تیام که به معنای چشمانم و گرامی در فرهنگ لغات مورد استفاده قرار گرفته، در حقیقت یک ارتقاء بر روی ناوگان قدیمی تانک های ام 47 نیروی زمینی ارتش به حساب می آید. اما ام 47 های از کجا امده و تا به امروز در ایران چه کرده اند؟
M-47 پیرمرد آمریکایی با 60 سال سابقه
تانکهای قدیمی ام 47 پاتن در اوایل دهه 1950 میلادی در زمان رژیم طاغوت از آمریکا خریداری شد. بر اساس اطلاعات منابع خارجی، ایران در حال حاضر چیزی نزدیک به 160 دستگاه از این تانکها را در اختیار دارد.
تانک M-47
ام 47 تانکی میان وزن بود که در سالهای اوایل جنگ سرد به منظور مقابله سیل پایان ناپذیر تانکهای روسی که در نقاط مختلف از جمله منطقه آلمان در حال رشد بودند، ساخته شد. این تانک در حدود 48 تن وزن داشته و با یک قبضه توپ 90 میلی متری مسلح شده بود.
عمده "ام 47 " های ایرانی در زمان جنگ تحمیلی، در خدمت لشکر 81 زرهی کرمانشاه بوده و در هشت سال دفاع مقدس نیز حضور داشتند. اما این تانک مشخصا در قرن بیست و یکم با شرایط اولیه خود حرفی برای گفتن نداشته و یا باید برای اوراق شدن استفاده و یا این که فکری برای تغییر اساسی در آن داده می شد.
سبلان؛ اولین ارتقاء برای ام 47 های ایرانی
سبلان در حقیقت برجک جدیدی بود که برای ام 47 های ایرانی ساخته شده و بروی این تانک نصب شد تا همچنان این تانک در خدمت ارتش باقی بماند. برجک مورد نظر در کناره های توپ و بخش های کناری برجک، شباهت خاصی به نمونه مورد استفاده در تانک ذوالفقار داشت و این موضوع نشان از افزایش بقاء پذیری و فاکتور حفاظت در این تانک دارد.
همچنین دو عدد سامانه نارنجک انداز مخصوص پرتاب نارنجکهای دود زا نیز بر روی دو طرف این برجک نصب شده بود که می تواند در مواقع خطر از آن برای پخش دود بهره برد. همچنین بر روی چرخ های تانک نیز یک پوشش حفاظتی افزوده شده بود.
نکته بعدی که شاید یکی دیگر از مهم ترین خصوصیات پروژه سبلان باشد، تغییر سلاح اصلی تانک ام 47 یعنی توپ 90 میلی متری به توپ 105 میلی متری بود. چند نکته در مورد این تغییر وجود دارد که بایستی به ترتیب به آن پرداخت. توپ 105 میلی متری موجود بر روی سبلان شباهت خاصی به گونه مورد استفاده بر روی تانک های ام 60 ایرانی و همچنین گونه ارتقاء یافته صمصام داشت. در حقیقت می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که این دو تانک ایرانی از یک توپ مشترک بهره می بردند. این توپ در حقیقت مدل L7 ساخت انگلستان می باشد که به نوعی مشهورترین توپ 105 میلی متری، خصوصا در جهان غرب به شمار می آید. آمریکایی ها حتی از این توپ در مدل اولیه تانک آبرامز نیز بهره بردند.
البته این مسئله در بخش آموزش نیز به کاهش زیرساختهای مورد نظر و در نتیجه صرفه جویی در هزینه می شود. بر اساس اعلام فرمانده نیروی زمینی هزینه آماده سازی یک تانک ام 47، یک سوم یک تانک تی 72 می باشد که تایید دیگری برای به صرفه بودن تولید این تانک می باشد.
اما نگاهی دقیق تر به برجک تانک سبلان نکته دیگری را نیز برای ما مشخص می کند و آن هم نصب سامانه پریسکوپ توپچی بر روی برجک این تانک است که کمک می کند تا کاربر مورد نظر به راحتی به کنترل محیط اطراف پرداخته و به هدف یابی بپردازد. می توان این گونه نتیجه گرفت که مسئولین نزاجا سامانه هدف یابی و پریسکوپ مخصوص توپچی مشترکی را برای هر سه تانک صمصام، ذوالفقار و سبلان در نظر گرفته بودند تا به نوعی استاندارد سازی را در تانکهای ایرانی به انجام برسانند.
تیام دومین ارتقاء برای ام 47 های ایرانی
اما تانک جدید "تیام" هم در حقیقت یک برجک جدید برای ام 47 های ایرانی محسوب می شود که البته دارای تفاوت های مشخصی خصوصا در بخش حفاظت با سبلان است. این برجک جدید نسبت به سبلان کمی کوچک تر بوده و در عین حال با زره های واکنشگر انفجاری نیز پوشیده شده است. این زره ها در هنگام برخورد مهمات ضد زره منفجر شده و مانع از اصابت گلوله یا موشک مورد نظر به بدنه تانک می شوند.
تجربیات نبردهای اخیر بر علیه گروه های تروریستی در عراق و سوریه ثابت کرده است که این زره های واکنشی شانس بقای زره پوش و خدمه را در برابر تهدیدات ضد زره به نحو قابل توجهی افزایش می دهد.
نکته جالب درباره این برجک جدید این است که زره های واکنشگر حتی بر بالای برجک نیز قرار گرفته اند و صرفا به بخش جلویی تانک و برجک بسنده نشده است. این حرکت می تواند تانک را در برابر تهدیدات حمله کننده از بالا به تانک نیز حفظ کند. با توجه به تجربیاتی که مستشاران ایرانی از نبرد در سوریه به دست آورده اند، موشک های" تاو 2 بی " از جمله قاتلان اصلی تانک های ارتش سوریه محسوب می شدند که نوع حمله آنها از بالا و اصابت بر روی برجک تانک بوده است و بر همین اساس، حفاظت از این محدوده، اهمیت ویژه تری یافته است.
سلاح اصلی تانک به نظر همان توپ 105 میلی است که بر روی "سبلان" نیز نصب شده بود. با استفاده از این توپ امکان استفاده از طیف وسیعی از مهمات های ضد زره و شدید الانفجار برای تانک "تیام" به وجود می آمد که اصولا توپ 90 میلی متری فاقد این توانایی بود. بحث دیگر این است که با استفاده از توپ 105 میلی متری مورد نظر یک گونه شبیه سازی بین تانکهای تیام، سبلان و صمصام ایران شکل می گیرد و هر سه تانک از یک نوع توپ و مشخصا یک نوع مهمات بهره می بردند؛ این امر پشتیبانی در زمان جنگ را از واحدهای استفاده کننده از هر سه تانک را راحت تر و البته ارزان تر می کند.
در تانک "تیام" همچنین یک قبضه مسلسل سنگین دوشکا با کالیبر 12.7 میلی متر اضافه شده است که قدرت درگیری با تهدیدات در فاصله کم را به تانک اعطا می کند.
در بحث پریسکوپ نیز یک دستگاه از این سامانه دیده بانی بر روی تانک تیام نصب شده است که شبیه به نمونه نصب شده بر روی تانک سبلان است. به نظر می رسد در این بخش نیز مسئولین صنایع دفاعی به دنبال همسان سازی سامانه های موجود بر روی تانک های ایرانی بوده اند.
در بخش پیشران نیز به دلایلی که در بالا برای تانک سبلان نیز اشاره شد به نظر می رسد که تیام نیز همچنان از پیشران تانک ام 47 بهره می برد چراکه سیستم پیشرانه این تانک سالها بدون مشکلی برای تانک مورد نظر کار کرده و می تواند سرعتی تا 60 کیلومتر بر ساعت را برای این تانک به ارمغان آورد و مسئولین نیز اشاره ای به تغییر در سیستم پیشرانه تانک سبلان نداشتند، می توان این گونه نتیجه گرفت که پیشران تانک مورد نظر همچنان به مانند تانک ام 47 یک دستگاه موتور بنزینی با توان 810 اسب بخار است که البته توان کامل سرویس و نگهداری از آن نیز در داخل کشور وجود دارد و شاید ارتقاء های محدودی نیز روی آن پیاده شده باشد.
اگرچه تانک هایی مانند سبلان و اکنون تیم نمی توانند جوابگوی نیازهای دفاعی نیروهای مسلح و نیروی زمینی ارتش باشند اما همچون بسیاری از ارتش های مهم جهان که هیچ تجهیزاتی را بیهوده بازنشسته نمی کنند، این تانک نیز می تواند در بخشی از پازل توانمندی های دفاعی کشورمان، نقش خود را ایفا کند و مسئولیت های بزرگتر را نیز به برادران قوی تری همچون ذوالفقار و کرار سپرد.