در مورد نقاط ضعف و قوت گزارش جدید آژانس بحث بسیار شده است؛ هرچند لحن گزارش جدید نسبت به گزارشهای پیشین سازندهتر و مثبتتر ارزیابی میشود که از آن میتوان مقداری حسننیت برای ادامه مسیر دوسال گذشته منتهی به برجام و اجرای آن را دریافت کرد اما واقعیتهای فنی و موارد مطرحشده در مورد مسائل گذشته برنامه هستهای ایران همچنان مفتوح مانده است و در گزارش جدید نیز ایران همچنان به انجام فعالیتهایی به منظور طراحی و تولید یک وسیله انفجاری هستهای و چاشنیهای انفجاری با کاربرد دو گانه در صنعت نفت و گاز و همچنین صنایع نظامی و هوافضا، متهم است و تأکید میکند که ایران فیلمی از انجام این آزمایشهای انفجاری مربوط به صنعت هوافضای خود انجام داده است اما همجنان در مورد فعالیتهایش در سالهای 2002 و 2003 توضیحی نداده است. همچنین در بند 38 گزارش جدید، آمانو صحت اطلاعات ارائه شده از سوی ایران را به صراحت رد میکند و در بند 40 مینویسد: «آژانس چنین ارزیابی مینماید که چاشنیهای EBW تولیدی توسط ایران دارای مختصاتی هستند که به ابزار انفجاری هستهای مربوط میشود.» (گزارش مشرق از نکات مثبت و منفی گزارش جدید آژانس)
این مسأله آنجا اهمیت بیشتری پیدا میکند که روز گذشته نیز آمانو در جریان نشست شورای حکام آژانس برای بررسی پرونده ادعایی ابعاد احتمالی نظامی (پی ام دی) تأکید مینماید که «آژانس چنین نتیجه میگیرد که برخی فعالیتهای مرتبط با تجهیزات انفجار هستهای، به عنوان فعالیتهای هماهنگشده، تا پیش از سال 2003 در ایران انجام میشدند. برخی فعالیتها نیز پس از سال 2003 ادامه یافتند.» اما از سوی دیگر آمانو اعلام میدارد «آژانس هیچ نشانه معتبری درباره فعالیتهای مرتبط با تجهیزات انفجار هستهای در ایران پس از سال 2009 ندارد.» این دو بخش سیاه و سفید تازهترین ارزیابی آمانو از فعالیتهای هستهای ایران است که اگرچه بر «نبود نشانه معتبر» در ابعاد احتمالی نظامی پس از 2009 تأکید میکند اما انحراف گذشته برنامه هستهای ایران از مسیر صلحآمیز را نیز رد نمیکند.»
مقایسه دو گزارش فصلی آژانس در سال گذشته و گزارش اخیر آمانو ضمن تقسیم برنامه هستهای ایران به دو مرحله قبل و پس از سال 2009، یکی را همچنان متهم به انحراف اعلام و دیگری را با بدلیل «فقدان شواهد کافی و معتبر» از انحراف تبرئه میکند. واضح است که 1+5 بنا ندارد اجرای برجام را فدای گزارشهای آژانس کند - که ایران بارها بر سیاسی بودن آن تأکید داشته است -، لذا «اراده سیاسی» در آخرین ارزیابی آژانس از فعالیتهای ایران موجب شد تا قطعنامه پیشنهادی 1+5 درباره پرونده ابعاد احتمالی (PMD) در نشست روز گذشته به تصویب برسد تا اصطلاحا گفته شود که «پی ام دی به تاریخ پیوست» و آژانس برای 10 سال آینده پرونده نظارت بر اجرای برجام را در دستور کار خود قرار دهد.
در روند مذکور غلبه «اراده سیاسی» بر «مسائل فنی» به وضوح مشاهده میشود؛ چه اینکه مقامات کشورمان هم همواره بر سیاسی بودن این پرونده تأکید داشتهاند. اما در مسائل فنی حلوفصلی مشاهده نمیشود. به عنوان مثال در مورد پارچین اینگونه اعلام میدارد: « هنگامی که مدیرکل و معاون مدیرکل در امر پادمان ها از ساختمان اصلی مورد نظر آژانس در سایت پارچین در 20 سپتامبر 2015 بازدید کردند، آنها یک محفظه یا هر گونه تجهیزات مربوطه را در داخل ساختمان مشاهده ننمودند. آنها از جمله نشانههای تازهای دال بر نوسازی داخلی، یک سقف با یک سطح مقطع غیرمعمول و یک سامانه تهویه مطبوع که به نظر میرسید ناقص است را مشاهده نمودند. ایران در جریان مباحثات در جلسه کارشناسی فنی تحت نقشه راه اعلام کرد که ساختمان همیشه برای انبار کردن مواد شیمیایی جهت تولید مواد منفجره مورد استفاده قرار گرفته است. آژانس نمونههای محیطی را تجزیه و تحلیل نموده است. آژانس ترکیبات انفجاری یا پیشسازهای آنها را که نشان دهد ساختمان برای انبار کردن بلند مدت مواد شیمیایی مربوط به مواد منفجره مورد استفاده قرار داشته است را پیدا نکرد.»
محمد جواد ظریف وزیرخارجه کشورمان نیز پس از این رویداد با بیان اینکه سرانجام شورای حکام پس از 12 سال، با اذعان به تکمیل نقشه راه بین ایران و آژانس، بسته شدن پرونده موسوم به «پیام دی» را با استفاده از عبارت صریح close consideration در بند 9 قطعنامه خود اعلام کرد گفت: «این قطعنامه بسیار فراتر از بستن موضوع موسوم به پیام دی رفته و رسماً 12 قطعنامه پیشین شورای حکام در خصوص برنامه هستهای ایران که حاوی اتهامات و محدودیتهای جدی برای برنامه هستهای کشور بود را لغو کرده است.»[1]
اما این تمام ماجرا نیست. یوکیو آمانو رئیس آژانس بینالمللی اتمی نیز در واکنش به تصویب بسته شده پرونده پیام دی بیان داشت که «هنوز نقاط خاکستری در پرونده ایران وجود دارد» تا بار دیگر ثابت شود که بایستی با جدیت و به طور واقع بینانه و نه صرفاً با نگاه خوشبینانه به عملکرد طرفین در برجام و نقش آژانس دراینبین توجه کرد.
آمانو حتی در این اظهارات پا را فراتر گذاشته و بهنوعی به خطوط قرمز نظامی ایران واردشده و بیان کرده است: «در مورد موشکها اطلاعات کافی نداریم و در مورد پارچین توضیحاتِ داده شده با تحلیلهای ما همخوانی ندارد.»[2]
همزمان بخشهایی از یک گزارش محرمانه سازمان ملل در رسانهها به نقل از رویترز منتشر و در آن اعلام شده «راکت عماد که ایران در 10 اکتبر آزمایش کرد یک موشک بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای است، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را نقض میکند.»[3]
از سوی دیگر «هنری انشر» نماینده آمریکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد: «هرچند پرونده ایران مختومه شد اما باید بدانیم که آژانس درباره هر نگرانی دوبارهای امکان تحقیق دارد.»[4]
بااینحال با توجه به گزارش اخیر آژانس درباره ابعاد نظامی پرونده هستهای کشورمان که به نظر کارشناس ذیربط دارای نقصهای جدی فراوانی است و ایران را متهم میکند که تا سال 2009 فعالیتش مشکوک به پنهانکاری است؛ باید نگاه دقیقتری به مسئله توجه کرد.
آژانس بااینحال که فعالیت هستهای کشورمان را از 2009 تا 2015 صلحآمیز توصیف کرده است، نقطه ابهامی در گذشته برنامه هستهای کشورمان باقی گذاشته است. نقطهای که میتواند با کجروی آژانس در آینده دردسرساز شود. چراکه پرونده پیام دی با یک تصمیم سیاسی بعد از گزارش ارزیابی آژانس با ضعفهایی که داشت بسته شد و با صحبتهای یوکیو آمانو که به صراحت اعلام نمیکند که برنامه هستهای ایران صلحآمیز است و تنها بیان میدارد که آژانس اسناد و مواردی برای اثبات انحراف برنامه هستهای کشورمان ندارد که حاکی از نگاه کاملاً بیاعتماد و معطوف به اتهام افکنی آژانس است. این بدان معناست که آژانس تنها زمانی که خود بر برنامه هستهای کشورمان نظارت داشته را صلحآمیز قلمداد میکند و بر این اساس این نظریه کلی به وجود میآید که نظارت کلی و متداوم آژانس بر برنامه هستهای ایران ضروری است.
اما با توجه به همه این مسائل نگاهها کماکان معطوف به مرحله اجراست و همگان منتظر آن هستند که در عمل چگونگی اجرای برجام را ارزیابی کنند. اصل واقعبینی در این مسئله ایجاب میکند که احتیاط در قضاوت کماکان حفظ شود؛ چراکه مدل رفتاری آژانس در گذشته و بعضاً صحبتهای ضدونقیضی که آمانو ابراز میدارد دیپلماتهای کشورمان را وادار میسازد که با نگاه دقیق بیشتری موارد اجرایی را مورد سنجش قرار دهند.
به نظر میرسد تحرکات دیپلماتیک در این فضا که تصمیمات سیاسی بر تصمیمات فنی سایه افکنده نیز بسیار کارگشاست؛ چراکه یکی از تضمینهای پایبندی اعضا استحکام رأی اکثریت است که میتواند بر اعضای دیگر اثرات مثبت و منفی بگذارد. از این روست که بایستی دیپلماسی فعالی با اعضای مختلف 1+5 از جمله چین و روسیه صورت گیرد تا ثبات قدم در این راه حفظ شود و برجام به سرمنزل مقصود برسد. دیپلماسی که میتواند با گسترش روابط در سایر حوزهها مستحکم شود.
از سوی دیگر با توجه به ابعاد سیاسی برنامه هستهای کشورمان سطح تحولات منطقه تمرکز جدیدی را بعد از اجرای برجام میطلبد و ضرورت دارد تا دیپلماسی فعالی در این زمینه با بازیگران منطقهای برای پیشبرد اهداف کشورمان صورت گیرد. این موضوع از حیث مسائل فرا برجام و فرا هستهای نیز با توجه به شرایط منطقه ضرورت تامی پیدا کرده است.
نگاه جمهوری اسلامی ایران در بعد بینالملل میتواند معطوف به همه کشورها باشد اما در این برهه حساس و وضعیت و شرایط منطقه، نگاه استراتژیک و برنامه مدونی بایستی برای ورود به موضوعات منطقه و بهویژه کشورهای اسلامی تدوین و اجرا شود که متضمن مراحل بعدی سیاست خارجی ایران در ابعاد برجامی و فرا برجامی است.