سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
همین که ونزوئلا نشدیم باید خوشحال باشیم!
عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد گفت:«ما همین که کشورمان در دولت آقای روحانی مثل ونزوئلا نشده باید خوشحال باشیم. در حالی که وقتی آقای روحانی روی کار آمد مثل ونزوئلا بودیم».
گویا ایجاد هراس و لولوسازی از رقیب، تنها هنر اصلاح طلبان است. سخنگوی دولت اصلاحات تاکید کرده است که «همین که ونزوئلا نشدیم باید خوشحال باشیم».
کارشناسان معتقدند که تمرکز ونزوئلا در اقتصاد بر «خام فروشی»،یکی از علت های اصلی دچارشدن این کشور به وضعیت نامناسب فعلی است.
نکته قابل تأمل اینجاست که مقامات ارشد دولت یازدهم همواره درخصوص فروش بیشتر نفت به صورت خام «تفاخر» کرده اند و آن را جزو بزرگترین دستاوردهای دولت و برجام نامیده و تاکید کرده اند که بعد برجام توانسته ایم نفت خام بیشتری بفروشیم!در حقیقت دولت آقای روحانی درخصوص تمرکز بر خام فروشی راهی را می رود که پیش از این ونزوئلا رفته بود.
مرعشی:گفتند باید هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد هم چرخ کارخانه ها،ولی چنین نشد
«حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت:«آقای روحانی یک شعار درست در انتخابات دادند. گفتند ما باید کاری کنیم که هم سانتریفیوژها بچرخد و هم اقتصاد. واقعیت این است که الان چرخ اقتصاد آنطور که شایسته است نمی چرخد. کسادی در بازار همچنان ملموس است.مردم گرفتارند؛پیمانکارها از دولت طلبکارند؛به کارگران شان و بازار بدهکارند...اینکه همراهان آقای روحانی متناسب با نیازهای دولت کاری نمی کنند،یک واقعیت است.آقایان اگر بلد نیستند،کنار بکشند،اگر هم بلد هستند که کارها را راه بیندازند».
مرعشی افزود:«آقای نوبخت و آقای سیف و ستاد اقتصادی آقای روحانی تنها مسئول "نه گفتن" هستند. تورم در بهشت زهرا صفر است که 2 میلیون آدم آنجا مرده اند و تکان نمی خورند؛اعتراض هم نمی کنند؛بی ادبی هم نمی کنند. ما که نمی خواهیم قبرستان درست کنیم!وقتی تعداد پرسنل شرکت های مهندسی ما در این مملکت از 30 هزار نفر به 5 هزار نفر رسیده است و حقوق همین تعداد را هم نمی توانند بدهند،یعنی یک جای کار آقای نوبخت اشکال دارد.تیم اقتصادی دولت باید اینها را حل کند.کشور نمی تواند با رکود اداره شود.پرداخت های عمرانی دولت نمی تواند اینقدر کم باشد».
معطل و بلاتکلیف نگهداشتن مدیریت و اقتصاد کشور به برجام،خسارت بزرگی است که دشمن میپسندد و متاسفانه 4 سال ادامه پیدا کرده است.
در شرایط فعلی برخی مدیران دولتی با تاکید بر رویکرد «برجام و دیگر هیچ» چنین القا می کنند که گشودن گره اقتصاد و رکود و تولید واشتغال، الّا و لابد به آمدن سرمایه خارجی است. آنها حل هر مشکل اقتصادی را به سرمایهگذاری خارجی موکول میکنند. چنین القا میشود که ما مضطر مطلق هستیم و به همین دلیل، باید به هر قیمت و هزینه که شده، با خارجیها ببندیم. این در حالی است که تعامل متوازن و هوشمندانه با دیگر کشورها - ضمن صیانت از امنیت و مصالح و عزت ملی- یک حرف است و مستاصل و بیچارهنمایی کشور، حرفی دیگر.
در حال حاضر رکود، تورم، بیکاری و مسکن از جمله مشکلات عمده ای است که مردم و فعالان اقتصادی را رنج می دهد. از سوی دیگر نقدینگی در دولت فعلی بیش از 3 برابر شده و به سمت سوداگری های تورم زا رفته است.کارشناسان معتقدند که مهار و هدایت نقدینگی 1400 هزار میلیاردی از دلالی و سوداگری تورم آفرین به سمت فعالیت اقتصادی سالم به ویژه ساخت و ساز مسکن -که چرخ 250 شاخه شغلی و صنعتی را می چرخاند- می تواند همزمان درمان کننده معضل بیکاری و رکود و مسکن باشد و بخشی از تورم را نیز مهار کند.
دولت اصلاحات هر 9 روز یک بحران داشت، دولت روحانی هر یکساعت!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«تجمع در مشهد و دیگر شهرها در روزهای اخیر و در اعتراض به گرانی در شرایطی صورت گرفت که هنوز 7 ماه هم از آغاز کار دولت دوازدهم نگذشته است تا روشن شود که دولت دوازدهم عملی ضدمردمی و ضداقتصادی انجام داده باشد. از سویی تجمع در مشهد در شرایطی صورت گرفت که مردم این شهر و به طور کل استان خراسان حتی نمیتوانند در برابر لغو یک کنسرت اعتراض کنند، اکنون چگونه است که در برابر گرانی تجمع میکنند. به نظر میآید که یک طیف خاص در درصدد زهر چشم گرفتن از رئیس جمهورهستند...همان افراد و جریانهایی که برای دولت اصلاحات هر 9 روز بحران ایجاد میکردند. امروز این جریانها در یک سناریوی نانوشته هر روز و هرساعت برای دولت روحانی بحران میآفرینند».
روزنامه ایران-ارگان رسانه ای دولت- نیز در یادداشتی به قلم «صادق زیبا کلام» نوشت:«امروز با وجود دستاوردهای روشن در حوزههای مختلف، کسی نمیتواند انکار کند که در فضای سیاسی، فرهنگی و بویژه اقتصادی مشکلاتی در کشور وجود ندارد. از جمله، گرانی برخی اقلام مصرفی مردم واقعیتی ملموس است. اما سؤال کلیدی اینجاست که مسبب این معضلات کیست؟ مانند همه وقایع 5 سال گذشته، مخالفان دولت روحانی این روزها هم تلاش میکنند از آب گلآلود ماهی بگیرند. به عبارت دیگر، آنان میخواهند همه این نابسامانیها را که حداقل در سیاستهای اجرایی غلط دو دهه گذشته ریشه دارد، صرفاً به پای دولت یازدهم و عملکرد 6 ماهه دولت کنونی بنویسند. برخی از تندروها، حتی یک گام به جلو گذاشته و از تجمع مردم در برخی شهرها به عنوان حرکت اعتراضی علیه دولت استقبال هم کردند. اما واقعیت این است که با وجود کاستیها و کمبودهای جدی؛ نکته کلیدی این است که نمیتوان فقط دولت روحانی را روی صندلی اتهام نشاند و بابت مشکلات مورد بازخواست قرار داد. میراث به جای مانده برای روحانی و نقش سایر قوا و نهادهای کشور در شکلگیری چالشها یا حل نشدن، یا به تأخیر افتادن مهار مشکلات، رخدادهایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت».
همچنین «عباس عبدی» در روزنامه اعتماد نوشت:«برخی گروهها در هوای گرفتن ماهی از آب گلآلود هستند و به امید اینکه خودی نشان دهند مردم را به خیابان کشاندهاند! غافل از اینکه قبلا هم به دیگران توصیه شده بود که آمدن در خیابان راحت است، مشکل اصلی بیرون رفتن از آن است که لزوما با هدف کسانی که میآیند انجام نشود... انسان منفعل و ناامید ظرفیت زیادی دارد که جذب هر نوع اقدام حساب نشده و غیرعقلانی شود تظاهرات روزهای گذشته در خراسان و برخی دیگر از نقاط کشور اگرچه سازماندهی شده به نظر میرسد و میتوان دستهای مخالفان دولت را تا حدودی در پشت این وقایع دید ولی در هر حال زمینههای اجتماعی مهمی دارد که ناامیدی یکی از زمینههای آن است».
گفتنی است پیش از روزنامه آرمان در مطلبی نوشته بود:«شرایط امروز و فشار بر آقای روحانی با فشارها بر رئیسدولت اصلاحات متفاوت است. در آن دوره هر 9 روز یک بحران برای دولت ساخته میشد، اما امروز به نظر میرسد برای دولت روحانی هر 9 ساعت یک بحران ساخته میشود!».
«ابراهیم اصغرزاده» دبیرکل سابق حزب همبستگی-آبان 95- ادعاهایی نظیر هر 9 روز یک بحران برای دولت را افسانهسازی توصیف کرد و گفته بود:«مطمئناً بخش قابل توجهی از ناتوانی به دلیل نداشتن برنامه دولت است. خیلی از دوستان اصلاحطلب معتقدند دولت استراتژی مشخصی برای توضیح و تأثیر بر افکار عمومی ندارد. یادمان نرود وقتی همین دولت در ماههای نخست استقرار خود از مردم خواست تا از دریافت یارانه انصراف بدهند در اردیبهشت سال 93 حدود 94 درصد جمعیت کشور یعنی بالای 73 میلیون نفر تقاضای دریافت 45 هزار تومان یارانه را امضا کردند و با صدای رسا اعلام نمودند میخواهند یارانه بگیرند و حاضر نیستند به نصیحت دولت گوش بدهند. همان زمان در مصاحبهای گفتم پاشنه آشیل این دولت افکار عمومی است». روزنامه قانون نیز پیش از این در یادداشتی با اشاره به مشکلات معیشتی مردم نوشته بود:«ضعف در مدیریت مشکلات معیشتی کشور، اعتماد عمومی را کاهش میدهد».
اصلاح طلبان پیش از این،کمپین «ما پشیمانیم» را دسیسه نامیدند و اکنون نیز اعتراضات معیشتی مردم را نیز به تحریک توسط منتقدان نسبت می دهند.«آدرس غلط» اصلاح طلبان به دولت ادامه راهی است که این جریان در دولت یازدهم دنبال کردند و نتیجه آن، ناکارآمدی اقتصادی، بر زمین ماندن بسیاری از وعدهها، تحمیل تحریمهای بیشتر به جای لغو تحریمها، حاشیهسازیهای مصنوعی، اتلاف نیروی دولت و هزینه شدن امکانات و ظرفیتها در جادههای فرعی را به دنبال داشت.
برای رفتن تحریمها باید بهانه های حقوق بشری آمریکا را خنثی کنیم!
«داوود هرمیداس باوند» در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«مسئولان فکر میکردند طبق حقوق بینالملل و کنوانسیون جانشینی دولتها، غربیها به برجام پایبند خواهند بود و اروپاییها آمریکا را کنار خواهند گذاشت، اما در عمل دیدند که به همه پیشبینیها جامه واقعیت پوشیده نشد. تحریمهای مضاعف با حقوق بینالملل مغایرت دارد، اما آمریکاییها اعتنای چندانی به این موضوع ندارند و اروپاییها نیز نمیخواهند خود را وارد مقابله با آمریکا بکنند. بهطور خلاصه وضع موجود نگرانکننده است، چراکه ما در مسائل اقتصادی به مشکل جدی خوردیم، این چالش بزرگ جز با سرمایهگذاری خارجی قابل حل نیست و اروپا نیز نمیخواهد خود را وارد درگیری جدی با آمریکا بکند. بدانیم که زمان اوباما گذشته است. وضع موجود شدیدا نگرانکننده است. ایران میتواند چند کار برای خنثی کردن برنامههای کنگره انجام دهد. نخست، بهانههای حقوق بشری را خنثی کند. دوم، مقامات غیر رسمی شعار ندهند».
هرمیداس باوند افزود:«اکنون فرانسه موضع ترامپ در قبال سیستم موشکی ایران را تایید کرد. پیش از آن نیز انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیه مشترکی خواستند که شورای امنیت آن را بررسی کند. بنابراین آنها فعلا منتظرند ببینند که آمریکا تا چهاندازه به تحریمهای خود پایبند است».
ادعای «شکاف میان اروپا و آمریکا به واسطه برجام» خیلی زود رنگ باخت. پیش از این نیز اصلاح طلبان اعتراف کردند که این ادعا صحیح نیست.برای نمونه روزنامه آفتاب یزد -شهریور 96- در مطلبی نوشته بود:«باید پذیرفت در مجموع آنچه در آمریکا دنبال میشود در اروپا با ادبیاتی دیگر بدان توجه میشود و آنچه آشکارا آمریکا از آن میگوید، اروپا در نهان و با هزینههای بیشتری از ایران میخواهد. در نهایت اگر اروپا قرار بر انتخاب بین ایران و آمریکا داشته باشد حتی در عصر ترامپ نیز اروپا و آمریکا چسبندگی بیشتری با یکدیگر دارند».
با کنار هم قراردادن اظهارات مقامات اروپایی و آمریکایی به این نتیجه میرسیم که آمریکا با همراهی کشورهای اروپایی با ژست دروغین مخالفت با برجام و نمایش مضحک «پلیس خوب-پلیس بد» به دنبال ایجاد اختلال محاسباتی در افکار عمومی و مجموعه تصمیمگیر در دستگاه دیپلماسی است. هدف اصلی طرف غربی در پروژه برجام، درگیرکردن دیگر مولفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران و تعمیم خسارت محض برجام به این مولفه هاست.
آشفتگی در بازار مسکن، به قانون جنگل شبیه است
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان «قانون جنگل در بازار اجاره» نوشت:«از نظر بسیاری از مشاوران املاک، قیمت مسکن ارزان نمیشود. اگر چه سیاستهای تامین مسکن در ایران سالهاست تامین سرپناه را به رویایی دست نیافتنی برای جویندگان مسکن تبدیل کرده است؛ اما تجربه همین سالها گویای آن است که، سوء استفاده صاحبخانهها و مشاوران املاک از نبود مکانیزم قیمتگذاری در بازار مسکن منشاء همه آشفتگیهای این بازار بوده است...حالا پای درد دل بسیاری از مستاجران که مینشینی از نگرانیهای خود برای افزایش مبلغ اجارهبها در سال آینده میگویند؛ از اینکه دیگر امیدی برای اجاره خانه ای مناسب با اجارهبهای کمتر ندارند و از این لحاظ تحت فشار هستند. مردم گله مند هستند از اینکه چرا نظارتی در بازار رهن و اجاره وجود ندارد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«بسیاری از کارشناسان مسکن هم بر این باور هستند، اعلام قیمتهای سلیقهای و به طور حتم غیر کارشناسی از سوی مالکان، بزرگترین چالش آشفتگی بازار مسکن و شکست سیاستهای تامین مسکن از سوی دولتها طی ادوار گذشته بوده است. وقتی به دلیل همین رفتار سلیقهای، فاصله قیمت هر متر واحد مسکونی در یک کوچه یا یک محله با امکانات و وضعیت مشابه، رقمی در حدود 2 میلیون تومان باشد، به خوبی میتوان به آشفتگی در بازار مسکن پی برد که وضعیت آن بی شباهت به قانون جنگل نیست».
گفتنی است به طور طبیعی زمانی که بازار مسکن در رکود باشد و رونق در این بازار اتفاق نیفتد عموما گرایش مالکان به سمت اجاره و رهن افزایش پیدا میکند. این باعث میشود فشار بسیاری به مستاجران وارد شود. در سالهای اخیر به دلیل کاهش تولید مسکن،حداقل تولید را داشتهایم که همین امر به افزایش اجاره بها دامن زده است.