کد خبر 769958
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۴:۲۰
عباس حاجي نجاري

مقام معظم رهبری: قضیه حلب این‌قدر مهم بود که همه محاسبات امریکا، سعودی و غیره را در سوریه و در منطقه ۱۸۰ درجه به هم زد و از بین برد و باعث شد خون شهدا هدر نرود.

به گزارش مشرق، «عباس حاجی نجاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

از دستاوردهای ارزشمند پیروزی‌های جبهه مقاومت در مقابله با جنگ نیابتی دشمن وتروریسم جهانی، برهم خوردن استراتژی‌های نظام سلطه وتغییر در آرایش سیاسی منطقه است که طی سال های پس از انقلاب تلاش شده بود در بستر آن حرکت انقلاب اسلامی مهار ومنافع نظام سلطه وبه ویژه امنیت رژیم صهیونیستی تأمین شود.

این واقعیت که متأسفانه مورد غفلت دستگاه سیاست خارجی ما قرار گرفته واقدام قابل توجهی برای بهره‌گیری از فرصت های ایجاد شده از آن صورت نگرفته است، متقابلا دشمنان نظام اسلامی و رقبای منطقه‌ای ایران را به تکاپو انداخته و تلاش دارند با تشدید تحریم ها یا القای شکل‌گیری امپراتوری شیعی و دوره‌گردی صهیونیست‌ها، دور جدیدی از عملیات روانی علیه ایران اسلامی را سازماندهی کنند.

اذعان به شکست سناریوی جنگ نیابتی در محدودسازی توان ایران از مهم‌ترین نکاتی است که به عنوان ناتوانی در مهار قدرت منطقه‌ای ایران بر آن تأکید می‌شود، به گونه‌ای که روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» نتوانسته عصبانیت صهیونیست‌ها از تلاش ناکام رئیس سازمان اطلاعات جاسوسی در سفر به امریکا برای متقاعد کردن دولت این کشور برای حضور پررنگ تر در سوریه و مقابله با نفوذ ایران کتمان کند، رئیس موساد با ادعای اینکه: «از هر کجا داعش رفته ایران جای آن را پر کرده، مدعی می‌شود نیروهای تحت نفوذ ایران بر سوریه، لبنان، عراق، و یمن مسلط شده‌اند... و این تغییرات به نفع اسرائیل نیست.» نکته‌ای که مایک پمپئو، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا هم طی اظهاراتی موازی در همان روز، مدعی شد جای پای ایران (همراه با روسیه) در بحران ونزوئلا دیده می‌شود. او می‌افزاید: طبیعت قدرت و نفوذ ایران در ونزوئلا مشابه قدرت و نفوذی است که در سوریه، عراق، لبنان، یمن و افغانستان به دست آورده است.

نشریه صهیونیستی «جروزالم‌پست» هم در گزارشی با عنوان «ایران پیروز سوریه است»، به جبهه متحدی اشاره می‌کند که در ذیل نفوذ ایران شکل گرفته که در آن به رغم فضا سازی‌ها در مورد محور شیعی، در حال حاضر قطر، ترکیه و حماس که همگی حامی اسلام سیاسی هستند به سمت ایران گرایش پیدا کرده‌اند و در مقابل جبهه متشکلی از عربستان، مصر، امارات و اردن هستند که هماهنگی لازم برای مقابله با جبهه ایران را ندارد.

نویسنده با بیان اینکه این کشورها در مجموع «جمعیت و ثروت» بیشتری از ایران دارند، اما «از نبود یک ظرفیت سازمانی همگراکننده مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رنج برده و از اشتراک ایدئولوژیکی که گروه تحت رهبری ایران از آن برخوردار است، بی‌بهره هستند.  پیامدهای منطقه‌ای وبین‌المللی این تحول را در چند گزاره می‌توان خلاصه کرد:

۱ ـ شکست راهبرد جنگ نیابتی امریکا در منطقه که با هدف مهار حرکت انقلاب طراحی وبه اجرا درآمده و ایران توانسته است آن را به فرصتی برای گسترش وتعمیق حرکت انقلاب چه در داخل وچه در بیرون مرزها تبدیل کند

۲ ـ برهم خوردن آرایش‌های طراحی شده در منطقه برای مهار حرکت انقلاب اسلامی نکته دیگری است که در روند این تحولات باید به آن اشاره کرد. هفته گذشته رادیو فردا با اذعان به این واقعیت می‌نویسد: به دنبال اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه سعودی، و اعتراض تهران، دوحه همسو با برادر بزرگ‌تر شورای همکاری خلیج فارس یعنی ریاض، ناخرسندی خود را با فراخوان سفیرش از تهران نشان داد. ۱۸ ماه پس از این تصمیم دوحه، اینک سفیر قطر به تهران بازگشته و کار خود را آغاز کرده است. تجدید رابطه دوحه با تهران، که نشانی از ماهیت سیال روابط کشورهاست، در حالی رخ می‌دهد که اینک قطر و ریاض دو کشور عضو شورای همکاری، روابط‌شان قطع شده است.

به بیان دیگر، از ۱۸ ماه پیش، ژانویه ۲۰۱۶، که همسویی ریاض و دوحه به زیان رابطه دوحه با تهران منتهی شده بود، اینک شرایط به گونه‌ای تغییر کرده که واگرایی دوحه –ریاض به همسویی دوحه – تهران منتهی شده است. این یعنی دیگر دوحه به ناخرسندی ریاض از اعتراض تهران به اعدام شیخ نمر هیچ وقعی نمی‌گذارد. از سوی دیگر، واگرایی دوحه – ریاض صرفاً تیرگی در روابط دو کشور عرب نیست بلکه این به معنای فروپاشی ساختار شش کشور عضو «شورای همکاری خلیج فارس» است.

به بیان دیگر، آنچه اینک بین این شش کشور وجود خارجی ندارد، عنصر «همکاری» است. به این ترتیب، پس از ورشکستگی سیاسی اتحادیه عرب به عنوان یک ساختار عربی غیرکارآمد، از هم اینک می‌توان ورشکستگی شورای همکاری خلیج فارس را به عنوان دومین ساختار عربی شکست خورده پیش‌بینی کرد.

۳ ـ  زمینه یابی شکل‌گیری یک قطب بندی جدید در منطقه نکته دیگری است که در ورای این تحولات می‌توان نشانه‌های آن را دید. رادیو فردادر همین تحلیل خود اذعان می‌کند که: اگر از هم اکنون شورای همکاری را بدون قطر نهادی فرو ریخته یا تضعیف‌شده بدانیم که قدرت حل و فصل مسالمت‌آمیز منازعات را ندارد، ناگزیر باید باور داشت منطقه وارد قطب‌بندی جدید شده است.

در این قطب‌بندی، ایران، قطر، روسیه و ترکیه در راستای فائق آمدن بر اختلافات‌شان و همسویی بیشتر با یکدیگر گام بر می‌دارند. این قطب‌بندی اگر شکل کامل به خود بگیرد می‌تواند تحولات منطقه را از جمله در سوریه و یمن رقم بزند به گونه‌ای که نه قطر و نه ترکیه دیگر اصرار بر رفتن بشار اسد نداشته باشند یا در یمن حضور حوثی‌ها در ساختار قدرت به رسمیت شناخته شود.

از سوی دیگر قطر فراموش نمی‌کند که ترامپ تحت تأثیر ریاض، قطر را کشور حامی تروریست توصیف کرده بود. این نیز به نوبه خود دوحه را وا می‌دارد تا طرحی نو در روابط خود با مسکو در افکند و چنانکه گفته شد حاصل این تحولات، قطب‌بندی جدیدی با حضور ایران، قطر، روسیه و ترکیه خواهد بود.

۴ ـ  این روند سبب شده است که حتی سناریوهای طراحی شده امثال کسینجر برای القای امپراتوری نیز چندان مخاطبی برای خود نیابد، اگرچه نگرانی‌های کاخ سفید را در ورای شکست‌های پی در پی داعش از نیروهای مقاومت کاملا می‌توان احساس کرد. نگرانی که چرایی تلاش امریکا برای حفظ داعش ودیگر گروه‌های تروریستی در منطقه را آشکار می‌کند.

 هنری کسینجر، نظریه‌پرداز و وزیر خارجه اسبق امریکا، در مقاله‌ای خطاب به «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور امریکا می‌نویسد: نباید با نابود کردن داعش، زمینه را برای توسعه قدرت ایران در منطقه فراهم کرد؛ زیرا با سلطه تهران و نیروهای متحدش بر اراضی آزاد شده از چنگ داعش، یک «امپراتوری رادیکال ایرانی» شکل خواهد گرفت. او به دولت ترامپ هشدار می‌دهد، شکست داعش به قدرت گرفتن ایران در سراسر منطقه خاورمیانه منتهی می‌شود. کیسینجر در یادداشت خود آورده است:

در این شرایط، مثال سنتی که می‌گوید دشمنِ دشمن شما می‌تواند به عنوان دوست شما باشد، دیگر کاربردی ندارد. اگر اراضی تحت کنترل داعش از سوی سپاه پاسداران انقلاب ایران یا نیروهای آموزش دیده و مدیریت شده آنها تصرف شوند، در نتیجه آن یک کمربند از تهران تا بیروت ایجاد می‌شود، که می‌تواند نشانه‌ای از ظهور یک «امپراتوری رادیکال ایرانی» باشد.

وی در ادامه یادداشت خود مدعی شده است: در حالیکه اقدامات امریکا به برخی نیروهای ویژه در جبهه‌های زمینی و بمباران از طریق جنگنده‌های ائتلاف محدود می‌شود، ایران در حال سلطه بر هر دو کشور است. به همین دلیل برقرار ماندن داعش کمک بزرگی به محدود کردن قدرت نفوذ ایران خواهد کرد.

مقام معظم رهبری در سفر اخیر به مشهد با حضور در منزل یکی از شهدا، به موضوع آزادسازی حلب اشاره کردند و گفتند: قضیه حلب این‌قدر مهم بود که همه محاسبات امریکا، سعودی و غیره را در سوریه و در منطقه ۱۸۰ درجه به هم زد و از بین برد و باعث شد خون شهدا هدر نرود. ایشان افزودند: این اتفاق به‌قدری عظمت دارد که نمی‌شود با تعبیرات انسانی آن را بیان کرد. عظمتی که تجلی امثال حججی‌ها، یکی از برکات آن است وبه تعبیر زیبای رهبر معظم انقلاب خداوند او را همچون حجتی در مقابل چشم همگان قرار داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس