***
عربستان سعودی به دنبال ایجاد بلوک سنی جدید در برابر ایران و داعش
خبرگزاری رویترز در تحلیلی از سیاستهای جدید عربستان با روی کار آمدن پادشاه جدید در این کشور مینویسد: عربستان سعودی بدنبال وارد آوردن فشار بر کشورهای اهل تسنن خاورمیانه است تا اختلافات را درباره اسلام سیاسی کنار گذاشته و توجه خود را بیشتر معطوف به تهدیدات فوریتر از جانب ایران و گروه تروریستی داعش کنند.
پادشاه جدید عربستان ظرف ده سال گذشته اجلاسهایی را با حضور پنج کشور عرب حاشیه خلیج فارس، اردن، مصر و ترکیه برگزار کرده تا بر نیاز به اتحاد تاکید نماید و راهی را برای کنار گذاشتن اختلافات بیابد.
دغدغه اصلی ریاض، کشور ایران شیعی است. با وجود تحولات یمن و افزایش قدرت حوثیها در این کشور نگرانیهای ریاض حتی بیشتر نیز شده است. عربستان سعودی همچنین با حساسیت بسیاری موضوع توافق هستهای بین ایران و گروه 5+1 را نظاره میکند، توافقی که ممکن است در نهایت به برداشته شدن تحریمهای ایران منجر شود.
دغدغه دیگر آلسعود گروه تروریستی داعش است. داعش اخیراً از
مردم عربستان خواست تا حملاتی را در داخل کشور ترتیب دهد و برخی طرفداران این گروه
تروریستی به یک روستای شیعهنشین حمله و هشت نفر را کشتند. ریاض میترسد که پیام
داعش به لطف تبلیغات وسیع آن به مذاق شاهزادههای آلسعود خوش آید و در نتیجه آنها
به فکر تغییر حکومت در این کشور بیفتند.
رای سختگیرانه دادگاه آمریکا علیه یکی از گروههای سیاسی موافق برقراری روابط با ایران
به گزارش پایگاه بزینس اینسایدر، شورای ملی ایرانیان مقیم آمریکا (NIAC) به عنوان یکی از گروههای سیاست خارجی در واشنگتن مطرح میباشد. این گروه تلاشهای بسیاری برای تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران انجام داده است. اما در دهم فوریه دادگاه تجدید نظر فدرال آمریکا در ناحیه کلمبیا تصمیم ناخوشآیندی علیه این سازمان و فعالیتهای آن اتخاذ کرد.
دادگاه تصمیم گرفت تا این سازمان را مجبور به پرداخت هجده میلیون و سیصد و چهل و هشت هزار و نه دلار بعنوان غرامت به فردی بنام حسن دیاالاسلام بخاطر پولهایی که وی صرف مبارزه با طرح دعوای افترایی که این شورا در سال 2008 علیه وی مطرح کرده بود و پس از گذشت 4 سال رد شده بود کند.
دیاالاسلام گفت: آنها از من شکایت کردند و به من افترا زدند. آنها هرکاری را برای نابودی من کردند. اما پس از گذشت هفت سال، آنها نتوانستند من را از پای درآورند.
شورای ملی ایرانیان مقیم آمریکا طرفدار سیاستهایی است که امروز در کاخ سفید غالب میباشند. آنها بدنبال ایجاد روابط بین ایران و آمریکا طبق منافع آمریکا هستند. اما زمانی که منتقدی ادعا کرد که این شورا ماموریت دیگری در سر دارد یعنی دارد مطابق منافع ایران اقدام میکند، این گروه از وی شکایت کرد.
در طرح دعوای این شورا آمده است که دیاالاسلام که مدیر
سایتی با عنوان ایرانیان لابی است در یکسری از مقالات به آنها افترا زده است که
آنها دارند با لابی کردن در داخل دولت آمریکا در راستای منافع ایران اقدام میکنند.
اما دادگاه فدرال آمریکا این طرح دعوا را رد کرد.
ما نمیتوانیم ایران را درک کنیم
به گزارش پایگاه موسسه هادسون، اعتقاد به دنیایی که در آن درگیریهای بینالمللی در چارچوب تحمل و قوانین حل و فصل میشوند سیاست امنیت ملی ما را از زمان اتمام جنگ سرد شکل دادهاند. اما رهبران سیاسی ما نمیتوانند درک کنند که برخی از فعالان جهانی که مخالف این دیدگاه هستند نمیتوانند در این چارچوب رفتار کنند. در چنین شرایطی توسل بیشتر به دیپلماسی تنها یک آرزو است و مانع از اقدام بموقع برای دفاع از منافع و مردم آمریکا میشود. تاریخچه اخیر روابط آمریکا با روسیه، چین، ایران و خاورمیانه نمایانگر این موضوع بوده است. و رویکرد فعلی آمریکا در قبال ایران نیز بر این موضوع صحه میگذارد.
نویسنده این مقاله با چشمپوشی آشکار از تمامی همکاریهایی که ایران در سطح بین المللی خصوصاً در بحث توافقات هستهای انجام داده است مینویسد: ایران همیشه از عزم خود برای ایجاد حکومت اسلامی در سراسر خاورمیانه سخن میگوید. این کشور کمکهای مالی بسیاری به گروههای جهادی در سراسر دنیا میکند و همیشه وظائف خود را مطابق معاهدات بینالمللی بخوبی انجام نداده است. آمریکا همیشه سعی کرده است تا برنامه هستهای ایران را طبق معاهدات بینالمللی حل و فصل کند. اما ایران تمامی این معاهدات را نقض کرده است.
حال به ما گفته میشود که در آستانه امضای توافقی 10 ساله با ایران هستیم تا بدینوسیله غنیسازی اورانیوم ایران را محدود سازیم. پس، بعد از گذشت این ده سال، ایران میتواند بصورت نامحدود غنیسازی انجام دهد.
شاید علاقه سیاستمداران آمریکایی برای ایجاد تغییر در ایران بر دیدگاه آنها نسبت به فلسطین نیز تاثیر بگذارد. حزبالله، حماس، فتح و دیگر همپیمانان ایران اعلام کردهاند که هیچ چیزی بغیر از نابودی رژیم صهیونیستی نمیتواند آنها را راضی کند. ایران هم همیشه از نابوی این رژیم سخن گفته است. با این حال، سیاستمداران ما از رژیم صهیونیستی انتقاد میکنند که چرا با حماس یا فتح برای دستیابی به توافقی دوجانبه همکاری نمیکنند.
پس سیاستمداران ما باید بفهمند که سیاست آنها برای حل
بحرانها با استفاده از دیپلماسی همیشه کاربرد ندارد. در این شرایط دیپلماسی باید جای
خود را به رویههای سیاسی، اقتصادی و نظامی بدهد.
راهبرد کاخ سفید درعراق بشدت به ایران وابسته است
به گزارش روزنامه سیاتل تایمز، در زمانیکه اوباما از جانب کنگره آمریکا برای مذاکرات هستهای تحت فشار است، تناقض عجیبی ایجاد شده است: اوباما به شدت به رزمندگان ایرانی برای مبارزه با گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه متکی است.
از روز دوشنبه نیروهای ایرانی به 30000 سرباز عراقی ملحق شده و برای حمله به شهر تکریت زادگاه صدام حسین آماده میشوند. مقامات آمریکایی گفتهاند که آنها در مبارزه با داعش هماهنگی با طرف ایرانی انجام نمیدهند. ممکن است که به لحاظ فنی این حرف درست باشد. اما جنگندههای آمریکا بدقت مکالمات فرماندهان ایرانی را از طریق شبکههای رادیویی تحت نظر دارند.
بسیاری از کارشناسان نقش ایران را در سازماندهی نیروهای
عراقی در مبارزه با این گروه مفید ارزیابی میکنند. این افراد معتقدند که راهبرد
آمریکا در عراق تنها به سبب ایران موفق بوده است. این ایران بوده است که در چند
ماه اخیر جلوی پیشروی نیروهای داعش را گرفته و با کمک نیروهای عراقی آنها را به
عقب رانده است. آمریکا با بمباران مواضع داعش فقط نقش پشتیبانی انجام داده است. ظرف
چند روز گذشته نیز سردار قاسم سلیمانی یکی از فرماندهان شناخته شده ایران خود را
به تکریت رسانده است. این مساله میتواند تا حد زیادی پیروزی را بدون نیاز به
پشتیبانی آمریکا تضمین نماید.
بازی طولانیمدت نتانیاهو با تهدید ایران
به گزارش پایگاه کانترپانچ، رسانههای غربی بسیار از سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا استقبال کردند. اما داستان واقعی درباره سخنان نتانیاهو این است که وی همیشه از ارائه چهره بد از ایران برای پیشبرد منافع سیاست داخلی و خارجی خود استفاده کرده است.
تاریخچه این اقدامات که نتانیاهو در آن نقش اصلی را ایفا کرده است به دو دهه قبل برمیگردد. بررسی این تاریخچه نشان میدهد که نتانیاهو از این تاکتیک بصورت آگاهانه برای بزرگنمایی تهدید ایران استفاده کرده است. نتانیاهو درسخنرانی خود در کنگره با القای ایرانهراسی در اصل دو هدف را بطور همزمان دنبال میکرد. نخست، وی قصد داشت تا با تشویش اذهان مردم سرزمینهای اشغالی آرایی را برای خود بدست آورد و در عین حال، از آمادگی کنگره جمهوریخواه آمریکا برای افزایش تحریمها علیه ایران استفاده نماید.
نتانیاهو در سخنرانی خود به داستانی در 4000 سال پیش اشاره کرد که طی آن افراد بسیاری قصد داشتند تا یهودیان را نابود کنند. بنظر میرسد که سندرم هولوکاست در تار و پود سیاست این رژیم تنیده شده است. رجزخوانی وی درباره قصد ایران برای نابودی این رژیم به بخشی از قانون اساسی حزب لیکود مبدل شده است. حتی میتوان گفت که هولوکاست به ابزاری در دست تمامی نخستوزیران رژیم صهیونیستی برای مقاصد داخلی مبدل شده است.
نتانیاهو همچنین از اهریمن جلوه دادن ایران برای ایجاد اختلال در سیاست آمریکا و دیگر کشورهای غربی در قبال ایران استفاده کرده است. وی با ارائه تصویری از ایران که بدنبال نابودی رژیم صهیونیستی است همیشه در پی ایجاد جنگ بین ایران و آمریکا بوده است. اگرچه که وی تا کنون به این هدف دست نیافته است، اما توانسته است فضا را برای افزایش تحریمها علیه ایران آماده سازد.
سیاست خطرناک جلوه دادن برنامه هستهای ایران را نیز از
زمان نخست وزیری اسحاق رابین شروع شد. وی در آن زمان گفت که ایران ظرف چند سال
آینده به کلاهک اتمی و موشکهای پیشرفته دست مییابد و آمریکا باید جلوی این کشور
را بگیرد. وی با مبالغه کردن درباره تهدید هستهای ایران قصد داشت رژیم صهیونیستی
را در منطقه خاورمیانه بعنوان یک همپیمان همیشگی برای آمریکا معرفی نماید و
آمریکا را از فکر برقراری مجدد روابط با
تهران منصرف نماید.
تمزکز بر تغییر در ایران
به گزارش روزنامه واشنگتن پست، اوباما همیشه بخاطر نداشتن ایدئولوژی سیاست خارجی هم مورد انتقاد و هم مورد ستایش قرار گرفته است. همیشه در رفتار ایالات متحده برتریطلبی، مشورت، انعطافپذیری و تشخیص بموقع محدودیتها وجود داشته است.
اوباما در حال حاضر دارد درباره انقلابی در نقش آمریکا در منطقه فکر میکند. از زمان دولت کارتر، روسای جمهور آمریکا قسم خوردهاند که نگذارند قدرتهای متخاصم بر منطقه خلیجفارس مسلط شوند. به همین منظور، یکسری ائتلافات و روابط با تعدادی از کشورهای حتی مشکوک ایجاد شد.
اما، حالا اوباما به ایران پیشنهاد دورنمای تبدیل شدن به یک قدرت موفق منطقهای را در ازای ایجاد محدودیتهایی برای برنامه هستهای این کشور مطرح کرده است. حتی دولت یکسری منافع مشترک را در بحث مبارزه با داعش با ایران تعریف کرده است.
این نوع پیشنهاد حتی از زمان ریاست جمهوری جورج بوش نیز روی میز بوده است: اگر ایران 1) جاهطلبیهای هستهای خود را کنار بگذارد؛ 2) به حقوق بشر احترام بگذارد؛ و 3) حمایت از تروریسم را متوقف نماید، میتواند به عنوان کشوری عادی مطرح شود.
اوباما خواستههای اوباما را تنها به شرط شماره یک تقلیل داده است. عقبنشینی در این بخش میتواند این امکان را برای ایران فراهم آورد تا از تحریمها فرار کرده، وارد جامعه جهانی شده و حتی خود را بعنوان یک شریک در مبارزه با تفکر تندروی سنی مطرح کند. احتمالاً این همان پیشنهادی است که ایرانیها نمیتوانند آن را رد کنند.
بنظر میرسد که دولت اوباما نتانیاهو، آیپک، کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، کنگره، و شاید آیتالله علی خامنهای را مانعی بر سر راه خود تصور میکند. شرکای وی تنها رئیس جمهور روحانی و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران هستند.
این دیدگاه غالب باعث وارد آوردن خدشه به سیاست آمریکا به طرق مختلف شده است. اوباما نمیتواند اقدام قهری علیه گروههای نیابتی ایران و حکومت بشار اسد در سوریه از ترس لطمه خوردن به مذاکرات هستهای انجام دهد. کاخ سفید در حال حاضر، بر اقدمات گروههای شبهنظامی شیعی در عراق صحه میگذارد و هیچ ترسی از اینکه ایران در آینده بر عراق مسلط خواهد شد ندارد.
نویسنده این مقاله در ادامه ادعا میکند: در حالی که دولت
اوباما به منظور ادامه گفتگوهای هستهای در پی رویارویی مستقیم با ایران نیست، تهران
به توسعهطلبی خود در خاورمیانه ادامه میدهد و به عنوان یک قدرت منطقهای خود را
جایگزین همپیمانان قدیمی آمریکا میبیند.
زمانی که ایران وارد جریان جهانی میشود
به گزارش روزنامه بزینس استاندارد چاپ هند، در حال حاضر شانس بالایی وجود دارد که توافق هستهای بین ایران و گروه 5+1 نهایی شود. با این توافق ایران از ساخت بمب اتمی باز داشته میشود و در عوض تحریمها به آرامی کاهش مییابند. گرچه این توافق تندروهای هر دو طرف را راضی نمیکند، اما در حال حاضر بهترین توافق در دسترس میباشد.
از زمانی که اوباما مسیر برقراری مجدد روابط با ایران را در پیش گرفته است، همپیمانان آمریکا در منطقه نه تنها با آن مخالفت کردهاند بلکه به مقابله با آن نیز برخاستهاند. این کشور به دنبال ایجاد جبههای علیه ایران با کمک شبهنظامیان تندوری اهل تسنن هستند.
در صورتی که توافق هستهای به امضا برسد، آمریکا از ایران توقع دارد تا درباره بحرانهای خونبار منطقه همکاری کند: عراق، لبنان، سوریه، یمن، فلسطین، و افغانستان. حال، تا چه حد ایران در این زمینه همکاری کند بستگی به سیاست داخلی و بینالمللی این کشور دارد. این همکاری میتواند باعث نگرانی عربستان، پاکستان، دیگر کشورهای عربی، عراق و سوریه شود، اما به مذاق بسیاری دیگر از کشورها خوش خواهد آمد.
سیاست چین این است که هوای دو طرف منازعه را دارد. این کشور از ایران و عربستان نفت میخرد و به هر دو کشور تجهیزات نظامی میفروشد. چین بسیار از توافق هستهای حمایت میکند چرا که آن بسیار سودمندتر از شرایط فعلی است. در صورتی که تحریمها پس از توافق هستهای از میان برود، چین میتواند راحتر با ایران دادوستد تجاری داشته باشد.
اما، پاکستان دچار معضل بزرگی میشود. آیا این کشور باید از
عربستان طرفداری کرده و علیه ایران موضع بگیرد؟ آیا طرف چین را گرفته و به دنبال
تجارت با این کشور باشد؟ و یا آیا باید از موضع آمریکا در مبارزه با گروههای سنی
تندرو در منطقه حمایت کند؟ منافع ایران و پاکستان در بحث شورشیان بلوچستان به هم
گره خورده است اما در افعانستان در تضاد با هم قرار دارد.