فیلم «شب به خیر فرمانده» به کارگردانی من، با نام خارجی Goodbye Life» » در بیش از 40 کشور به نمایش درآمد و اولین فیلم دفاع مقدسی بود که جایزه‎‎های فراوانی از جشنواره کشور‎های خارجی از جمله کشور‎های سوئیس، فرانسه و انگلیس گرفت.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - همان‎طور که جنگ فضایی مردانه دارد، سینمای جنگ هم متاثر از این قضیه بیشتر با حضور مردان شکل می‎گیرد و به ثمر می‎نشیند. اما از سوی دیگر در همه جنگ‎ها، حضور مکمل و تعیین‎کننده زن‎ها را هم در پشت جبهه‎ها داریم و چه ‎بسا حتی کار به حضور موثر آن‎ها در خطوط اصلی جنگ هم کشیده است. این مسأله در جنگ تحمیلی ایران و عراق و دوران دفاع مقدس، شکل محسوس‎تر و برجسته‌تری پیدا کرد و نقش زنان و بانوان ایثارگر، کم از رشادت و رزمندگی مردان نداشت. در سینمای دفاع مقدس و مقاومت هم با اینکه همچنان متاثر از همان فضای واقعی و خطرات و دشواری‎‎های تولید چنین آثاری، وجوه مردانه برجسته و حاکم است، اما بودند و هستند زنانی دغدغه‌مند و متعهد که پابه‌پای مردان، تصمیم به مشارکت در انتقال پیام‎ها و مفاهیم جبهه و جنگ و مقاومت به نسل‎های امروز می‎گیرند. انسیه شاه‌حسینی، فیلم‌ساز سینمای دفاع مقدس و مقاومت که آثار تحسین شده‎ای چون «شب به‌خیر فرمانده» و «زیباتر از زندگی» (درباره شهید سیدحسین علم الهدی) را در کارنامه دارد، یکی از این شیرزنان و بانوان رزمنده سینماست.
 
در ادامه مشروح گفت‌وگوی پنجره با او را می خوانید.

چه عناصر و شاخصه‎‎هایی باعث تفاوت فیلم دفاع مقدسی با ژانر مرسوم جنگی سینمای جهان می‎شود و هویت مستقلی به آن می‎بخشد؟
این تفاوت به هویت خود رزمنده‎ها برمی‌گردد. شما به ‎عنوان مثال اگر به جنگ جهانی دوم، جنگ آمریکا با ویتنام، جنگ آمریکا با کره و خیلی جنگ‎‎های دیگر در جهان نگاه کنید، شاخصه‎ها و عناصر معنوی و ارزشی حاکم در جنگ تحمیلی را نمی‎بینید. همین حال و هوا به فیلم‎های این نوع سینما هم راه پیدا کرده و آن را متمایز از آثار ژانر جنگی سینمای جهان می‎کند. ضمن اینکه ما شروع‎کننده جنگ نبودیم و در مقام دفاع برآمدیم. دفاعی به معنای واقعی مقدس که متکی بر ایدئولوژی عاشورایی بود. در این جنگ، ابتدا ایران غافل‌گیر شد. زمان بنی‌صدر به تدریج اتفاقاتی می‎افتاد و گزارش‎هایی درباره برخی تحرکات عراقی‎ها در مرز‎های ایران به مرکز ارسال می‎شد. عراقی‎ها تآن‌کهای‎شان را به مرز‎های ایران آوردند و حتی اقدام به شلیک خمپاره کردند، به پاسگاه‎های مرزی حمله کردند و برخی نیرو‎های ما را گروگان گرفتند. این اتفاقات و شیطنت عراقی‎ها از اسفند سال 58 شروع شد، اما ما جنگ را 31 شهریور سال بعد اعلام کردیم. همه تحرکات عراقی‎ها از ابتدا به مرکز گزارش می‎شد، ولی بنی‌صدر به ‎دلیل اختلافاتی که با آیت‎الله شهید بهشتی داشت، نمی‎خواست واقعیت را بپذیرد و اقدامی برای مقابله انجام دهد.
 
درنتیجه این گزارش‎ها را اعلام نمی‎کرد. فقط زمانی که عراق فرودگاه‎های نقاط مختلف ایران را زد و به تهران حمله هوایی کرد، تازه ما جنگ را به رسمیت شناختیم. بنابراین ما به‎ جز اسم دفاع مقدس، نمی‎توانیم نام دیگری روی آن بگذاریم. زمانی به ایران حمله شد که ما شرایط مناسبی برای مقابله و دفاع نداشتیم. زمان زیادی از انقلاب اسلامی نمی‎گذشت. ارتش ما تصفیه شده بود و عده‎ای رفته بودند یا به دلایلی اخراج شده بودند و آمادگی نظامی وجود نداشت. تنها چیزی که باعث شد جلوی این هجوم وحشیانه دشمن گرفته شود، عشق آن نسل انقلابی به رهبر و بنیانگذار انقلاب بود؛ رهبری که با درایت و پشتوانه فرهنگ عاشورایی باعث جذب جوانان شد. جوانانی بسیجی که بدون هیچ پشتوانه آموزشی و نظامی، ظرف 3 روز با سلاح‎ها و نارنجک‎های واقعی آموزش می‎دیدند و بلافاصله عازم اهواز و مناطق جنگی می‎شدند. درصورتی‌که عراق آن زمان، یکی از قوی‎ترین ارتش‎ها را داشت. ضمن اینکه ما فقط با عراق نمی‎جنگیدیم، از همین اسرای عراقی که در جنگ می‎گرفتیم، مزدورانی از حدود 40 کشور به چشم می‎خوردند. یعنی صدام پول می‎داد و از کشور‎های مختلف، نیرو می‎گرفت. بنابراین آن چیزی که تا قبل از عملیات فتح‌المبین توانست ما را نجات دهد، فقط ایمان بچه‎ها بود. این‎ها تفاوت‎های جنگ ما با جنگ دیگر کشور‎ها بود؛ تفاوت‎هایی که در فیلم‎های جنگی و سینمای دفاع مقدس ما هم با آثار جنگی دیگر کشور‎ها مشهود است.
 
مثلا وقتی شما فیلم‎های جنگی آمریکایی را می‎بینید، سربازی که مجروح می‎شود، شروع به فحش دادن می‎کند. اگر کسی نگاه چپ به قمقمه آب سربازی دیگر کند، کشته می‎شود! اما رزمندگان ما در این مواقع خودشان را نشان می‎دادند و همه شهامت و زیبایی‎شان در این لحظات، جلوه‎گر می‎شد. جالب این‌جاست که اگر ما از خودگذشتگی‎ها و فداکاری‎‎های رزمنده‎ها را در فیلم‎ها نشان دهیم، می‎گویند شعار است و کسی باور نمی‎کند، درحالی‎که در واقعیت وجود داشت. اما واقعا من در عملیات طریق‌القدس بستان به چشم دیدم که وقتی آمبولانس را برای حمل مجروحان به بیمارستان سوسنگرد می‎آوردند، مجروحان بدحال خودشان را با فداکاری پشت پیکر‎های شهدا پنهان می‎کردند تا مجروحان دیگر را برای مداوا ببرند. من با دیدن این صحنه، رفتم به راننده آمبولانس گفتم چند نفر این‌جا زنده هستند. خب، این یک واقعیت است اما اگر شما همین را در یک فیلم به تصویر بکشید، کسی باور نمی‎کند و به آن می‎خندند. درصورتی‌که ما به‎ عنوان فیلم‌ساز باید این واقعیت‎ها را به ‎طور قابل باور برای تماشاگران نسل امروز روایت کنیم. تفاوت‎ها از این‌جا و از تقدس فضا و ایمان بچه‎ها می آید.
 
چه عواملی به تقویت و گسترش ژانر دفاع مقدس کمک کرد؟
اول و مهم‎تر از همه رهبری امام خمینی (ره) و شهامت و شعور مدیریتی ایشان و اشاعه فرهنگ عاشورایی میان جوانان. این تاثیرپذیری در جوانان و فعالان عرصه سینما هم شکل و قوت گرفت و باعث تقویت و گسترش ژانر دفاع مقدس و تولید فیلم‎های خوبی در این زمینه شد. ضمن این‌که نسل ما و جوانان آن زمان، نسلی طلایی بودند. آن‎ها که از آسمان نیامدند. چطور می‎شود جوانانی که تا سه سال قبل در زمان شاه و دوران طاغوت زندگی می‎کردند، در این فرصت کم این‎طور متحول و برای حفظ نظام و انقلاب، داوطلبانه راهی جبهه‎ها شدند؟ همه این‎ها از تاثیرات امام بود. جوانانی که با حرف‎های همین امام، به خیابان‎ها آمدند و انقلاب کردند، زمان جنگ هم به عشق امام و با یک فرمان و سخنرانی ایشان، به جبهه‎ها رفتند. به‎ جز درایت امام که نقش موثر و غیرقابل انکاری در شکل‎گیری جریان دفاع و فرهنگ مقاومت داشت، از نقش پیروان و دلداده‎‎های ایشان هم نباید گذشت.
 
مثل همین الان که جوانان بسیجی، گوش به فرمان مقام معظم رهبری هستند. آن زمان هم رزمنده‎ها و شهدای ما باور کرده بودند که دارند برای چه می‎جنگند. درست است که رزمنده‎ها در خاک و در مرز می‎جنگیدند، اما در اصل و در باطن به چیزی فراتر فکر می‎کردند و عشق و هدف والاتری داشتند. برای همین بود که رزمنده‌ای، فردای مراسم عروسی‎اش دوباره راهی جبهه‎ها می‎شد. اصلا بحث مادیات هم مطرح نبود چون سپاه که تا مدت‎ها به رزمنده‎ها حقوق نمی‎داد. تا این‌که زمان شهید علم‌الهدی بود که ماهی دو هزار تومان پرداخت می‎کرد. این پول‎ها را هم روی یک میز می‎گذاشتند و می‎گفتند، هرکس هر چقدر احتیاج دارد، بردارد. چنین خلوصی میان رزمنده‎ها وجود داشت. فرمانده‎ها به ‎لحاظ ظاهری و سادگی، فرقی با دیگر رزمنده‎ها نداشتند و همیشه اگر دنبال فرماندهی می‎گشتی، باید حدس می‎زدی که اگر کتانی پاره‎ای جلوی سنگری قرار دارد، فرمانده همان‌جاست.
 
آن موقع که تولید فیلم‎های دفاع مقدس رونق داشت، برخی از آثار با اقبال عمومی و حتی فروش‎هایی خوب در گیشه سینما‎ها روبه‎رو می‎شدند. برای بازگشت به آن روز‎ها و بهبود وضعیت اقتصادی این فیلم‎ها باید چه کرد؟
خوشبختانه الان بهترین ایام جذب تماشاگر به سینماست و مردم هم از فیلم‎های تجاری استقبال می‎کنند و هم از آثاری که کسی فکر موفقیت آن‎ها را در گیشه نمی‎کند. پس بهترین فرصت است که فیلمسازان با ساخت فیلم‎های خوب از این موج بهره ببرند. اما آن چیزی که در این سال‎ها به عرصه سینمای دفاع مقدس ضربه زده و مانع از آن شده که فیلم‎های خوب و مبتنی بر جذب تماشاگر در این‎خصوص ساخته شود، جزیره‎ای شدن مسئولان فرهنگی این حوزه است. یعنی اگر 20 سال پیش کسی می‎خواست در انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس فیلم جنگی بسازد، کافی بود که مسئول آنجا یک نامه مثلا به شهرک سینمایی دفاع مقدس و یک نهاد دیگر بنویسد و درخواست همکاری کند. اما الان به این نهاد‎ها مراجعه کنیم، می‎گویند چشم، ولی اولا فلان قدر به این شماره حساب بریزید. بعد هم نه فقط هزینه آن امکانات، بلکه پول اضافه کار آن مسئول نظامی را که مثلا همراه تانکشان می‎فرستند هم شما باید بدهید!  
 
پیشنهاد شما برای این‌که نهاد‎های متولی، حرکت مثبتی در این زمینه انجام دهند، چیست؟
پیشنهاد من این است که یک ضربه فرهنگی به سر این نهاد‎های متولی بخورد تا به آن سال‎ها برگردند! حالا این ضربه می‎تواند به شکل یک زلزله و تحول باشد، می‎تواند به شکل یک خواب باشد، می‎تواند به شکل ورق زدن آلبوم قدیمی باشد، می‎تواند به شکل یک سفر راهیان نور باشد، می‎تواند در قالب زیارت حرم حضرت امام‌حسین (ع) باشد. اگر اتفاقاتی از این جنس بیفتد، زمان متوقف شود و نهاد‎های متولی و مسئولان فرهنگی ما به آن سال‎ها برگردند، خواهید دید که چه فیلم‎هایی در عرصه سینمای دفاع مقدس و مقاومت تولید می‎شود و به نمایش در می‎آید. الان که تماشاگران خوب و متفاوتی داریم و این‎طور از فیلم‎ها استقبال می‎کنند، بهترین فرصت برای اقداماتی جدی و عملی در این زمینه است. الان سینما تماشاگران خوب و آگاه و تشنه‎ای دارد و ما در سینمای دفاع مقدس باید از این وضعیت استفاده و آن‎ها را با ساخت فیلم‎هایی خوب سیراب کنیم.
 
چرا در این سال‎ها فیلم‎های دفاع مقدس، کمتر راهی به عرصه سینمای جهان پیدا کرده است؟ چه موانعی باعث ارائه نشدن این آثار در جشنواره‎‎های جهانی و اکران‎‎های خارجی می‎شود؟
فیلم «شب به خیر فرمانده» به کارگردانی من، با نام خارجی Goodbye Life» » در بیش از 40 کشور به نمایش درآمد و اولین فیلم دفاع مقدسی بود که جایزه‎‎های فراوانی از جشنواره کشور‎های خارجی از جمله کشور‎های سوئیس، فرانسه و انگلیس گرفت. این فیلم در جشنواره کن نامزد دریافت جایزه دوربین طلایی بود، اما دقیقا مصادف شد با سال مسأله انرژی هسته‎ای ایران و قرار شد هیچ جشنواره خارجی، فیلم‎های ایرانی را نپذیرد و به آن‎ها جایزه ندهد. این فیلم حتی جایزه صلح پاپ را هم از جشنواره کارلووی‌واری دریافت کرد؛ فکر کنید یک فیلم جنگی جایزه صلح می‎گیرد. در پایان خیلی از این نمایش‌ها، تماشاگران خارجی پیش من می‎آمدند و از من المان‎های جبهه و جنگ و فیلم مثل چفیه و چیز‎های دیگر را می‎خواستند. همه حرفم این است که بگویم همه چیز به کیفیت خود فیلم برمی گردد و اگر واقعا فیلم جنگی و دفاع مقدسی خوب و با نگاه جهانی ساخته و به‎ نحو درستی از آن حمایت شود، امکان اکران جهانی و موفقیت در جشنواره‎‎های خارجی هم وجود دارد.
 
مقام معظم رهبری همواره و در مناسبت‎های مختلف، نکات مدیریتی و راهبردی در خصوص تقویت سینمای انقلاب و دفاع مقدس مطرح می‎کنند. چقدر باید از این رهنمود‎ها به‎عنوان چراغ راه بهره گرفت؟
ایشان علاوه بر مباحث مربوط به رهبری، در همه زمینه‎ها یکی از آگاه‌ترین، فرزانه‎ترین و باشناخت‎ترین افراد هستند. این مسأله به ‎ویژه در زمینه سینما مشهود است. یعنی مقام معظم رهبری، با وجود همه گرفتاری‎ها و مسئولیت زیاد، تمام فیلم‎های روز دنیا را دنبال می‎کنند. حتی ادبیات کشور‎های مختلف را هم دنبال می‎کنند و رمان‎ها را هم می‎خوانند. بعد به‎ عنوان مثال نظر می‎دهند که فلان رمان آمریکایی، بهتر از فیلمش بوده است. می‎خواهم بگویم ایشان تا این اندازه به روز است، درحالی‎که هیچ‎کدام از ما این‌قدر به روز نیستیم. هرکس ادعا می‎کند، دروغ است. بنابراین باید حرف ها، سخنرانی‎ها و جملات قصار کسی با این درایت و این شناخت را چراغ راه قرار داد. هنرمندان و فیلم‌سازان باید برای تقویت سینمای انقلاب و دفاع مقدس به خوبی به این حرف‎ها گوش دهند و به آن‎ها عمل کنند، به شرطی که مورد حمایت هم قرار بگیرند چون سینما و به ‎ویژه عرصه دفاع مقدس و آثار جنگی، هنر گرانی است. ضمن این‌که مسئولان فرهنگی که بودجه دست‌شان است و قدرت اجرایی و توان حمایت دارند، باید بیش و قبل از هنرمندان، شنوای حرف‎های مقام معظم رهبری باشند و سخنان ایشان را همچون تابلو و الگویی پیش روی خود قرار دهند. مسئولان فرهنگی باید به فیلم‌سازان بگویند براساس این تابلو  و معیار‎ها و مصادیق، طرح و فیلم‌نامه بیاورند و بعد از میان آن‎ها از 5 اثر برگزیده برای ساخت حمایت کنند. اگر سالی 5 فیلم خوب هم در این زمینه ساخته شود، اتفاق بزرگی است. / هفته نامه پنجره

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس