سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
فائزه هاشمی: اعتراضات ۸۸ خطایی نداشت و فتنه نبود؛ محصوران خطایی نکردند که عذرخواهی کنند!
سایت ضد انقلاب کلمه در گزارشی به اظهارات اخیر فائزه هاشمی در جمع برخی از فعالان رسانهای و سیاسی پرداخت.
فائزه هاشمی گفته است:«مردم بعد از انتخابات معترض شده و به خیابانها آمدند و محصوران دنبالهرو آنها بودند نه هدایتگر. چقدر کینه و انتقام؟ اگر کینه شتری هم بود باید تاکنون تمام میشد».
وی افزود:«می شنویم که ادعا می کنند که محصوران باید عذرخواهی کنند، مگر چه خطایی کردند که عذرخواهی کنند؟ انتخاباتی برگزار شد که به نظر می آمد ابهاماتی دارد و مردم به خیابانها آمدند چون از رسیدگی به اعتراض ها ناامید شدند. آقای موسوی، کروبی و خانم رهنورد که مردم را هدایت نکردند، بلکه آنان هم دنبالهروی مردم بودند اعتراض های سال ۸۸ یک اتفاق خودجوش و مردمی بود و نه یک کار برنامه ریزی شده توسط آنها».
فائزه هاشمی در ادامه گفت:«یکی از مطالبات عمومی که در جامعه از سوی طیفهای مختلف شاهد هستیم، درخواست رفع حصر است».
گفتنی است در ماجرای خیانت نابخشودنی فتنه 88، سران فتنه با دامن زدن به دروغ تقلب در انتخابات، تحریک به آشوبی کردند که سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس سالها برای آن تدارک کرده بودند و انتظارش را میکشیدند. فتنهگران حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی را مورد هتک حرمت قرار دادند و خیانت بزرگی را مرتکب شدند که در طول تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود. چنین خیانتی در حکم بغی و محاربه است و مجازات آن روشن است؛ در عین حال سران فتنه صرفنظر از اینکه نظام برای خیانت آنها چه مجازاتی را در نظر بگیرد، موظفند از نظام و مردم عذر تقصیر بخواهند.
لازم به ذکر است که برخی بازداشتیهای حرمتشکن روز عاشورا در فتنه 88، از عناصر بهایی و سازمان منافقین بودند. فائزه هاشمی نیز جزو بازداشتیهای این آشوب نیابتی بود. وی در 30 خرداد 88 نیز همراه با فتنه گران بازداشت شد و پس از آن اعلام کرد که صرفا برای خوردن ساندویچ به خیابان آزادی رفته بود. اما فرزندش در گفتگو با بی بی سی فارسی چیز دیگری گفت.
گفتنی است فائزه هاشمی پیش از این اذعان کرده بود که در زندان با برخی اعضای بهائیت و سازمان منافقین دوست شده است. او البته گفته بود که پدرش همواره وی را از این ارتباطات نهی میکند اما زیربار نهی پدر نرفته است.
یادآور میشود فائزه هاشمی عضو مرکزیت کارگزاران چند ماه پیش برای چندمین بار به ملاقات سران بدنام حزب صهیونیستی بهائیت رفت.
فائزه هاشمی به پشتوانه شهرت و نفوذ پدر همواره در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی حضوری فعال داشته و در هر سمت و جایگاهی که قرار گرفته چیزی جز حاشیه بر جای نگذاشته است.
ترفند سیاسی «تقصیر دولتِ قبل است» نتیجه معکوس داد، محبوبیت روحانی کاهش یافت
روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «تا کِی دولت قبل» نوشت:
«حدود پنج سال از پایان دولت احمدینژاد و شروع به کار دولت میانهرو حسن روحانی میگذرد... پرسش اساسی آن است که امروز و با گذشت قریب به پنج سال از انتخاب حسن روحانی هنوز هم باید از «دولت قبل» گفت؟...آیا به واقع میتوان پذیرفت که همچنان در پاسخ به هر نقدی از عملکرد منفی گذشتگان بگوییم؟همین پرسش را خطاب به رسانههای جریان اصلاحات نیز میتوان مطرح کرد که آیا وقت آن نرسیده است که اندکی هم به دولت مستقر بپردازیم؟ تا کِی میخواهیم فهرست تخلفات رنگارنگ سران دولت گذشته را به مردم عرضه کنیم؟ آیا به خط پایان این مواجهه رسانهای با دولت گذشته نرسیده ایم؟محمود احمدینژاد و یاران نزدیک به او با تمام اشتباهات و تخلفات و مفاسد ریز ودرشتی که داشتهاند بیش از چهار سال است که دیگر در قوای سه گانه حضور ندارند و چند سال است که ظاهرا دیگر آن نگاه جایی در قوه مجریه ندارد. در چنین وضعیتی گزارشها و گفتگوهای تکراری درباره مفاسد و تخلفات آن هشت سال که در صفحات نشریات و فضای مجازی به شکل روزانه نقش میبندد چه دردی از مردم و متن جامعه را دوا میکند؟».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«این تکرار روزانه در خصوص تخلفات آن سالها بیشتر از آن که نشان دهنده فسادستیزی برخی رسانه ها، نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی باشد از نوعی فرار رو به جلو حکایت میکند. برای بخش قابل توجهی از جامعه کنار هم قرار دادن این موضوعات نشانگر آن است که دولت مستقر و رسانهها و سیاسیون همراه آن به جهت آنکه عملکردی متناسب با وعدههای خود نداشتهاند در پی برجستهسازی گذشته و استفاده مجدد ازترفند سیاسی و رسانهای با کلید واژه «دولت قبل» هستند»...]این[ نگاه سبب کاهش محبوبیت دولت در بین قشرهای مختلف جامعه شده است. به نظر میرسد که برای عبور از این وضعیت وظیفهای بزرگ بر روی دوش رسانهها قرار دارد، به خصوص رسانههای که در انتخابات در جبهه حامیان دولت قرار داشتند. آنان باید با عبور از کلیشه خسته کننده «دولت قبل» کمی هم از دولت حاضر بگویند و با یادآوری مدام و مداوم وعدهها و برنامههای مطرح شده از سوی رییس جمهور و دیگر مقامات دولتی مشغول پایش و نظارتی دائمی بر عملکرد دولت باشند. نمیتوان پذیرفت که رسانهها در روزهای انتخابات بلندگوی مطرح شدن مطالبات و از طرف دیگر ابزاری برای تبلیغات سیاسیون بشوند اما زمانی که سیاستمداران بر کرسی قدرت تکیه زدند نقش ناظر خود را فراموش کرده و به جای نقد خطاها و ضعفهای دولت مستقر بعد از گذشت زمانی طولانی از پایان دولت گذشته باز هم از «دولت قبل» سخن بگویند».
گفتنی است دولت یازدهم با شعار چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد، موفق به کسب رای مردم شد. با گذشت چهار سال مشخص شد دل بستن به مذاکره و توافق با قدرتهای غربی برای گشودن گرههای اقتصادی، نسبتی با واقعیتهای اقتصادی ندارد. نگاهی به نتایج نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد مردم علی رغم رای دادن به آقای روحانی، همچنان مطالبه اصلیشان حل مشکلات اقتصادی است و از این منظر به آقای روحانی و دولت قبلی ایشان نمره قبولی نمیدهند. حال باید پرسید آیا دولت دوازدهم برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، میخواهد همان راه پیشین را طی کند؟
چند برابر شدن نقدینگی، عملکرد ضدتولید و فسادزای بانکها، مشکلات ناشی از موسسات مالی غیرمجاز، رکود بازار خرید و فروش مسکن، افزایش سرسامآور اجارهخانه و موارد دیگری که میتوان به اینها افزود، ربط چندانی به تحریم و بهانههای اینچنینی ندارد. همتی میخواهد که به آنها بپردازد و حرکتی کند. دولت در سال ۹۲ مدعی بود ویرانهای با خزانهای خالی تحویل گرفته و هرگاه پرسیده شد پس اثر آن تدبیرها و امیدها کجاست، میگفتند فعلاً مشغول آواربرداری هستیم و عمران و آبادانی بماند برای دولت بعد. حال دیگر دولت قبل همین دولت تدبیر و امید است و نمیتوان تقصیرها را متوجه آن کرد. مردم منتظر اقدام و عمل هستند.
برای انسجام سیاسی، فتنه 78 و 88 را به راه انداختید؟!
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «اصلاحطلبان به دنبال گفتوگو با منتقدان و مخالفان» نوشت:
«ائتلاف، گفتوگو و همکاری سیاسی با دیگر جریانهای سیاسی ذیل هدف دست یابی به وحدت و انسجام ملی طرحی است که جریان اصلاحات بارهاو بارها بر آن تاکید کرده است.از صدر تا ذیل فعالان سیاسی اصلاحطلب پس از مهجوریتی که از عرصه قدرت بعد از انتخابات ٨٨ گریبانگیرشان شده بود به همین تاکتیک سیاسی روی آوردند و توانستند سد محکم محدودیت برای سیاست ورزی در عرصه انتخابات و حضور در قوای مقننه و مجریه را بشکنند. اغراق نیست اگر بگوییم که تاکنون شاهراه اثرگذاری اصلاحطلبان در سپهر سیاسی همین ائتلافها و گفتوگوها بوده است».
رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا-خرداد 96- در جلسه کمیته روابط خارجی سنا گفت:«برنامه آمریکا حمایت از عناصری در داخل ایران با هدف تغییر مسالمتآمیز رژیم است و ما میدانیم که این عناصر در داخل ایران حضور دارند».
آقای روحانی در سخنرانی 23 تیر 78 و درباره عوامل فتنه 18 تیر 78 تصریح کرد که فتنهگران و آشوبگران مزدوران آمریکا و انگلیس هستند. این خط آشوب در سال 88 با سازماندهی گستردهتری خود را نشان داد.
فتنهگران در سال 88 در کف خیابان شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است سر دادند که افشاگر هویت آنها در پشت نقاب اعتراض به تقلب بود. این طیف در آغاز چالش هستهای نیز در مجلس، نامه جام زهر تسلیم را تنظیم کردند و حتی یکی از آنها در مجلس مدعی شد 29 سال به دنیا دروغ گفتهایم و حالا دم خروس بیرون افتاده است. برخی از اعضای این طیف فراری هستند و هماکنون در آمریکا پناهندگی گرفتهاند و علنا علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
دشمنان انقلاب برای بیثباتسازی ایران از طیفی از گروهکهای مسلح بهره گرفتند اما پس از آشکار شدن ناکارآمدی جنگ و ترور، دست به دامن نفاق قدیم و جدید( در نهضت آزادی تا حزب مشارکت و کارگزاران) شدند.
مقامات آمریکایی از دولت بوش تا اوباما و ترامپ به دفعات و به صورت علنی از اصلاح طلبان حمایت کردند.
مشکل، کارنامه دولت است نه صدا و سیما!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«در چهار سال دولت آقای روحانی گاهی عملکرد صدا و سیما بهگونهای بود که نقاط قوت کوچک و نقاط ضعف بزرگ میشد که نسبت به گذشته سابقه نداشت. به همین دلیل عملکرد صدا و سیما نسبت به دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته، نسبت به همه دولتها وضعیت بدتری داشته است».
گفتنی است جریان اصلاحات از یک سو مدعی است صداوسیما دیگر مخاطب ندارد و از سوی دیگر به دنبال قبضه انحصاری آنتن رسانه ملی است.
صدا و سیما رسانه ملی است به این معنا که زبان گویای مردم بودن یکی از اصلیترین کارکردهای آن است. دیگر آنکه این رسانه در نقش ویژه خود به عنوان نماینده رسانهای مردم باید پیگیر حقوق و مطالبات آنها باشد. قطعا یکی از این حقوق پیگیری وعدههایی است که رئیس جمهور در زمان نامزدی و در مبارزه انتخاباتی آنها را بیان کرده و به واسطه آن رای مردم را کسب کرده است.
قرار گرفتن این کارکرد برای صداو سیما که مورد اجماع همه کارشناسان حوزه رسانه است در کنار کارنامه ضعیف دولت آقای روحانی و عدم تحقق وعدههای بسیار این دولت، بستری را ساخته که دولتمردان و حامیان دولت را به هراس انداخته است.
یکی از اصلیترین دلایل عصبانیت و ناراحتی حامیان دولت از رسانه ملی همین نکته است. چرا که دولت در زمینه عمل به وعدههای خود کارنامه بسیار ضعیفی دارد.
تعداد اعضای فراکسیون امید آب می رود!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی به نقل از «بهرام پارسایی» سخنگوی فراکسیون امید مجلس نوشت:«تعداد اعضای فراکسیون امید حدود 100 نفر است. اگر این تعداد منسجم و پایبند به جریان سیاسی خود باشند بسیار حائز اهمیت است و در اینجا کیفیت اهمیت بیشتری دارد».
شکستهای پیدرپی فراکسیون امید در مجلس دهم باعث انشقاق سیاسی و ناامیدی جریان اصلاحات از این فراکسیون شده است. نوک پیکان انتقادات نیز اغلب به سمت محمدرضا عارف رئیس این فراکسیون است. اصلاحطلبان با تبلیغات و پروپاگاندای رسانهای در انتخابات مجلس پیروزی باشکوهی را در ذهن افکار عمومی جلوه دادند اما در ادامه شکستهای مکرر و مفتضحانه آنان سبب آبروریزی این جریان شد و حال فعالان سیاسی اصلاحات مطرح میکنند که هویت سیاسی این جریان در مجلس دهم بهشدت درخطر است و باید فکری به حال این اوضاع آشفته کرد.
در حال حاضر انتقادات فراوانی نسبت به عملکرد اعضای فراکسیون امید صورت گرفته است. عمدهترین انتقادات نیز به ریاست عارف در این فراکسیون بازمیگردد. به نظر میرود که رشته امور از دست عارف دررفته است و همین مسئله سبب نابهسامانی رفتارهای این فراکسیون است. اغلب اعضای فراکسیون و اصلاحطلبان بیرون مجلس ابراز میدارند که عارف بیتجربگی کرده است و نتوانسته مدیریت درستی در این فراکسیون داشته باشد.