یک چهره اقتصادی مجمع تشخیص مصلحت نظام، به تازگی سخنان مهمی را پیرامون FATF، "لیست سیاه" و میزان ارتباط اقتصاد ایران با این کارگروه مالی خارجی بیان کرده است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

فعال شدن ژن مجاهدینی اصلاح‌طلبان پس از شکست انتخاباتی

عبدا... ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان در بخشی از مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با تأکید بر "عدم مشارکت رسمی اصلاح‌طلبان در انتخابات" اظهار کرده است:

«معتقدم این انتخابات علاوه بر اصولگرایان به آن دسته از اصلاح‌طلبانی که قدرت محور بودند نشان داد که جامعه بعد از دی‌ماه 96 وارد دوره جدیدی شده است. چون متاسفانه برخی از احزاب اصلاح‌طلب و چهره‌های اصلاح‌طلب این واقعیت را قبول نداشتند که اتفاقات ماه‌های اخیر حرکتی از سوی جامعه مدنی بوده و آنچه را که دیگران گفتند، پذیرفتند. این لااقل برای ما اصلاح‌طلبان درسی بود تا برای آن دسته‌ای که هنوز بر این گمانه‌اند که با حفظ شرایط گذشته می‌توانند به تعامل گذشته ادامه دهند مشخص شود که چنین نیست و اصلاح‌طلبان باید راهبردها و گفتمان خود را تغییر دهند

او همچنین تصریح می‌کند: اشتباه در این خواهد بود که دو جریان سیاسی از حالا به بعد اصرار داشته باشند که همان رویکردها و راهبردهای گذشته را دنبال کنند و ناکامی‌های احتمالی را به کردن این نهاد یا آن نهاد بیندازند. در نهایت دو قطبی جدیدی که یک‌سوی آن جامعه مدنی است، تعیین‌کننده خواهد بود.

ناصری در ادامه همین اظهارات، در بخش دیگری از حرف‌های خود می‌گوید: راهبردهای آینده بدون توجه به دوقطبی جدید تاثیری نخواهد داشت. خیلی صریح می‌گویم اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند مدعی باشند که راهبردهای ما همواره ملاحظات دو سوی ماجرا را در نظر می‌گیرد. یعنی باید به مطالبات مردم و جامعه مدنی توجه کرد اصلاحات مد نظر جامعه را دنبال کرد.[1]

*قبل از ناصری، حمیدرضا جلایی‌پور، از دیگر فعالان اصلاح‌طلب نیز طی یادداشتی در نشریه صدا با کنایه تأکید کرده بود که ستاد اصلاحات همچون انتخابات مجلس یازدهم؛ رویکرد عدم مشارکت در انتخابات را دنبال خواهد کرد!

او در این رابطه به عبارتی تحت عنوان "ایستادگی مدنی" نیز اشاره کرده بود.[2]

اظهارات این افراد همچنین در حالی است که آنها قبل از این نیز علاقه‌ای به تعامل با نظام نداشتند و مشغول ایستادگی بر انحرافات خود بودند! در واقع از پس از فتنه 88؛ اگر هم فعالیتی در داخل نظام از اردوگاه اصلاحات دیده شده است؛ علی‌الاغلب به حفظ حیات نباتی این سازمان ربط داشته است نه به جهت انقیاد آنها از نظام جمهوری اسلامی.

فلذاست که با عنایت به آنچه که خواندیم؛ به نظر می‌رسد ادامه این مسیر به فعال شدن ژن مجاهدینی اصلاح‌طلبان و اعلان جنگ آنها به نظام اسلامی ختم شود.

جریان اصلاحات با عدم توبه از فتنه 88 نشان داد که مسیر خود را به سمت "خروج از دموکراسی" کج کرده است و رخداد "تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم" که مورد حمایت ستاد اصلاحات و تئوریسین‌های این جریان بود و عبدا... ناصری هم بر آن صحّه گذاشته؛ این مقوله را تأیید می‌کند.

در مجموعه وبلاگ مشرق پیش از این کراراً تحلیل کرده بودیم که این رفتار اپوزسیونی بروز کرده در اردوگاه چپ و حتی صدور فرمان "تسخیر مراکز حساس نظام پس از آغاز اغتشاش خیابانی"! در کنار اعلام عدم مشارکت؛ از باب استشمام بوی "فتنه اقتصادی" در ستاد چپ است.

استشمامی که فرماندهان کنترل از راه دور این فتنه بزرگ را خاصّه پس از اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 مست کرده و در سودای "فردای براندازی" قرار داده است.

اینکه فرجام اصلاحات و رجال آن پس از پا گذاشتن در این کج‌راهه به کجا خواهد انجامید؛ رخدادیست که اضلاع و زوایای آن را ورود یا عدم ورود خواص کشور به مسائل پیش گفته خواهد ساخت.

***

افشاگری یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره FATF

حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و کارشناس مسائل اقتصادی در مصاحبه با جماران پیرامون اقدام اخیر FATF گفته است: ایران تاکنون به 39 توصیه از 41 توصیه FATF  عمل کرده ولی تاکنون هیچ فایده و منفعتی از این 39 اقدامی که انجام داده، نبرده است.

او تصریح می‌کند: یک کشور 80 میلیونی، کشوری که یک درصد اقتصاد جهانی را دارد. کشوری که 7درصد ذخایر زیرزمینی جهان را دارد به بن بست نمی رسد. 80 درصد اقتصاد ایران داخلی است و تنها بیست درصد اقتصاد ایران وابسته به داد و ستدهای خارجی است. چرا باید این مناسبات 20 درصدی را به گونه ای تعریف کنیم که 80 درصد اقتصاد داخلی دچار مشکل شود؟ بنابراین من معتقدم اتفاق تازه ای رخ نخواهد داد.

مصباحی مقدم همچنین با اشاره به سخنان وزیر امور خارجه کشورمان درباره FATF که گفته بود اگر این لوایح تصویب نشوند خودمان به دست خود بهانه ای به آمریکا برای فشار بیشتر بر کشور می دهیم، گفته است: آمریکا حداکثر زور خود را زده و هرگونه تحریم اقتصادی و مالی که می توانسته انجام داده است. ما بعد از اینکه در اوج تحریم‌ها قرار گرفتیم به تدریج از شدت فشارها کاسته‌ایم. کار به جایی رسید که آمریکا خود آقای ظریف، رهبر معظم انقلاب و همچنین اخیرا پنج نفر از اعضای شورای نگهبان را تحریم کرد. پس دیگر چیزی برای تحریم در دست آمریکا باقی نمانده است و مطمئن باشید اگر چیزی باقیمانده بود آن را هم تحریم می کرد.

او می‌افزاید: تنها یک راه برای آمریکا باقیمانده و آن هم این است که ما CFT  و پالرمو را تصویب کنیم. تنها در این صورت است که آمریکا می‌تواند تحریم‌های بیشتری علیه ما وضع کند. چرا که در این صورت ما همین میزان صادرات و وارداتی هم که با دور زدن تحریم ها داریم، نخواهیم داشت.[3]

*حجت‌الاسلام مصباحی در صحبت‌های خود بر این نکته هم تأکید کرده است که اساسا مفهومی به نام "لیست سیاه FATF" وجود ندارد و اتفاقی که روز جمعه در این کارگروه رخ داده این است که ایران وارد لیست کشورهای غیر همکار FATF شده است.

سخنان مدقّانه این کارشناس اقتصادی کشورمان البته یقینا مورد رضایت جریان لیبرال داخلی و ایضاً فرماندهان فتنه اقتصادی نیست و از همین روست که شاهد انزوای چنین سخنانی در مجامع و تریبون‌ها هستیم و رسانه‌های اصلاح‌طلب نیز مشغول بایکوت این حقایق شده‌اند.

این یک واقعیت است که اثر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران هرگز بیش از میانگین 30 درصد نیست و "بزرگنمایی از تحریم‌ها" جرمی نابخشودنی است که مورد هشدار رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته.

مکاتب نزدیک به حکومت آمریکا بارها تأکید کرده‌اند که تحریم؛ بیش از آنکه اثر ملموس داشته باشد؛ یک ابزار روانی است.

با عنایت به این تعریف صحیح بایستی به این سؤال مهم پاسخ داد که دلیل تأکید عده‌ای بر اثرگذاری شدید تحریم‌ها چیست و آیا این تأکید همچون ماجرای تیم مذاکره‌کننده برجام دچار هدایت خارجی است؟!

***

افتضاح فرهنگی مهناز افشار و ترانه علیدوستی؛ آنها کتاب نمی‌خوانند!

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به تازگی در یک گزارش جالب ضمن اشاره به فعالیت سلبریتی‌ها غربی در زمینه ترویج کتاب و کتابخوانی؛ به بررسی وضعیت سلبریتی‌های ایرانی نسبت به مقوله کتاب پرداخته است.

در بخشی از این گزارش می‌خوانیم: یک جستجوی ساده در شبکه اجتماعی اینستاگرام نشان داد مهناز افشار با 10.4 میلیون دنبال‌کننده، رامبد جوان با 9.5 میلیون نفر، بهنوش بختیاری با 8.1 میلیون‌ نفر، الناز شاکردوست با 7.6 میلیون نفر، محمدرضا گلزار با 7.6 میلیون نفر، بهنوش طباطبایی با 6.6 میلیون نفر، ترانه علیدوستی با 5.8 میلیون نفر، امین حیایی با 5.3 میلیون نفر، بهرام رادان با 5.1 میلیون نفر و رضا عطاران با 3.9 میلیون نفر دنبال‌کننده؛ به‌ترتیب 10 بازیگر ایرانی با بیشترین دنبال‌کننده در اینستاگرام به‌شمار می‌آیند. بررسی صفحات اینستاگرامی این بازیگران، با هدف یافتن پست‌های کتابی که از هر طریق به معرفی، تبلیغ و ترغیب مخاطبان به مطالعه اختصاص داشته باشد، انجام شد که نتایج قابل توجهی را به‌دنبال داشت.

در ادامه گزارش مذکور آمده است: همین ابتدا بگویم که تعدادی از این 10 هنرمند ایرانی صدرنشین در اینستاگرام، حتی یک پست هم درباره کتاب نداشته‌اند. در صدر این فهرست، مهناز افشار است که در 604 پست منتشرکرده در صفحه‌ شخصی خود، از هر دری صحبت کرده است الا کتاب! البته از حق نگذریم که در یک پست عکسی از خود در اکران فیلم «نهنگ عنبر» در فرهنگسرای اندیشه منتشر کرده که - به‌نظر می‌رسد اتفاقی- کتاب «چهار اثر از فلورانس اسکاول‌شین» را هم در دست داشته است. اگر همین عکس را هم اقدامی در راستای تبلیغ کتاب قلمداد کنیم، نسبت یک به 604، خود گواه وضعیت است.

در این سطح از تاثیرگذاری اجتماعی، مهناز افشار تنها نیست و بازیگر دیگر سینمای ایران یعنی ترانه علیدوستی هم شرایط مشابهی داشته است؛ به‌نحوی که پست‌های اینستاگرامی‌اش نشان می‌دهد چندان علاقه به معرفی و تبلیغ کتاب نداشته است؛ چراکه از میان 248 پستی که در صفحه شخصی خود منتشر کرده‌، فقط یک پست کتابی دارد که آن هم تصویری از کتاب «تاریخ عشق» نوشته نیکول کراوس با ترجمه خود ایشان را نشان می‌دهد.

گزارش اشاره شده همچنین درباره سایر سلبریتی‌ها نیز نتیجه دندانگیری ندارد و غیر از "رامبد جوان" که پست‌های متعددی از اینستاگرام خود را به کتاب و کتاب‌خوانی اختصاص داده است؛ مابقی سلبریتی‌ها نمره قابل قبولی در این زمینه نمی‌گیرند.

ایبنا همچنین در این گزارش تصریح می‌کند: در بررسی‌ صفحات اینستاگرامی سلبریتی‌ها ایرانی، نکته قابل تامل دیگر این است که عمده کتاب‌های خارجی معرفی شده در این صفحات، کتاب‌های مشهور و پرمخاطبی‌اند که در ادوار مختاف، ابزارهای متعددی برای تبلیغ در اختیار داشته‌اند و عمدتا به‌خودی‌خود از استقبال مناسبی از سوی اهالی کتاب مواجه هستند؛ آنچنانکه شاید بتوان گفت نیازی به تبلیغ سلبریتی‌ها ندارند. هر مخاطب دست به کتابی، حداقل یک بار آن را خوانده یا دست‌کم اسم آن‌ها را شنیده است و به قول سام درخشانی در فیلم «خوب،بد،جلف1»، «این را که همه می‌دانند»!

در بخش پایانی این گزارش جالب همچنین می‌خوانیم: فعالیت در شبکه‌های مجازی و رسانه‌های اجتماعی، امری ایجابی و تحمیلی نیست اما قبول کنیم که اگر سلبریتی‌ها که معمولا به هر رویدادی واکنش‌ نشان می‌دهند و درباره هر موضوعی؛ حتی موضوعات تخصصی اظهار نظر می‌کنند، کمی بیشتر اوقات خود را به کتاب (خواندن!) و معرفی آن اختصاص می‌دادند؛ حال و روز بازار نشر و البته کتابخوانی بهتر از چیزی بود که هست.[4]

*این گزارش تأمل‌برانگیز، به وضوح هرچه‌تمام‌تر نشان می‌دهد که چرا مسئله سواد (و نه مدرک تحصیلی!) برخی سلبریتی‌ها محل سؤال و تأمل است و چرا گاهی رفتارهای عجیبی از برخی از این چهره‌ها مشاهده می‌شود؟!

در نقطه مقابل نیز باید تأکید کرد که رفتارهای مطلوب برخی سلبریتی‌های خارجی از قبیل علاقه آنها به کشورشان، همراهی با مطالبات واقعی مردم و صحبت‌های اندیشمندانه و عمیق آنها نیز صرفاً ناشی از "مطالعه" است.

اگرچه همانطور که در گزارش ایبنا هم اشاره شده، برخی چهره‌های کشورمان از قبیل آقای جوان؛ از موفقیت و اِقبال بیشتری برخوردارند صرفاً به این دلیل که جدای از کاربلدی، اهل مطالعه نیز هستند و هنرمندان کم‌عمقی محسوب نمی‌شوند.

مطالبه فرهیختگی و رؤیت آثار مطالعه کتاب‌های خوب در شخصیت مراجع اجتماعی و خاصّه سلبریتی‌ها؛ یک مطالبه به حق است که حتما بایستی توسط سلبریتی‌ها و مردم مد نظر باشد.

گفتنیست، مقام معظم رهبری تأکیدات مهمی را بر امر "مطالعه" و کتابخوانی دارند و بارها در دیدارهای خود با دانشجویان و نخبگان نیز به ضرورت مطالعه اشاره کرده‌اند.

***

1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/283447

2_ mshrgh.ir/1044448

3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1362591

4_ http://ibna.ir/fa/doc/report/287583

برچسب‌ها