ابداعات و ابتكارات زيبا و مؤثر عرفاني و معارفي همراه با استدلالات و براهين قوي و تحليل‌هاي مخصوص در استفاده از آيات قرآن كريم و روايات و ادعية معصومين، سلام الله عليهم اجمعين، در مباحث خودسازي و تزكية النفس، تفسير و معارف جقة الهيه، شيوة منحصر به فرد اين استاد عاليقدر بود. ، امروز دوشنبه، هفتم دی ماه، دعوت حق را لبیک گفت و در جوار رحمت الهی آرام گرفت.

گروه دین مشرق - آیت الله محمد شجاعی مفسر قرآن کریم و عارف روشن ضمیر، سالیان درازی از عمر خود را به خودسازی و تربیت شاگردان پرداخت و درس علمی و عملی اخلاق، همواره نام و یاد او را در دل علاقه‏ مندان زنده نگه می دارد.

در ادامه به شرح زندگینامه و آثار این  این استاد و مروج اخلاق ناب اسلامی می پردازیم:

زندگینامه و آثار مروج اخلاق ناب اسلامی+ عکس و فیلم

تولد

زنجان، به سال 1319 هجري شمسي مردي آورد كه فرشته علم در لحظه ولادت آهنگ فرود آمدن بر قلب او كرد و بالهاي خود را بر چشمان او ساييد. حضرت آيت الله محمد شجاعي در سال 1319 هجري شمسي در زنجان ديده به هستي باز كردند. ايشان نيز، چون عضوي از منظومة خورشيدي عالمان، در همان آغاز طفوليت، آثار استادي و فرزانگي بر چهره داشت و چشمهاي باطن بين را به فردايي درخشنده در عرصة ايمان و اجتهاد و مجاهده نويد مي‌داد.

تحصیل

تحصيلات ابتدايي را در زادگاه به سرانجام رساند و پس از آن بي‌درنگ، به سال 1331 هجري شمسي، راه اكتساب علوم آل محمد، صلوات اله عليهم اجمعين، را در حوزة علميه زنجان در پيش گرفت. مقدمات حوزوي و نيز ... در همانجا آموخت و از لمعات آن توشه‌هاي نور برگرفت و براي شناخت قوانين اصول فقه، كتاب فوانين در اصول را آموخت و سپس آموختن منظومتين مرحوم سبزواري را بابي براي ورود به كهكشان زيباي حكمت الهي قرار داد. حصرت آيت الله استاد محمد شجاعي به سال 1335 هجري شمسي، از گوشه‌هاي حجرات حوزه علمية زنجان، به سرزمين دانش و تقوا، قم، هجرت كردند ـ سرزميني كه آشنايي با بزرگان عرصه علم و اجتهاد و فلسفه و عرفان واستفاده از آنان از مهمترين بركات آن بود. در همانجا رسايل آموخت و رسالت علم‌اندوزي را به كمال رساند. مكاسب فرا گرفت و تقوا و دانش كسب كرد و كفايه را در خود به كفايت به اندكي از زندگي دنيا بدل ساخت. آنگاه از درواز‌هاي متون نوشته شده خارج گرديد و خود را به باب شهر درس خارج از اصول فقه فقيهي اصولي و عارفي فيلسوف، حضرت امام خميني (ره)، رساند تا او را به اصولي‌ترين مباني علم اصول فقه رهنمون گرداند و هم فروع را نزد وي روشن و آشكار سازد.

همزمان، تلمند در محضر فقهي حضرت آيت الله العظمي محقق داماد (ره) و شركت در درس خارج فقه ايشان راه استنباط احكام شرعي و اجتهاد را براي او هموار نمود. علاوه بر اين بهره‌هاي مقطعي ايشان از درسهاي خارج فقه و اصول برخي از آيات عظام چون ابرهاي عابر بهاري او را نه سيراب، بلكه غرق در فراواني فهم نمود.

اما بهره‌هايي كه از مائده آسماني حضرت علامه طباطبايي (ره) بر گرفت، غذاي روح ساليان او را رقم زد و او را به شاگرد ممتاز و مخصوص علامة طباطبايي رضوان اله عليه بدل ساخت. آموختن فلسفه، شفا يافتن از حكمت الهي سينوي در درس شفا و سفر از خويش به خدا، همراه با خلق، در درس اسفار صد را با حضور در كلاسهاي درس عمومي، و بهره‌مندياز خلوت آكنده از اسرار درس‌هاي خصوصي حضرت علامه (ره) گوشه‌هايي از اين خوشه‌چيني معنوي از بوستان علم و حكمت بود.

ارتباط علمي و معنوي تنگاتنگ ميان استادي علامه و شاگردي عالم، او را در شمار نزديكان حضرت طباطبايي در آورده بود تا آنجا كه همة رساله‌هاي دست‌نويس علامه را كه مزين به دستخط نوراني ايشان بود و استنساخ آنها را به بعضي از شاگردانشان اجازه مي‌دادند، استنساخ نمود و اين افتخار را هم نصيب خود داشت.

به هر حال، بهره‌مندي استاد حضرت آيت الله شجاعي از ساية پرمهر و پرخيز استادي وارسته و واصل چون حضرت علامه طباطبايي حقيقتي است كه آثار و بركات آن همچنان در دل و جان ايشان جاري است.

گواه ارادت و لطف متقابل او و علامه (ره) همين بس زماني، با درگذشت پدربزرگوار استاد (آيت الله شجاعي) كه علامه طباطبايي به منظور مسافرت تابستاني به زنجان عزيمت نموده و ايامي را در اين شهر اقامت مي‌كنند، از درگذشت پدر ايشان مطلع مي‌كردند، و به ديدار و تسليت شاگردي مي‌شتابند و منزل پدري ايشان را به نور حضور خويش منور مي‌نمايند. به همين دليل، سالها بعد كه قرار بود منزل پدري حضرت آيت الله شجاعي براي مرمت و بازسازي تخريب گردد، به يمن همين خاطرة تابناك و ارزشمند، با اكراه تمام، تخريب آن اتاق نوراني را به اطرافيان اجازت فرمودند.

زي طلبگي از ارزشمندترين دستاويزهايي است كه تمام عالمان رباني، به ويژه در دوران جواني، خود را به زيور آن آراسته‌اند. ايشان نيز در دوران جواني، طلبگي را با مرام سادگي عجين ساختند.

در نز د خدا، شكم پر مبغوض است و از مبغوض حكيم، حكمت بر نمي‌آيد. اين است كه خالي نگه داشتن اندرون از طعام، سر اولياي خداست در وصول به حكمت‌هاي ناب آسماني.

حضرت آيت الله شجاعي نيز در زمرة پارساياني بود كه فقر شديد دوران جوان نه تنها مخل علم آموزي و تهذيب او نگرديد، بلكه ارادة او را در طي طريق تقوي و دانش صد چندان نمود. او، كه گاه از شدت فقر، استطاعت خريد حتي يك قرص نان سنگك 4 ريالي را هم نداشت و سه سال تمام در نهايت فقر، از نان سير نگشت، با تمامي اين مشقات لحظه‌اي از آموختن نياسود.

او هر روز پس از نماز صبح تا ساعت 12 شب به جز يك ساعت در ظهر، به قصد اداي فريضه و تناول غذايي مختصر، به سختي به درس و مطالعه مي‌پرداخت. با اينهمه سخت‌كوشي، ايشان در بياناتشان با تواضعي ستودني از اينكه در مقاطع مختلف عمر خويش اوقاتي را بيهوده ضايع كرده است تاسف دايم دارند.

زندگینامه و آثار مروج اخلاق ناب اسلامی+ عکس و فیلم

در آن زمان كه به دليل كمبود بعضي از كتابهاي درسي و عدم گسترش صنعت چاپ، طلاب پرتلاش ناچار به استنساخ بعضي از كتابها بودند، گاه، نوبت استنساخ ايشان به دير هنگام مي‌افتاد و دشواري ديگري بر مشقات ايشان مي‌افزود. براي مثال تنها وقتي كه براي استنساخ كتاب شفا (كه فقط پنج نسخه در كلاس درس موجود بود) در اختيار استاد قرار داشت، 11 تا 12 هر شب در آن زمان بوده است. دراين ساعت هر شب مي‌رفتند و كتاب را از صاحب آن مي‌گرفتند و درس فردا را استنساخ مي‌نمودند و كتاب را بر مي‌گرداندند. امان اين صفرا، در كام علم خواه او انگبين فزود.

شايد درك اين ماجرا دشوار باشد، اما گواه گويايي است بر جديت ايشان در علم آموزي در كنار تمام مرارت هايش. ايشان بعد از تاهل در محله‌هاي فقيرنشين قم با اجاره كردن يك و گاهي دو اتاق كوچك به تحصيل ادامه مي‌دادند. در آن روزگار در بعضي از اين محله‌ها فقط يك روز در ميان امكان استفاده از برق را داشتند، آنهم تنها استفاده از يك لامپ 25 واتي، لاجرم، شبهايي كه برق در اختيار نبود، با بازكردن در چراغ والور به نور كمرنگ شعله بسنده مي‌كردند و به مطالعه و نوشتن مي‌پرداختند و از لحظه‌لحظه عمر براي دانستن و فهميدن بهره‌ مي‌بردند.

مبارزات انقلابی


در سال 1346 هجري شمسي، باگذشت چهارسال از تبعيد حضرت امام خميني (ره)، پس از وقايع خرداد 1342 و تعطيلي دروس ايشان و همچنين درگذشت حضرت آيت الله محقق داماد و نيز درس حضرت علامه به منظور ادامة تاليف و تكميل اثرعظيم‌القدر خود، الميزان، استاد شجاعي، كه هر تابستان در زنجان اقامت مي‌كردند و در آغاز سال تحصيلي هر سال مجددا به قم باز مي‌گشتند، در اين سال (1346 هجري شمسي) با تعطيل شدن تمام درسهايشان در قم، ديگر به قم باز نمي‌گردند. اين واقعه اگرچه براي استاد غم انگيز و سنگين بود، اما آثار مباركي داشت و منشا بركات و سرآغاز تشكيل جلسات و مباحث معارفي و تهذيب نفس و تفسير حضرت آيت الله شجاعي در زنجان گرديد.

اين عالم فرزانه از زمرة اوتادي است كه به عينه علم را با عمل و جهاد را با اجتهاد در آميخت. او كه فضاي فاسد رژيم ستم‌شاهي را مخل مباني شريعت و معاند با احكام نوراني اسلام مي‌ديد، براساس آنچه از تفكر ناب محمدي (ص) حضرت امام (ره) آموخته بود، در اوج خفقان رژيم طاغوت، در خلال مباحث اخلاقي و ديني خود به طرح اعتراضات سياسي نيز مي‌پرداخت و به همين دليل توسط ساواك زنجان مكرر مورد مؤاخذه و سؤال و جواب و تهديد قرار مي‌گرفت وليكن به كار خود ادامه مي‌داد. تا اينكه در سال 1351 هجري شمسي توسط ماموراني كه از ساواك تهران آمده بودند با كمك ساواك زنجان دستگير و دو شبانه روز به دست ماموران اعزامي از تهران در شهر باني زنجان مورد آزار و شكنجه بسيار سخت قرار گرفت و سپس، بعد از دو روز، به ساواك تهران منتقل گرديد و دو ماه در كميتة ضد خرابكاري كه كميتة مشترك ساواك و شهرباني بود به جهت فعاليتهاي گوناگون بر عليه رژيم، به صورت شد يد و خطرناكي آزار و شكنجه شد.

بعد از آن 8 ماه ديگر در زندان قصر تحت مراقبت شديد زنداني بود و تنها با توكل كامل به خداي متعال و انقطاع از ما سوي الله و توسل به حضرات معصومين سلام الله عليهم اجمعين خصوصا در آويختن دامان حضرت ثامن الحج، علي بن موسي الرضا، صلوات الله و سلامه عليه، توانست از مهلكة رژيم طاغوت جان به سلامت به در برد و ساية پر بار خود را بر سر مشتاقان توحيد و حكمت و تهذيب حفظ نمايد. ادامة راه جهاد و اجتهاد و دغدغة اصلاح جامعه، بعد از مدتي مجددا او را در چنگال خون آلود ساواك انداخت و بار ديگر فصلي از شكنجه‌هاي طاقت فرسا را بر جسم مهذب او روا داشت. اما پس از زمان كوتاهي باز با عنايات خاصة ربوبي و توجهات مخصوص حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين از زندان رژيم آزاد گرديد.

عرصه سیاست

با به ثمر نشستن نهال انقلاب اسلامي ايران، حضرت استاد، كه عرصة سياست هم براي او ميدان عبوديت و بندگي خدا و خدمت به خلق بود، نمايندگي مردم زنجان را با اصرار زياد خود مردم آن ديار در دورة اول مجلس شوراي اسلامي پذيرفتند، اما چندي نگذشت كه به دليل شدت كسالات به جا مانده از دوران زندان، از اين سمت استعفا نموده و از آن پس، با اقامت در تهران، با تشكيل جلسات درس و بحث در باب تزكيه و خودسازي، تفسير و معارف قرآني ديگر، راه را بر جويندگاني بسيار، هموار ساختند.

جلسات اخلاق

جلسات عمومي و خصوصي درسها و مباحث عرفاني، تفسيري و معارفي استاد در دو دهه 40 و 50 شمسي در زنجان و دو دهة 60 و 70 شمسي در تهران بي‌شك گواراترين سرچشمه‌هاي زلال حكمت و عمل را در كام طالبين جويندگان معرفت روا داشته است كه ثمرة آن شاگردان و بهره‌مندان زياد از اين محافل بود.

ابداعات و ابتكارات زيبا و مؤثر عرفاني و معارفي همراه با استدلالات و براهين قوي و تحليل‌هاي مخصوص در استفاده از آيات قرآن كريم و روايات و ادعية معصومين، سلام الله عليهم اجمعين، در مباحث خودسازي و تزكية النفس، تفسير و معارف جقة الهيه، شيوة منحصر به فرد اين استاد عاليقدر بود.

{$sepehr_media_1314693_400_300}
دانلود

جالب آنكه سليقة عرفاني و ذوقي استاد و علاقة ايشان به ارباب معرفت، از جمله مولوي و حافظ، بر زيبايي كلام و انديشة ايشان، صورتي ديگر بخشيده و جامه‌اي زربفت از لطايف پوشانده است.

آنچه درشرح زندگاني ايشان نبايد مغفول بماند، اين است كه ايشان نيز درست مانند استاد خود، حضرت علامه طباطبايي، در تمام پيشرفت‌هاي علمي و عرفاني، خود را مرهون فداكاريها و زحمات همسر فداكار خود مي‌‌دانست و وجود چنين همسري را از تفضلات حضرت حق بر مي‌شمرد.

ارتحال


سرانجام این مفسر قرآن کریم و عارف روشن ضمیر، روز دوشنبه، هفتم دی ماه، دعوت حق را لبیک گفت و در جوار رحمت الهی آرام گرفت.

آثار

حاصل عمر با بركت ايشان در عرصة علم و عمل تاكنون آثار ارزشمندي را به جا نهاده كه مشتاقان حقايق الهي را از زخارف ديگر بي‌نياز مي‌كند.

اين گنجينه گرانبها شامل آثار زير است:
ـ كتاب معاد يا بازگشت به سوي خدا در دو جلد چاپ شركت انتشار
ـ كتاب مقالات دربارة تزكيه و خودسازي در سه جلد انتشارات سروش
ـ انسان و خلافت الهي
ـ 6 جلد كتاب برگرفته از برخي از مباحث استاد در جلساتشان درخصوص معاد در خصوص خواب با تنظيم حجه الاسلام كاشفي، چاپ كانون انديشة جوان با عناوين:
بازگشت به هستي، عروج روح، قيام قيامت، تجسم عمل شفاعت، مواقف حشر، و نشانه‌هاي خواب

مجموعه آثار آيت الله محمد شجاعي:
1- مقالات، سه جلد، چاپ از انتشارات سروش
2- معاد يا بازگشت به سوي خدا، دو جلد، چاپ شركت انتشار.
3- انسان و خلافت الهي، يك جلد
4- اسماء حسني، يك جلد، چاپ دوم از انتشارات سروش
5- پنج رساله، يك جلد، چاپ اول از مركز مطالعات بنيادين خاورميانه
6- ملائكه، يك جلد، چاپ دوم
7- بقية الله ...، يك جلد، چاپ اول
8- خواب و نشان‌هاي آن، يك جلد، چاپ سوم
9- بازگشت به هستي، يك جلد، چاپ دوم
10- عروج روح، يك جلد، چاپ دوم
11- قيام قيامت، يك جلد، چاپ دوم
12- مواقف حشر، يك جلد، چاپ دوم
13- تجسم عمل و شفاعت، يك جلد، چاپ دوم
14- مرگ تا قيامت، يك جلد، چاپ دوم


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 5
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 2
  • سلام ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۸
    1 0
    رحمة الله علیه به به ازین مرد خدا
  • اسماعیلی ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۸
    0 0
    رحمت و مغفرت خداوند رئوف نثار روح آن بنده شایسته باد که عمر شریف و پربرکت خود را صرف ترویج دین اسلام نمود و آلوده دنیا و امور دنیوی نشد و صد البته واعتبروا یا اولوالابصار
  • سعید ۰۹:۱۶ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
    0 0
    تیتر خبر رو خوب نخوندم از رحمه الله علیه گفتن آقا یا خانمی که کامنت گذاشته بودند تعجب کردم. در ابتدا میخواستم بنویسم که چه عجب از عالمی که در قید حیاط است تجلیل کردید و کسی را که نفسش روحانی و کلامش ربانی بود و به عمق جان می نشست به مردم معرفی کردید. حقیر با سخنرانی هایش در رادیو و تفسیر وی کمی آشنا بودم ولی وی را زیارت نکرده بودم. در ادامه که به همان کلمه رحمت الله علیه شک کردم و خبر را از ابتدا بدقت خواندم متوجه شدم که ایشان نیز به رحمت حق واصل شده است و بسیار متاسف شدم. یعنی باز همان موضوعی که می دانستم شناخت بزرگان علم و دین و اخلاق بعد از مرگشان. یاد این شعر از مولوی افتادم که : گهی خوشدل شوی از من که میرم چرا مرده پرست و خصم جانیم چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد همه عمر از غمت در امتحانیم کنون پندار مردم آشتی کن که در تسلیم ما چون مردگانیم چو بر گورم بخواهی بوسه دادن رخم را بوسه ده کاکنون همانیم
  • سعید ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
    0 0
    تیتر خبر رو خوب نخوندم از رحمه الله علیه گفتن آقا یا خانمی که کامنت گذاشته بودند تعجب کردم. در ابتدا میخواستم بنویسم که چه عجب از عالمی که در قید حیاط است تجلیل کردید و کسی را که نفسش روحانی و کلامش ربانی بود و به عمق جان می نشست به مردم معرفی کردید. حقیر با سخنرانی هایش در رادیو و تفسیر وی کمی آشنا بودم ولی وی را زیارت نکرده بودم. در ادامه که به همان کلمه رحمت الله علیه شک کردم و خبر را از ابتدا بدقت خواندم متوجه شدم که ایشان نیز به رحمت حق واصل شده است و بسیار متاسف شدم. یعنی باز همان موضوعی که می دانستم شناخت بزرگان علم و دین و اخلاق بعد از مرگشان. یاد این شعر از مولوی افتادم که : گهی خوشدل شوی از من که میرم چرا مرده پرست و خصم جانیم چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد همه عمر از غمت در امتحانیم کنون پندار مردم آشتی کن که در تسلیم ما چون مردگانیم چو بر گورم بخواهی بوسه دادن رخم را بوسه ده کاکنون همانیم
  • محمد ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
    0 0
    سلام خدای رحمتش کند. عزیزی که هرگز ندیدمش بزرگی جضرت آیت الله محمد شجاعی را اولین بار از یک خارجی شنیدم. سال 1399 میلادی در یکی از کشورهای خازجی به بزرگی برخورد کردم. ایشان ازمن راجع به آیات عظام پرسیدند. آیت الله حسن زاده وآیت الله جوادی آملی ودیگر مجتهدان را معرفی کردم یک روز باهم گفتگو کردیم بعد از یک روز یکباره ازمن پرسید آیت الله محمد شجاعی را می شناسی . عرض کردم فقط می دانم که دور اول مجلس شورای اسلامی نماینده زنجان در مجلس بود. وکتاب مقالات، و معاد و انسان و خلافت الهي، را از ایشان دیده ام اما حضورا خدمتش نرسیده ام واطلاعی از ایشان ندارم. این بزرگوار خارجی شروع کرد از اخلاقیات ایشان برای من بیان کردن. که دیدم عجب اطلاعاتی دارد. وبعد گفت سلام مرا در بازگشت به ایران برسان. این بزرگوار تا کنون به ایران نیامده است. بعد از باز گشت هرچه گردیدم ملاقات حاصل نشد حتی با کسانی که شاگردش بودند موضوع را مطرح کردم جوابی دریافت نکردم. بوسیله آنان سلام را هم رساندم جوابی نیامد. دیرور در کنفرانس وحدت اسلامی عنوان کردند که ایشان مرحوم شده است. خیلی غمگین شدم که توفیق زیارتش حاصلم نشد.وسلام آن خارجی را هم نتوانستم به اوبرسانم. آن خارجی کسی نبود جز عارف عزیز(سیدعلی سبزواری) که فعلا در شهر گلگیت می باشد. البته ایشان به گفته خودش یازده نسل قبلش به سادات سبزوار برمی گردد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس