در برایند بسترسازی آشوب، ساخت اعتراض مصنوعی در اذهان و انکار مثبتات ایران اسلامی؛ قرار است "فتنه اقتصادی" رخ دهد که تاجیک و ربیعی و حجاریان و تاجزاده و باقی و... آنرا تدارک دیده‌اند.

سرویس سیاست مشرق _ بیش از ۶۰ روز است که حواس چشمان بیدار جامعه معطوف به اغتشاشی خیابانی است که امنیت و آسایش مردم را هدف گرفته.

اغتشاشی با عوامل و بانیان مشخص که اگرچه هیچ قدرتی در مقابل سرزمین امن و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران نداشته و ندارد اما خدشه‌آوری آن بر احساس امنیت مردم و بروز برخی رخدادهای تلخ در بطن آن قابل کتمان نیست.

از همین رو بود که "چشمان بیدار جامعه" تلاش کرده‌اند تا با رصد دقیق رخداد در عرصه‌های مختلف امنیتی، سیاسی، ‌ اجتماعی، برون‌مرزی و...؛ دست و پای این یاخته سرطانی را قطع کنند و احساس امنیت را به جامعه باز گردانند.

در این راستا نیز دیده‌ایم که عده زیادی از لیدرهای آشوب دستگیر شده‌اند، مسلحین زیر ضربه رفته‌اند، برخی اقدامات امنیت‌بخش برون‌مرزی صورت گرفته است و کسانی هم با جهاد تبیین وارد عرصه زدودن غبار از چهره واقعیت شده‌اند.

در این آرایش صحنه که البته معقول نیز به نظر می‌رسد اما نباید از یک ضلع تاریک ماجرا غافل شد و آن "هدف اصلی بانیان آشوب" است.

اغتشاشات رخ داده در ۶۰ روز اخیر هرگز برای "اقدام نهایی" طراح نشده بود. اینکه یک تست بود یا یک جنین نارس که زود متولد شد و یا یک عرض اندام میدانی اراذل و اوباش؛ مهم نیست.

بلکه مهم آنست که بدانیم بانیان آشوب هدفی بزرگتر و خشن‌تر را در سر دارند که مشرق طی قریب به هزار گزارش خود در این باره تحت عنوان "فتنه اقتصادی" به آن اشاره کرده است.

به سخن دیگر اینکه قرار است در سرجمع اغتشاشات دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و مهر و آبان ۱۴۰۱؛ اتفاقی رخ دهد که بانیان آشوب حضور همه نوع فریب خورده و اوباش و ناراضی را در آن تدارک دیده‌اند. به خیابان آمده‌هایی که انگیزه‌شان یک اعتراض مصنوعی غلط و برساخته‌ی ذهنی است که تماما در آشپزخانه "فرماندهان فتنه و بانیان آشوب" پخت و پز شده است.

یک نارضایتی سهمگین اما غیر واقعی که فرماندهان فتنه راه حل‌هایی مثل رأی خوب در انتخابات، نگاه به مثبتات کشور و الزام حفظ قانون را پیش پای آن ذبح کرده‌اند و به هیچ چیز جز سوختن و بردن و کندن نمی‌اندیشد.

*فرماندهان فتنه از جان مردم چه می‌خواهند!؟ / فتنه اقتصادی در هیاهوی "پروژه انکار" و ایجاد "اعتراض مصنوعی در اذهان"

آنچه که گفتیم اگرچه تا چند سال قبل یک تحلیل قابل اثبات بود. اما هم‌اینک با نشانه‌هایی واضح در لسان فرماندهان فتنه نیز همراه شده است.

عمادالدین باقی، از فعالان اصلاح‌طلب اخیراً در مصاحبه‌ای پیرامون اغتشاشات گفته است: اگر با همین فرمان پیش برویم، ممکن است جامعه به سوی نقطه خشونت بدون بازگشت هل داده شود.

در کنار او، محمدرضا تاجیک که طی هفته‌های اخیر بیشترین مواضع را در حمایت از اغتشاشات اخذ کرده و مثلا با خرسندی اینطور گفته بود که "این جشن جنبش است با خشونتی الهی" نیز به صحنه آمد و طی یادداشتی بر "حق کنش" تأکید کرد. حق کنشی که البته تاجیک هیچ پیوستی از عقلانیت را برای آن قائل نشده بود. [۱]

در این اثنی علی ربیعی، چهره امنیتی جریان چپ نیز از این نوشت که "صدای خیابان ترسناک نیست" و سعید حجاریان هم از این گفت که باید با به خیابان آمده‌ها همدلی کرد!

از این دست اشاره‌های بانیان آشوب به آینده پر آشوب کم نیست...

مصطفی تاجزاده، نفر بعدیست که مدتی پس از اغتشاشات آبان ۹۸ به صحنه آمد و این نوید را داد که: "اغتشاشات آبان در سطحی وسیع‌تر و خشن‌تر تکرار خواهد شد. "[۲]

غیر از او البته تاجیک نیز همین اخیر در یک یادداشت با اشاره به بلوای هفته‌های پیش از یک "رخداد در راه" خبر داده بود. [۳]

به این گزاره‌ها خوب‌تر باید دقت کرد...

کسانی که فتنه برآمده از درگذشت تصادفی مهسا امینی؛ تماما ساخته و پرداخته تعالیم آنهاست؛ پس از این فتنه به صحنه می‌آیند و از خشونت بی‌بازگشت، حق کنش و حق براندازی، تکرار آبان ۹۸ و رخداد در راه خبر می‌دهند.

راه مقابله چیست و کجاست!؟

نخست آنکه بدانیم بنای اینان بر همان "نارضایتی برساخته" است. یک نارضایتی مصنوعی، خیالی و ناواقعی که در کنار انکار مثبتات می‌کوشد "خیابان" را به‌عنوان راه علاج معرفی کند.

بله! نظام جمهوری اسلامی ایران نیز مثل همه دیگر نظامات جهان با مشکلاتی از جمله در بخش اقتصاد مواجه است. اما اینان به مردم نمی‌گویند که خیابان موجب می‌شود مشکلات بیشتر شوند نه کمتر.

ضمن اینکه عقلانیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی می‌گوید راه اصلاح اقتصاد از مسیر "رأی خوب" مردم می‌گذرد نه از کف خیابان.

این، مردم هستند که باید انتخاب کنند کدام رجل برای احراز پست‌های انتخاباتی جمهور (شورای شهر، ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و...) دارای کارنامه است و می‌تواند معیشت آنها را بهینه کند. رجلی هم که به وعده‌هایش وفا نمی‌کند، اهل نظارت بر بازار نیست و برای گرانی صرفا حرف می‌زند نیز با رأی مردم بر سر کار آمده است. همانطور که می‌تواند با رأی مردم برود و جایش را به مدیران بهتر و کارآمدتر بدهد.

اما این منطق بدیهی در نزد فرماندهان آشوب به مسلخ کشیده است.

آنها نه تنها به مردم نمی‌گویند که راه علاج مشکلات از مسیر "رأی خوب" می‌گذرد بلکه دست به رفتار شریرانه "تحریم انتخابات ۱۴۰۰" نیز زدند تا یگانه راه حل رفع مشکلات مردم (یعنی انتخابات) مسدود شود.

و جالب آنکه پس از آن صراحتا اعلام کردند: "اصلاحات صندوق محور مرد! " (توجه شود که مرگ اصلاحات صندوق‌محور یعنی ورود به مسیر فراخوان میلیشای خیابانی و برداشتن سلاح علیه نظام و مردم)

در کنار این مسئله البته پروژه انکار نیز وجود دارد...

پروژه‌ای که مثل "شیشه عمر دیو" است و کسی اگر آنرا بشکند و به مردم از مثبتات بگوید؛ یقینا طرح بانیان آشوب، نقش بر آب خواهد شد.

زیرا آنها نمی‌خواهند مردم ایران بدانند که در سیرترین کشور جهان طبق آمار جهانی GHI در حال زندگی هستند. کمترین مالیات جهان را می‌پردازند، نرخ بیکاری‌شان تک‌رقمی شده و ارزان‌ترین نان و سوخت جهان در اختیارشان است.

چه اینکه تنها یکی از این مثبتات نیز برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران کافیست.

در برایند این رخدادها، بسترسازی برای ایجاد آشوب، ساخت "اعتراض مصنوعی در اذهان" و انکار مثبتات ایران اسلامی؛ قرار است آنچه رخ دهد که تاجیک و ربیعی و حجاریان و تاجزاده و باقی پخت و پز کرده‌اند و راهش را هموار!

"فتنه اقتصادی" یقینا اگر با نگاه مدقانه فعالان امنیتی و سیاسی، با نوشداروی جهاد تبیین و با بصیرت مردمی همراه نشود؛ رخ می‌دهد و خشک و تر را با هم خواهد سوزاند.

(مشرق، تحلیل‌های و پیش‌بینی مربوط به وقوع فتنه اقتصادی و پیش‌لرزه‌های آنرا از چند سال قبل از وقوع اغتشاشات دیماه ۹۶ آغاز کرده و تاکنون در قریب به یک هزار گزارش؛ تحلیل‌های متعددی را پیرامون فتنه اقتصادی، فرماندهان فتنه، زمینه‌های ایجاد آشوب و راه‌های رفع عام‌البلوی بودن جامعه منتشر کرده است)

***

۱_mshrgh.ir/۱۴۳۴۲۳۴

۲_mshrgh.ir/۱۰۱۸۱۱۴

۳_mshrgh.ir/۱۴۳۱۳۸۶

برچسب‌ها