به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
محمدعلی ابطحی به «برنا» گفته است: جریان رقیب کارنامه دولت ترامپ را در کارنامه روحانی ریخته و در بسیاری از موارد روحانی، پاسخگوی مواردی است که فعالیت و طراحی آن با ترامپ بوده است، گویا برای جریان رقیب نقد روحانی شیرینتر از نقد ترامپ است لذا لازم است به این نکته توجه شود که دولت در چه شرایطی خدماترسانی میکند.
او میافزاید: هیچ اتفاق سختی در دوران بشریت نیست که در دوران روحانی اتفاق نیفتاده باشد از سیل، زلزله، تحریمهای وحشتناک، کرونا گرفته تا مواردی نظیر انفجار معدن، آتشسوزیها، هواپیمای اوکراینی و شهادت سردار سلیمانی. اگر دولت حمایت همه گروهها را هم داشت، اداره کردن این شرایط واقعا سخت و دشوار بود. به رغم اینکه دولت زحمات بسیاری کشیده و سختترین شرایط تاریخی را با بیشترین بحرانهای تاریخی از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر دوش داشته همزمان، بیشترین مخالفتهای داخلی را هم دنبال داشته است. به عبارت دیگر جریان قدرتمند داخل در سالهای ریاست جمهوری روحانی بدون رعایت هیچ مرزی حتی مرزهای ادب و جوانمردی به دولت حمله کرده است لذا همین که دولت باقی مانده واقعا کار بسیار بزرگی است که باید در این هفته دولت از آنها تشکر کرد.
ابطحی همچنین گفت: صبح تا شب در این شیپور میدمند که گویا جریان اصلاحطلب جریان غیرانقلابی و غیر تفکر نظام جمهوری اسلامی را، دارد. در حالی که من معتقدم، اصلیترین تفکر نظام جمهوری اسلامی همین تفکر اصلاحطلبانهای است که ما به آن باور داریم.
وی میگوید: در جریان اصلاحات نیروهای مختلف اعم از جوان و غیرجوان بسیار زیاد است اما فراموش نکنید ۱۲ سال است اصلاحطلبان زیر شدیدترین فشارهای امنیتی قرار دارند و امکان هیچ حضور و ظهوری حتی در پایینترین ردهها را نداشتند.
اظهارات ابطحی در حالی است که اولا جسور شدن ترامپ و زیر پا گذاشتن تعهدات آمریکا، ناشی از پالسهای غلط(و بعضا خائنانه) طیف مدعی اعتدال و اصلاحات است و نه منتقدان رفتارهای این طیف. در واقع طیف مذکور، هزینه عهدشکنی و گستاخیهای دولت آمریکا را به حداقل رساندند و موجب شدند دولت ترامپ بیواهمه، بر شدت تحریمها بیفزاید. این البته غیر از خیانت دیگری است که برخی اعضای طیف مذکور در دادن آدرس تحریمها به دشمن(در فتنه سال ۸۸ تا امروز) مرتکب شدهاند.
ثانیا اگر منتقدان، دموکراتها و جمهوریخواهان و اوباما و ترامپ را با وجود تفاوتهای تاکتیکیشان، سر و ته یک کرباس و «سگ زرد برادر شغال» میدانند، برعکس مدعیان اصلاحطلبی زمانی مجیز اوباما را گفته و برای مذاکره نابرابر شیدایی نشان دادند که موجب تضعیف موقعیت مذاکرهکنندگان ایرانی شد. پس از آن هم، با وجود خباثتهای ترامپ- از جمله در ترور سردار سلیمانی- علیالدوام پالس مذاکره با ترامپ را دادند و باز هم بر گستاخی و رفتار هجومی ترامپ افزودهاند. با این وجود، درستش این است که بگوییم بزرگترین مصیبت دولت روحانی، داشتن حامی نمایانی مثل برخی مدعیان اصلاحطلبی است که در واقع نقش شریک دزد و رفیق قافله را بازی میکنند.
ثالثا مخمصه امروز دولت در ماجرای برجام همان پنج سال قبل از سوی صاحبنظران منتقد پیشبینی میشد و درباره تکتک تلهها و مخمصههای نهفته در متن برجام هشدار داده شد اما افراطیون مدعی اصلاحطلبی فضا را هیجانی کرده و چنین وانمود میکردند که منتقدان مخالف لغو تحریمها و گشایش اقتصادی هستند. آنها آن روز با دمیدن در هیجان، حتی دست مذاکرهکنندگان برای مقاومت و چانهزنی را هم بستند و دولت را مجبور کردند هم امتیازات هستهای را بدهد و هم در همان دولت اوباما (و سپس ترامپ) تحریمهای چندلایهای را به جان بخرد که پیش از آن سابقه نداشت. مدعیان اصلاحطلبی باید پاسخ بدهند که چرا قبل از برجام ۱/۵ میلیون بشکه نفت میفروختیم اما با برجام به زیر ۳۰۰ هزار بشکه رسید؟!
چهارم؛ لازم نیست کسی آنها را متوجه مدعیان اصلاحطلبی کند. آنها فتنه و آشوبی را در سال ۸۸ مدیریت کردند که طی آن علنا روی نام جمهوری اسلامی خط کشیده و شعار «اصل نظام بهانه است» داده شد و آخرالامر هم به ساحت حضرت سیدالشهدا(ع) جسارت شد؛ و در تمام این جسارتها، سران اصلاحطلبان یا ساکت بودند یا تحریککننده به تداوم آشوب به مدت ۸ ماه. درواقع، شیپور خیانتگری اصلاحطلبان را سران این طیف به اختیار نواختند و خود را رسوای عام و خاص کردند.