روزنامه لبنانی السفیر با بیان اینکه منابع آگاه ازتصمیم «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی برای دعوت از «حسن روحانی» رئیس‌جمهوری اسلامی ایران به منظور سفر به این کشور خبر داده‌اند، تأکید کرد که اگر این خبر درست باشد، شاهد تأثیرات آن بر اوضاع لبنان خواهیم بود.

گروه سیاسی مشرق - روزنامه‌های کشور، در لابه‌لای اخبار و مطالب تولیدی خود، به نکات، اخبار و مفاهیمی اشاره می‌کنند که انتخاب و بازنشر آنها می‌تواند مورد علاقه مخاطبان یک رسانه باشد. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از مطالب امروز روزنامه‌های کشور به انتخاب خبرنگاران گروه سیاسی مشرق است.

***

انگلیس در تحریم علیه روسیه نمی‌تواند با آمریکا همراه شود

روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود درباره ضرر انگلیس از تحریم روسیه نوشت: در صورت اعمال تحریم علیه روسیه، انگلیس بیش از همه ضرر می‌کند و بدهی‌هایش فزونی خواهد گرفت.این تحلیل را رابرت پستن دبیر اقتصادی شبکه دولتی انگلیس-بی‌بی‌سی- عنوان کرد. وی در تحلیلی خاطرنشان ‌کرد: اگر تحریم‌های مالی و تجاری در مورد روسیه به اجرا گذاشته شوند هزینه‌های آن برای بریتانیا ممکن است از روسیه بیشتر باشد. شاید به همین خاطر است که وزارت خارجه بریتانیا در بیانیه‌ای نوشته است: «دولت بریتانیا در حال حاضر نباید از اعمال تحریم علیه روسیه و یا بستن مراکز مالی لندن به روی روس‌ها حمایت کند.»طبق تازه‌ترین آمارهای موجود که مربوط به سال 2011 است، حجم سرمایه‌گذاری بریتانیا در روسیه بالغ بر 46 میلیارد پوند است و در مقابل سرمایه‌گذاری روسیه در بریتانیا حدود 27 میلیارد پوند است. به همین خاطر در صورت اعمال تحریم مالی و مسدود کردن اموال و سرمایه‌گذاری‌ها، طرف بریتانیایی خیلی بیشتر از طرف روس متضرر خواهد شد.

بی‌بی‌سی اضافه می‌کند: در عین حال باید به خاطر داشت که مازاد معاملات تجاری بریتانیا با  روسیه طی دو سال اخیر از حدود دو میلیارد به سه میلیارد پوند رسیده است و هرگونه توقفی در مبادلات بازرگانی بیشتر به ضرر بریتانیا تمام خواهد شد.داشتن مازاد در معاملات تجاری با اقتصادهای بزرگی مثل روسیه برای اقتصاد بریتانیا بسیار مهم است چون طی سه دهه گذشته بریتانیا در مناسبات تجاری خود با جهان همیشه کسری موازنه داشته است.این گزارش حاکی است: هرگونه توقف و یا قطع معاملات تجاری با روسیه رشد مناسبات تجاری بریتانیا با جهان را دشوارتر خواهد کرد. افزایش حجم تجارت خارجی بریتانیا یکی از اهداف مهم دولت فعلی و یکی از راههای اصلی برای کاستن از حجم عظیم بدهی‌های این کشور است.

با صراحت باید گفت که درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری‌های بریتانیا در روسیه یکی از عوامل مهم برای ایجاد تعادل در میزان خرج و دخل بریتانیا است.بریتانیا در عرصه تجارت کالا و خدمات با روسیه همیشه کسری موازنه داشته و به‌عنوان نمونه حجم این کسری موازنه در سال 2012 حدود یک میلیارد و 800  میلیون پوند بوده است. اما اموال و سرمایه‌گذاری‌های بریتانیا در روسیه به نسبت سرمایه‌گذاری‌های روسیه در بریتانیا حدود چهار میلیارد و 700 میلیون پوند درآمد بیشتری داشته است.پستن در ادامه این گزارش تصریح کرد: شاید چنین تصوری بسیار وسوسه‌ برانگیز باشد که فکر کنیم در صورت تحریم مالی و تجاری روسیه تنها کسانی که ضرر خواهند کرد معدودی از میلیونرهای روس هستند که در لندن و سایر نقاط بریتانیا خانه‌های مجلل و یا باشگاه‌های فوتبال را خریداری کرده‌اند. ولی واقعیت این است که چنین اقدامی برای بخش مالی و تجاری بریتانیا ضررهای سنگینی به بار خواهد آورد.

