فیلم دقیقاً خود رمان نیست و در بخش‌هایی که لازم بوده است سراغ رمان رفته‌ایم. در روایت فیلم یک حرکت نمایشی داریم که برای من خیلی جذاب بود. من در قالب 2 نقش حضور دارم، یکی راوی قصه که مثل هر فرد معمولی دیگری رمان را خریداری می‌کند و در حال خواندن رمان است.

گروه فرهنگ و هنر مشرق- تیزر سینمایی کتاب «رویای نیمه شب» رونمایی شد. این تیزر به کارگردانی آقای اصغر عباسی با بازی عباس غزالی، مهدی فقیه، سیما خضرآبادی، ثریا قاسمی، متین ستوده و ماه چهره خلیلی است و یک شنبه از پوستر آن رونمایی شد.

عشق آسمانی از مترو تا بازار حله!

این تیزر سینمایی برای معرفی و تبلیغ کتاب «رویای نیمه شب» ساخته شده است. رمان «رویای نیمه شب» اثر حجت الاسلام مظفر سالاری، از انتشارات کتابستان معرفت است و در چهارمین دوره مسابقه کتاب خوانی، به عنوان کتاب زندگی معرفی شده است. داستان این کتاب که برگفته از رویدادهای واقعی تاریخی است، دلدادگی هاشم، جوان جواهر سازی سنی به ریحانه، دختر شیعه‌ای را روایت می‌کند.

 این داستان در قرن هشتم هجری جریان دارد و در بستر سرکوب شیعیان در شهر حله به دست حاکم ناصبی روایت می‌شود. عوامل «رویای نیمه شب»‌عبارتند از‌: نویسنده و کارگردان:‌ آقای اصغر عباسی، برنامه ریز و دستیار کارگردان:‌آقای حامد پوراسفندیانی، منشی صحنه:‌ خانم لادن رحمتی، بازیگران:‌آقایان و خانم‌ها عباس غزالی،‌ مهدی فقیه، سینما خضر آبادی، ثریا قاسمی، متین ستوده، ماه‌چهره خلیلی، حسین ابطحی، ایمان والی، عکاس: آقای امیر جلالی،‌فیلمبردار پشت صحنه: آقای مهدیار عقابی، مدیر تولید:‌ آقای مصطفی رضوانی، مدیر فیلمبرداری:‌ آقای روزبه رایگا، مدیر صدابرداری:‌آقای محمد شاهوردی،‌ تدوین: آقای سیاوش کردجان، صداگذار:‌آقای مهدی جمشیدیان، آهنگساز:‌آقای امید روشن بین، مدیر جلوه‌های ویژه:‌ آقای جواد مطوری،‌ طراح چهره‌پردازی: آقای علی بهرامی‌فر، طراح صحنه و لباس:‌ آقای سهیل میرسپاسی،‌ مدیر تدارکات: آقای رضا بداقی. این فیلم محصول مشترک مرکز رسانه‌ای شیرازه و باشگاه فیلم سوره است. عباس غزالی درگفت و گو با «صبح نو» از ویژگی‌های این کار می‌گوید.

عشق آسمانی از مترو تا بازار حله!

*چطور شد که به این کار پیوستید؟ کتاب را نخست خواندید و بعد سر صحنه حاضر شدید؟


نه،‌ در حقیقت روزی که فیلمنامه را خواندم و بعد با کارگردان صحبت کردم و با روایت قصه آشنا شدم و در نهایت برای انجام این کار به توافق رسیدیم، روز بعدش رفتم جلوی دوربین. در واقع بیش از شروع کار فرصت خواندن کتاب را پیدا نکردم اما در طول پروژه با کتاب بیشتر آشنا شدم و رمان را شروع کردم.

*درباره روایت تیزر کمی توضیح دهید. به نظر می‌رسد تفاوت‌هایی با خود رمان دارد.


فیلم دقیقاً خود رمان نیست و در بخش‌هایی که لازم بوده است سراغ رمان رفته‌ایم. در روایت فیلم یک حرکت نمایشی داریم که برای من خیلی جذاب بود. من در قالب 2 نقش حضور دارم، یکی راوی قصه که مثل هر فرد معمولی دیگری رمان را خریداری می‌کند و در حال خواندن رمان است. این فرد در زمان حال حضور دارد و در مترو در حال خواندن کتاب است ولی در یک اتفاق کتاب از دستش می‌افتد و وقتی کتاب را برمی‌دارد، خود را در دل تاریخ می‌بیند. از اینجا او وارد داستان می‌شود و هاشم جواهر ساز را می‌بیند. نقش دوم من، نقش هاشم است که عاشق دختری است و حالا در لباس تاریخی حضور دارم. در واقع ما تقابل جوان امروزی خواننده کتاب را که وارد تاریخ شده است  با خودش می‌بینیم.

*چه چیزی باعث شد که این کار را بپذیرید؟

روایت کار برای من بسیار جذب کننده بود. ولی غیر از این، اهمیت این حرکت فرهنگی برای من خیلی زیاد بود. در واقع علاوه بر معیارهای فنی که همواره برای انتخاب کارهایم داشته‌ام، هدفم از این کار فرهنگسازی کتابخوانی و ترویج کتاب بود. فکر می‌کنم خیلی مهم است که ما و همکارانمان دست به دست هم بدهیم و تلاش کنیم که آمار کتابخوانی را در کشور بالا ببریم و فکر می‌کنم این نوع کارها می‌تواند یکی از راه‌های رسیدن به این هدف باشد.

*در خود داستان کتاب چه چیزی شما را جذب کرد؟‌ درونمایه تکیه بر مشترکات اعتقادی و اخلاقی بیشتر برایتان مهم بود یا روایت یک داستان عاشقانه میان هاشم و ریحانه؟

مطئناً این 2 مکمل هم بودند و این رمان یک داستان عشقی را موضوع قرار داده است اما پیام و حرف اصلی چیز دیگری است. در این داستان از یک عشق زمینی برای رسیدن به یک عشق فرازمینی استفاده شده است. پیام کار آسمانی است و در نهایت با حضور زیبای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گره گشایی می‌شود. فکر می‌کنم پیام قصه این است و آن عشق پسر به دختر، بهانه مطرح شدن این اخلاقیات است.


*قبل از این کار،‌ برای کتاب دختر شینا هم تیزر ساخته شده بود. نظرتان درباره اینگونه کارها چیست؟ فکر می‌کنید چقدر به دیده شدن و خوانده شدن کتاب کمک می‌کند؟


مطمئناً حرکت مثبتی است و حقیقتاً حرکتی فرهنگی است. من فکر می‌کنم کسانی که در کارهای هنری هستند، رسالتی برای ترویج کتاب دارند و ساخت کارهای این چنینی، انجام این رسالت است. استفاده از زبان تصویر و نمایش برای تبلیغ کتاب بسیار مهم است. من فکر می‌کنم هر کسی می‌تواند به فراگیر شدن کتاب‌خوانی کمک کند و هنرمندان هم بای پای کار بیایند. تلاش باشگاه فیلم سوره هم بسیار ارزشمند بود. امیدوارم این تلاش محدود به چند کار نباشد و ادامه پیدا کند. فکر می‌کنم باید این تیزرها پشت سر هم ساخته شوند و یک مجموعه را تشکیل بدهند.

*کار کردن با باشگاه فیلم سوره چطور بود؟‌ کم تجربگی دیده می‌شد؟ بالاخره همه عوامل حرفه‌ای نبودند.


اتفاقاً به نظرم همه حرفه‌ای بودند. یکی از نکاتی که حساسیت‌های من را برای انتخاب کار کم و کمتر کرد. نگاه حرفه‌ای عوامل بود. حضور آقای روزبه رایگا در مقام تصویربردار و آقای شاهوردی به عنوان صدابردار،‌ نشان از حضور عوامل حرفه‌ای در این کار داشت. غیر از اینها، حتی کارگردان و سایر عوامل هم حرفه‌ای بودند. شاید تجربه‌شان کم بودند ولی هنرمند بودند و کار بلد و من از کار کردن با آنها لذت بردم.

عشق آسمانی از مترو تا بازار حله!

*نتیجه کار را دیده‌اید؟‌ از خروجی راضی بودید؟


بله،‌ من خیلی از خروجی نگران بودم. حتی در ابتدا یک‌بار جواب منفی دادم و بعد قانع شدم که به این کار بپیوندم. برای من ورود این شخصیت از امروز به دیروز خیلی مهم بود و فکر می‌کردم اگر این بخش از کار در نیاید و باورپذیر نشود، کار خیلی خنده‌داری می‌شود. حساسیت این بخش به باریکی یک موست ولی در نهایت بسم‌الله گفتیم و شروع کردیم و الان فکر می‌کنم. این بخش از کار جزء عوامل موفقیت کار است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس