولت‌ها رسیدن به توسعه همه جانبه است و ازآنجایی که مبنای این توسعه، انسان (موجودی فرهنگی) میباشد، زیربنای توسعه حقیقی وپایدارنیزتوسعه فرهنگی خواهد بود.
در امر توسعه گردشگری نیز با هر رویکردی که صورت پذیرد مهمترین زیرساخت فراهم کردن و تقویت بسترهای فرهنگی است و گام اول در این زمینه شناخت و ارزیابی تاثیرات فرهنگی (اعم از مثبت و منفی) برای تصمیم گیری در میزان پایداری پروژه‌ها و طرح‌های گردشگری است. این بررسی‌ها چه در بعد محلی و چه در بعد صدور فرهنگ به بخش‌ها و کشورهای دیگر است. از این رو برای توسعه گردشگری در منطقه‌ای خاص در ابتدا شناخت کامل فرهنگ آن جامعه بسیار حائز اهمیت است و هر طرح و پروژه گردشگری پیش از اجرا و پیاده سازی نیازمند تلفیق و همخوانی با فرهنگ آن جامعه و همچنین جامعه هدف بازاریابی است.

با توجه به اهمیت فرهنگ در مقوله توسعه و به ویژه توسعه گردشگری، لازم است در تمــام سیاســتگذاری ها، برنامه ریزی ها، اقدامــات و فعالیت‌های صــورت گرفته در این حوزه، همــواره بعد فرهنــگ را مورد توجه قرار داد. زیــرا هرگونه برنامه ریزی برای توسعه در هر حوزه‌ای بدون در نظر گرفتن مولفه فرهنــگ اثربخش نخواهد بود و توسعه عرصه‌های گوناگون جامعه بدون توسعه فرهنگ نه می‌تواند مداوم و پایدار باشد، و نه می‌تواند در جهت خودشکوفایی و تکامل انسانی قرار گیرد.

شناخت ابعاد فرهنگی طرح‌های گردشگری نیازمند تدوین پیوستی فرهنگی بوده و متاسفانه عدم وجود پیوست فرهنگی در این حوزه سبب شده تا در برخی موارد مشکلات فرهنگی و اجتماعی برای منطقه ایجاد شود و یا موفقیت طرح به طور کامل حاصل نشود. بنابر این لازم است که ارزیابی فرهنگی طرح‌های توسعه گردشگری، به منظور طراحی، مدیریت و پایش فعالیت‌های توسعه گردشگری از جنبه اجتماعی و فرهنگی برای آن منطقه صورت گیرد؛ که به طور خلاصه میتوان گام‌های اصلی جهت تدوین پیوست فرهنگی در طرح‌ها و پروژه‌های گردشگری را گردآوری اطلاعات فرهنگی، تاریخی و اجتماعی منطقه و همچنین جامعه هدف، شناخت و ارزیابی تأثیرات اجرای طرح و درنهایت تصمیم گیری در مورد مفید یا غیرمفید بودن پروژه ازلحاظ برخورداری از ویژگی‌های توسعه پایداری دانست.

یکی از کارکردهای پیوست فرهنگی طرح‌های گردشگری بررسی و اطمینان ار عدم وجود تعارض‌های فرهنگی است. عدم وجود تعارض فرهنگی در طرح‌های گردشگری یعنی سازگاری عناصر فرهنگی یک جامعه با استراتژی، برنامه ریزی‌ها و پروژه‌های گردشگری به گونه‌ای که هیچ عنصر آن، مســتلزم نفی عنصر دیگر نباشد و باعث ایجاد تعارض فرهنگی ً بین دو گروه از افراد جامعه نشود.. این عنصر با مســئله ثبات و امنیت رابطه تنگاتنگی دارد و همین ارتباط دلیل لازم الاجرا بودن آن در توســعه میباشــد.

در این بین علاوه بر بررسی فرهنگ‌های موجود، فعالیت‌های فرهنگی و اصلاح باورها و فرهنگ‌های اشتباه و جایگزینی آن و فرهنگ سازی بسیار مهم است که رســانه و مطبوعات با تولید و توزیع مطلوب اطلاعات، نقش مهمی در این زمینه و بالا بردن ســطح اطلاعــات و فرهنــگ دارند. اگر مطالعات دقیق از جامعه و معضلات آن داشته باشیم، میتوان کمبودهای فکری، دیدگاه‌های غلط و موانع مفهومــی و فرهنگی موجود را به جامعه معرفی کرد. در اینجاست که در راستای توسعه همه جانبه گردشگری نقش رسانه‌ها به عنوان یکی از پارامترهای مهم توسعه فرهنگی آشــکار می‌شود و در جامعه با کارکردهای اطلاع رسانی، آموزشی، تفریحی و ســرگرمی خود به توســعه همه جانبــه کمک میکند.

پیمان ماهور گیلانی - دکتری مدیریت رسانه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس