کد خبر 397349
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۶

غبار، داستانی است از شک و لغزش یکی از خواص ذی‌نفوذ به نام میرزا سلطانعلی که با تحریک اجانب و تطمیع گروه تکفیری سیاهپوشان درصدد بازپس‌گیری زعامت رهبری گرانقدر چون پیر بابا غدیرانی است. این نمایش به شکلی آیینی نشان می‌دهد که آفت‌های تاریخی در بزنگاه‌هایی تاریخ، چه‌ها که نمی‌کند.

راه دوری از فتنه، تمسک به ولایت است
به گزارش مشرق، این شب‌های زهرایی، سرای صحنه تالار وحدت مزین به نمایشی شده که نام عزیزانی مقدس به زبان امام حسن مجتبی(ع) روایت شده و فضایی متفاوت از پیوند‌های تاریخی را در نمایشی به نام «غبار» ترسیم می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه چشم قدرت، موجب تصاحب دل رسوازده می‌شود. روایتی که فاصله انسان را با حب ولایت به تفسیر تاریخی درمی‌آورد و آن را نشانه حسد و نفاق می‌داند.

 غبار، داستانی است از شک و لغزش یکی از خواص ذی‌نفوذ به نام میرزا سلطانعلی که با تحریک اجانب و تطمیع گروه تکفیری سیاهپوشان درصدد بازپس‌گیری زعامت رهبری گرانقدر چون پیر بابا غدیرانی است.

این نمایش به شکلی آیینی نشان می‌دهد که آفت‌های تاریخی در بزنگاه‌هایی تاریخ، چه‌ها که نمی‌کند. حضور عوامل حرفه‌ای، استفاده مناسب از تطابق زمانی، حس شاعرانگی، پرداخت فضاسازی در کنتراست نور و پردازش صدا و تعلیق وحشت دوزخ از طریق طراحی حرکات به نمایش غبار، لباسی هنرمندانه پوشانده و اجرا و نقش‌آفرینی‌ها به حس همراهی مخاطب کمک کرده است.

با این تحلیل اجمالی به سراغ گفت‌وگو با کارگردان اثر، محمدرضا مداحیان می‌رویم و از آفرینش این اثر مذهبی بیشتر جویا می‌شویم.


 آقای مداحیان! شما به‌عنوان کارگردان نمایش غبار با چه نگاهی به سمت خلق روایت رفتید؟
سال گذشته من و انوش معظمی بعد از نمایش مذهبی «شعله در زمهریر» که موفقیت خوبی به همراه داشت، تصمیم گرفتیم اثر فاطمی متفاوتی را برای سال آینده تدارک ببینیم. این دغدغه در ما وجود داشت و لطف خدا بود که با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز با سازمان فرهنگی- هنری بشارت آشنا شویم که یک عده جوان معتقد و دغدغه‌مند در آن حضور دارند. من در این تجربه 22 ساله نمایشی با تهیه‌کننده‌ها و گروه‌های مختلفی کار کردم اما این تجربه از این نظر منحصر به فرد بود و تعامل لازم از ابتدا با تهیه‌کننده وجود داشت. هدف مجموعه این بود که یک کار فاخر دینی با همه ظرفیت‌های حرفه‌ای تولید شود و بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند.

 نمایشنامه از ابتدا آماده بود یا در جلسات همنشینی با مجموعه بشارت شکل گرفت؟
ما کلیاتی برای یک کار مذهبی داشتیم اما پس از آشنایی و برپایی نشست با مجموعه بشارت به این نتیجه رسیدیم که از چه زاویه‌ای به این مساله بپردازیم. ما جلسات متعددی با مدیران سازمان بشارت و آقایان احسان و عرفان خداپرست داشتیم. برای من در وهله اول سعادتی بود که فاطمیه امسال کاری دارم  و دوم همکاری با مجموعه‌ای بود که با طراوت و انرژی به دنبال یک نتیجه ارزنده بودند و از این لحاظ اشتراکات زیادی با هم داشتیم.

راه دوری از فتنه، تمسک به ولایت است

 در آثار مذهبی جدای از نگاه خلاقانه سازندگان، وجود پژوهش‌های تاریخی هم نقش مهمی دارد. نمایش غبار تا چه میزان متکی به اطلاعات موثق است؟
پژوهش‌های بسیار زیادی از طرف مجموعه بشارت برای این مساله تاریخی انجام شده بود و با توجه به طراحی ذهنی انجام شده با انوش معظمی وارد نگارش نمایشنامه شدیم. ما براساس هدفی مشترک که مقدس بود به پیش رفتیم و از سوی تحقیقات صورت‌یافته توسط دوستان بشارت محتوای کار آماده شد و سپس آقای معظمی مشغول خلق دیالوگ و نگارش متن صحنه‌ها شد که واقعا با دقت و وسواس این کار انجام شد. جذابیت مضاعف وقتی بود که ما از سوی همه دوستان، تعاملی در این مسیر داشتیم و افرادی در این نمایش حضور داشتند که به‌راحتی از یک مساله نمی‌گذشتند، مانند آقایان جهانگیر الماسی و میرطاهر مظلومی که حساسیت و توجه خاصی به نمایش دارند.

 انتخاب بازیگران و عوامل اجرایی با شما بود یا به توصیه مجموعه بشارت صورت گرفت؟
بله! همه انتخاب‌ها با من بود و البته مجموعه بشارت هم همراهی کرد. اصلا قرار ما این بود که یک مجموعه حرفه‌ای با شرایط مناسبی این اثر را آماده کرده و روی صحنه بیاورد و به قول شما کار دینی برای مردم از اهمیت بسزایی برخوردار است و باید بتواند ارتباط لازم و متفاوتی را با مخاطب برقرار کند. ما با فراغ بال، زمان لازم را برای پیش‌تولید و انتخاب عوامل داشتیم. واقعا خوشحالم با اساتیدی همراه هستم که لحظه به لحظه کار را قوت بخشیدند. آقای الماسی با سابقه و تجربه‌ای که دارند، اصلا از هیچ چیز نمی‌گذرند. متن بارها بازنویسی شد و انوش معظمی واقعا زحمت کشید و کار سختی داشت. خوشحالم که ماحصل کار جمعی گروه با این استقبال بی‌نظیر مخاطب به سرانجام خوبی رسیده است. به طور حتم اگر همنشینی با گروه بشارت شکل نمی‌گرفت، چنین نتیجه مناسبی پیش نمی‌آمد.

راه دوری از فتنه، تمسک به ولایت است

 شما در این نمایش به دنبال پیوند موضوعی چون فتنه در دو مقطع خاص تاریخی هستید؟
در این کار ما سعی داریم این موضوع را مطرح کنیم که چه اتفاقی در تاریخ باعث شده که در برهه‌های مختلف زمانی پیوندهای موضوعی صورت بگیرد؟ در پژوهش‌های انجام‌شده مشخص شد که حسادت، زمینه اصلی همه فتنه‌های تاریخی بوده است. اساسا فتنه با نطفه حسادت شکل می‌گیرد. ما در نمایش غبار مقاطعی تاریخی را انتخاب کردیم که به شناخت جریان نزد مخاطب کمک می‌کند. برای خود من به‌عنوان یک بچه‌مسلمان خیلی جالب بود که بچه‌های بشارت در پژوهش‌ها از فتنه سقیفه پرده‌برداری کردند. چون این جریان واکاوی نشده بود. ما تنها شنیده‌ایم که عده‌ای در زیر سایبانی جمع شده بودند تا امیرالمومنین را از امامت دور کنند اما از پشت پرده این فتنه بسیاری از مخاطبان آگاه نیستند. مساله اصلی آن جریان، فتنه‌ای بود که حکومت را از امامت به خلافت تبدیل می‌کرد! ببینید! دانستن این مساله چقدر رویکردها را تغییر می‌دهد و نگاه من مسلمان شیعه را به حقیقت قصه جلب می‌کند. اگر قصه‌های تاریخی به درستی روایت شود، آن وقت می‌بینیم که چه پیوند موضوعی با زمان حال دارد. این ارتباط ناخودآگاه رخ می‌دهد و نیاز به تعریف مابه‌ازای تاریخی هم نیست، چرا که دلایل امر مشترک است که حسد، کینه و دستیابی به قدرت ریشه فتنه‌ها و ظلم تاریخی بوده است.

 فضای رئالیستی اثر در موارد متعددی دچار شکست زمانی و مکانی می‌شود و فضایی وهم‌گونه بر محیط غلبه می‌کند. رسیدن به پرداختی موفق در صحنه‌آرایی و متن چگونه رخ داده است؟
ما سعی کردیم در بخش رئالیستی اثر، همذات‌پنداری لازم را با مخاطب داشته باشیم و در به‌هم‌ریختگی زمان و مکان هم بتوانیم به‌خوبی حوادث را به هم پیوند بزنیم. این مساله در صحنه‌پردازی و نورپردازی‌ها انجام شده است. سعی شده تا بازی‌ها هم روان و اثرگذار باشد. حتی در طراحی لباس هم شخصی مانند محمد میرزا را با لباس امروزی نشان می‌دهیم و شاید عده‌ای انتقاد کنند اما این کنتراست تاریخی برای ما بسیار مهم بوده است. در واقع محمد میرزا از بطن زمان حال می‌آید. همه تلاش ما بر این بوده که شکست زمان و مکان داشته باشیم و در واقع نمایش غبار سیال در زمان و مکان است.

 برای تماشاگر معمولی، باورپذیری فضایی ذهنی و تطبیق با عینی‌گرایی کمی مشکل است. چگونه به لطافت پرداخت این فضا رسیدید؟
من نگاه سوررئال را در نمایش خیلی دوست دارم اما متاسفانه با تعریف بد برخی از رسانه‌ها به کلیشه‌ای از این فضا برخورد می‌کنیم که از حقیقت مطلب ما را دور می‌کند. ما ساعت‌ها برای ایجاد این فضاهای متمایز بحث و مشورت کردیم و در واقع اثر در حال اجرا، محصول یک همفکری گروهی است. ما درباره همین فضاهای غیرواقعی بسیار با دقت عمل کردیم. نمی‌خواهم بزرگنمایی کنم اما حساسیت‌های زیادی برای ارائه یک اثر خوشفکر مذهبی وجود داشت. اگر می‌بینیم در این روزهای پایانی سال که معمولا همه درگیر آماده‌سازی برای نوروز هستند، این اتفاق ارزنده از استقبال برای کار رخ می‌دهد حتما دلیلی دارد. این بی‌انصافی است که نتیجه هم‌اندیشی گروهی حرفه‌ای را یک نگاه کلیشه‌ای در فضای سوررئال بدانیم. ما داریم از جنس دیگری از زمان و مکان در غبار حرف می‌زنیم. ما سعی کردیم از باورهای همین مردم استفاده کنیم. ما براساس سلیقه شخصی به فضای سوررئال نرفتیم. اگر در «غبار» به سمت برزخ می‌رویم که در واقع با فضاسازی خاصی انجام می‌شود، این مساله امری غیرقابل باور برای مخاطب نیست. نگاه ما برای تصویرسازی برزخ براساس دانسته‌های واقعی بوده است و از این نظر نمی‌توان گفت که فضایی غیرواقعی داشته‌ایم.

راه دوری از فتنه، تمسک به ولایت است

 معمولا فضای مخاطب تئاتری را گروهی به ظاهر روشنفکر دربر می‌گیرد اما استقبال ارزنده مردمی در این نمایش نشان داد که می‌توان با فضایی حرفه‌ای، این تماشاگر علاقه‌مند به آثار مذهبی را هم به صحنه آورد. به نظرتان با این حضور، چه مسؤولیتی برای دیگر گروه‌های تئاتری پیش می‌آید؟
بله! همانطور که به‌درستی اشاره دارید، همیشه فضای نمایش تنه به نگاهی شبه‌روشنفکرانه زده است. انگار من تئاتری برای اینکه خود را ثابت کنم باید به سمت نشانه‌های روشنفکری بروم و مثلا اثبات کنم که با اعتقادات در تضاد هستم! بعد با این مسیر می‌توانم خود را هنرمند معرفی کنم! به جرات می‌گویم که این اولین بار است که یک گروه هنرمند حرفه‌ای با باوری عمیق نشان می‌دهد که تنها راه دوری از فتنه‌های تاریخی، تمسک به ولایت‌مداری است و ما ولایت را در «پیربابا»ی نمایش ترسیم کردیم و می‌بینیم که تماشاگر با پیربابای نمایش زندگی می‌کند. ما برای اولین بار بدون هیچ‌گونه ترسی از همه باورهای خود در صحنه دفاع کردیم و خوشحالم که برای اولین بار در جامعه اسلامی از رهبریت نام برده می‌شود و من به‌عنوان کارگردان این اثر از عنوان کردن این مطلب اصلا ابایی ندارم. امیدوارم این تلاش ما مورد قبول قرار گیرد. من واقعا خوشحالم که با ارائه این کار، سطح سلیقه مخاطب آیینی را بالا آوردیم. همیشه مخاطب شریف آیینی با حداقل‌ها مواجه بوده است و ما در غبار با بهترین عوامل حرفه‌ای کار می‌کنیم که این جای تشکر ویژه از دوستان بشارت دارد که نشان می‌دهد تلفیق عوامل حرفه‌ای با اثری آیینی می‌تواند به نتیجه‌ای مطلوب منجر شود. از طرفی بشارت با حضور ارزنده و انجام هزینه‌های بسیار توانست از عاملی مانند واسطه در این میان جلوگیری کند.

راه دوری از فتنه، تمسک به ولایت است

 انتظار چنین استقبالی را از تماشاگران این نمایش داشتید؟
به هیچ وجه این انتظار را نداشتم و حالا با این صف طویلی که در بیرون تالار شکل گرفته، می‌بینیم مردم چه علاقه‌ای برای تماشای آثار مذهبی دارند. ببینید! امروزه با این همه امکانات موجود دیگر مساله جذب مخاطب به‌راحتی انجام نمی‌شود و نمی‌توان تماشاگر را به هر نحوی به تماشا کشاند. مشاهده کردید که ساعت‌ها در بیرون تالار وحدت چه جمعیتی مشتاقانه در صف ایستاده بود. تبلیغات ما هم آنچنان نبوده است، پس اینها همه لطف خدا و امدادهای الهی است که در سایه تلاش دوستان پیش آمده است. من امیدوارم که حسادت از جامعه هنری رخت ببندد. متاسفانه در این روزها یک خبرگزاری با نگاهی توهین‌آمیز با نمایش ما برخورد کرد و ناراحتی و عصبانیت گروه را موجب شد. توهین بی‌سابقه توسط جوانی بی‌اطلاع از اثر هنری واقعا جای تعجب دارد که چرا در ارائه مطالب تخصصی از افراد ناآگاه توسط رسانه‌ها استفاده می‌شود! کسی که وقتی می‌نویسد تئاتر را با سیرک یکی می‌داند! یعنی آقای الماسی با این سابقه درخشان هنری نمی‌داند در چه کاری می‌خواهد بازی کند؟ نقد یک اثر هنری باید شامل میزانسن، کارگردانی، نوع بازی و شرایط تخصصی باشد که امثال این افراد اطلاعی از این مباحث ندارند.

 به نظرتان دستاورد نمایش غبار در این فضای مه‌گرفته هنری چه می‌تواند باشد؟
ما همه تلاش خود را کردیم که مخاطب با اثری ارزنده مواجه شود و با واقعیت‌های تاریخی برخورد نزدیک‌تری بیابد. مسائلی مانند حسد و کینه که موجب فتنه‌های بسیاری شده است. من لازم است از همه عوامل نور و صحنه و اجرا تشکر کنم که هنوز هم در شب‌های متوالی به دنبال تغییراتی در جهت اجرای بهتر اثر هستند. یک اتفاق ویژه دیگر حضور صابر خراسانی برای اولین بار در صحنه نمایش است که با هوش و استعداد ارزنده‌ای در تمرینات حاضر بوده و پیوند ارزنده‌ای با اثر یافته است. در یک اثر نمایشی حضور و علاقه‌مندی مهم است. من واقعا از شما و مجموعه‌تان و نوع برخوردتان سپاسگزارم. از مجموعه مدیریتی و دوستان همراه بشارت کمال تشکر را دارم که با همه وجود با این اثر همراهی کردند و من فکر می‌کنم با این استقبال بی‌نظیر مردم در این شب‌ها، گروه توانست مزد زحمات خود را بگیرد.

فتنه‌های صدراسلام به روایت «غبار» درآمد

در ادامه به توضیحات صابر خراسانی در خصوص نمایش آیینی «غبار» می‌پردازیم؛

صابر خراسانی: برای خودم هم دیگر کار نمایش جذاب شده است. البته من چون در فضای اجرای شعر حضور داشته‌ام، خیلی علاقه‌مند بودم تا در اجرای صحنه‌ای با استفاده از حرکات، جان دوباره‌ای به شعر بدهم و بتوانم با مخاطب از نوع دیگری مواجه شوم، البته اصلا فکر نمی‌کردم که این استقبال از کار پیش بیاید. حقیقتش را بخواهید من اصلا اهل تئاتر نبودم و تا حالا نمایشی هم ندیده بودم. البته یک کار تئاتری برای حضرت صدیقه‌کبری(س) با سیدجواد هاشمی کار کرده بودیم که اختیار کار با من بود و این اصطلاحات هنری مانند میزانسن را در آن نداشتم. اما در نمایش غبار من در خدمت تئاتر بودم و باید نور و حرکت و نوع قرارگیری و میزانسن را به‌درستی رعایت می‌کردم و این مساله برای من تازگی داشت. مساله دیگر این بود که دوستان از من خواستند تا  دیالوگ‌های مشخص‌شده‌ای را به زبان شعر دربیاورم. شعر من باید با زنجیره مشخصی به بازیگرهای دیگر منتقل می‌شد.

گروه بسیار حساس بود که من در جلسات دورخوانی شرکت داشته باشم و این جلسات پیوستگی بیان دیالوگ‌ها را دربرداشت. ما همیشه به این واقعه تاریخی از بیرون خانه حضرت فاطمه زهرا(س) نظر داشتیم و نمایش غبار سعی کرد تا از زبان امام حسن مجتبی(ع) به شرح وقایع بپردازد که من این نقش را بازی می‌کنم و به توصیف آن شرایط مدینه تا تشییع نمادین پیکر حضرت صدیقه‌کبری(س) می‌پردازم. بعد هم دیالوگی پایانی از زبان امیرالمومنین(ع) دارم که برای حضرت فاطمه زهرا(س) است. دوستان سعی کردند با زبان شعر که مانوس‌تر با مردم است به شرح این واقعه بپردازند. من از آقای الماسی شنیدم که پایه تئاتر با زبان شعر در باستان بوده است و به‌تدریج به دیالوگ تبدیل شده است.

جهانگیر الماسی نیز در خصوص نمایش آیینی «غبار» توضیح داد: من از بچگی با کلام مادرم که نام مقدس حضرت زهرا(س) را بر زبان جاری می‌کرد، بزرگ شدم و حضور در آثاری اینچنینی برای من افتخاری است که با پیشنهاد دوستان میسر شد. به هر حال زندگی ما با این عزیزان گرانقدر گره خورده است و حضور ارزشمند حضرت فاطمه زهرا(س) در زندگی ما همیشه احساس می‌شود. من از این بابت واقعا خوشحالم که در این شب‌ها در کنار مردم در این عرصه مقدس هستم و جدای از محدودیت‌های مالی و شرایط حرفه‌ای که دارم، می‌توانم نقش‌آفرین صحنه ارزشمندی باشم. نمی‌خواهم فخرفروشی کنم اما به موازات همین اثر، پیشنهاد بازی در یک تله‌فیلم را هم داشتم که با زمان و شرایط راحت‌تری می‌توانستم کارکنم اما دوست داشتم در خدمت دوستان ارزشمند و معتقد نمایش غبار باشم. خوشبختانه استقبال مردم از این نمایش موجب شد که سرافراز باشیم و حضور مخاطب نشان داد که چگونه از یک اثر اعتقادی که به شکل حرفه‌ای باشد، استقبال خواهد شد.

منبع: وطن امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس