بانیان وضع موجود همان کسانی هستند که گفتند «هر روز تاخیر در اجرای برجام ۴۰۰ میلیارد تومان ضرر به کشور تحمیل می کند»، اما پس از امضا و اجرای برجام مدعی شدند که «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»!

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**اگر تحریم ها برود، صنعت موشکی قابل معامله است

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «سیاست بایدن در مقابل ایران» نوشت: «از نظر امریکا برجام جدید قادر به نادیده گرفتن ۳ موضوعی که دولت اوباما باز گذاشته یعنی فعالیت منطقه‌ای ایران، برنامه موشکی و برنامه غنی‌سازی هسته‌ای پس از سال ۲۰۲۵ نخواهد بود. اما تعهدات نمی‌تواند یک‌طرفه باشد. تنها یک توافقنامه جدید که این بار پایبند به وعده‌های اقتصادی باشد و ایران را مجددا به جوامع بین‌المللی ملحق کند، می‌تواند بر موضع ایران در مورد این موضوعات مهم تاثیرگذار باشد».

هدف آمریکا از مذاکره، ستاندن «توانایی های حیاتی» طرف مقابل است. دولت آمریکا به دلیل دارابودن خصلت غارتگری، زورگویی و جنایتکاری، سه روش را در مواجهه با دولت های دیگر به کار می گیرد؛ تحریم، جنگ و مذاکره.

به اذعان تحلیلگران و اندیشکده های غربی، دولت آمریکا در سیاست تحریمی علیه ایران نتوانسته به هدف اصلی و نهایی خود دست یابد. به همین خاطر از مدت ها قبل «تحریم های نمادین» در دستور کار مقامات آمریکایی قرار گرفته است. گزینه حمله نظامی علیه ایران نیز مدت هاست که از گزینه های روی میز مقامات آمریکایی حذف شده است.

چندی پیش ایران- در اقدامی بی سابقه پس از جنگ جهانی دوم- پایگاه آمریکایی «عین الاسد» را موشک باران کرد. اما مقامات آمریکایی صرفا به لاف زنی بسنده کردند. پیش از آن نیز دلاورمردان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، پهپاد پیشرفته و گران قیمت آمریکایی ترایتون را که به حریم هوایی کشورمان تجاوز کرده بود به قعر دریا فرستادند. ترامپ در واکنش ابتدا لاف زنی کرد و در ادامه از ایران تشکر کرد.

پس تنها گزینه پیش روی طرف آمریکایی در مواجهه با ایران، مذاکره است. اما همانطور که ذکر شد، آمریکا در مذاکره به هیچ عنوان به دنبال معامله پایاپای و توافق «برد-برد» نیست. همانطور که در برجام چنین شد. به واسطه برجام در صنعت هسته ای محدودیت های گسترده ایجاد شد اما در مقابل نه تنها تحریم ها لغو نشد بلکه به اذعان دولتمردان، دامنه گسترده تری نیز پیدا کرد.

با اینکه آمریکا- هم در دولت اوباما و هم دولت ترامپ- در آزمون برجام مردود شده است، باز هم اصلاح طلبان مدعی هستند که می توان بر پایه وعده های مقامات آمریکایی بر صنعت موشکی و قدرت منطقه ای ایران چوب حراج زده و محدودیت های صنعت هسته ای را نیز دائمی کنیم!

کدام کشور قدرتمند حاضر است بر توان دفاعی و قدرت نظامی خود چوب حراج بزند!؟ آیا فرانسه، انگلیس و آلمان حاضرند درباره توان دفاعی و قدرت نظامی و موشکی خود معامله کنند!؟

«جو بایدن» نامزد دموکرات ها، در دولت قبلی آمریکا، معاون «باراک اوباما» بود. اوباما هیچگاه به برجام پایبند نبود و بارها توافق را به صورت فاحض نقض کرد. دموکرات ها و جمهوری خواهان در مسئله ایران هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و هدف اصلی شان خالی کردن دست ایران از مولفه های قدرت ساز است.

راه حل بهبود وضعیت اقتصادی، دیپلماسی مقتدرانه بر پایه سه اصل «عزت، حکمت، مصلحت» و تکیه بر توان عظیم داخلی و اعتماد به جوانان نخبه، مومن و انقلابی و اهتمام جدی در عمل به اقتصاد مقاومتی است.

**اصلاح طلبان نمی توانند خداحافظی کنند

«شهربانو امانی» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «کسانی که گفتمان اصلاح‌طلبی را در جامعه پیش می‌بردند بعد از ۸ سال شرایط تحمیلی احمدی‌نژاد‌ و با شروع انتخابات ۹۲ با رویکرد جدیدی وارد عرصه قدرت شدند و تا جایی که می‌توانستند در تصمیمات خود و هدف گذاری‌های انتخاباتی موفق عمل کردند...امروز مردم در شرایط بسیار سختی هستند و علاوه بر تحریم‌ها و کرونا شرایط نامشخصی در همه عرصه‌ها در کشور وجود دارد، مردم نمی‌دانند کرونا تا چه زمانی گریبانگیر آنهاست و هیچ ‌برنامه مشخص اقتصادی هم وجود ندارد».

امانی در ادامه گفت: «در چنین شرایطی نمی‌توان مردم را تنها گذاشت اصلاح‌طلبان نمی‌توانند امروز بگویند ما تا اینجا با هم آمده‌ایم و بدنه جامعه را اغنا کردیم تا در این میدان محدود بازی به این کاندیدا رای بدهند ولی وقتی نتوانستیم به قول‌ها عمل کنیم دیگر نخواهیم بود. مگر می‌توان گفت ما دیگر نیستیم. جز اصلاح‌طلبان دیگر علاقمندان کشور و کسانی که نگران ایران و جمهوری اسلامی و انقلاب و مردم هستند و به سرنوشت جوانان و نسل‌های آینده اهمیت می‌دهند و در مقابل تاریخ پاسخگو خواهند بود نمی‌توانند در خانه‌های خود بنشینند. ما به‌عنوان یک عنصر سیاسی حال که به اهداف خود نرسیده‌ایم نمی‌توانیم بگوییم خدا نگهدار. لذا قول‌های اصلاح‌طلبان مشخص است آنها باید شفاف و قانونمدار و در هر شرایطی در کنار مردم باشند».

این فعال اصلاح طلب می گوید اصلاح طلبان در تصمیمات و هدف گذاری های انتخاباتی خود موفق عمل کردند، گویا از نگاه فعالین اصلاح طلب، دلار ۲۵ هزارتومانی و پراید ۹۰ میلیونی و سکه ۱۱ میلیونی، اقدامات موفقیت آمیز و شایسته تقدیر است!

شهربانو امانی نماینده مردم در شورای شهر تهران است. شورای شهر و شهرداری تهران در سه سال اخیر علیرغم در اختیارداشتن امکانات لازم، حتی یک کیلومتر مترو هم نساخته و حتی یک اتوبوس نیز به ناوگان حمل و نقل شهری پایتخت اضافه نکرده است.

«صادق خرازی» از فعالین اصلاح طلب چندی پیش گفته بود: «من جریان اصلاحات را فاقد هدف و برنامه می دانم».

روزنامه اصلاح طلب آرمان نیز چندی پیش نوشته بود: «باید قبول کنیم از سال ۹۲ به بعد که اصلاح‌طلبان مناصب بیشتری را از طریق انتخابات‌ها کسب کردند، ناکارآمدی‌ها و سوءمدیریت‌ها و بی‌توجهی به شاخص‌ها و اصول مدیریت که پیش زمینه و ضرورت توسعه است، مغفول‌تر ماند».

«سید محمد غرضی» از فعالین اصلاح طلب نیز چندی پیش گفته بود: «اکثر نیروهای قریب به اتفاق آقای روحانی از جناح اصلاح‌طلب انتخاب شده است...اصلاح‌طلبان هر زمانی که به قدرت رسیده‌اند نتوانستند دولت را نگه دارند».

طیف اصلاح طلب نه جنبه شکست در انتخابات را دارد و نه ظرفیت پیروزی در انتخابات.

** وضع فعلی تقصیر منتقدان دولت است

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با عنوان «جایگاه خود را بشناسید» نوشت: «تازه از راه رسیدگانی که با حداقل آراء بر کرسی‌های سبز مجلس تکیه زده‌اند، توجه داشته باشند که مردم ایران با رشد سیاسی فوق‌العاده‌ای که به برکت انقلاب اسلامی و آشنایی با مکتب امام خمینی پیدا کرده‌اند، به جای ظواهر همواره با آنچه زیر پوست جامعه می‌گذرد سروکار دارند. مردم می‌دانند که عامل اصلی بحران اقتصادی کنونی کسانی هستند که برای ناکام شدن برجام با ترامپ و آل‌سعود و نتانیاهو همکاری کردند، کسانی هستند که «اف‌ای‌تی‌اف» را با بهانه‌گیری‌های بیهوده رد کردند و کسانی هستند که در دولت‌های نهم و دهم اختلاس، دروغ و فساد اقتصادی را نهادینه کردند تا بتوانند زمینه را بگونه‌ای فراهم کنند که هیچ دولتی نتواند از پس بحران اقتصادی به وجود آمده از همین توطئه‌ها برآید و سرانجام بار دیگر خودشان به قدرت برگردند. به این می‌گویند بازگشت به قدرت به قیمت خرد کردن استخوان‌های مردم».

برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، بانیان وضع موجود همان کسانی هستند که در سال ۹۶ مردم را از رقبای روحانی ترساندند و مدعی شدند که اگر آقایان رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، وضعیت بحرانی شده و به واسطه این وضعیت بحرانی، دلار ۵ هزارتومان خواهد شد.

بانیان وضع موجود همان کسانی هستند که گفتند «هر روز تاخیر در اجرای برجام ۴۰۰ میلیارد تومان ضرر به کشور تحمیل می کند»، اما پس از امضا و اجرای برجام مدعی شدند که «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»!

بانیان وضع موجود کسانی هستند که مدعی بودند که «هم چرخ کارخانه ها باید بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژها» اما متاسفانه در هر دو مورد دچار قصور و تقصیرهای فراوان شدند.

اصلاح طلبان بی وقفه مجلسی را که تازه دو ماه از آغاز فعالیتش سپری شده، آماج حمله، توهین و تخریب قرار داده اند. در سوی مقابل وقتی از کارنامه دولتِ هفت ساله سخن به میان می آید، این طیف مدعی است که دولت همچنان مشغول آواربرداری است و فصل چیدن میوه ها فرانرسیده است!

اصلاح طلبان به عنوان بانیان وضع موجود، با بی اخلاقی و بی مسئولیتی، منتقدان را مسبب وضعیت فعلی جا می زنند.

«مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه ۸۸- اسفند ۹۵- در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «اگر روحانی نبود...هر دلار ۱۲ هزار تومان بود. سکه به جای یک میلیون تومان، سه تا چهار میلیون شده بود. پراید ۲۰میلیونی به ۵۰، ۶۰ میلیون رسیده بود و قیمت مواد خوراکی، میوه، نان، برنج، چای و لبنیات سر به فلک کشیده بود».

اصلاح طلبان در هفت سال اخیر تمامی پست های کلیدی دولت را در اختیار گرفتند. این طیف بخش قابل توجهی از مجلس دهم و همچنین شورای شهر و شهرداری پایتخت را نیز در اختیار گرفت.

«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب چندی پیش گفته بود: «انتخابات دوم اسفند ۹۸ نقطه پایان رسمی اصلاح‌طلبان بود. نه‌به‌واسطه آن که بخش قابل‌توجهی از نامزدهای اصلاح‌طلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر به‌واسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند. چراکه مشکل اصلی اصلاح‌طلبان آن بود که بیش از دو سال می‌شد بدنه اجتماعی‌شان را از دست داده بودند، اما نمی‌خواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند. افول جریان اصلاح‌طلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ و نحوه عملکرد آقای روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید».

برچسب‌ها