به گزارش مشرق، هشت سال قبل که اوباما با شعار تغییر به قدرت رسید، شعارهایی داد که تقریباً همگی آنها به دنبال اصلاح آنچه در هشت سال قبل توسط بوش و جمهوریخواهان خراب شده بود، دور میزد، ولی با گذشت دو دوره ریاستی، اوباما هم به شکل دیگری همان سیاستهای دوره بوش را ادامه داد و آنچه باید به عنوان اعتماد عمومی مردم آمریکا و حتی افکار عمومی جهانی کسب شود، به نتیجه معکوس رسید.
نظرسنجیهای امریکایی این را تأکید میکنند که اکثریت مردم آمریکا به سیستم حاکم، مکانیزمها، سیاستمداران، شعارهای دروغین انتخاباتی بیاعتماد هستند. امروز هم که ترامپ ثروتمند به قدرت میرسد، با تکیه به همین احساس مردم آمریکا و البته برای فریب از نوع دیگر، به ریاستجمهوری آمریکا دست مییابد. هم جورج بوش و هم اوباما به دنبال حفظ و گسترش قدرت آمریکا در جهان بودند و امروز هم ترامپ همین شعار محوری را مطرح میکند تا آمریکا به مجد و شکوه و برتری ملی جهانی دست یابد.
آنچه روشن است اینکه آمریکا نسبت به 8 سال و یا 16 سال قبل از جایگاه بهتری برخوردار نشده و بسیاری از متفکران آمریکایی، از واژه افول قدرت در جایگاه جهانی سخن میگویند. اگر کالین پاول یک روز به اروپاییها هم نهیب میزد و آنها ماستها را کیسه میکردند، امروز دولت پوشالی عربستان هم برای جان کری تره خورد نمیکند، حال چه رسد به اروپاییها.
جان کری با سفر به مسقط و رایزنیهای دو روزه و طی توافق با آلسعود و انصارالله، از روز پنجشنبه اعلام آتشبس در یمن نمود تا در طی یکماه مذاکرات سیاسی آغاز شود.
محتوای اولیه این طرح بر یک نکته تأکید دارد که در خصوص بحران یمن، در یکسو مردم یمن هستند و در سوی دیگر آلسعود است و باید حملات وحشیانه خود را متوقف کند؛ یعنی دولت دستنشانده منصور هادی از معادله این طرح حذف شده و باید حکومت توافقی جدیدی زمام امور را به دست بگیرد.
معلوم نیست که جان کری با چه کسی در عربستان هماهنگ کرده، ولی به هر حال این توافق بنا به اعلان جانکری با تأیید دو طرف همراه بوده که با تمرد سعودی روبهرو شد و عملاً بمبارانهای هوایی ادامه یافت و مزدوران منصور هادی برای اینکه نشان دهند در صحنه حضور دارند، دست به جنایت روز جمعه در بازار شعبی زده و مردم را به خاک و خون کشیدند.
امروز شنبه نیز مقامات سعودی یک اعلام یکطرفه برای آتشبس یکطرفه و 48 ساعته کردند تا آنچه جانکری عنوان کرده بود را پشت سر بگذارند.
نظرسنجیهای امریکایی این را تأکید میکنند که اکثریت مردم آمریکا به سیستم حاکم، مکانیزمها، سیاستمداران، شعارهای دروغین انتخاباتی بیاعتماد هستند. امروز هم که ترامپ ثروتمند به قدرت میرسد، با تکیه به همین احساس مردم آمریکا و البته برای فریب از نوع دیگر، به ریاستجمهوری آمریکا دست مییابد. هم جورج بوش و هم اوباما به دنبال حفظ و گسترش قدرت آمریکا در جهان بودند و امروز هم ترامپ همین شعار محوری را مطرح میکند تا آمریکا به مجد و شکوه و برتری ملی جهانی دست یابد.
آنچه روشن است اینکه آمریکا نسبت به 8 سال و یا 16 سال قبل از جایگاه بهتری برخوردار نشده و بسیاری از متفکران آمریکایی، از واژه افول قدرت در جایگاه جهانی سخن میگویند. اگر کالین پاول یک روز به اروپاییها هم نهیب میزد و آنها ماستها را کیسه میکردند، امروز دولت پوشالی عربستان هم برای جان کری تره خورد نمیکند، حال چه رسد به اروپاییها.
جان کری با سفر به مسقط و رایزنیهای دو روزه و طی توافق با آلسعود و انصارالله، از روز پنجشنبه اعلام آتشبس در یمن نمود تا در طی یکماه مذاکرات سیاسی آغاز شود.
محتوای اولیه این طرح بر یک نکته تأکید دارد که در خصوص بحران یمن، در یکسو مردم یمن هستند و در سوی دیگر آلسعود است و باید حملات وحشیانه خود را متوقف کند؛ یعنی دولت دستنشانده منصور هادی از معادله این طرح حذف شده و باید حکومت توافقی جدیدی زمام امور را به دست بگیرد.
معلوم نیست که جان کری با چه کسی در عربستان هماهنگ کرده، ولی به هر حال این توافق بنا به اعلان جانکری با تأیید دو طرف همراه بوده که با تمرد سعودی روبهرو شد و عملاً بمبارانهای هوایی ادامه یافت و مزدوران منصور هادی برای اینکه نشان دهند در صحنه حضور دارند، دست به جنایت روز جمعه در بازار شعبی زده و مردم را به خاک و خون کشیدند.
امروز شنبه نیز مقامات سعودی یک اعلام یکطرفه برای آتشبس یکطرفه و 48 ساعته کردند تا آنچه جانکری عنوان کرده بود را پشت سر بگذارند.
حاصل این رخداد از چند روز گذشته که حتی در خبر جعلی بر عذرخواهی جانکری از منصور هادی نیز کشیده شد، نشان داد که کلاه اوباما حتی برای دولت پوشالی و قبیلهای آلسعود هم پشم ندارد!!
با اینکه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا موضوع عذرخواهی را منکر شد، ولی مسئله این است که اهالی امروز کاخ سفید، فاقد هرگونه اهمیتی هستند و وزیرخارجه عربستان در واشنگتن نیز فقط با لابیهای کنگره در حال رایزنی است تا دو ماه آینده را پشت سر بگذارد.
ترامپ هم که آمده، با همان سیاستمداران حزبی که آنها را فاسد معرفی کرده، در حال چینش تیمش است. نکته محوری این است که ترامپ هم با این چهرههای شناخته شده، همان راه بوش و اوباما را طی میکند و هم در محیط داخلی هم در عرصه بینالمللی با سرعت بیشتری روند افول قدرت و جایگاه را سپری میکند و باز هم این کلاه پشمی نخواهد داشت.