همچنین بانک‌های بریتانیایی بیش از 19 میلیارد پوند به بخش‌های خصوصی و عمومی روسیه وام داده‌اند و حجم تضمین‌های مالی این وامها بالغ بر 42 میلیارد پوند است.دبیر اقتصادی بی‌بی‌سی در پایان تاکید می‌کند: مجموعه این اطلاعات ثابت می‌کند که اروپا بسیار بیشتر از آمریکا از نظر اقتصادی و مالی با روسیه ارتباط دارد و این ارتباط صرفاً وابستگی بخش اعظمی از اروپا به گاز صادراتی روسیه نیست. حدود یک سوم از گاز مصرفی در اروپا از روسیه وارد می‌شود. بنابراین رهبران اروپایی متفاوت از رهبران آمریکا، قبل از اتخاذ هر تصمیمی در مورد مجازات و تحریم اقتصادی روسیه به همه این مسائل فکر خواهند کرد.


 دعوت پادشاه عربستان از روحانی برای سفر به ریاض

روزنامه ایران در ستون " دیگه چه خبر" امروزشنبه خود نوشت؛ خبر اول این که روزنامه لبنانی السفیر با بیان اینکه منابع آگاه ازتصمیم «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی برای دعوت از «حسن روحانی» رئیس‌جمهوری اسلامی ایران به منظور سفر به این کشور خبر داده‌اند، تأکید کرد که اگر این خبر درست باشد، شاهد تأثیرات آن بر اوضاع لبنان خواهیم بود.

این روزنامه لبنانی نوشت: تماس‌های بین ریاض و تهران از گذشته شروع شده و در آستانه اعلام نتایج است. این روزنامه لبنانی در عین حال خاطرنشان کرد: منابع دیپلماتیک عربی تصمیم ملک عبدالله برای دعوت از روحانی برای سفر به عربستان را نه رد و نه تأیید کرده و منابع دیپلماتیک ایرانی هم گفته‌اند که تاکنون از این موضوع اطلاعی ندارند.


 نمایش فیلم حضرت "نوح" ممنوع شد

روزنامه جمهوری اسلامی‌ در قالب اخبار جهت اطلاع امروز شنبه خود نوشت: قطر، بحرین و امارات متحده عربی نمایش فیلم حضرت "نوح" ساخته جدید "آرنوفسکی" را در این کشورها ممنوع کردند.

به گزارش هالیوود ریپورتر تعداد دیگری از کشورهای عربی همچون مصر، اردن و کویت نیز به احتمال فراوان واکنش مشابهی در قبال نمایش فیلم حضرت نوح(ع) نشان خواهند داد. "الازهر" با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که این گونه فیلم‌ها بر خلاف دین و شریعت ماست. آرونوفسکی داستان کشتی حضرت نوح را با بودجه نسبتا عظیم 300 میلیون دلاری با همکاری "اسکات فرانکلین" تهیه‌ و تولید کرده است. فیلم "نوح" از هشتم فروردین آینده در آمریکا به نمایش درخواهد آمد.


بحران اوکراین و نزدیکی سیاسی - اقتصادی روسیه به ایران

«ایران و صف آرایی غرب و روسیه»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم داوود محمدی است که در آن می خوانید؛

1- صف آرایی قدرت های جهان در بحران اوکراین، بزرگ ترین بحران پس از «جنگ سرد» را رقم زده است. تازه ترین گواه جدی شدن مرزبندی ها، ورود واژه «تحریم» به دایره خط و نشان کشیدن غرب علیه روسیه است. «تحریم» شاید برای اغلب جهانیان واژه ای ناآشنا باشد یا پیامد اجرای آن را با گوشت و پوست خود لمس نکرده باشند اما برای ما ایرانیان، «تحریم» و صدمات ناگوار آن، بخشی از زندگی روزمره مان بوده است. از قضا، قطعنامه های تحریم شورای امنیت علیه ایران، هنگامی مجال «تصویب» و «اجرا» یافتند که «کرملین» از حق «وتو» خود استفاده نمی کرد. شاید آن روزها، «پوتین» احتمال هم نمی داد که روسیه نیز مورد «تهدید غرب» قرار گیرد و نگران آن باشد که این تهدید، رنگ «واقعیت» به خود گیرد و اقتصاد و معیشت روس ها را تحت تاثیر قرار دهد.

2- مرور تجارب تاریخی «تحریم» نشان می دهد که این ابزار، به تنهایی نمی تواند کشور مورد تحریم را به «تسلیم» وادارد اما گاهی بسترساز «انعطاف» دیپلمات ها بوده است.

همین تجارب، این ایده را در سطح جهان تقویت کرده است که کاربرد تحریم با اهداف سیاسی، بیش از نظام های سیاسی، انسان ها را هدف قرار داده و قربانی می کند. بنابراین، سوای هر توجیهی که برای مشروع جلوه دادن تحریم ها در هر نقطه ای از دنیا به کار رفته و می رود، آزاداندیشان، نمی توانند و نمی خواهند از ماهیت تحریم دفاع کنند و نسبت به قربانی شدن زنان، کودکان و فرودستان، در فرآیند اجرای تحریم بی اعتنا باشند. تحریم روسیه نیز مشمول همین قاعده کلی است؛ کمتر ایرانی زخم خورده از تحریم را می توان یافت که موافق تحریمی باشد که در نهایت؛ تاوان آن را ملت روس بپردازد.

3- همواره؛ واقعیت سیاست، سوای رویا هاست. سکانداران دیپلماسی ایران هم باید احتمال تحریم روسیه توسط غرب و ضرورت آمادگی برای مواجهه با هماوردی تند غرب و روسیه را جدی گیرد و خود را برای نقش آفرینی در این بحران، مهیا کند.

مذاکرات هسته ای از مهم ترین حوزه هایی خواهد بود که سرریز افزایش تنش غرب و روسیه به آن خواهد رسید؛ «کرملین» از گستره و عمق همگامی با غرب علیه ایران خواهد کاست تا نارضایتی خود از عملکرد آمریکا و اروپا در بحران اوکراین را به نمایش گذارد.

مسکو همچنین با نزدیکی به مواضع ایران خواهد کوشید به قدرت های غربی نشان دهد حل بحران های جهانی مانند پرونده هسته ای ایران، بدون جلب همراهی روسیه، به سادگی امکان پذیر نیست و غرب باید بهای فشار بر «کرملین» در اوکراین را روی میز مذاکره هسته ای با ایران بپردازد. این بازنگری موضع روسیه، هرچند، برای پیشبرد منافع ملی ایران مفیدتر است اما سرعت «پیشرفت» مذاکرات را تحت تاثیر قرار می دهد و «زمان» دستیابی به توافق طرفین را افزایش خواهد داد.

عملی شدن احتمالی تهدید به تحریم روسیه، همچنین «مسکو» را ناگزیر می کند تا برای کاستن از سنگینی بار تحریم اقتصادی، نگاهی جدی تر به تجارت با ایران داشته باشد و واردات از ایران و نیز استفاده از خاک کشورمان و دیگر ظرفیت های تهران برای دورزدن تحریم روسیه را در دستور کار قرار دهد. این نکته دقیقا؛ مشابه همان انتظاری بود که ایران در دوره تحریم ها از «پوتین» داشت که گاهی با گرانفروشی و گروکشی روس ها پاسخ داده می شد. حمایت دیپلماسی ایران از روسیه؛ دیگر موضوعی است که «کرملین» از دیپلمات های کشورمان خواستار خواهد شد.

مجموعه تحولات بالا، دستگاه دیپلماسی ایران را در وضعیت خطیری قرار خواهد داد. زیرا از سویی باید از اصلاح رویکرد روسیه به مذاکره هسته ای؛ بیشترین بهره را ببرند، از سوی دیگر، تدبیری برای تاخیر در توافق جمعی بیابند، همزمان تجارت با «مسکو» را به نفع اقتصاد کشورمان رونق بخشد و در حوزه دیپلماسی هم بدون تحریک مستقیم غرب علیه تهران، حمایت لازم از روسیه را در چارچوب منافع ملی کشور پیگیری کند. طراحی و اجرای استراتژی دقیقی که این اهداف متنوع را برآورده سازد، امری دشوار است اما تجربه تاریخی ایرانیان در بهره گیری از شکاف قدرت ها؛ اغلب، موفق بوده و باید تدبیری کارساز اندیشید که بحران اوکراین هم به فهرست این تجارب اضافه شود.


یک بار دیگر فرهنگ

«یک بار دیگر فرهنگ»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدی فضائلی است که در آن می خوانید؛سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری را که پنجشنبه گذشته ایراد شد، باید یکی از مهم ترین سخنان ایشان در سال ٩٢ به حساب آورد.

این سخنان در دو بعد بین المللی و داخلی به تبیین کلان مهم ترین و آخرین رویدادها و تحولات نظر داشت که در جمع اعضای یکی از ارکان ویژه نظام مطرح شد.

یادداشت حاضر فقط به بخشی از این سخنان که مستقیما مربوط به فرهنگ بود، تمرکز دارد و با توجه به سخنان مذکور نکات ذیل را مورد تأکید قرار می دهد.

نخست اهمیت موضوع فرهنگ است که بارها مورد تأکید قرار گرفته، اما متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

ایشان در این باره فرمودند: «مسأله فرهنگ، مسأله مهمی است.» سپس رهبر انقلاب دلیل این اهمیت را این گونه بیان می فرمایند: «اساس این ایستادگی، این حرکت و در نهایت ان شاءالله پیروزی، بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی است.»

به عبارت دیگر اهمیت موضوع فرهنگ به ماهیت نظام و انقلاب اسلامی بر می گردد که ماهیت فرهنگی است و مهم ترین هدفش نخست مراقبت و ارتقای فرهنگ ایرانی و اسلامی در برابر هجمه فرهنگ مهاجم و سپس گسترش این فرهنگ به نقاط دیگر جهان است.

حرکتی که از «فکر» آغاز می شود تا تبدیل به «فرهنگ» بشود و سپس به «تمدن» ارتقا یابد.دومین نکته حائز اهمیت در این بخش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، نگاه جبهه ای به حوزه فرهنگ است.

نگاه جبهه ای یعنی اولا متوجه باشیم امروز دشمنان انقلاب اسلامی یک مجموعه سازمان یافته، گسترده و مورد حمایت را در برابر انقلاب اسلامی تشکیل داده اند و به عبارت دیگر انقلاب اسلامی در برابر یک «جبهه فرهنگی مهاجم» قرار گرفته است، ثانیا ما نیز برای مواجهه با این جبهه فرهنگی باید یک جبهه فرهنگی منسجم، مؤمن، هوشمند و مورد حمایت تشکیل بدهیم.

ایشان در این باره «تقویت جناح فرهنگی مؤمن» را لازم می دانند و تأکید می فرمایند «بحمدالله جوان های مؤمنِ خوبی داریم در عرصه فرهنگ و هنر؛ فعالیت کردند، کار کردند؛ حالا بعضی جوانند، بعضی دوره جوانی را هم گذرانده اند؛ ما عامل فرهنگی کم نداریم.»

ایشان مجددا تأکید می فرمایند: «واقعا باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابی اند که روز خطر سینه سپر می کنند، هشت سال جنگ تحمیلی می روند توی میدان؛ اینها هستند.

افرادی که نسبت به این جوان ها با چشم بدبینی نگاه می کنند یا مردم را بدبین می کنند، خدمت نمی کنند به کشور؛ به استقلال کشور، به پیشرفت کشور، به انقلاب اسلامی خدمت نمی کنند. این جوان ها را باید حفظ کرد، باید از اینها قدردانی کرد، امروز هم بحمدالله کم نیستند و زیادند. [نباید] با عناوین گوناگونی بخواهیم این جوان های مؤمن را طَرد کنیم و منزوی کنیم.»

سومین نکته، نگرانی ایشان درباره فرهنگ و سپس هشدار به مسئولان فرهنگی کشور است؛ هشداری که انتظار می رود و مسئولان فرهنگی بویژه در دولت آن را جدی بگیرند و با مواضع و اقدامات سنجیده مانع بازگشت و تقویت افکار و جریان های غیر اسلامی شوند.

معظم له در این باره فرمودند «یک مسأله هم مساله فرهنگ است؛ که آقایان هم حالا معلوم شد که نگرانی دارید، بنده هم نگرانم.»

ایشان مجددا تأکید می کنند، بنده هم در این نگرانی با شما سهیم هستم و سپس اینچنین هشدار می دهند: «امیدوارم که مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه می کنند. با مسائل فرهنگی شوخی نمی شود کرد، بی ملاحظگی نمی شود کرد؛ اگر چنانچه یک رخنه فرهنگی به وجود آمد، مثل رخنه های اقتصادی نیست که بشود [آن را] جمع کرد، پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانه نقدی داد؛ این جوری نیست، به این آسانی دیگر قابل ترمیم نخواهد بود، مشکلات زیادی دارد.»

چهارمین و آخرین نکته در این باره به جوانان مؤمن و انقلابی برمی گردد که در میدان مسائل روز حاضرند و ایفای نقش می کنند.

رهبر فرزانه انقلاب در این باره پس از اشاره به تلاش هایی که برای انزوای جوانان مؤمن می شود، فرمودند: «که البته (این جوان های مؤمن) منزوی هم نمی شوند؛ آن جوان های مؤمنِ پرانگیزه، با این حرف ها منزوی نمی شوند اینها؛ لکن خب، ما باید قدر اینها را بدانیم.»

این سخن را باید هم خبری تفسیر کرد؛ یعنی اشاره به یک واقعیت و آن منزوی نشدن جوانان مؤمن انقلابی است و هم انشایی به این معنی که جوانان مؤمن و انقلابی نباید به تلاش های هدفدار یا از سر غفلت که برای منزوی کردن آنها صورت می گیرد، ترتیب اثر بدهند و نباید منزوی شوند. البته این حضور اقتضائاتی دارد که هوشمندی، بهنگام بودن، منطقی بودن و برخورداری از شور انقلابی از جمله آنهاست.


 مهم‌ترین انتخاب اوباما از مجموع گزینه‌های روی میز! 

"بوی تغییر ز اوضاع جهان می آید"عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سیدمحمد اسلامی است که در آن می خوانید: گویی بحران اوکراین سراسر کشورهای غربی را در برگرفته است. از مجموع گزینه های روی میز آمریکا در پاسخ به حضور نیروهای روسیه در خاک اوکراین، مهم ترین اقدام اوباما 2 تماس تلفنی طولانی اما بدون نتیجه بوده است. نیروهای روسیه در حال پیشروی در شبه جزیره کریمه هستند و دولت خودمختار کریمه نیز برای برگزاری همه پرسی الحاق این منطقه به روسیه آماده می شود. پوتین در پاسخ به اوباما به او دلداری داده و گفته است که مسئله اوکراین نباید موجب تیره شدن روابط روسیه و آمریکا شود.

در سوی دیگر اروپایی ها هم بر سر اوکراین اختلاف نظر شدید دارند. آن ها 2 شقه شده اند. گروهی متقاضی برخورد قاطع با روسیه هستند و گروهی سخن از مدارا می گویند. تاریخ تکرار شده، زخم های کهنه سر باز کرده اند و بار دیگر مرزبندی کشورهای اروپای قدیم با کشورهای اروپای جدید رخ نمایی کرده است. 10 سال پیش نیز هنگامی که آمریکا برای حمله به عراق از کشورهای اروپایی کمک خواست، اروپا به 2 بخش تقسیم شد. آن زمان به جز انگلیس که عموما در تصمیم گیری های اروپایی ساز مخالف می زند، دیگر کشورهای بزرگ اروپا از جمله آلمان و فرانسه حاضر نشدند با آمریکا در حمله به عراق شریک شوند. با این حال برخی از اعضایی که به تازگی به اتحادیه اروپا پیوسته بودند از جمله لهستان، جمهوری چک و کشورهای حوزه دریای بالتیک (لیتوانی، لتونی و استونی) در کنار انگلیس و دانمارک به کمک جورج بوش رفتند.

آن زمان آمریکایی ها کشورهای پیشکسوت در ایجاد اتحادیه اروپا را "اروپای قدیم" خواندند و با تحقیر آن ها را به نداشتن درک صحیح از واقعیت های ژئوپلتیک متهم کردند. حالا آلمان، فرانسه، پرتغال، ایتالیا و اسپانیا موافق برخورد سرسختانه با پوتین نیستند و همان کشورهای موسوم به "اروپای جدید" که 10 سال پیش ارتش‌هایشان را تحت فرمان پنتاگون قرار دادند، از کاخ سفید انتظار کمک دارند. لهستان، همسایه غربی اوکراین، به آمریکایی ها تذکر داده است که اکنون وقت جبران گذشته است. در پاسخ به همین درخواست بوده است که پنتاگون 12 جت F16 به لهستان و 6 جنگنده F15 به لیتوانی اعزام کرده است.

با این وجود مسئله فقط چگونگی پاسخ دادن آمریکا به درخواست کشورهای اروپای جدید نیست. متاثر از بحران اوکراین، مذاکرات اروپا و آمریکا درباره پیمان همکاری مشترک فراآتلانتیکی (Transatlantic Trade and Investment Partnership) نیز در ابهام قرار گرفته است. این مذاکرات یکی از مهم ترین موضوعات در سیاست خارجی اتحادیه اروپا است که از سال گذشته در دستور کار خانم کاترین اشتون بوده و هنوز به نتیجه نهایی نرسیده است. بحران واگرایی به ساختارها و تعهدات قدیمی هم کشیده شده است. حتی ناتو هم به عنوان یک تجربه موفق همگرایی پاسخ صریحی به حضور نظامی روسیه در شبه جزیره کریمه ندارد. پس از 10 سال از زمان جنگ افغانستان، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) باید تمرکزش را بار دیگر به داخل اروپا باز گرداند. ضرب الاجل اتحادیه اروپا به روسیه هم هفته گذشته به پایان رسید و هیچ تصمیمی هموزن اقدام نظامی روسیه اتخاذ نشد. ساختار شورای امنیت نیز در بحران اخیر مانند بحران سوریه به روشنی ناکارآمد بوده است.

تب کنونی در اوکراین که خبر از یک بیماری پنهان اما جانکاه در بلوک غرب داده است، تغییرات شگرف در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا در سال های گذشته، تغییر در معادله انرژی جهان با پایان دوره سوخت های فسیلی و کم اهمیت شدن خاورمیانه، آغاز جدی استخراج گاز و نفت شل به عنوان منابع جدید انرژی در کانادا و آمریکا، احتمال انتقال ثقل استراتژیک آمریکا از غرب آسیا به شرق آسیا و ... گویی همگی پیش لرزه‌های تغییرات اساسی هستند. روزهای پیش رو، روزهای وزن کشی ساختارهای کنونی بین الملل و قضاوت درباره نظم کهنه شده جهانی از پایان جنگ جهانی دوم و جنگ سرد تاکنون است.


قسمت دوم فیلم ضدایرانی 300 دیروز در آمریکای شمالی اکران شد

به گزارش وطن امروز، فیلم «300، ظهور یک امپراتوری» قسمت دوم فیلم ۳۰۰ که بخش نخست آن، ۷ سال پیش اکران شد، دیروز در سینماهای آمریکای شمالی به نمایش درآمد. فیلمی که به نبرد ایران با غرب می‌پردازد. غربی که در تاریخ یونان نام داشت و امروز در هیبت ایالات متحده درآمده است. قبل از هر اظهارنظری باید این نکته را در نظر گرفت که چالش‌های ایران به عنوان قدرتی جهانی در گذشته- به عنوان نماینده شرق- با غرب- در هیبت یونان- بخشی از تاریخ را می‌سازد. قسمت نخست فیلم در زمانه‌ای ساخته شد که حاکمان قدرت، ایران را محور شرارت برمی‌شمردند و امروز در زمانه‌ای که قسمت دوم فیلم اکران شده است دائما از گزینه روی میز دم می‌زنند و این لاف بیهوده غرب دستمایه‌ای است که منتهای آرزویش را برای حمله به امپراتوری پارسی در دل تاریخ نمایش دهد.

نکته قابل تامل دیگر درباره فیلم ۳۰۰ این است که با توجه به واکنش ایرانیان نسبت به قسمت نخست فیلم (در سراسر جهان) که هجمه‌ای بر تمدن ایرانی بود هالیوود باز هم اصرار دارد قسمت دوم این فیلم را تولید کند تا ایرانیان باستان را که تاریخ تمدن با آنها شکل می‌گیرد، همچنان مردمی وحشی تصویر کند. قسمت دوم فیلم ۳۰۰ با نام «۳۰۰، ظهور یک امپراتوری» دیروز در آمریکای شمالی به نمایش درآمد. قسمت نخست این فیلم موهن که در سال ۲۰۰۶ اکران شده بود،‌ایرانیان را وحشی و بی‌تمدن به جهانیان معرفی کرد و در این میان از تحریف حقیقت هم چشمپوشی نکرد. داستان فیلم دنباله‌ای بر قسمت اول است و نبرد دریایی «سالامیس» که روایت فیلم را دربر می‌گیرد، همزمان با جنگ لئونیداس و سپاهیان خشایارشا- ترموپیل- رخ می‌دهد. «۳۰۰، ظهور یک امپراتوری» ادعا می کند خشایارشا پس از اینکه سپاه لئونیداس را مغلوب و ترموپیل را فتح کرد، به سرعت آتن را به کنترل خود درآورد و برای اینکه آتش زدن «سارد» که در حمله یونانیان به ایران در زمان داریوش هخامنشی رخ داده بود را تلافی کند، رسما ارگ تاریخی آتن را به آتش کشید و به خاکستر تبدیل کرد!

قسمت اول فیلم «۳۰۰» نیز درباره همین جنگ بود که در نهایت با مرگ لئونیداس و سپاهیانش پایان پذیرفت. با قسمت نخست، «۳۰۰» از افسران ارتش کوچک غرب در لباس یونانیان شمایلی قهرمان‌گونه ساخت و حالا هالیوود از افتضاح «تمیستوکلس» سردار سیاست‌پیشه یونانی قهرمانی دیگر خلق می‌کند. با این حال داستانی که از جانب تاریخ‌نویس مشهور یونانی «هرودت» درباره این جنگ نوشته شده، در حال حاضر مورد استفاده‌ترین روایت از این جنگ برای مورخان محسوب می‌شود. داستان این جنگ از این قرار است که یونانیان پس از تصرف آتن توسط خشایارشا، به جزیره‌ای به نام «سالامیس» فرار کردند و در آنجا درباره چگونگی مقابله با سپاه ایرانیان به بحث و گفت‌وگو نشستند. در میان گزینه‌های متعدد بزرگان یونان که به جنگ متقابل با ایران در نقاط مختلف یونان و حتی خود آتن اشاره داشت، یکی از بزرگان به نام «تمیستوکلس» معتقد بود باید با ایرانیان در جزیره «سالامیس» مقابله کرد اما نظریه وی مورد تایید هیچ‌کس از بزرگان یونان قرار نگرفت.