در این دیدار طالبزاده ضمن تشکر از حضور از اهالی شبکه قرآن در منزلش با بیان شرحی از بیماریش گفت: چندی پیش شرح واقعه و آنچه بر من گذشت را در نامهای نوشتم و به آقای بروجردی دادم. ماجرا مربوط به سرقت چمدانم من در عراق بازمیگردد که چند روز بعد پیدا شد، اما آن زمان من متوجه آلودگی لباسها و وسایلم نشدم، و تنها موضوعی که گزارش دادم، سرقت لبتابم بود.
وی افزود: بلافاصله بعد از این ماجرا، مشکلات مختلف جسمی برایم به وجود آمد، از جمله مشکل در راه رفتن، در تنفس و سرفههای شدید پیدا کردم و بعدها متوجه این آلودگی شدیم.
مسمویت آب زمزم به ماده آرسنیک و هشدار گاردین به مسلمانان انگلیسی
طالبزاده با بیان اینکه قصد دارم در روزهای آینده اسناد و مدارکی دال بر جنایتهای صهیونیستها را دراختیار خبرنگاران قرار بدهم، گفت: یکی از موضوعاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، موضوع آلودگی آب زمزم به ماده سمی آرسنیک است، این در حالی است که به گزارش خود انگلیسیها در سال 1971 آب زمزم یکی از پاکترین و گواراترین آبهای جهان بوده و این آب دارای مقادیر زیادی فلوراید، کلسیم و منیزیم بوده که در صورت نوشیدن یک لیوان از آن، تا ساعتها شاداب میماندید، اما سال 2006 گزارشی در روزنامه گاردین منتشر شده و در آن به مسلمانان انگلیسی هشدار مسمومیت آب مقدس یعنی آب زمزم داده شد.
وی ادامه داد: این اتفاق از سال 1366 و بعد از ماجرای حج خونین رخ داد و پس از این ماجرا آب زمزم که به گواهی خود غربیهای یکی از بهترین و گواراترین آبهای جهان بود مسموم شده است.
*دیدار با سردار همدانی ساعاتی قبل از شهادت
در ادامه، طالبزاده با درخواست حاضران به بیان خاطراتی از شهید همدانی پرداخت و گفت: در آخرین روزهای زندگی سردار همدانی، به سوریه رفتم و قصد داشتم مصاحبهای با وی درباره فعالیتهایش در دمشق و سوریه داشته باشم. سردار همدانی در لاذقیه به سر میبرد و من از دمشق پیامی برای ایشان فرستادم، اما پاسخی به پیام من داده نشد، تا اینکه وی را در سفارت ملاقات کردم. سردار همدانی به من گفت: پیام شما به من رسید، اما نمیتوانستم پاسخ پیامتان را بدهم، فقط آنقدر بگویم که به زودی با شما به صورت مفصل صحبت خواهم کرد، اما گویا قسمت نبود و آن روز، روز آخر زندگی سردار همدانی بود و ایشان چند ساعت بعد به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
وی از ارتباطش با سردار همدانی در سالهای قبل خبر داد و گفت: پیش از این هم با این شهید عزیز ارتباط داشتم و چند بار از وی برای حضور در برنامه راز دعوت کردم، حتی به یاد دارم در یکی از مصاحبهها ایشان نقدی از کتاب «مهتاب خَیّن» کردند که در پخش مجدد برنامه، صحبتهای ایشان سانسور شد. آن شب سردار همدانی در منزل ما بود و قرار بود با هم به سر ضبط برویم. به یاد دارم زمان دیر شده بود و با عجله سوار ماشین شدیم، اما به محض آنکه خواستم راه بیفتم، ایشان فوراً از من خواست که خودرو را متوقف کنم. گویا وی صدای گربهای را شنیده بود و از ماشین پیاده شد و به من گفت: یک گربه درون موتور اتومبیل شماست، من بسیار استرس و عجله داشتم، اما ایشان با آرامش به جستوجوی گربه پرداخت و بعد از نجاتش، سوار ماشین شد و گفت برویم.
در این دیدار محمدحسین محمدزاده مدیر شبکه قرآن ضمن آرزوی سلامتی برای طالبزاده، از وی خواست تا با تجربیاتش این شبکه را در راستای تحولات و رشد برنامهها یاری کند.
محمدزاده افزود: خواجهنصیرالدین طوسی میگوید «کسی که در راه تبلیغ است باید مفهوم عام باشد و مقبول خاص»، البته ما در این زمینه فاصله زیاد داریم و باید بتوانیم با مخاطب به خوبی ارتباط برقرار کنیم و طوری عمل کنیم که کارهای ما مورد قبول اساتید و کارشناسان باشد.
طالبزاده هم در پاسخ به محمدزاده بیان کرد: ایدههایی به ذهنم میرسد که دراختیار شما قرار خواهم داد.