غرب زدگی از مهمترین مسائل حیاتی تمدن شرق است و در عین حال از نابود کننده ترین آن،اسکندر بین سال های 330 تا 328 پیش از میلاد سپاه تقریبا دو تا چهار هزار نفری خود را برای فتح شرق آماده می کند و از این مقطع تاریخی ست که شرق به طور مستقیم تحت سیطره غرب قرار می گیرد.

گروه فرهنگی مشرق - غرب و شرق را نمی توان تنها در مفهوم جغرافیایی دانست لذا آن زمان که از این محدودی ژئوپولیتیکی صحبت می کنیم مقصودمان یک هویت تاریخی و فلسفی بسیار مهم است.غرب زدگی از مهمترین مسائل حیاتی تمدن شرق است و در عین حال از نابود کننده ترین آن،مفهوم غرب زدگی را نمی توان تنها در ورود مدرنیته به جامعه ای سنتی خلاصه نمود و آن را صرفا در سطح یک مبحث فرهنگی تنزل داد،در ادامه خواهیم دید که غرب زدگی و نفوذ اندیشه و جهان بینی آن در تمدن شرق به ویژه پس از ورود اسلام چه میزان بر سرنوشت و روند تاریخی ما تاثیر گذاشت و لذا نقش بسیار پررنگی ایفا نمود،در مقاله پیشین اشاره نمودیم که تمدن غرب که با یونان باستان آغاز گردید چه ویژگی اجتماعی داشت،وضعیت دولت شهر های یونانی،که مهمترین ویژگی آنان اختلاف طبقاتی و برده داری بود،تصویری منحط از تمدن یونان ارائه می دهد.

پیش از این به مفهوم "همجنس خواهی" در دولت شهرهای یونانی اشاره نمودیم،افلاطون در رساله مهمانی عشق میان دو مرد را شیرین تر و روحانی تر از از عشق میان زن و مرد می دانست و پلوتارک تاریخ نویس یونانی معتقد بود نام یک زن پاکدامن را نیز چون شخص او باید در خانه پنهان نمود،دولت شهرهای یونانی هیچ جایگاه مهمی برای زن قائل نبودند ،زنان در تمدن یونان جزء وسیله ای برای اغوا و شهوت رانی به حساب آورده نمی شدند و عدم حضور آنان در دولت شهرها در طول تاریخ موجب شد که فساد و همجنس خواهی در این تمدن رواج پیدا کند.

یونان باستان از 359 پیش از میلاد سیر انحطاطی خود را آغاز نمود،بحران اقتصادی،جنگ های مابین جزایر،طاعون و بسیاری از مسائل دیگر این تمدن را در مسیر نابودی قرار داد،در این میان فیلیپ پادشاه مقدونیه توانست بر تمام جزایر یونانی سیطره یابد و سپاهی را گرد هم آورد تا برای فتح سرزمین های شرقی لشکرکشی کند اما او می میرد و این مسئولیت بر دوش فرزند او اسکندر مقدونی قرار می گیرد.اسکندر بین سال های 330 تا 328 پیش از میلاد سپاه تقریبا دو تا چهار هزار نفری خود را برای فتح شرق آماده می کند و از این مقطع تاریخی ست که شرق به طور مستقیم تحت سیطره غرب قرار می گیرد.


غرب زدگی

تبعات حمله اسکندر به شرق تنها در کشور گشایی آن نبود،جالب است سپاه اسکندر که از کانون بحران تمدن یونان برآمد با اتکا به پول های قرضی چندین زمین دار یونانی به شرق لشکر کشید این در حالی بود که همانند جنگ سالامیس سپاه داریوش شاه که مشتمل از ششصد هزار سرباز از قومیت های مختلف بود نتوانست جلوی این سپاه پنج هزار نفری بیاستد و به محض رویارویی با آن داریوش شاه همسر و فرزند خود را رها می کند و پا به فرار می گذارد.

فتوحات اسکندر در شرق (شهرهایی چون اسکندریه ، انطاکیه و..) راه را برای ورود یونانیان سهل نمود،این امر نیز همراه بود با ورود و اشاعه فرهنگ ،جهان بینی و در نتیجه فلسفه یونانی.نفوذ فلسفه ارسطویی در حکومت ساسانیان و همچنین میان اعراب بسیار پررنگ بود و همچنین در نتیجه سیاست های نسطوریوس اسقف کلیسای قسطنطنیه در قرون پنجم و ششم هجری قمری این نفوذ دو چندان گردیده بود که به فرقه نستوری نیز مشهور است،همچنین مدرسه گند شاپور و شخص انوشیروان نیز آثار فلاسفه یونانی را تدریس و مطالعه می کردند، در دوران ستیز خسور پرویز و سپاه اسلام یعقوبیان در دانش یونانی تتبع می نمودند و در سده هشتم و نهم مجددا در دوران عباسیان آثار ارسطو ترجمه و منتشر شد.


غرب زدگی


حاصل این جریان در سده های بعد نفوذ فلسفه یونانی در جهان مسلمین بود.مهمترین ویژگی فلسفه یونانی الحاد ، طبیعت گرایی و نیست انگاری مضاعف و غفلت از ذات حق تعالی ست، فلسفه یونانی هیچ جایگاهی برای تعالی در مسیر تقرب به ذات حق و هیچ مقامی برای پدیده های مافوق بشری قائل نیست،معاد در اندیشه یونانی جایگاهی ندارد و به اعتقاد افلاطون انسان پس از مرگ در هیبت موجودی دیگر در خواهد آمد و این امر آنقدر تکرار می شود تا روح (که در فلسفه یونان مشخصات جسمانی دارد) از گناه پاک گردد،خدا در اندیشه ارسطو پدیده ای مغناطیسی و مجهول است که تنها ویژگی آن به حرکت درآوردن پدیده هاست (حرکت در نظر ارسطو از قوه به فعل درآمدن پدیده ها است)،الحاد و طبیعت گرایی ( منشا علم فیزیک در مفهوم فوسیس یونانی ست) دو رکن اصلی فلسفه یونانی ست،یونانی مآبی و رواج فلسفه ارسطویی و افلاطونی بدون اغراق جملگی آئین های شرقی و حتی فلسفه اسلامی را متاثر نمود به عنوان مثال نفوذ مابعدالطبیعه ارسطویی در فلسفه ابن سینا و ابن رشد و تلاش امام محمد غزالی برای گذار از متافیزیک یونانی از تبعات این تهاجم بود.ظهور فرقه های مشرکانه از کانون یونانی مآبی و پیوند آن با یهودیت و کابالیسم و سپس مسیحیت بیزانسی مانند رواج تصوف گنوسیه نمایانگر سیطره و تسلط مضاعف بر تمدن شرقی و حتی اسلامی ست که در مقالات بعدی به تفکیک درباره آن سخن خواهیم گفت.


مسعود قدیمی



نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 18
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 5
  • محمد ۱۲:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    0 0
    اسکندر مقدونی دروغی بیش نبوده و هخامنشیان با شورش داخلی در گارد جاویدان و پارت ها و مصری ها و سوریه ها از بین رفت و حکومت های ملوک الطوایفی شکل گرفت چون هیچ سند تاریخی از وجود اسکندر در ایران نیست و تاریخ اسکندر در زمان روم نگاشته شده نه هخامنشیان برای ایجاد برتری فکری برای روم در زمان امامان هم برای شکست دادن فکری امامان شیعه و ایرانی ها دستور تر جمه آثار یونانی مصری و رومی از جمله تاریخ اسکندر داده شده تا با فرهنگ غرب که یزید بزرگ شده آن بود و معلم یهودی رومی داشت به اسلام که هدف خاندان اموی برای از بین بردن بود حمله بشه که به لطف خدا تا الان نتوانستند حتی غربی ها فرهنگشون را از این ترجمه ها دارند ؟؟؟؟
  • ۱۲:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    1 0
    خودت هم فهمیدی چی گفتی؟ کلی جمله بی ربط ک پشت سرهم چیده شده است و هیچ ارتباط لفظی و معنایی ندارند
  • ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    0 0
    از دیروز
  • ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    0 0
    تاریخ غرب زدگی ایران از دوران قچر است .....
  • ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    0 0
    دروغ ئو فریبد ر خون انگلیسی ها است. از زمانی که خودکم بینی ها شروع شد و فریب دهنگان غرب پایشان به شرق واز شد.
  • امیر ۱۳:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    0 0
    اولاً نبر سالامیس میان خشایارشا و یونانیان درگرفته است. ثانیاً در ویکی پدیا آمده است: «بنا بر گفتهٔ مورخان جدید تعداد لشکر خشایار بین هشتاد تا سیصد هزار نفر بوده است که البته همهٔ آنها سرباز نبوده و بسیاری آشپز و ملوان و … در این ارتش خدمت می‌نمودند.» ثالثاً در همانجا درج است: «نبرد تا شب ادامه داشت و در این نبرد بیش از نیمی از کشتی‌های ایران و دو سوم کشتی‌های یونان نابود شدند و لذا سپاه ایران اقدام به عقب نشینی کرد. یونانیان که ابتدا متوجه پیروزی خود نشده بودند در صبح روز بعد با شگفتی دیدند که از کشتی‌های ایرانی خبری نیست!» رابعاً نتیجه می شود که بر خلاف گفتۀ شما، داریوش فرار نکرد. خامساً شما طرفدار چه کسی هستی؟ سادساً اصلاً این جنگ سالامیس که 150 سال قبل از اسکندر بوده چه دخلی به او دارد؟!
  • ۱۵:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    0 0
    لعنت به اسکندر
  • سید ۲۲:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    0 0
    تحلیل شما مهمترین پیشفرضهای شرقشناسی را پذیرفته است مثلا یونان را خاستگاه غرب کنونی دانستن و جنگ ایران و یونان باستان را جنگ شرق و غرب کنونی دانستن و ...
  • فرهاد ۲۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۰
    0 0
    محمد درست گفته ، مشرق تو هم باید شرم کنی با این تاریخ تحریف کردنت که دست اولاد بنی اسرائیل را از پشت بستی !
  • ۰۱:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    اگر به جای اظهار نظر هیجانی کمی تاریخ رو بخونی میبینی که خیلی هم بی ربط نیست تعداد زیادی از اساتید غرب هم حمله اسکندر به ایران رو دروغ تاریخی میدونن
  • کارشناس تاریخ ۰۱:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    آقای نویسنده شما لطف کن دیگه نظرات دلخواه خودتو منتشر نکن مجبور نیستی در مورد چیزهایی که فقط اسمشونو شنیدی نظر کارشناسی بدی در ضمن بخشی از نظرات کارشناسی شما بر مبنای تاریخ نگاری هردوت نوشته شده که ارسطو در موردش گفته: هردوت یک دروغگو و افسانه پرداز بزرگه
  • ۱۰:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    اسکندر ملعون
  • مسعود قدیمی ۱۰:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    در پاسخ به جناب آقای امیر عزیز دوست محترم ممنون از نظرتان در خصوص جنگ سالامیس مقصود از طرح آن اشاره به این نکته بود که ایرانیان در اوج برتری نظامی همیشه در برابر یونان شکست خورد و سالامیس نیز مثال بارز آن است،در خصوص تعداد سپاهیان اسکندر و داریوش شاه ملاک تاریخ نگارانی همچون توسیدید و هرودوت تعداد پیاده نظام بود و نه تعداد کشتی ها و سربازان درون آن،در خصوص فرار داریوش شاه و برخورد اسکندر با درباریان رجوع نمایید به فصل اسکندر در کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت ،اطلاعات ویکی پدیا غالبا اشتباه و کلی است. ممنون
  • مسعود قدیمی ۱۱:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    در خصوص نظر دوست "کارشناس تاریخ" ممنون از نظرات دوست عزیز بنده خود را کارشناس تاریخ نمی دانم و هیچگاه تاریخ یونان هرودوت را مرجع قرار نمی دهم منبع اصلی حقیر تاریخ تمدن ویل دورانت است اما آن را هم تنها در خصوص وقایع تاریخی مرجع قرار می دهیم و نه تحلیل آن،تاریخ غرب زدگی شرق به خصوص ایران آنقدر آشکار است که سلوکوس یکی از فرمانده هان سپاه اسکندر سلسله پادشاهی سلوکیان را در خاک ایران تاسیس نمود.
  • مسعود قدیمی ۱۱:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    در خصوص نظر دوست "کارشناس تاریخ" ممنون از نظرات دوست عزیز بنده خود را کارشناس تاریخ نمی دانم و هیچگاه تاریخ یونان هرودوت را مرجع قرار نمی دهم منبع اصلی حقیر تاریخ تمدن ویل دورانت است اما آن را هم تنها در خصوص وقایع تاریخی مرجع قرار می دهیم و نه تحلیل آن،تاریخ غرب زدگی شرق به خصوص ایران آنقدر آشکار است که سلوکوس یکی از فرمانده هان سپاه اسکندر سلسله پادشاهی سلوکیان را در خاک ایران تاسیس نمود.
  • مسعود قدیمی ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    در خصوص نظر دوست "کارشناس تاریخ" ممنون از نظرات دوست عزیز بنده خود را کارشناس تاریخ نمی دانم و هیچگاه تاریخ یونان هرودوت را مرجع قرار نمی دهم منبع اصلی حقیر تاریخ تمدن ویل دورانت است اما آن را هم تنها در خصوص وقایع تاریخی مرجع قرار می دهیم و نه تحلیل آن،تاریخ غرب زدگی شرق به خصوص ایران آنقدر آشکار است که سلوکوس یکی از فرمانده هان سپاه اسکندر سلسله پادشاهی سلوکیان را در خاک ایران تاسیس نمود.
  • مسعود قدیمی ۱۱:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    در خصوص نظر دوست "کارشناس تاریخ" ممنون از نظرات دوست عزیز بنده خود را کارشناس تاریخ نمی دانم و هیچگاه تاریخ یونان هرودوت را مرجع قرار نمی دهم منبع اصلی حقیر تاریخ تمدن ویل دورانت است اما آن را هم تنها در خصوص وقایع تاریخی مرجع قرار می دهیم و نه تحلیل آن،تاریخ غرب زدگی شرق به خصوص ایران آنقدر آشکار است که سلوکوس یکی از فرمانده هان سپاه اسکندر سلسله پادشاهی سلوکیان را در خاک ایران تاسیس نمود.
  • ناشناس ۲۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۳۱
    0 0
    شما معلومه توهم زدی!!!!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس