بازار در اسفند 1394 باز هم یک قدم به عقب گذاشته است. مایحتاج مردم در پشت ویترین‌های تزیین شده و رنگارنگ خریدار ندارد و هرکس که قصد فروش دارد باید بساط خود را کف خیابان پهن کند و از مرکبِ قیمت‌های بالا پیاده شود. پیام بازار امروز این است: تعطیل است، مردم قدرت خرید ندارند.

گروه سیاسی مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌‌

**********


جمهوری اسلامی و تقابل با تفکر غیر انقلابی

سید عبدالله متولیان در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت: سال های میانی جنگ ، یک گفتمان غیر انقلابی در مقابل گفتمان انقلابی توسط لیبرال ها و جریان ملی گرا شکل گرفت که بعد از فتح خرمشهر خواستار قبول آتش بس و مذاکره با طرف یا طرف های مقابل زیر نظر سازمان ملل و قدرتهای بزرگ شد ، ولی به دلیل شرایط زمانی و تفوق اندیشه ولایی در جریان نبرد با دشمن عملاً کاری از پیش نبرده و خواسته تفکر غیر انقلابی در نطفه خفه شد. پس از پایان جنگ تحمیلی و با روی کار آمدن دولت سازندگی ، این تفکر مجدداً مجال ظهور یافت و در متن قوه اجرایی کشور به عنوان اولین حزب دولتی ، همت خود را در جهت بسط و گسترش اندیشه غیر انقللابی به‌کار بست. پایان عصر انقلاب و ورود به دوران تثبیت جمهوری اسلامی را اعلام کردند که با نقد نیروهای انقلاب مواجه شدند .

این گفتمان غیر انقلابی توان و جرأت مقاومت در برابر فشارهای دشمن را ندارد ، شیطان بزرگ را کدخدای جهان می داند  و بر این باور است که چاره ای جز قبول هژمونی آمریکا و غرب و هضم شدن در هاضمه جهانی نداریم.
اصول بنیادین این تفکر غیر انقلابی عبارت است از :
1-  قبول هژمونی آمریکایی در صحنه بین الملل بویژه در غرب آسیا
2 نگاه اقتصادی منبعث از لیبرال سرمایه داری غربی در همه زمینه ها و شئون زندگی مردم و اداره جامعه.
3-  ضرورت تعامل با غرب بویژه آمریکا به عنوان صاحبان قدرت در جهان.
4- خوش بینی به مذاکره با غرب بویژه شیطان بزرگ ، برای حل مشکلات فی مابین.
5- عدم باور به اصول بنیادین تفکر انقلابی حضرت امام خمینی
سلام الله علیه .
6- عدم اعتقاد و باور به دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی و تصریح به این موضوع که آمریکا دشمن ایران نیست.
7- باور به ترجیح منافع مادی بر حفظ عزت و سیادت نظام
8- عدم اعتقاد به مبارزه و استقامت در برابر غرب برای احقاق حقوق مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
9- تحریف گفتمان  حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی در موضوع نگاه انقلابی.
10- قبول حق برای آمریکا در منطقه غرب آسیا در منازعات سوریه  عراق و افغانستان
11- اصرار بر مذاکره جامع با غرب (آمریکا) در تمامی موضوعات و مسائل ، مبتنی بر نگاه تعاملی با غرب و آمریکا.
12- توافق با غرب بر اساس منافع مشترک مادی  حتی به قیمت لطمه دیدن عزت و مصلحت نظام.
13-  حذف نیروهای انقلابی از عرصه های مدیریتی کشور به اتهام تندروی و افراطی گری.
14- وابستگی عاطفی با مبانی اندیشه غربی و لیبرال سرمایه داری غربی
15- قبول تأمین انتظارات غرب جهت لغو تحریم ها.
16- تعریف شاذ و نادر از اقتصاد مقاومتی مبتنی بر باورهای غربی خود و عدم اعتقاد به مبانی و اصول  اقتصاد مقاومتی طبق نظر مقام معظم رهبری و دیدگاه های انقلابی.
در مقابل این جریان غیر انقلابی ، جریان انقلابی نظام ، با تأسی به سیره نبوی و الگوی مقاومت حسینی و طبق نصوص قرآنی و روایی  و به پیروی از سنت و سیره امامین انقلاب (امام خامنه ای و امام خمینی سلام الله علیهما) معتقد است  به‌دلیل بد عهدی و تداوم  خصومت  غرب علیه ملت ایران نمی توان امیدی به حل منازعه از طریق مذاکره داشت.
جریان انقلابی مقاومت رسول اعظم صلی الله علیه  و آله و سلم در برابر زیاده خواهی مشرکین قریش و عدم موافقت با مذاکره با آنان را سند و دلیلی بسیار قوی و محکم برای اثبات نظر و دیدگاه سیاسی خود و ضرورت ایستادگی در برابر زیاده خواهی غرب می داند.
ماجرای تحریم و محاصره اقتصادی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و اصحابشان در شعب ابی طالب ، برای تاریخ و برای مردم ایران بسیار درس آموز است:
وقتی بزرگان قریش با گسترش اسلام به خارج از حجاز مواجه شده و از کنترل و پیشگیری از نفوذ اسلام ناامید شدند ، تلاش کردند تا نقشه ای برای تسلیم شدن پیامبر و یارانش طراحی کنند. لذا عهدنامه ای امضاء کردند که طی آن حضرت محمد(ص) و یاران و خاندانش را در تحریم و محاصره همه جانبه قرار دهند. قریش این عهد نامه را پس از امضاء همه قبایل مکه ، در صندوقچه ای در درون کعبه قرار دادند.
از آن پس ناگزیر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یارانش در بیرون مکه در درّه ای به‌نام «شعب ابی طالب» به سر می بردند، و زندگی آنان در نهایت سختی و صعوبت طی می شد ، و با وجود این هرچه دشمن به پیامبر اسلام پیشنهاد (مذاکره) می داد که (در مذاکرات برد برد) از دعوت خود دست بردارد تا تحریم ها را لغو و او و یارانش را از زیر فشار تحریم آزاد کنند ، حضرت محمد(ص) نپذیرفته و تسلیم مشرکین
نمی شدند. (شایان ذکر است که دشمنان و مشرکین درپیشنهاد مذاکرات برد برد ، پیشنهاد تأمین سیادت مادی و معنوی آن حضرت در برابر دست برداشتن از رسالت را مکرر داده بودند که با مخالفت صریح پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله روبه‌رو شده بود) ، آن همه فشارها و سختی ها که بر او و امت او گذشت و حتی گرسنگی و محرومیت و خطر دشمنان، پیامبر اسلام را از پای در نیاورده و ایشان همچنان به آینده انسانها و نجات بشریت می اندیشید و به یاران خود نوید پیروزی می داد.
    تا اینکه سه سال از این تحریمها گذشت و عملاً مشرکین به بی اثر بودن تحریم های سخت و فلج کننده بر روی مسلمانان و تاثیر عکس آن بر روی مردم مکه پی بردند و پیامبراکرم (ص) نیز از جانب خداوند آگاه شد که موریانه ، عهدنامه قریش را خورده و جز نام خدا از آن چیزی نمانده است. ابوطالب این مطلب را در جمع قریش اعلام کرد و آنان قول دادند که اگر گفتار پیامبر (ص) راست باشد ، دست از محاصره و تحریم بردارند. سپس به درون کعبه رفته و سخن پیامبر اسلام (ص) را راست و درست یافته و مشاهده کردند که عهدنامه محاصره و تحریم ها
را موریانه خورده و از بین رفته است. ناگزیر تحریم ها را لغو و پیامبر گرامی اسلام (ص) و یارانش را آزاد کردند تا به مکه بازگردند.
نکته بسیار مهم در ماجرای عدم قبول پیشنهادات مشرکین از سوی پیامبر (ص) این است که قبول پیشنهادات مادی و معنوی مشرکین به منزله عدول از نبوت و انجام رسالت وی بود و همین موضوع در مورد نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز کاملاً صادق است ؛ به این معنا که نه تنها در مذاکره با شیطان بزرگ ، مشکلات جمهوری اسلامی هرگز حل نخواهد شد بلکه اصل مذاکره با شیطان بزرگ به معنای نادیده گرفتن اصول تفکر انقلابی است و به همین دلیل است که حضرت امام خامنه ای با مذاکره با شیطان بزرگ مخالف بوده و مذاکرات فعلی که صرفاً در موضوع هسته ای صورت گرفته را نیز در چارچوب نرمش قهرمانانه پذیرفتند.
    اندیشه انقلابی با قوت تمام در مقابل تفکر غیر انقلابی در عصر حاضر صف آرایی کرده و قویاً معتقد به انحرافی بودن تفکر غیر انقلابی می باشد. بد نیست که در اینجا یادی کنیم از پرچمداران اندیشه انقلابی در خصوص تعریف انحراف : شهید سرفراز و انقلابی سپاه حضرت امام خمینی شهید غلام‌علی پیچک در این زمینه می گوید : مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است ؛ بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود به اسم حکومت امام خمینی(ره) که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی‌ترسیم ، بلکه از انحراف می‌ترسیم.
    مقابله با خطر انحراف و القای تفکر غیر انقلابی و مادی گرا از طریق تحریف مواضع حضرت امام خمینی سلام الله علیه  همان چیزی است که کراراً حضرت امام خامنه ای مسئولین را نسبت به آن توجه داده و آنان را به انقلابی بودن ، انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن و مبارزه عملی با غرب باوران و غرب اندیشان و غرب پرستان  فرا خوانده است .
تفکر غیر انقلابی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی سلام الله علیه تحت عنوان نامحرمان و نااهلان شناخته می شود ؛ آن حضرت با دیدی باز به آینده نظام مقدس جمهوری اسلامی نگریسته و یاران بصیر انقلاب را از بازگشت عناصر غیر انقلابی به عرصه های حاکمیت انذار داده و فرموده اند: "من در میان شما باشم یا نباشم به همه  شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به‌دست نااهلان و نامحرمان بیفتد نگذارید پیشکسوتان شهادت و  خون در پیچ  و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.
...و اینک عجیب نیست که صفحه توئیتر وابسته به یکی از حامیان اصلی تفکر غیرانقلابی که در طول 27 سال گذشته مأمن و ملجأ تفکر غیر انقلابی بوده طوری سخن بگوید که گویی،   حضرت پیامبر (ص)
مشتاق به مذاکره با مشرکین برای خروج از تحریمهای شعب ابی‌طالب بوده است.
در حالی که برای خروج از شعب ابی طالب مذاکره ای از سوی حضرت صورت نگرفت ،عقب نشینی هم از مواضع توحیدی دیده نشد و از همه مهم تر امتیازی هم داده نشد.
    نوع عملکرد و رفتار جریان غیر انقلابی و غرب گرا به خوبی نشان می دهد که به هیچ وجه حاضر به عدول از این تفکر غرب گرایانه خود نبوده و با متهم کردن تفکر انقلابی امامین انقلاب به افراطی گری و تندروی  به گفتمان غیر انقلابی خود اصرار می ورزد. همین جریان غرب گرا در فتنه 88 ملتمسانه از کنگره آمریکا برای به زانو در آوردن ملت ایران تقاضای تشدید تحریم ها را مطرح کرد.


شغل‌های پیاده‌راه!

مهدی جابری در سرمقاله روزنامه وطن امروز نوشت: امسال دستفروش‌ها نشانه خوبی هستند برای سنجش صحت و سقم آمارهای شفاهی که درباره اشتغالزایی ارائه می‌شود، چرا که «کف خیابان» گویای واقعیت‌های موجود جامعه است و می‌توان از این طریق، آنچه را در خانه‌ها و زندگی مردم اتفاق می‌افتد لمس کرد. پیاده‌راه‌های سراسر کشور این روزها بار اضافی و سنگین ناشی از بیکاری و نبود ثبات شغلی را به دوش می‌کشند! هر وجب از پیاده‌راه‌ها، منبعی برای درآمد یک خانواده است و آنهایی که امیدی به تدبیر در حوزه اقتصاد و اشتغال کشور ندارند، دست به دامان سنگفرش‌های کج و معوج، موزاییک‌های شکسته و آسفالت‌های رنگ و رو رفته شده‌اند تا شاید بتوانند گلیم خاکی و ساده خود را از این اوضاع پسابرجامی و پساتحریمی بیرون بکشند.
حضور دستفروش‌ها در روزهای آخر سال 1394 برخلاف مدت مشابه در سال‌های گذشته آنقدر پررنگ است که شهرداری‌ها و نهادهای اجتماعی را برای ساماندهی و رسیدگی به این وضعیت با مشکل، محدودیت و البته تردید مواجه کرده است و بسیاری از شهرداری‌های کشور ترجیح داده‌اند که مواجهه بهتر و نرم‌تری با این شرایط داشته باشند، چراکه آنها می‌دانند که از طرفی توان مردم برای خرید از فروشگاه‌ها کاهش یافته و چاره‌ای جز خرید از دستفروش‌ها ندارند و از سوی دیگر، دستفروش‌ها برای ادامه حیات اقتصادی در این اوضاع و احوال ناگزیر از حضور در پیاده‌راه و حاشیه خیابان هستند.
در چنین شرایطی کمتر کسی پیدا می‌شود که از تضییع حقوق شهروندی توسط دستفروش‌ها سخن بگوید. این حرف‌ها زمانی خریدار دارد که سفره‌ها خالی نباشد. اکنون دغدغه اصلی بسیاری از مردم، نان است و آنها در این اندیشه‌اند که در نخستین تعطیلات نوروزی پسابرجامی و پس از آن همه سیمان‌کاری و بتن‌ریزی، حالا نان‌شان آجر نشود!
امسال فریادهای «آتش زدم به مالم» دستفروش‌ها آنقدر بلند است که مجالی برای ارائه آمار غیرواقعی و ساختگی از رونق اقتصادی و اشتغالزایی باقی نمی‌ماند؛ حتی کاسب‌های بازاری و مغازه‌دارها هم که از پایین بودن قدرت خرید مردم گلایه‌مندند و آن را موجب زیان خود می‌دانند این روزها زرق و برق فروشگاه‌شان را رها کرده و راهی «کف خیابان» شده‌اند تا آن چیزهایی را که نمی‌توانند زیر نور مهتابی ودر افق روشن خیالی بفروشند، در تاریکی پیاده‌راه «آب کنند». بنابراین صدها هزار دستفروش و شاید یک میلیون و 170 هزار فروشنده و دستفروش، هفته‌های آخر سال را فرصت مناسبی برای یک «اشتغال موقت پیاده‌راهی» می‌دانند.  حضور پررنگ دستفروش‌ها و نیز استقبال گسترده مردم از آنها نشان می‌دهد بازار کسب و کار پایدار و اشتغال ثابت خراب است، همچنین می‌توان به این نتیجه رسید که درصد قابل توجهی از جامعه توان مالی کافی برای قدم گذاشتن به فروشگاه‌های کوچک و بزرگ ندارند و ترجیح می‌دهند عصرهنگام و شبانگاه در شلوغی و تاریکی پیاده‌راه خرید کنند. بهتر است برخی مدیران دولتی نیز به احترام آنچه این روزها در حاشیه خیابان‌ها و پیاده‌راه‌های کشور جریان دارد، قدری از موضع بالای خود پایین بیایند و پیام نمادین «مردمان پیاده» را بشنوند. این مردم برای شعارهای توخالی و آمار دروغ سوت و کف نمی‌زنند و در این بازار خراب و آشفته، چک سفیدامضا به دست هیچکس نمی‌دهند، چراکه هنوز چک «بنفش‌امضا»ی آنها پاس نشده است!
آری! بازار در اسفند 1394 باز هم یک قدم به عقب گذاشته است. مایحتاج مردم در پشت ویترین‌های تزیین شده و رنگارنگ خریدار ندارد و هرکس که قصد فروش دارد باید بساط خود را کف خیابان پهن کند و از مرکبِ قیمت‌های بالا پیاده شود. پیام بازار امروز این است: تعطیل است، مردم قدرت خرید ندارند.
با من پیاده حرف بزن، بی‌دروغ و رنگ؛
با من که در جهنم بازار سوختم

گفتی چه قدر شغل؟! یکی را به من بده...
آن شب هزار چشم به آمار دوختم

من دوره گرد و دستفروشم، و یک پدر
تا پای جان، تمام خودم را فروختم


شاخصه‌های انقلابی‌گری و خطر انحراف نظام

عباس حاجی‌نجاری در سرمقاله روزنامه جوان نوشت: مقام معظم رهبری در دیدار روز گذشته اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، با اشاره به نقش و جایگاه بی‌بدیل حوزه علمیه قم در پیروزی انقلاب اسلامی، مهم‌ترین تهدید پیش‌روی این نهاد مهم در نظام اسلامی را «انقلاب‌زدایی» دانسته و یادآور می‌شوند که اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان «اسلامی و انقلابی» بماند، باید حوزه علمیه «انقلابی» بماند زیرا اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر «انحراف» قرار خواهد گرفت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر نمایندگان چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری نیز، با بیان سه ویژگی منحصر به فرد برای این مجلس یعنی انقلابی ماندن، انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن، بار دیگر بر اهمیت و جایگاه این مجلس مهم تأکید کردند.
ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران از همان آغاز سبب شده است که نظریه‌پردازان نتوانند آن را در قالب‌های سنتی موجود، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهند و همچون دیگر انقلاب‌ها برای آن نسخه‌پیچی کنند و به همین دلیل نیز در پیش‌بینی روند تحولات آن ناتوانند.
حضرت امام خمینی (ره) با بنیانگذاری انقلاب اسلامی بر فرهنگ انسان‌ساز اسلام به عنوان نیاز فطری انسان، در عین حال ارکان آن را به گونه‌ای طراحی و مهندسی نمودند که پاسخگوی نیازهای بشر امروز در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باشد، مضافاً اینکه جنبه‌های آزادیخواهانه و استقلال‌طلبانه نهضت را نیز فروگذار نکرده و در طراحی نظام اسلامی راه‌های تحقق آن را نهادینه نمودند و این یکی از دلایل اصلی ماندگاری انقلاب اسلامی است.
مقام معظم رهبری در ماه‌های اخیر در عین تأکید بر حفظ روحیات انقلابی شاخصه‌های آن را نیز به درستی تبیین نموده و باب تلاش‌های دشمنان بیرونی و همفکران داخلی آنها جهت انزوای نیروهای انقلابی را می‌بندند. ایشان در بیانات‌شان شاخص‌های زیر را برای نیروهای انقلاب برمی‌شمارند.
1 ـ ایستادگی و ثبات در اصول انقلاب اسلامی
2 ـ پایبندی و پاسداری به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی
3 ـ پایبندی به رفتار و گفتار امام و ایستادگی در برابر تحریف خط امام
4 ـ پاکدستی و ساده‌زیستی و اجتناب از اشرافی‌گری
5 ـ تدین و پایبندی به تکالیف شرعی
6 ـ خدمت خالصانه و بدون منت
7 ـ عدالتخواهی‌، آزادگی و دفاع از مظلومان عالم
8 ـ استکبارستیزی و ایستادگی قاطع در مقابل کفر، نفاق و طمع‌ورزی و سلطه‌ بیگانگان
9 ـ مرزبندی شفاف با دشمنان دین و انقلاب
10 ـ دفاع از اقتدار و امنیت ملی
11 ـ اعتماد به مردم، ‌صداقت و وفاداری
12 ـ شجاعت در اقدام و آمادگی برای ایثار و ازخودگذشتگی
13 ـ برخورداری از سلامت اخلاقی و فکری
14 ـ مبارزه واقعی با فقر، فساد و تبعیض
آنچه که در طول سا‌ل‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی سبب ماندگاری و بقای انقلاب شده است، وجود این روحانیت (البته با نیت‌های متفاوت) میان نیروهای مؤمن به انقلاب است که به‌رغم گذر نسلی، توانسته‌اند شادابی و روحیات انقلابی‌گری را حفظ کنند.
اما از آنجایی که این شاخصه‌ها با هجمه‌های بیرونی و چالش‌های درونی مواجه است، می‌توان چرایی نگرانی مقام معظم رهبری از آنچه را در روز گذشته در جمع اعضای مجمع نمایندگان طلاب تحت عنوان «انقلاب‌زدایی» به آن اشاره داشتند، درک کرد.
از یک سو دشمنان بیرونی و عوامل داخلی آنها تلاش دارند با انگ «تندرو» و یا «افراطی‌گری» و بهره‌گیری از عنصر نفوذ و جنگ نرم نیروهای مؤمن به انقلاب را منفعل و در جامعه منزوی کنند و از سوی دیگر غفلت شخصیت‌ها و نهادهای اثرگذار نظیر حوزه‌های علمیه، نهادهای انقلابی در آموزش و تربیت نسل‌های جدید و یا حتی حفظ این روحیات در نسل‌های قدیمی، سبب کمرنگ شدن و یا کم‌فروغ شدن آن شاخصه‌ها می‌شود و آنگاه است که می‌توان خطر انحراف را جدی گرفت.
در این شرایط است که می‌توان اهمیت بیان مقام معظم رهبری در تأکید بر سه شاخصه «انقلابی ماندن»، «انقلابی فکر کردن» و «انقلابی عمل کردن» مجلس خبرگان رهبری را به درستی درک کرد.


۱۳۹۴ پیروزی‌های جبهه مقاومت

سعد الله زارعی در سرمقاله روزنامه کیهان نوشت: برخلاف آنچه طرف‌های غربی و غیرغربی مخالف جبهه مقاومت می‌گویند، کاهش نیروهای عملیاتی روسیه در سوریه نشان دهنده پیشرفت مناسب و ثبات نسبی در کشور سوریه است و البته این فقط سوریه نیست که نسبت به سال گذشته وضع بهتر امنیتی و سیاسی دارد. وضع جبهه مقاومت بطور کلی از یک سال گذشته به نحو محسوسی مناسب‌تر است. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:
1- سوریه در آغاز سال گذشته با تهاجم جدیدی از سوی تروریست‌ها در سه منطقه ادلب، درعا و حمص مواجه گردید و پس از آن سو کار برای دولت و ارتش سوریه در حلب مشکل شد. ضمن آنکه برای نخستین بار استان لاذقیه در معرض تهدید قرار گرفت و دامنه مشکل به استانهای حمص و حما هم کشیده شد. در همان حال تهاجم تروریست‌ها به منطقه شیخ مسکین در استان درعا فاصله مراکز تحت تصرف جبهه النصره با دولت مرکزی را کاهش داد و عملاً پایتخت در معرض تهدید بیشتر قرار گرفت و البته همزمان با آن تروریست‌ها در محلات اطراف دمشق بخصوص حوالی- غوطه- غربی موقعیت مستحکم‌تری پیدا کردند. پس از این رخدادها که عمدتاً در اردیبهشت ماه روی داد، تروریست‌ها روحیه تازه‌ای پیدا کردند و متقابلاً به روحیه ارتش و سایر نیروهای مدافع سوریه آسیب‌هایی وارد آمد. در این مقطع خیلی‌ها به این تحلیل رسیدند که کار سوریه و حکومت آن ساخته است. اما میدان سوریه به زودی شاهد رویش تازه‌ای بود. عملیات موفق حزب‌الله در زبدانی که در شهریور ماه گذشته به آزادی بیش از 90 درصد این منطقه که در شمال استان حمص قرار دارد و برای گروه‌های تروریستی که از طریق هرمل، طرابلس و مدیترانه اسلحه را دریافت کرده و سوریه و لبنان را عملاً بهم دوخته بودند، منجر شد، یک موقعیت راهبردی بی‌بدیل به حساب می‌آمد، به گونه‌ای که کمر تروریست‌ها را شکست. حزب‌الله در این منطقه کوههای غربی که هرمل لبنان را به حمص وصل می‌کرد، به تصرف درآورد و خط ارتباطی تروریست‌ها را قطع کرد. تن دادن تروریست‌ها به معامله‌ای که برای دولت سوریه سود حداکثری و برای آنان سود حداقلی داشت، نشان داد که تروریست‌ها ضعف خود را پذیرفته‌اند. در این توافق دولت سوریه پذیرفت که در بخشی از مناطق حضور گروههای موسوم به احرارالشام و جیش‌الاسلام آتش‌بس برقرار شود و اعضای این گروه بتوانند بدون درگیری از بخش‌هایی از حومه دمشق و زبدانی خارج شوند. عملیات ارتش سوریه در شیخ مسکین حدود 4 ماه پس‌از توافق زبدانی در ششم بهمن ماه صورت گرفت و به آزادی این منطقه که در حومه شمالی درعا قرار داشته و حدود هشت‌هزار نفر جمعیت دارد، انجامید، یک ضربه مهم دیگر به تروریست‌ها به حساب می‌آید که در آن نقش ارتش و نیروهای دفاع وطنی سوریه برجسته‌تر بود.
اما در این بین عملیات نصر 2 که از روز نهم مهر ماه- اول محرم- در منطقه غرب حلب آغاز شد و در اوائل بهمن ماه با آزادسازی بیش از 2000 کیلومتر مربع به اوج رسید، یک دستاورد استراتژیک و سرنوشت‌ساز به حساب آمد. از این رو غربی‌ها و طرف‌های عربی و ترکیه که تا پیش از «نصر 2» از مذاکرات سیاسی رویگردان بودند، دولت دمشق را به عنوان یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر قبول کرده و با او در ژنو و وین به مذاکره پرداختند! ورود جدی‌تر روسیه به پرونده امنیتی همزمان با آغاز عملیات نصر2 بود و البته توانسته کمک مؤثری هم در عملیات علیه تروریزم بنماید در عین حال مرور پیروزی‌های پی در پی که از اواسط شهریور ماه و از زبدانی آغاز شده، سپس به شیخ مسکین رسیده است به خوبی نشان می‌دهد که در این ماجرا پیروزی قائم به میدان بوده و در هماهنگی اجزاء با دیگری روی داده است. در این میان روسیه اگرچه در طراحی و اجرای دو عملیات زبدانی و عملیات شیخ مسکین حضور نداشت اما در مجموع تحولات سوریه توانست کمک مؤثری بنماید.
هم اینک که سال شمسی رو به پایان دارد، سوریه به درجه قابل قبولی از ثبات رسیده و می‌تواند سال تعیین کننده‌ای پیش رو داشته باشد. این پیروزی‌ها و بخصوص پیروزی در نصر 2 باعث حیرت رهبران تروریست‌ها شد به گونه‌ای که نیروهای آنان نسبت به گذشته، کمتر مقاومت می‌نمایند.
2- یمن در آغاز سال جاری دستخوش یک جنگ سخت گردید. رهبران جدید عربستان در روز ششم فروردین با بمباران وسیع هوایی جنگ علیه مردم یمن را آغاز و به زودی این کشور را با محاصره سخت دریایی مواجه کردند.
تا مدت‌ها پس از زمانی که جنگ مترفین سعودی علیه فقرای یمنی آغاز گردید هیچکس نمی‌توانست حدس بزند که ممکن است این جنگ چند ماه به درازا بکشد ولی هم اینک می‌دانیم که حدود یک سال به درازا کشیده است. جنگ تاکنون بیش از ده هزار شهید و زخمی پدید آورده است و از آن طرف صدها نظامی سعودی، اماراتی، قطری، بحرینی و... را به کام مرگ فرستاده است. سعودی‌ها در ماههای اولی که جنگ را شروع کرده بودند از پیروزی قریب‌الوقوع خبر می‌دادند و روزنامه‌های آنان می‌نوشتند صنعا اولین پایتخت عرب است که در عملیات «عاصفهًْ الحزم» از سیطره ایران خارج می‌شود، پس از آن نوبت بغداد، دمشق، بیروت و... است. در این جنگ هواپیماهای نظامی آمریکا، خیلی علنی به هواپیماهای سعودی، در آسمان یمن بمب‌های بزرگ می‌رساندند و کشورهای عربی به کمک عربستان شتافتند و کشورهای غربی با صدور قطعنامه ضد یمنی 2216 دست عربستان را برای ارتکاب هر جنایت باز گذاشتند و عربستان هم واقعاً از همه توانایی‌ها و فرصت‌هایش برای ریشه‌کن کردن درخت انصارالله استفاده کرد.
هم اینک پس از یک سال، عربستان علیرغم بمباران شدید، نتوانسته است به موقعیت‌های سنتی انصارالله در استانهای شمالی رخنه‌ای وارد کند. انصار هم اینک یک سال پس از جنگ، کادرهای خود را دارد و صدمه‌ای به فرماندهان ارشد و میانی آن وارد نشده است. عربستان با تلاش فراوان و صرف دهها میلیارد دلار هزینه، تلاش کرد تا انصارالله را از جنوب خارج کند، انصار در اواسط امسال جنوب را ترک کرد ولی جنوب به دست نیروهای وابسته به عربستان- منصور هادی- نیفتاد و عملاً به میدان درگیری دو گروه «حراک جنوبی» به رهبری علی سالم البیض و «انصارالشریعه» به رهبری شیخ زندانی تبدیل شد. به گونه‌ای که منصور هادی که با تبلیغات زیادی وارد «عدن» شده بود، این شهر را ترک کرده است.
رژیم سعودی در این جنگ دو خط قرمز عمده داشت یکی امنیت مرزها و شهرهای عربستان و دیگری نفوذ ایران در یمن. امروز یک سال پس از این جنگ، بخش‌های وسیعی از سه استان عسیر، نجران و جیزان عربستان در تصرف و تیررس دائمی انصار قرار دارد و خود سعودی‌ها اذعان می‌کنند که نفوذ ایران برانصارالله و بخش‌های دیگری از طیف‌های فعال یمن به نسبت زمان آغاز جنگ افزایش یافته است. امروز در پایان یک سال جنگ، بیهوده بودن تلاش سعودی برای غلبه بر انصارالله آشکار شده و از این رو کشورهایی که چند هفته پس از آغاز جنگ در ائتلاف با سعودی علیه یمن قرار گرفتند، زبان به انتقاد گشوده و عملاً کنار کشیده‌اند و امارات که مهمترین عضو ائتلاف سعودی به حساب می‌آید عملاً نیروهای خود را از یمن خارج کرده است.
3- وضعیت عراق، امروز با ثبات نسبی مواجه شده است. خرداد ماه سال گذشته، داعش با حمایت آشکار مالی، اطلاعاتی، تسلیحاتی، سیاسی و رسانه‌ای کشورهای عربی استانهای دیالی، صلاح‌الدین، ‌نینوا و الانبار را به تصرف درآورد: و علاوه بر آن استانهای بابل، کرکوک و بغداد در معرض تهدید جدی قرار گرفتند و بخش‌هایی از بابل و کرکوک هم به تصرف این گروه تروریستی درآمد.
شرایط امروز عراق به گونه‌ای است که سه مرکز استان - بعقوبه، تکریت و رمادی- از تصرف داعش خارج و استانهای دیالی و صلاح‌الدین بطور کامل آزاد شده‌اند و تهدید بغداد بطور کامل از بین رفته و وضعیت امنیتی کرکوک بهبود پیدا کرده است. بنابراین می‌توان گفت تروریزم در عراق شکست خورده و ماههای پایانی خود را سپری می‌کند و این همه با تلاش جبهه مقاومت با محوریت ایران روی داده است.
جبهه مقاومت علاوه بر اثبات کارآمدی و توانایی، امروز در نزد ملت‌ها از موقعیت اخلاقی بالایی هم برخوردار شده چرا که رفتار آن برخلاف غربی‌ها و وابستگان آنها در منطقه بر مبنای ایثار و کمک برادرانه استوار است.

سال بیم و امید اقتصاد ایران

روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی نوشت: سال 94 برای اقتصاد ایران، سالی با دو نیمه متفاوت بود البته دو نیمه غیرمساوی از جهات گوناگون.
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و برقراری روال کارشناسی و بازگشت عقلانیت به فضای تصمیم‌گیری قوه مجریه، بیش از پیش مشخص شد که طی هشت سال دولت‌های نهم و دهم بر کشور و اقتصاد آن چه رفته و چه زیان‌های پردامنه‌ای بر منابع و منافع ملی وارد شده است.
دولت یازدهم در چنان شرایطی، آواربرداری و بازگرداندن رویه‌های تصمیم‌گیری به مسیر صحیح را آغاز کرد. نتایج این اقدامات در سال 93 آشکار شد. آغاز روند کاهشی نرخ تورم و بازگشت ثبات به بازار ارز از جمله این پیامدها بودند. با آغاز سال 94 و پیشرفت مذاکرات هسته‌ای که نهایتاً به حصول توافق منجر شد، فصل جدیدی برای اقتصاد ایران آغاز شد.
نوید لغو تحریم‌ها و رفع محدودیت‌های ظالمانه از سر راه رابطه ایران با اقتصاد جهانی، پیام‌های بسیار موثری بودند که نه تنها ایران بلکه تمام جهان را به تکاپو انداختند تا خود را برای روزگار جدیدی آماده کنند. آمد و رفت‌های پی در پی هیات‌های تجاری و مقامات بلندپایه سیاسی و اقتصادی به کشورمان و سفرهای موفق رئیس جمهوری به چند کشور اروپایی و مذاکرات پردامنه بخش خصوصی ایران و دیگر کشورها همگی از نتایج حصول توافق هسته‌ای بود.
علیرغم طولانی‌شدن فاصله زمانی میان توافق هسته‌ای و اجرای برجام، هم دولت و بخش خصوصی ایران و هم طرف‌های دولتی و خصوصی بر ادامه مراودات وتعریف بسترهای همکاری بلند مدت پس از لغو تحریم‌ها تاکید داشتند. با فرا رسیدن موعد اجرای برجام و لغو رسمی تحریم‌ها، بسیاری از این مذاکرات و قول و قرارهای قبلی به مرحله اجرا رسید. قراردادهای بزرگ در حوزه‌های راهبردی مانند حمل و نقل، صادرات نفت و سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی، صنعت، خودروسازی، پتروشیمی و...از جمله این قراردادها و همکاری‌ها بحساب می‌آیند.
در این میان، هنوز مشکلات ریز و درشت فراوانی باقی‌مانده است. با وجود اشتیاق و اقدام جدی سرمایه‌گذاران و دولت‌های مختلف به ویژه در اروپا و آسیای جنوب شرقی، مانع‌تراشی‌های آمریکا همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال با وجود رفع تحریم سوئیفت و اتصال مجدد ایران به این شبکه پیام‌رسان بانکی هنوز هم جریمه‌های آمریکا مانند شمشیر داموکلس بالای سر بانک‌های اروپایی قرار دارد و برقراری ارتباطات را با کندی و دشواری‌هایی مواجه کرده است.
از سوی دیگر طی سال 94 دسیسه‌چینی‌ها و مشکل‌آفرینی عربستان در بازار نفت که در قالب تولید و عرضه بیش از نیاز نفت به بازار ظاهر شد، قیمت این فرآورده کلیدی به شدت افت کرد و به پایین‌ترین حد طی چند دهه اخیر رسید.
این افت شدید، درآمدهای نفتی ایران را نیز در حد قابل ملاحظه‌ای کاهش داد به گونه‌ای که بخش زیادی از اعتبارات عمرانی تعریف شده در قانون بودجه سال جاری تخصیص پیدا نکرد. عدم تخصیص اعتبارات عمرانی در کنار اصرار دولت و بانک مرکزی بر رعایت انضباط مالی و پرهیز از اضافه برداشت از بانک مرکزی، دامنه و شدت رکود حاکم بر اقتصاد را در سال 94 افزایش داد. اگرچه دولت تلاش کرد با تعریف بسته‌های خروج از رکود از ادامه این وضعیت جلوگیری کند ولی ناهماهنگی دستگاه‌های اجرایی و کمبود اعتبارات باعث شد این بسته‌ها هم نیمه کاره رها شوند. در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت، اقتصاد ایران در سال 94 همچنان درگیر سیاست‌های اشتباه دولت‌های نهم و دهم، محافظه کاری دولت یازدهم در متوقف کردن رویه‌های نادرستی مانند پرداخت یارانه نقدی، کارشکنی‌های آمریکا و عربستان در روند عملی تحریم‌ها و بحران‌هایی مانند کمبود آب و... بود. با این حال به نظر می‌رسد جهت‌گیری‌های کلی دولت صحیح است و بخش خصوصی هم با درک شرایط خاص فعلی تلاش لازم را برای ایفای مسئولیت تاریخی خود در این مقطع زمانی انجام می‌دهد.
واقعیت این است که از بین رفتن آثار اشتباهات سال‌های قبل و چندین سال تحریم‌های شدید نیازمند زمان، حوصله، درایت و البته هم افزایی داخلی است. امید می‌رود همان‌گونه که پیش‌بینی‌های انجام گرفته توسط نهادهای بین‌المللی نشان می‌دهد، سال آینده برای اقتصاد ایران، سال آغاز رونق و خروج از چنبره مرده‌ریگ‌‌های تحریم باشد.