کد خبر 51048
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۸

(سینما و دیانت)

به گزارش وبلاگستان مشرق، حمید خانی پور در مطلب اخیر وبلاگ "سینما و دیانت" نوشت: فیلم مرهم جدید ترین اثر سینمایی اجتماعی ایران در ادامه تولیدات خانوادگی شرکت خط و موج علیرضا داود نژاد است که به وسیله خویشاوندان نابازیگر آقای فیلمساز تولید شده و هم اکنون بر پرده سینما ها می باشد . (فرانسیس فورد کاپولا هم تمام خویشاوندانش را وارد سینما کرده است . خروجی آن استاد نیکلاس کج می شود و خروجی این استاد رضا داود نژاد )
فیلمی جاده ای شهری که با ساختار فیلمنامه از نوع گردشی سفر اودیسه وار غیر اسطوره ای دختری را نشان می دهد که از روی اجبار و تهدید و درد اعتیاد از دست پدر مستبد خود فرار می کند و بعد از مراحلی به اصل خودش باز گردد.
البته در این فیلم پیرزن فراری هم داریم که از زاویه دیگر ببینیم می توان نتیجه گرفت که بازگشتی در کار نیست . دو نسل متفاوت و فاصله دار در نقطه ای نا کجا گونه و در حین سقوط نسل جدید با هم تلاقی پیدا می کنند و فیلم مرهم بیشتر منظورش همین نکته آخریعنی برخورد نزدیک از نوع سوم است . مضمون فیلم کاملا کلیشه ای است و بر خلاف ادعای کارگردان اثر ساخته شده ، غیر خلاقانه با داستانی عقب تر از زمان حال است و چیز شگفت انگیزی ندارد که بیننده به خاطرش صبر پیشه کند و یا هیجان زده شود . مثل همیشه و بر خلاف خیلی برداشتهای غیر اصولی ، کلامی شعاری دارد که هدفش مثلا تقبیح کردن اعتیاد است که به واسطه نمایش محرض چگونگی مصرف و محل و نحوه خرید و فروش مواد تلاش دارد تا آینه واقعیت های سیاه جامعه باشد . اینکه شهر پر از معتاد است و اگر جوانان را در نیابید حتما معتاد خواهند شد و اینکه دختران فراری می شوند و حتما گیر گرگ ها می افتند و الی آخر که هیچ نتیجه ای ندارد جز نا امید کردن و بد آموزی های مستقیم غیر مسئولانه.
البته اگر منصفانه به این فیلم بنگریم تفاوتی را می بینیم که با اسلاف و اخلافش دارد و نمی توان از آن گذشت. فیلم صرفا سیاه نما نیست و احترامی هر چند کم رنگ به یک سری عرف و حقایق دارد و به کل همه دستاوردهای مرز و بوم را به هیچ نمی انگارد . نور امید در آن می توان یافت .
موسیقی گرم و بارقه های طنز ، فیلم را از سرد مجازی فریزری و ابزوردیسم رها می کند و بیننده را آزار نمی دهد و البته ، فیلمِ آنچنان تاثیر گذاری هم در نیامده که عوارض جانبی داشته باشد و بدخواه شاد کن شود.
محوریت داستان خود را یک جوان از نوع معتاد قرار داده است که جرمش گمراه شدن است و فیلمساز با پایان بندی متعالی و بسته اش تکلیف بیننده را روشن می کند و امید و لذت را به بیننده القاء می کند . از این لحاظ فیلم مرهم تبلوری از شرافت و هنر گرایی را در خود نمایان می سازد که نوید سینمای اجتماعی دلسوزانه را می دهد . این سینمای اجتماعی دلسوزانه باید پا برجا شود و دست بیگانگان بی هنر این عرصه را که تخریبش کرده اند کوتاه باید گردد . مطمئنا نمی توان از خیر فیلمهای اجتماعی همچون "نیاز" همین کارگردان و "زیر پوست شهر" رخشان بنی اعتماد و ... گذشت . بازی نابازیگر مسن فیلم خانم کبری حسن زاده که ذاتا دارای شیرینی های کلامی و پختگی نا کسب شده درونی است تکیه گاهی برای فیلم ایجاد کرده که هم قهرمانان را منسجم و هم بیننده را پیگیر می کند و گرمای سرتاسر فیلم را نیز تامین می کند . وجود این زن و نصایح هر چند گل درشتش در طول فیلم به همراه پایان بندی خلاص کننده ، تمایل اثر را به نگاه متشرعانه نیز تداعی می کند .
و اما آن روی سکه که چیز دیگر می گوید.
فیلم مرهم فیلم بزرگی نیست ولی جنجال ها و تبلیغات پیرامونی خلاف آن را می گویند. حمایت های شبهه برانگیز غیر سینمایی به فیلم مذکور ارتباطی ندارند. ستایش ها بیشتر متوجه شخص فیلمساز است و نه اثرش . سینما پرداخت کننده هزینه های گزاف این اسم پرستی ها خواهد بود. راهی که قرار است با رشد خودجوش و هنری و مردمی طی شود به صورت کاذب و دور از شان داشته های سینمایی طی می شود و در نتیجه مخاطب عنصری خنثی شمرده می شود . نامی که با تعاریف دوستان بزرگ می شود در مواجهه با خیل نقدهای مردمی و غیر ریاکارانه گارد جاهلانه می گیرد و به واسطه مظلوم نمایی های همیشگی نقد اثر هنری به احترام رودر واسی های به وجود آمده منتفی می شود.
فیلم مرهم همچون هر اثر هنری دیگر پرداخته شده دست بشر است و وحی منزل نیست و نکات مثبت و منفی را توامان دارد و می توان بدور از غرض و مرض منصفانه آن را نقد کرد. باید با بت پرستی رو به رشد در سینما مقابله کرد و از تشکیل هر نوع ستایش و تخریب قبیله ای جلوگیری کرد . مطمئنا مردم فارغ از همه هیاهو ها نظر خود را با حمایت کردن ها و نکردن های هوشمندانه حکم اصلی را صادر می کنند و به راحتی فریب تشویق ها و تحقیر ها را نمی خورند.
فروش فیلم و شرایط حقیقی و غیر کاذب دیگر بازگو کننده محبوبیت واقعی اثر هنری است. باید بررسی شود که فیلم اجتماعی حال حاضر در طول تاریخ ارزش واقعی خواهد داشت و به عنوان مرجع گذشته شناسی بهره گیری خواهد شد یا نه . حمایت از هر پدیده ای اگر همراه با تحقیر مخالفان و هیاهوهای چاپلوسانه باشد مطمئنا به بن بست می رسد . خیانت بزرگی به هنر می شود که رفع و رجوع و ریشه کن کردنش در توانایی هیچ بزرگ مدیر فرهنگی یافت نخواهد شد و سینما با غیر مردمی شدن و تافته جدا بافته گشتن به اضمحلال و یکنواختی کشیده خواهد شد. به قول یکی از بزرگان سینما، خود فیلم اگر باور فیلمسازش بود نامش "مرهم" نمی شد، می شد "درمان" .

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • مهدی ۱۶:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۸
    0 0
    آقای حمید خانی پور یه نقدی هم به انحراف خودش و علاقه اش به مکتب ایرانی و جریان انحرافی داشته باشه بد نیست.
  • زهرا ۱۲:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۶
    0 0
    من این فیلم رو دوستش دارم.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس