سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
برجام روحانی را با «سیاستورزی زنانه» حفظ کنید!
جمعی از زنان اصلاحطلب در نامهای به «فدریکا موگرینی»، «آنگلا مرکل» و «ترزا می» بهعنوان بانوان مسئول در برجام، بدعهدی آمریکا را محکوم و خواستار سیاستورزی آنان برای حفظ توافق هستهای شدند.
به گزارش ایسنا، در این نامه که به امضای فاطمه راکعی دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش، زهرا شجاعی دبیرکل مجمع زنان اصلاحطلب، ژاله فرامرزیان دبیرکل انجمن روزنامهنگاران زن و شهیندخت مولاوردی دبیر کل جمعیت دفاع از حقوق بشر زنان رسیده، آمده است:
بدیهی است تداوم و یا ازسرگیری برخی تحریمها بیشترین فشار را بر مردم ایران وارد میکند، درحالیکه یکی از محورهای اصلی توافق برجام، رفع تحریمهای مختلف علیه ایران بوده است!
در این نامه همچنین میخوانیم:
«ما ضمن محکوم کردن اقدام دولت آمریکا در پشت پا زدن به توافقی که در چارچوب اصول و مقاصد منشور ملل متحد منعقدشده است، از شما انتظار داریم بهعنوان اعضای مؤثر اتحادیه اروپا (گروه ۵) با سیاستورزی زنانه، از همه توان خود برای حفظ برجام و تحقق دستاوردهای آن استفاده کنید، چرا که تحقق جامعه امن جهانی توأم با صلح و عدالت و عبور از بحرانهای کنونی که توسط برخی قدرتمندان جنگطلب ایجادشده است، بدون ایفای نقش مؤثر شخصیتهای مخالف جنگ و مدافع صلح، بهخصوص زنان صلحطلب در همه کشورها امکانپذیر نیست.»[۱]
*مشخص نیست برجامی که آقای ظریف و روحانی نتوانستند آنرا حفظ کنند، چگونه با سیاستورزی زنانه اصلاحطلبان حفظ خواهد شد!؟
از طرفی این نکته بایستی مد نظر باشد که زنان اروپایی مدخل در برجام تابع سیاستهای کلی کشورهایشان هستند و مثل خانمهای اصلاحطلبی که این نامه را نوشتهاند سوابقی مثل تشکیل مجلس رقص دختران نوجوان برای شهردار تهران و یا گره زدن بیمه زنان خانهدار به سرنوشت برجام را ندارند! [۲]
به این معنی که صدر و ساقه این نامه به لحاظ شکلی و محتوایی دچار تناقضات عمدهایست و برجام آقای روحانی نه با سیاست مردانه و نه با سیاست زنانه از سرشت محتوم خود یعنی «شکست رسمی» نخواهد رست...
***
او چگونه پروژه «خلع روحانی» خودش را به اصولگرایان نسبت داد؟
سه گام حجاریان برای «خلع روحانی، انقلاب و حکومت بعد»
«سعید حجاریان»، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد پیرامون شکست برجام روحانی و احتمالات سیاسی پیش رو گفته است:
اهرم های قدرتی در ساختار سیاسی ما فعال هستند که ابتکار عمل را از دولت گرفته اند و نه تنها پاسخگوی عملکردشان نیستند بلکه همواره در مقام منتقد قوه مجریه ظاهر می شوند. روحانی به چنین وضعیتی واقف است و هر از چندی در سخنرانی هایش پالس های انتقادی می فرستد و میگوید دولت در بعضی تصمیم گیریها دخیل نیست و حتی به صراحت به مخاطب خاص اشاره می کند. به اعتقاد من، این سنخ پیام ها و کنایه های روحانی از مقطعی به بعد دیگر تحمل نخواهد شد.
او سپس به ۴ سناریوی جریان اصولگرا پس از چیزی به نام «تحمل نشدن روحانی»! اشاره میکند که بیتالغزل تمام آنها خلع یا به استعفا کشاندن روحانی به دست اصولگرایان و حکومت! است.
حجاریان در بخش دیگری از این گفتوگو نیز درباره خروج آمریکا از برجام روحانی میگوید:
«فعلا خروج امریکا به نفع ما است چرا که می گوییم امریکا تک افتاد و همه دنیا به سمت ایران آمد. پس همچنان برجام قابل دفاع است. ولی ما باید قدری عمیق تر به موضوع نگاه کنیم.
ببینید! مخالفان برجام حتی برای آتش زدن پرچم امریکا برنامه نداشتند چه برسد به کارهای بزرگ تر: آنها برای سوزاندن پرچم فندک روشن می کنند.
این کار ابتدا دست خودشان را می سوزاند چون شعله به بالا زبانه میکشد. در نتیجه، پرچم از دستشان میافتد و آتش به موکتها سرایت میکند و...»[۳]
*در ابتدای امر بایستی اشاره کرد که «تئوری خلع یا استعفای روحانی پس از شکست برجام» تِزی است که شخص حجاریان ۳ سال قبل در گفتوگو با نشریه اصلاحطلب اندیشه پویا آنرا مطرح کرد، نه تِز اصولگرایان یا حکومت!
او ۳ سال قبل در یک مصاحبه با این نشریه گفته بود:
«آقای روحانی اگر شکست بخورد بحران در بحران ایجاد خواهد شد. فرض کنید که توافق برجام در یک جایی به لحاظ اجرا شکست بخورد و همهچیز هوا شود. روحانی هم استعفا میدهد و میرود، و یک نفر مثل معجزهی هزارهی سوم سر کار میآید. روحانی شکست میخورد.»
حجاریان میافزود: بنابراین من هم معتقدم که ما(اصلاحطلبان) بدیلی جز روحانی نداریم. تنها بدیل ما روحانی است و باید تلاش کنیم او دوباره رأی بیاورد. اگرچه پروژه اصلاحطلبی یک پروژه است و پروژهی نرمالیزاسیون یک پروژهی دیگر. پروژهی اصلاحطلبی قابل اجرا نیست و ما ناچار به پروژهی نرمالیزاسیون رضایت دادهایم! [۴]
این گزاره میطلبد که آقای حجاریان بعنوان یکی از بزرگان جریان چپ توضیح دهد که چطور حاضر شده در گفتوگو با یک رسانه، تئوری خود را به اصولگرایان نسبت دهد!؟
و اما در اشاره به اظهارات حجاریان در گفتوگو با اعتماد، بیان چند نکته ضروریست:
درباره خلع روحانی
یکم: همانطور که اشاره شد، تئوری «خلع روحانی» در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ از تئوریهای خود اصلاحطلبان است که بنا بر اطلاعات ما سالیانی است درباره آن مشغول فرضیهپردازی هستند.
مثلاً در همان روزهایی که حجاریان تِز استعفا و خلع روحانی را ارائه کرده بود، محمدرضا خاتمی نیز در صحبتهایی بر این نکته تأکید کرد که روحانی تافته جدابافته نظام است! [۵]
این تأکیدات بزرگان چپ اما در حالیست که شکست پروژههای یک دولت دلیلی بر خلع رئیسجمهور یا عدم کفایت او نیست کما اینکه این مسئله در سایر نظامات دنیا هم رعایت میشود.
فیالجمله اینکه بر مبنای عقلانیت حکومتی، آقای رئیسجمهور روحانی، مادام که صراحتا دچار عدم کفایت یا عملی مستوجب برکناری نشود، در قدرت ریاستجمهوری خواهد ماند و حکومت و اصولگرایان نیز هرگز خواستار انهدام کابینه نیستند.
به سخن دیگر اینکه اصلاحطلبان که تصمیم خود را برای عبور از روحانی گرفتهاند و دیگر او را نمیخواهند، نبایستی برای خواسته خود دست به ناراستیهایی بزنند که یک نمونه آنرا در کلام حجاریان مورد اثبات قرار دادیم.
درباره طراحی حجاریان در فتنه اعتراض ظالمانه و انقلاب خیابانی
دوم: در اشاره به ماجرای سرایت آتش به موکتها! باید بیان کرد که جریان چپ به سرکردگی کسانی مثل حجاریان دیرگاهی است به دنبال دمیدن بر آتش «اعتراض ظالمانه» یا همان براندازی خیابانی با محور سیاهنمایی و بزرگنمایی از مشکلات کشور هستند.
فیالجمله اینکه آقای حجاریان و دوستان ایشان در حالی عبارتهایی مثل «و ما ادریک مالتحریم»، «استخوان مردم خرد شده است»، «اقتصاد ایران غارت زده است»، «لشکر بیکاران» و غیره را به کار میبرند و حتی آدرس خیابان را هم به مردم میدهند! [۶] که واقعیت چیز دیگریست و آنها این حرفها را میزنند تا عدهای با احساس فقر روانی به خیابان آمده و علیه نظام اسلامی شعار بدهند!
واقعیت اینست که اقتصاد ایران در رده هجدهم جهان قرار دارد، اثر تحریمها بر اقتصاد ایران هیچگاه نتوانسته بیش از میانگین ۳۰ درصد باشد و نرخ بیکاری در ایران هم نهتنها طی ۷ سال گذشته به میزان ۲ درصد کاهش یافته که نرخ ۱۲ درصدی فعلی هم به گواه ۱۰۰ هزار شغل پیشنهادی اما بلامتقاضی وزارت کار به کارجویان [۷] یک نرخ بحرانی نیست و بخش اعظمی از بیکاران از آنجا که محتاج نان شب نیستند ترجیح به انتخاب شغل دارند.
لازم به اشاره است که البته آقای حجاریان و دوستان ایشان تا اینجای قصه در القای سیاهنمایی خود موفق بودهاند و توانستند در رخدادی که پیشلرزه انقلاب اصلی ارزیابی میشود؛ کسانی از مردم را در فتنه اقتصادی دیماه ۹۶ به خیابانها بکشانند!
درباره «حکومت بعد»!
سوم: همانطور که در شماره قبلی وبلاگ مشرق نیز اشاره شد، جریان سیاسی خاص، اثباتا در حال آمادهباش برای تحقق «حکومت بعد»! است و برای آن تئوری پردازی میکند. [۸]
یک نگاه ساده به تئوریهای انهدامی سعید حجاریان، تأکید ۳ ساله او بر خلع و استعفای روحانی و اشارههای پر کنایهاش به سرایت آتش به موکتها، اشاره او به اینکه آسیبهای موجود هرگز تمام نمیشوند! و یا بازگشت دوباره موجهای اغتشاش دیماه پارسال [۹] (که از ۲ سال قبل از وقوع، در وبلاگ مشرق مورد پیشبینی قرار گرفته بود) تماماً اثبات میکند که بحث «حکومت بعد» و زمینهسازی برای آن، برای کسانی از جریان سیاسی خاص یک بحث جدیست و این تئوریها و حرفها که نشانههایی از آنها بر روی زمین وقوع یافته و البته هیچیک هم یک حرکت مؤمنانه و به حق نیستند، میرود تا به سمت برکندن ریشه نظام جمهوری اسلامی ایران میل کند.
اینکه این رخداد محقق بشود یا خیر، بسته به عملکرد خواص کشور و افزایش سطح بینش مردم عزیز ایران است...
پ. ن: این نکته هم گفتنیست که حجاریان هم مانند کسان دیگری ناطق نوری، تابش، منتجبنیا و حیدری تلاش کرده است مقصر «برجام روحانی» را مقام معظم رهبری معرفی کند! طرحی ناجوانمردانه که پیش از این به کرّات در وبلاگ مشرق به آن اشاره کردهایم [۱۰] و همچنان نیز رصدگر اضلاع دیگر این پروژه برای مخاطبان محترم خواهیم بود.
***
۱_ https://www.isna.ir/news/۹۷۰۲۲۹۱۶۰۶۱/
۲_ https://www.farsnews.com/news/۱۳۹۴۰۶۱۶۰۰۱۴۴۹
۳_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=۳۷۴۵۷۲۲
۴_ https://www.farsnews.com/news/۱۳۹۴۰۶۱۶۰۰۱۴۴۹
۵_ https://www.farsnews.com/news/۱۳۹۴۰۶۲۱۰۰۱۵۷۹
۶_ https://www.farsnews.com/news/۱۳۹۳۱۱۲۷۰۰۱۶۰۴