سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
فراخوان محسن میردامادی برای «دفاع از جمهوریت در مقابل اسلام»
محسن میردامادی، فعال اصلاحطلب، دبیر کل حزب منحلّه مشارکت و از محکومان فتنه سال 88 در مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد اظهار کرده است:
«در واقع دو بعد جمهوریت و اسلامیت در جمهوری اسلامی باید موازنه داشته باشند. در نظام ما بعد اسلامیت حامیان مقتدری دارد ولی بعد جمهوریت کمتر اینگونه است. ماموریت احزاب باید حمایت از بعد جمهوریت نظام باشد که توازنی با بعد اسلامیت بر قرار باشد و یکی قربانی دیگری نشود.»
او میافزاید: مثال آقای سپنتا نیکنام مثال روشنی در این زمینه است. ایشان همه مراحل قانونی را طی کرده و عضو شورای شهر یزد شده است. شورای نگهبان اعلام می کند که شرعا حضور یک زرتشتی در شورای شهر ایراد دارد. این اتفاق نشان می دهد به جای توازن جمهوریت و اسلامیت در واقع تقابل جمهوریت و اسلامیت رخ داده است.
میردامادی تصریح میکند: این نادیده گرفتن جمهوریت با عنوان دفاع از اسلامیت است. احزاب به عنوان مهم ترین نهادهای تاثیرگذار در انتخابات کارشان این است که این موازنه را برقرار کنند به طوری که جمهوریت قربانی اسلامیت نشود، همان طور که اسلامیت قربانی جمهوریت نمیشود...جمهوریت و اسلامیت هم در کنار هم نظام جمهوری اسلامی را میسازند و نباید جمهوریت را قربانی اسلامیت کرد. احزاب باید مدافع این بعد باشند.[1]
*جای سوگمندی و تأسف است که 40 سال پس از پیروزی شکوهمند انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران بایستی از درون اردوگاه جریان چپ شاهد این معارضه عینی و آشکار با اسلام ناب محمدی باشیم.
تلازم اسلام ناب با مفهوم جمهوری و به عبارت دیگر با رأی و بیعت مردم؛ چیزی نیست که از صدر اسلام تاکنون بر کسی پوشیده مانده باشد.
با این وجود اما کسانی از ابتدای مشروطه تاکنون همواره قصد داشتهاند با ارائه تصویری جبّارانه و متحجر از اسلام ناب محمدی، آنرا در تقابل با رأی مردم و ایضاً مفاهیمی مثل آزادی، روشنفکری، پیشرفت و تجدد قرار دهند و از این نمد کلاهی برای اهداف خود ببافند.
حرکتی مرموز اما مشخص که مختص امروز و دیروز نیست اما تعجب آنجاست که چرا پس از سالها خموشی و فسردگی از عصر اصلاحات تاکنون؛ به یکباره مجدداً سر برآورده و اینطور صریح از احزاب سیاسی چپ میخواهد که در مقابل اسلام از جمهوریت دفاع کنند!
برخی محافل تحلیلی معتقدند ستاد جریان سیاسی خاص با این تحلیل که مردم ایران بصورت اکثریتی از دین و مسائل ارزشی رویگردان شدهاند؛ قصد دارند با ژست حمل این مطالبه در کنار راهبرد «عبور از روحانی» و فرار از پذیرش مسئولیت عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم؛ به یک فرمول انتخاباتی کارا برای سال 1400 دست یازند.
***
واکنش هیستریک آشنا به «عبور اصلاحطلبان از روحانی»
حسامالدین آشنا، از اعضای اصلی حلقه اعتدال و مشاور رئیسجمهور روحانی، روز گذاشته در واکنش به مسئله «عبور از روحانی» و ابراز پشیمانی برخی سیاسیون و سلبریتیها از رأی دادن به رئیسجمهور روحانی در دو توییت مرتبط نوشت:
«پویش فرمایشی پشیمانی با پشتیبانی کسانی شکل گرفت که باید در مورد کارهای کرده و نکرده خود به تک تک مردم ما پاسخگو باشند. آنها ثروت و سعادت ملت را به تاراج دادند چه سدهایی ساختند که پشتش آبی نیست، چه فرودگاههایی که ساختند و پروازی به آنجا نیست، به دست هر نماینده یک مجوز پالایشگاه و پتروشیمی به اسم خصوصی سازی پتروشیمی را به وزارت رفاه پالایشگاه را به وزارت دفاع روغنکشی را به بنیاد شهید نیروگاه سازی را به استان قدس مخابرات را به سپاه و ستاد پیمانکاری را به قرارگاه خاتم الانبیاء بندر را به قرارگاه خاتم الاوصیاء و ...».
*مسئله «عبور از روحانی» و جاری شدن صیغه طلاق میان اصلاحطلبان و رئیسجمهور جدیتر از این حرفها و نمایشهایی مثل ربط دادن آن به دولت سابق است.
پر واضح آنکه مثلاً آقای «بهزاد نبوی» که چندی قبل صراحتا اعلام کرد هیچ توافق و ائتلافی میان روحانی و اصلاحطلبان در کار نبوده است[2]؛ نه ربطی به دولت قبل دارد و نه ربطی به سپاه پاسداران!
سلبریتیهای خاصی هم که طی روزهای اخیر یکی یکی با کنایههای تند به دولت، از رأی دادن به رئیسجمهور روحانی ابراز پشیمانی صریح یا تلویحی کردهاند نیز کسانی نبودهاند که افسانه آقای آشنا در زمینه مرتبط بودن آنها به پیمانکاری و روغنکشی و بندرسازی و غیره صحت داشته باشد.
به سخن دیگر اینکه شاید نسخه «تقصیر قبلیهاست» در سال اول دولت یازدهم و آن هم با معاضدت جریان سیاسی خاص، اندکی کارایی داشت اما دیگر نخنما شده و مشاوران رئیسجمهور روحانی هم در تندباد عبور از روحانی که البته به دلیل همسرنوشتی اصلاحطلبان و اعتدالیون غیر ممکن است؛ حکما کاری غیر از سپردن خود به دست تقدیر نمیتوانند از پیش ببرند.
شاید بهتر بود آقای آشنا به جای متهم کردن نهادهای امین نظام؛ درباره واقعیتهای «پویش پشیمانی» و علل و عوامل آن توضیحاتی را ارائه میکرد...
گفتنیست، حسامالدین آشنا چندماهیست که در آماج انتقادات اصلاحطلبان قرار دارد. اما گویا این واقعیت هم مانع متلکهای مشاور رئیسجمهور به نهادهای امین نظام نشده است!
چندی قبل نیز، جهانبخش خانجانی، از فعالان اصلاحطلب در کنایه به مشاوران رئیسجمهور گفته بود: «آقای روحانی مشاوری دارد که هر از چند گاهی فرمایشی را منعکس کرده و خیال میکند که مردم نیاز به سخنان او دارند. اگر این سخنان استراتژیهای رئیسجمهور باشد بسیار هم پسندیده است، اما میبینیم که در پس این مطالب چیزی نیست و تراوشات و طراحیهای آن مشاور محترم است که ضمن احترام باید استراتژی داشته باشند.»[3]
***
پزشکیان 8 سال پس از فتنه عنوان کرد: نمیدانم تقلّب شد یا نشد؟!
خبرآنلاین گزارش داد: مسعود پزشکیان، از وزرای دولت اصلاحات و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی به تازگی در یک جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان که آیا وقایع سال ۸۸ را تقلب می داند یا نه، گفته است: بنده نمیدانم تقلبی کردند یا نه اما می دانم تخلف صورت گرفته است![4]
*این اظهارات پزشکیان، تداعیکننده اظهار نظر معروف او درباره FATF است که پیرامون آن به رسانهها گفته بود: از این توافق سر در نمیآورم و خبری هم ندارم.[5]
فیالجمله باید گفت که اگر آقای پزشکیان این اطلاع بنیادی و مبنایی را درباره سال 88 ندارد؛ حکما حقوقی که از بابت تصدی مناصب نظام دریافت میکند دارای مشروعیت نیست چون اگر نظام در سال 88 مرتکب تقلّب و جعل رأی مردم شده باشد؛ حقوق آقای پزشکیان در مقطع فعلی مصداق خدمت به جور است و هیچ حلیّتی ندارد.
و اگر هم نظام اسلامی مرتکب تقلّب نشده باشد –که نشده- اما آقای پزشکیان در فهم این معنای آشکار تعلل داشتهاند؛ باز هم صلاحیت تصدی مناصب نظام و دریافت پول از بیتالمال مسلمین را ندارند چون ایمان و اعتقاد به مبانی نظام اسلامی یکی از ابتداییترین حدود برای تصدی ارکان نظام است.
ذکر این نکته گفتنیست، که غیر از دستگیرشدگان فتنه 88 نظیر ابطحی، عطریانفر، رمضانزاده و... که صراحتا اعتراف کردهاند تقلّبی در کار نبوده و تقلّب صرفا رمز آشوب بود! کسانی مثل سعید حجاریان نیز سالها پس از وقوع فتنه تأکید کردند که در سال 88 تقلّبی رخ نداده است.[6]
لیدر اصلاحطلبان نیز تاکنون بارها در مجامع خصوصی اذعان کرده است که در سال 88 تقلّبی رخ نداد.
با تمام این اسناد و با وجود اینکه فتنه بودن رخدادهای سال 88، امروز برای پیر و جوان محرز شده است؛ اما گویا مسعود پزشکیان بعنوان یک نماینده اصلاحطلب در مجلس شورای اسلامی از هیچکدام از این رخدادها و اسناد باخبر نیست...
***
1_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3676050
2_mshrgh.ir/809425
3_ mshrgh.ir/804116
4_ http://www.khabaronline.ir/detail/737588/Politics/parliament
5_ http://fna.ir/Z24D5B
6_ http://tn.ai/114430