کد خبر 574379
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۲

هفتمین میزگرد مجازی نقد کتاب با محوریت کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» با حضور چهره‌های رسانه‌ای برگزار شد.

گروه فرهنگی مشرق: هفتمین نشست مجازی «نقد کتاب» با محوریت کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» اثر محمدصادق کوشکی با کاریکاتورهایی از مازیار بیژنی به همت موسسه خاکریز ایمان و اندیشه از سوی انتشارات خیزش نو منتشر شده با حضور اهالی رسانه برگزار شد.

*مکالمه تلفنی روحانی با اوباما جرقه کتاب شد

در ابتدای این نشست محمدمهدی همتی مدیر مسئول موسسه خاکریز ایمان و اندیشه با اشاره به این کتاب گفت: سال 1386 با مازیار بیژنی تولید کتاب در مورد معضل مسکن در کشور را شروع کردیم. مثل همین پروژه، پژوهش بر عهده ما بود، ایده‌های کاریکاتوری را با هم بحث می‌کردیم و بعد آقا بیژنی اتد می‌زدند. در آن برهه معضل مسکن خیلی بالا گرفته بود و این کتاب هم اتفاقا به دست دکتر احمدی‌نژاد و وزیر مسکن هم رسیده بود.

وی افزود: بعد از تکمیل کتاب «سر بی پناه» آقای بیژنی گفتند من مجموعه‌ای از کاریکاتورهای مختلف سیاسی هم دارم که بعد از «مقاله‌های بی‌متن» کشیده شده و اگر موافق باشید آن‌ها را هم در قالب یک مجموعه مستقل منتشر کنیم. ما هم پذیرفتیم و کتاب «نیشتر» همراه کتاب «سر بی‌پناه» عرضه شد که اتفاقا مقدمه کتاب «نیشتر» را دکتر کوشکی نوشتند.

همتی گفت: این دو کتاب در فروش گیشه‌ای چندان توفیق نداشتند و ما به این نتیجه رسیدیم که برای گسترش دامنه مخاطب باید قالب انتشار کاریکاتورها را عوض کنیم. آن زمان ایده تولید یک متن طنز پیوسته کنار کاریکاتورها مطرح شد. یک متن که کاریکاتورها را به هم بدوزد و پیوستگی ایجاد کند و کتاب را از قالب یک مجموعه کشکولی از کاریکاتورها دربیاورد.

او اضافه کرد: بعد از شکل‌گیری این ایده ابتدایی، تولید کتاب طنز «هولوکاست» مطرح شد. اکثر کاریکاتورهای این کتاب را آقای بیژنی کشیده بودند، ولی تصمیم گرفتیم از یک نویسنده طنز بخواهیم یک روایت کوتاه طنز از تاریخ قوم بین‌اسرائیل از ابتدا تا پس از شکل‌گیری اسرائیل بنویسد. و این متن مکمل کاریکاتورها باشد. برای این منظور با آقای مهدی‌نژاد صحبت کردیم و ایشان پذیرفتند. محتوای پژوهشی مختصری که فراهم شده بود را به ایشان دادیم و متن ایشان بعد از چند رفت و برگشت کوتاه آماده شد.

مدیر موسسه خاکریز ایمان و اندیشه گفت: در این کتاب کاریکاتورها مهمتر از متن هستند و اصلا قبل از متن کشیده شده‌اند. در بیشتر صفحات هم میان متن و کاریکاتور هماهنگی زیادی وجود ندارد. اما به هر حال استقبال از این کتاب نسبتا خوب بود و بازتاب خبری خوبی هم در داخل و خارج داشت.

وی افزود: مهرماه سال 92، بعد از سفر آقای روحانی به نیویورک و ماجرای صحبت تلفنی و ... ما خیلی دغدغه پیدا کردیم که چرا یک جریان سیاسی و رسانه‌ای به راحتی می‌تواند چهره آمریکا را بزک کند و این قدر حافظه تاریخی و سیاسی جامعه کم است که این رویکرد جدید به شیطان بزرگ چندان نامأنوس نمی‌نماید؟ تصمیم گرفتیم یک اثر طنز در مورد جنایات آمریکا تولید کنیم. تجربه هولوکاست هم کاملا برایمان روشن بود. ابتدا می‌خواستیم فقط تاریخ جنایات آمریکا در ایران را کار کنیم، اما بعد از کمی مطالعه و مشورت تصمیم گرفتیم تاریخ جنایات آمریکا در دنیا را هم اضافه کنیم. آن موقع هنوز به فکر تاریخ تأسیس آمریکا نبودیم و اصلا بعد از 11 سپتامبر را مد نظر داشتیم.

این مدیر فرهنگی در ادامه گفت: پژوهش این اثر ابتدا اینرنتی بود و به استناد چندان اهمیتی نمی‌دادیم. بعد از آماده شدن اولین نسخه محتوای پژوهشی، از برخی از اساتید خواستیم متن آماده شده را مطالعه و اظهار نظر کنند. یکی از این اساتید دکتر کوشکی بودند. ایشان بعد از مطالعه متن فرمودند ایده خیلی خوب است، اگر علاقه داشته باشید حاضرم متن نهایی را خودم بنویسم.

او اضافه کرد: ما قبل از آن برای کشیدن کاریکاتورها با آقای بیژنی به توافق رسیده بودیم. برای نوشتن متن هم با آقا مهدی‌نژاد و دکتر امینی صحبت‌هایی کرده بودیم و حتی متن پژوهشی در اختیار دکتر امینی قرار داده شده بود تا اعلام نظر کنند. اما پس از مشورت با سایر دوستان به این نتیجه رسیدیم که دکتر کوشکی بهتر از دیگران از پس این کار بر می‌آیند، با توجه به تسلط ایشان روی این موضوع و البته ضعف‌های پژوهش ما که می‌خواستیم با مشورت دکتر کوشکی اصلاح شود. توافق با دکتر کوشکی عملا فرآیند پژوهشی پروژه را دو برابر کرد. ایشان 2 نظر داشتند. یکی اینکه تاریخ تأسیس آمریکا اضافه شود و تاریخ آمریکا را از ابتدا روایت کنیم. ثانیا منابع پژوهشی از اینترنت به کتاب معتبر تغییر پیدا کند و ما همه فیش‌های قبلی را با منابع جدید در اختیار ایشان قرار دهیم. این کار حدود 3 ما طول کشید و در نهایت نیمه شهریور سال 93 متن پژوهشی نهایی را به ایشان دادیم. قرار بر این بود که دکتر کوشکی فصل به فصل بنویسند و آقای بیژنی هم در پایان هر فصل اتدها را شروع کنند.

همتی در ادامه این نشست گفت: برآورد اولیه کوشکی حدود 2 ماه بود، اما این روند 7 ماه طول کشید و ایشان تقریبا اوایل سال 94 متن را به ما تحویل دادند. البته هر هفته چند صفحه‌ای را که نوشته بودند تحویل می‌گرفتیم و پس از ویراستاری برای آقای بیژنی هم می‌فرستادیم، ولی متن اوایل سال 94 تمام شد. مازیار بیژنی هم هر چه پیگیری می‌کردیم دست به قلم نمی‌شدند و کشیدن را با فشارهای رسمی و غیر رسمی بنده عملا از ابتدای سال 94 شریع کردند. بنده تقریبا هفته‌ای یک بار به دفتر مجله بزنگاه می‌رفتم و با هم بحث می‌کردیم تا اینکه بالاخره پایان تیرماه تقریبا فرآیند کشیدن کاریکاتورها تمام شد. متن دکتر کوشکی مطابق سفارش اولیه ما 30000 کلمه شد. آقای بیژنی هم حدود 140 کاریکاتور کشیدند که 108 تای آنها در کتاب استفاده شده است.

*«تاریخ مستطاب آمریکا» قبل از هرچیز یک اتفاق خوشحال کننده بود

محمدرضا شهبازی طنزپرداز و نویسنده در ادامه این نشست گفت: کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» قبل از هرچیزی و فارغ از مزیت‌ها و ضعف‌های محتوایی که ممکنه داشته باشه، یک اتفاق خوش حال کننده و مهم توی فضای نشر کشور است. استفاده از ظرفیت طنز برای پرداختن به سوژه‌های مهم و مغفول مانده فضای نشر اتفاق خوبی است. در فضایی که جریان غالب طنز و طنزنویسی کشور پرداختن به چنین سوژه‌هایی را با انگ‌هایی مثل حکومتی بودن یا سفارشی بودن تقبیح می‌کند، این شجاعت و نوآوری قابل تقدیر است. مخصوصا که یک مجموعه مستقل فرهنگی و خودجوش تصمیم به این کار گرفته و باری را که باید خیلی از مجموعه‌های فرهنگی عظیم با بودجه‌های کلان و دفاتر طنز فراوان به دوش میکشیدن، از روی زمین برداشته است.

وی افزود: درباره کتاب چند حسن و مزیت به نظرم رسیده که عرض می‌کنم: یکی اینکه توجه همزمان به متن و کاریکاتور خیلی اتفاق خوبی بوده و همنشینی این دو کنار هم واقعا باعث شده تا کتاب خواندنی و دیدنی شود. نکته دیگر اینکه همانطور که در مقدمه کتاب هم آمده، تحقیقات مفصلی که در مرحله پژوهش‌ها انجام شده کتاب را به یک اثر قابل استناد تبدیل کرده و واقعا اطلاعات مخاطب را درباره کشور آمریکا تا حد قابل قبولی بالا می‌برد.

شهبازی در پایان سخنانش در این بخش گفت: اسم کتاب هم خوب انتخاب شده و به نظرم بار طنز دارد و هم به خوبی به مخاطب می‌گوید که قرار است با چه چیزی در کتاب مواجه شود.

*استاد دانشگاهی که طنز نویس است

مصطفی وثوق‌کیا در بخش دیگری از این نشست گفت: محمدصادق کوشکی و مازیار بیژنی هر دو افراد شناخته شده‌ای هستند. محمدصادق کوشکی که پیش از این نیز صفحه طنز هفته نامه یالثارات الحسین در اختیار بود و نیش قلمش را به مسائل سیاسی و فرهنگی روز اختصاص می‌داد و شاید هم خیلی‌ها ندانند استاد دانشگاهی که پرشور در مسائل سیاسی و مهم جامعه اظهارنظر می‌کند و همزمان در مناظره‌های سیاسی و فرهنگی شرکت می‌کند همان نویسنده ستون طنز این هفته‌نامه است که به واسطه صراحت‌هایش در میان مردم شناخته شده است.

وی افزود: مازیار بیژنی نیز یکی از فحول عرصه کاریکاتور انقلابی و دغدغه‌مند است که در سال‌های گذشته آثارش به اندازه کافی موثر بوده و تایرگذاری‌های خاص خودش را در میان اهل فرهنگ و حتی مخاطب عام داشته است. حال جمع این دو در کتابی پیرامون آمریکا نتیجه کار را خواندنی و دیدنی کرده است.

وثوق‌کیا گفت: شاید برای نوشتن کتابی که بخواهد آمریکا را معرفی کند بهترین قالب انتخاب شده همین طنز باشد که نویسنده بتواند با زبان گزنده و نیش و کنایه مطالب و مقصود خود را برساند و علاوه بر این که اصل مطلب به خواننده القا می‌شود بتوان بهترین تاثیرگذاری و بهره‌برداری را نیز داشت.

او اضافه کرد: پنج فصلی که در کتاب دیده شده اتفاقا از خود آمریکا شروع شده و نویسنده از همان ابتدای به اصطلاح کشف آمریکا شروع کرده تا دوران معاصر و کنونی رسیده است و قدم به قدم مراحل پیدایش این پدیده استکباری را شرح می‌دهد. انتخاب قالب طنز بدین جهت مناسب این کتاب است که تا حدی خشنونت شرح داده شده در متن را می‌گیرد و مخاطب در خواندن کتاب دچار آزار روحی و روانی نمی‌شود چرا که اقدامات انجام شده کاملا مستعد از بین بردن روح روان هر آدم آزاده‌ای است.

*به نثر کتاب ایراد وارد است

شهبازی در ادامه و در بخش دیگری از سخنانش گفت: مهمترین ایرادی که به نظر بنده به کتاب می‌تواند وارد باشد، نوع نثر طنز کتاب است. کتاب از نظر طنز بودن خیلی خوب شروع می‌شود. حتی می‌شود گفت که مقدمه کتاب یکی از بهترین بخش‌های کتاب است. اما کم کم روایت خسته کننده می‌شود. تکراری شدن شوخی‌ها و رو شدن دست نویسنده برای مخاطب چیزی است که بعد از یک سوم ابتدایی کتاب مخاطب را اذیت می‌کند

او گفت: برای مثال در همان صفحات ابتدایی مخاطب کاملا دستش می‌آید که وقتی بخش مربوط به سرخپوست‌ها تمام می‌شود و بخش مربوط به سیاه‌ها شروع می‌شود، الان نویسنده برخورد آمریکایی‌ها با سیاهان را به پای تلاش برای متمدن کردن آنها خواهد گذاشت و از این طریق جنایات آنها را به طنز روایت خواهد کرد.

شهبازی گفت: این هم به نظر بنده چند دلیل دارد، مهمترین دلیل این است که نویسنده تقریبا فقط به یک تکنیک طنزپردازی یعنی تجاهل العارف پرداخته و بیشترین استفاده را از این تکنیک کرده و خود را به ندانستن زدن و توجیه کردن رفتارهای آمریکایی‌ها در کل طول متن، چیزی است که شاید برای یک مطلب طنز هزار کلمه‌ای کافی باشد، اما برای یک کتاب طنز که بیش از 100 صفحه مطلب طنز دارد کافی نیست.

*همنشینی با کاریکاتورهای بیژنی برای این کتاب اتفاق خجسته‌ای بود

مصطفی وثوق‌کیا در بخش دیگری از این نشست گفت: نکته قابل ذکر درباره متن‌های کتاب که توسط محمدصادق کوشکی نوشته شده این است اگر چه متن‌ها جذاب و واقعا طنز هستند اما لحن متن‌ها یکدست نیست و برخی اوقات احساس می‌شود که تکرار شده و حتی برخی مطالب کپی از قبلی‌هاست. ضمن این که به نظر می‌رسد خلاقیت متنی کمتری وجود دارد برای ادامه کتاب و نویسنده نتوانسته است که در مراحل نوشتن کتاب لحن و نوآوری متون و طنز موجود در آن را حفظ کند.

وی افزود: همنیشینی کتاب با کاریکاتور های مازیار بیژنی هم اتفاق خجسته ای بود به نحوی که برخی اوقات متن ها با هماهنگی کامل با طرح های کاریکاتور بود که خود باعث درک کامل مطلب می شد ولی با این  حال اگرچه متن ها خود شکل مستقلی دارد ولی کاریکاتورها بدون متن ها زیاد قابل درک نیستند و حتما لازم است توسط متنی شرح داده شود و شاید مازیار بیژنی درآینده نتواند از این طرح ها استفاده جداگانه‌ای داشته باشد.

*«تاریخ مستطاب آمریکا» تجربه‌ای متفاوت بود

محمدمهدی همتی در ادامه گفت: بنده انتقادها را می‌پذیرم. البته این یک نقد پسینی است. یعنی در ابتدای شروع این روند ما دید کاملی نسبت به اثری که قرار بود خلق شود نداشتیم. البته اگر دوستان این اثر را با هولوکاست مقایسه کنند معلوم می‌شود که بسیاری از ضعف‌های هولوکاست مرتفع شده، ولی این اثر هم تجربه‌ای متفاوت بود و ان‌شاءالله در تولیدات بعدی در همین قالب باید برای رفع این نواقص تلاش کنیم.

وی افزود: در حقیقت ما می‌خواهیم فرآیند تولید یک اثر هنری را که کاملا خلاقانه است، با استفاده از ابزارهایی خارج از وجود هنرمند به سمت و سوی خاصی ببریم و حقیقتا نمی‌توان گفت چه اثری با چه مختصاتی خلق خواهد شد. بنده تهیه‌کننده این اثر بوده‌ام، نه نویسنده و نه کاریکاتوریست. لذا اگر اجازه بفرمایید از موضع خودم اشکالات را ببینم. فرآیند نگارش متن خیلی طولانی شده و به دلیل هم زمانی با ترم درسی دکتر کوشکی، ایشان فرصت زیادی برای این کار نداشتند.

همتی گفت: درست این بود که این متن لااقل سه بار بازنویسی می‌شود، بعد از مراجعه به منتقدین و اخذ نظرات کارشناسی. ولی متأسفانه نه دکتر کوشکی چنین فرصتی داشتند و نه ما بضاعت مالی این کار را داشتیم. لذا به این متن به عنوان متنی که یکباره نوشته شده نگاه کنید. البته دکتر کوشکی خودشان چند بار می‌نوشتند و و اصلاح می‌کردند و بعد به ما تحویل می‌دادند، ولی در نهایت بازبینی‌های میان کار غیر از بازبینی نهایی و استفاده از نظرات منتقدین است. وقتی تیراژ کتاب پایین باشد، به خاطر ضعف‌های متعددی که در بازار کتاب کشور ما وجود دارد، هزینه‌های تولید نمی‌تواند از حدی بالاتر برود. مسئله دیگر انتخاب خود ما بود. ما می‌خواستیم یک متن تاریخی مستند ارائه کنیم و بخشی از بار اقناعی اثر را هم روی استناد آن بستیم. در این شرایط دست نویسنده هم چندان باز نیست.

وی افزود: از طرف دیگر می‌خواستیم که تاریخ گسترده در طول چند قرن را روایت کنیم و محدودیت 30000 کلمه‌ای، عملا مانع مانورهای خلاقانه نویسنده خواهد بود. البته بنده چند نقد جدی‌تر هم به این اثر دارم که هر وقت امر بفرمایید اگر دوستان نگفتند خودم اشاره می‌کنم. به نظر بنده دو اشکال‌جدی به این اثر وارد است، یکی اینکه موضع متن نسبت به آمریکا فاش می‌شود و مخاطب می‌فهمد با متنی روبروست که قرار است آمریکا را محکوم کند.

*متن از آمریکا متنفر نیست ولی خواننده متنفر می‌شود

مدیر موسسه خاکریز ایمان و اندیشه گفت: البته متن به هیچ وجه از آمریکا متنفر نیست، در حالی که خواننده واقعا از آمریکا متنفر می‌شود و این یکی از نقاط قوت این اثر است که دوستان هم اشاره کردند، از قالب طنز و همراهی کاریکاتورها با متن نشأت می‌گیرد. اگر کاریکاتورها نبود بعضی از بخش‌های متن واقعا آزادهنده می‌شد، از جهت تلخی واقعه‌ای که روایت می‌کند. دوم اینکه موضع متن نسبت به آمریکا منصفانه به نظر نمی‌رسد و فقط نقاط ضعف و جنایت‌ها را مد نظر قرار می‌دهد.

وی افزود: البته تردیدی نداریم که برآیند این تمدن حتما در نهایت جنایت و شیطان‌ صفتی‌ست، ولی اگر نقاط مثبتی هم وجود دارد باید در کنار نقاط منفی گفته شود تا مخاطب به عنوان یک راوی منصف به روایت ما گوش کند.

شهبازی در ادامه این نشست گفت: من نکته اولی رو که فرمودید اصلا اشکال نمی‌دانم، اینکه موضع متن مشخص باشد عیب نیست و اصلا این تصور که می‌شود کتابی نوشت با این شکل و ظاهر و با این نویسندگان و بعد طوری نوشت که مخاطب موضع ما را نفهمد، امکان پذیر نیست. خواهشم از شما اینه که اصلا به این سمت حرکت نکنید چون بدبختی خیلی از طنزنویس‌های ما الان این است!

*نویسنده در مقدمه تیر خلاص را به خواننده می‌زند

میثم رشیدی مهرآبادی یکی دیگر از افرادی بود که در این نشست سخن گفت. وی افزود: به نظرم یکی از ویژگی‌های جالب این کتاب، مقدمه‌ای است که دکتر کوشکی در ابتدای آن نوشته: تقدیم به نادر مهدوی که آمریکایی‌ها او را بهتر از ما می شناسند. به نظرم نویسنده کتاب در این جمله و در آغاز کتاب، تیر خلاص را به خواننده کتاب و به مخاطب خارجی آن یعنی آمریکایی‌ها می‌زند.

وی افزود: نکته بعد اینکه این کتاب اگر چه رونمایی خوبی داشت و نشان می‌داد که تهیه کنندگان جوان و پرشوری دارد، اما در زمینه تبلیغات و فروش و همه گیر شدن، موفقیت چشمگیری نداشت. شاید اگر کتاب در قطعی کوچکتر و با کاغذهایی معمولی‌تر و قیمتی پایین‌تر تولید می‌شد، به فراگیری بیشتری دست می‌یافت.

همتی در پاسخ به شهبازی گفت: در حوزه ادبیات روایی یک اصل وجود دارد: «نگو، ادعا نکن، بلکه نشان بده»، فکر می‌کنم می‌شود بدون ادعا کردن و فقط با روایت آنچه رخ داد، موضع متن را پنهان کنیم و قضاوت را بر عهده خواننده بگذاریم. البته قطع کتاب باید خشتی می‌بود، به خاطر کاریکاتورها، از طرف دیگر حجم متن اجازه استفاده از خشتی کوچک را نمی‌داد.

وثوق پیرامون قطع کتاب در پایان این نشست گفت: اتفاقا این کتاب اگر در قطع کوچک‌تری چاپ می‌شد خیلی بهتر بود. چون قابلیت حمل و نقل بهتری داشت و این خودش در اقبال مخاطب تاثیرگذار است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس