نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران، با تشریح تأثیرات انقلاب اسلامی بر مناسبات منطقه و جهان و تحلیل راز تأثیرگذاری شخصیت‌های انقلابی تأکید کرد: سقوط آمریکا و اسرائیل را به زودی خواهیم دید.

در آستانه سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و در شرایط حساس منطقه که از یک سو، جریان بیداری اسلامی در شرایط بیم و امید قرار دارد و از سوی دیگر، قدرت‌های استکباری تمام تلاش خود را برای محو آثار این جریان با روش‌های مختلف به کار بسته‌اند، خبرگزاری مهر در گفتگوی مشروح با «حجت‌الاسلام و المسلمین علی شیرازی» نماینده ولی فقیه در سپاه قدس، به تشریح آثار و پیامدهای تأثیرگذاری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بر منطقه و جهان و آینده تحولات این حوزه پرداخت.

حجت‌الاسلام شیرازی دراین گفتگو ، علاوه بر تحلیل ریشه‌ای مسائل گذشته و حال منطقه غرب آسیا و جهان، به ذکر نکات کمتر گفته شده‌ای نیز پرداخت؛ از برداشت مردم مصر از فتنه 88 داخل ایران تا برخورد رهبر معظم انقلاب با شیوه دستگیری یک قاچاقچی خطرناک.

* ۳۶ سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد؛ به نظر جنابعالی، پیروزی انقلاب و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی چه تأثیری بر مسائل منطقه و جهان داشته است؟

ظهور انقلاب اسلامی و شکل‌گیری جمهوری اسلامی چند سؤال را در ذهن مردم دنیا ایجاد کرد؛ اینکه انقلاب اسلامی چیست و چه ماهیتی دارد؟ چرا ایجاد شد و نتایج آن چه بود و دیگر اینکه آیا ما هم می‌توانیم با همان هدف انقلاب اسلامی حرکتی را شکل دهیم؟

دنیا به این سوالات پاسخ داد. انقلاب اسلامی ایران برای نفی طاغوت و استکبار شکل گرفت و اگر ریشه انقلاب را بررسی کنیم، حرکتی که باعث تبعید امام به ترکیه شد، اعتراض به لایحه کاپیتولاسیون بود که در حقیقت نظام ایران را نوکر دست بسته آمریکا قرار می‌داد؛ هدف مهمتر و اصلی نیز حفظ اسلام بود. امام برای اسلام قیام کرد و طی مسیر و ادامه دادن آن نیز بر اساس اصول اسلام بود و در نهایت نظامی که از دل این انقلاب بیرون آمد، با توجه به ابتنای قانون اساسی آن بر احکام قرآن و حدیث، بر اساس اسلام و قرآن شکل گرفت.

امروز ایران و حاکمیت ولایت فقیه وجود دارد، اما اثری از صدام و حزب بعث نیست؛ نه تنها اثری از آنها نیست، بلکه قدرت جمهوری اسلامی در عراق از همه کشورها بیشتر است.دنیا نیز به همین نتیجه رسید که می توان با چنین  حرکتی که منطبق بر اسلام است، بر کفر جهانی پیروز شد. پس از آن هم جنگ تحمیلی ۸ ساله شروع شد، به ظاهر جنگ با صدام و حزب بعث بود، اما در اصل جنگ با همه جهان استکبار بود.

هنگامی که از بالا و به صورت کلی به دفاع مقدس نگاه می کنیم، می‌بینیم که در طول تاریخ جنگ های روی داده تنها جنگی که ایران حتی یک وجب از خاک خود را نداد، همین نبرد بود؛ این قابل توجه کسانی است که می‌گویند روحانیت نمی تواند حکومت تشکیل دهد، چرا که در سایه حکومت روحانیت و ولایت فقیه بود که در یک جنگ نابرابر حتی یک وجب از خاک کشور نیز در دست دشمن باقی نماند. همه این اتفاقات باعث الهام‌بخشی به ملت های مظلوم و تحت ستم شد که می‌توان در برابر دشمن ایستاد و او را شکست داد.

ظاهر جنگی که روی داد، جنگ میان دو کشور ایران و عراق بود، اگر بر اساس همین ظاهر نیز نگاه کنیم امروز ایران و حاکمیت ولایت فقیه وجود دارد، اما اثری از صدام و حزب بعث نیست؛ نه تنها اثری از آنها نیست، بلکه قدرت جمهوری اسلامی در عراق از همه کشورها بیشتر است.

* شاخصه های این قدرت چیست؟ چرا جمهوری اسلامی در کشور عراق صاحب قدرت شده است؟

این موضوع به خاطر ارتباط معنوی ملت ایران با ملت عراق است؛ جنگ ما با مردم عراق نبود، جنگ با صدام و حزب بعث و پشتیبانان آنان بود. نباید فراموش کنیم که این ارتباط معنوی حتی در دوران جنگ نیز با لشکر بدر عراق که مجاهدان عراقی بودند، برقرار بود و حتی باعث انقلاب (انتفاضه شعبانیه) شد که هر چند سرکوب شد، اما نشان‌ دهنده زاویه داشتن مردم عراق با تفکرات صدام و حزب بعث بود.

به هر ترتیب مردم عراق مانند همه مسلمانان عراق به دنبال این بودند که از زیر سلطه استکبار بیرون بیایند؛ تجربه جمهوری اسلامی ایران نیز یک تجربه خوب بود؛ بعد از آن هم تا امروز حتی بخش هایی از مردم عراق که شک داشتند آیا ایران واقعا حامی آنها هست یا خیر، فهمیده اند که هیچ کشوری مثل جمهوری اسلامی مدافع آنها نیست و این موضوع را ابراز می کنند؛ این یعنی ارتباط دو ملت قوی شده است. در واقع، ایده و هدفی که انقلاب ما را به پیروزی رساند، ناشی از فرهنگ علوی، حسینی و مهدوی بود و این فرهنگ نیز در داخل کشور عراق شکل گرفته است، اما دشمن در وارد کردن مردم عراق به جنگ اشتباه کرد؛ چون عشق به اهل بیت(ع)، مردم ایران و عراق را بیدار کرد و همین نگاه، امروز دو کشور را در کنار هم قرار داده است که با یک هدف وارد مبارزه شده اند.

همین نگاه امروز به گونه‌ای دیگر در لبنان و فلسطین نیز حاکم است؛ بحث بر سر شیعه و سنی نیست؛ اکثریت قریب به اتفاق ملت فلسطین سنی مذهب هستند، اما تنها کشوری که از اول شکل گیری انقلاب اسلامی تاکنون از این ملت حمایت کرده جمهوری اسلامی است؛ تا جایی که ابتکار امام راحل (ره) در نامگذاری روز قدس باعث شده که امروز حتی مردم کشورهایی که دولت‌هایشان با اسرائیل همراه هستند، در روز قدس علیه اسرائیل فریاد می زنند.

جهان اسلام این واقعیت‌ها را می‌بیند که جمهوری اسلامی تنها به دنبال شیعیان نبوده و اتفاقا به دنبال شیعه کردن همه آدم‌ها نیز نبوده است؛ البته ایران از شیعیان دنیا حمایت می کند، اما با همین هدف از اهل سنت مظلوم نیز در فلسطین و مصر و لیبی حمایت می‌کند. برای ما شیعه و سنی فرقی نمی کند. تفاوتی ندارد که مظلومین، علوی‌های سوریه باشند یا زیدی‌های بحرین.

دنیا نیز به مروز زمان این تجربه های ما را در انقلاب و جنگ دیده است و ایستادگی ما را در برابر استکبار مشاهده کرده است که با برنامه های نظامی، فرهنگی و اقتصادی به دنبال از بین بردن جمهوری اسلامی بوده اند و هستند.

جالب است بدانید که در رابطه با فتنه ۸۸ مردم مصر گفتند که ما از بیرون نگاه می کردیم که همه دنیا در برابر جمهوری اسلامی ایستاده‌اند؛ رئیس جمهور آمریکا و فرانسه، نخست وزیر انگلیس و صدر اعظم آلمان همه برای ضربه به جمهوری اسلامی به میدان آمده‌اند، اما نتوانستند جمهوری اسلامی را از بین ببرند و حتی نتوانستند خدشه ای ایجاد کنند که این نظام سست و ضعیف شود و حتی در نمونه هایی مانند ۹ دی، وحدت مردم از اقشار و گروه های مختلف دیده شد؛ بنابراین مردم مصر به ویژه نسل امروز آنها این درس را گرفتند که می‌توان در مقابل حسنی مبارک و حامیانش ایستاد و پیروز شد و اینطور، بیداری اسلامی شکل گرفت.

«فرانسیس فوکویاما» با صراحت گفت که برای زدن شیعه باید شبیه‌سازی کنیم و مهدویت و عاشورا بسازیم و نتیجه تلاش‌هایشان نیز امروز به تربیت داعش منتهی شده است.امروز شخصیت‌های برجسته مسلمان و غیرمسلمان و حتی دشمنان ما به این نتیجه رسید‌ه اند که جمهوری اسلامی حرکتی است که دنیا را در مقابل استکبار جهانی قرار می‌دهد؛ چون آرمان این حرکت یک آرمان اسلامی است؛ به همین خاطر ساعت ها وقت گذاشته اند و افراد بسیاری را بکار گرفته اند تا بر روی فرهنگ عاشورا و مهدویت کار کنند که این چه فکری است که هر چه با آن مبارزه می شود، نتیجه معکوس می‌دهد.

بعد از شروع جریان بیداری اسلامی نیز، خواستند به اسم بیداری اسلامی در سوریه حرکت مد نظر خودشان را پیش ببرند، اما نتیجه معکوس گرفتند.

* اشتباه آنها در کجا بود که در کشورهایی مانند سوریه به نتیجه مورد نظر نرسیدند؟

اشتباه آنها این بود که با وجود همه تحقیقات انجام داده درباره فرهنگ عاشورا و مهدویت، حقیقت و ماهیت یک انقلاب دینی را درست درک نکرده اند.

از اول انقلاب صدها فتنه در درون کشور و بیرون از کشور علیه مسلمانان و جمهوری اسلامی شکل دادند و آنچه اجرا کردند با این هدف بود که جمهوری اسلامی الگو نشود، اما علت شکست‌هایشان این بوده است که همه چیز را با نگاه مادی بررسی می‌کنند. نگاه مادی به استکبار اجازه نداده است که ذات حرکت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را که مبتنی بر جهان‌بینی الهی است، بفهمند. دنیای استکبار همه چیز را با چشم مادی نگاه می کند، این نگاه نمی‌تواند مقوله ای مانند «عشق به شهادت» را درک کند؛ چرا که همه حرکت آنها به این ختم می شود که باید قبل از مردن همه لذتمان را در این دنیا ببریم؛ سران کاخ سفید اعتقادی به برزخ و قیامت ندارند؛ با این وضع چطور می توانند عشق به شهادت را درک کنند!؟

من معتقدم که اینها چون گیج شده‌اند، به دنبال مشابه‌سازی رفته اند؛ بویژه از سال ۶۵ با کنفرانسی که در اورشلیم برگزار کردند، «فرانسیس فوکویاما» با صراحت گفت که برای زدن شیعه باید شبیه‌سازی کنیم و مهدویت و عاشورا بسازیم و نتیجه تلاش‌هایشان نیز امروز به تربیت داعش منتهی شده است؛ در حالی که اگر عنصر شهادت‌طلبی را درست فهمیده بودند، اینقدر هزینه نمی‌کردند برای ایجاد چنین گروهی؛ چون این گروه هیچ اعتقادی به معنویت ندارد، گرچه برخی‌هایشان ظاهرسازی می‌کنند، اما انسانی که حاضر می‌شود سر برادر مسلمان خود را ببرد، چه اعتقادی به معنویت و خداوند دارد؟! بنابراین آنها تلاش‌هایی کردند اما وقتی حقیقت معنویت را درک نمی‌کنند، وقتی هم که داعش را ایجاد می کنند، این گروهک چند صباحی بیشتر به درد آنها نمی‌خورد؛ بنابراین ریشه تمام مشکلات آنها به همان نگاه و محاسبه مادی بر می‌گردد.

* منطق نگاه امام (ره) برای صدور انقلاب اسلامی که امروز به صورت وسیع‌تری از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است، چیست؟ و دستاوردهای آن چه بوده است؟

باید به این نکته توجه کنیم که هدف امام (ره) تشکیل حکومت نبود؛ هدف ایشان حفظ اسلام و پیاده کردن دستورات اسلام در جامعه بود؛ حالا اگر زمینه و زمانه فراهم شود که امام برای حفظ اسلام، حکومت کند می‌پذیرد؛ در عصر ائمه (ع) نیز همین طور بوده است اما در نگاه مادی، هدفی جز حاکمیت مادی بر جهان وجود ندارد و هدف گروهکی مانند داعش نیز همین است که داعیه حکومت بر عراق و شام دارد، اما امام به دنبال نجات انسانها و آزادی آنها از زیر سلطه بود؛ آیا مدعیان آزادی، امروز حاضرند به ملت هایشان اجازه دهند که اسلام را بشناسند؟ پیام نامه اخیر رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی نیز همین نکته بود.

امام خمینی (ره) نیز به دنبال اسلامی کردن انسان‌ها و آزادی آنها از آتش جهنم بود که به سمت دوزخ نروند؛ آیا تابحال چنین حکومتی سراغ داشته ایم که با این نگاه شکل بگیرد؟!

* حاج آقا! عده‌ای شبهه وارد می‌کنند که مردم را نمی توان به زور به بهشت برد؛ با این حساب، جمهوری اسلامی چرا دنبال این هدف بوده است؟!

بله، مردم را به زور نمی توان به بهشت برد یا جلوی جهنم رفتن آنها را گرفت، ولی می توان برای آنها مسائل را تبیین کرد تا با فطرت حق‌طلب خودشان، مسائل را انتخاب کنند؛ آیا اگر یک ماشین در حال سقوط به دره باشد و به زور جلوی آن را بگیریم، این از نظر عقلانی اشتباه است؟! ما این کار را با منطق و تبیین اسلام جلو می‌بریم و می‌گوییم که اگر اجازه می دادند که در تمام دنیا برای جمهوری اسلامی تریبون فراهم شود، آیا انسانها به سمت آمریکا می رفتند؟! آن هم آمریکایی که می خواهد بر جهان قدرت و سلطه داشته باشد.

ما امروز در عراق و سوریه و جاهای دیگری که از ملت ها و دولت ها حمایت می‌کنیم، چه هدفی داریم؟ آیا تابحال جمهوری اسلامی در عراق، سوریه و فلسطین سهمی خواسته است!؟ آمریکا در هر کشوری وارد می‌شود، نه تنها سهم‌خواهی می کند، حتی حاضر نیست سهمی را به مردم و انقلابیون بدهد، مثل وضعیت امروز مصر و بحرین؛ حدود ۴ سال است که مردم بحرین انقلاب کرده‌اند؛ آیا استکبار به این مردم اجازه تصمیم داده است؟!

در حالی که آنها مدام ادعای طرفداری از دموکراسی را دارند و اتفاقا این ادعا نیز رنگ باخته است. ما در مواجهه با جهان، منطق و فکرمان را ارائه می‌دهیم، اما آنها اهل زور هستند و اتفاقا اینکه مدام از گزینه‌های نظامی حرف می‌زنند، نشانه این است که اگر نتوانند حرفشان را به کرسی بنشانند، حرف زور می‌زنند.

یک کشور را نمی‌توان سراغ گرفت که با دستور امام و یا مقام معظم رهبری اشغال شده باشد و یا حرف زوری به آنها تحمیل شده باشد، اما امروز این سوال وجود دارد که آمریکا برای مردم افغانستان و عراق چه چیزی آورده است؟! امروز مردم عراق عزت و ناموسشان را مرهون جمهوری اسلامی می دانند؛ این همان حقیقتی است که وقتی مردم پشت سر یک حرکت قرار بگیرند، به ثمر می ‌رسد و هیچ قدرتی نمی‌تواند در آنجا اثرگذار باشد و طبیعی است که آمریکا به این نتیجه می‌رسد که بساط خود را از کشوری مانند عراق جمع کند.

* با توجه به موج بیداری اسلامی که در سال‌های اخیر به وجود آمد و نیز مشکلاتی که برای آن ایجاد شد، نقش مقام معظم رهبری را در هدایت این جریان چگونه ارزیابی می کنید و مسئله اصلی برای ایشان چه چیزی بوده است؟

باید این نکته را یادآوری که مقام معظم رهبری مانند امام (ره)، مجری احکام اسلامی است و به صورت تکلیف‌محور حرکت می کند و اگر بحثی نیز در رابطه با حمایت از ملت و کشوری دیده ایم، بر اساس تکلیف بوده است. در واقع اگر در هر حرکتی که رخ می‌دهد؛ بر حسب ظاهر چیزی دست ما را نگیرد، همین که یک ملت از زیر سلطه طاغوت رها شود، بزرگترین بهره است؛ رهبر انقلاب در مدیریتشان به این مسئله توجه می‌کنند.

به عنوان مثال، نگاه این است که آیا در حرکتی که در سوریه و عراق اتفاق می افتد مردم آسیب می‌بینند یا خیر؟ اگر قرار است مردم از ستمگران آسیب ببینند، قطعا جمهوری اسلامی در جبهه حمایت از مردم است. این را همه دنیا می‌دانند و پیش‌بینی هم نیست، اما دنیا می تواند تشخیص دهد که جمهوری اسلامی در تحولات آینده ای که در جهان اتفاق می‌افتد، در کجا ایستاده است؟ اگر یک حرکت تخریبی و استکباری در پیش باشد، جمهوری اسلامی در برابر آن ایستاده است و اینکه می‌گوییم اسلام مرز ندارد، همین است؛ برای ما فرقی ندارد که دشمن به کدام ملت مسلمان حمله کرده است، هر جا قرار باشد این خانواده آسیب ببیند، مدیریت اسلامی از خانواده اش حمایت می‌کند، مگر اینکه خطاکار باشد؛ چون جمهوری اسلامی در مسیر حق حرکت می‌کند و از حق حمایت می‌کند و گرنه آیا می توان پادشاه اردن و بحرین و شاه عربستان را مسلمان نامید!؟ مسلمان آن کسی است که طبق دستور قرآن عمل می کند.

به عنوان مثال، ما با آمریکا مبارزه می کنیم و آمریکا نیز دشمن ما است و تا خصوصیات استکباری را دارد، هیچ جا به نفع ما تصمیم نمی گیرد و اتفاقا ما مطمئن هستیم در مذاکرات نیز به نفع ما تصمیم نخواهد گرفت، چون می‌خواهد که اساسا جمهوری اسلامی نباشد؛ بنابراین ما با آمریکا دشمن هستیم و مبارزه می‌کنیم، به همین خاطر وقتی که آمریکا به عراق حمله کرد تا صدام را از بین ببرد، ولو اینکه با دشمن ما وارد جنگ شده بود، چون برای ما اسلام مهم است و می‌دانیم که آمریکا به دنبال توسعه قدرت خود بوده نه کمک به مردم عراق، در کنار آمریکا قرار نگرفتیم.

اصولی که بر آنها پافشاری می‌کنیم، به ما اجازه نمی‌دهد که بمب اتم بسازیم، ولو اینکه با این بمب اتم بشود نظام آمریکا را پودر کرد؛ ما به دنبال آرمان‌های الهی هستیم، برخلاف آنها که به دنبال اهداف مادی هستند. خداوند به ما فرموده است که با دشمن چگونه رفتار کنیم و با اسیر چطور رفتار کنیم؛ این‌ها همه اصول مورد تاکید ما در اسلام است.

بد نیست به موردی اشاره کنم؛ نیروهای نظامی و امنیتی با یکی از قاچاقچیان خطرناک جنوب شرق کشور قرار گذاشتند و سر قرار او را دستگیر کردند، خبر که به مقام معظم رهبری رسید، فرمودند چون با او قرار گذاشتید و به او امان داده‌اید، آزادش کنید! وقتی رفتند و به او گفتند که مقام معظم رهبری به این علت دستور آزادی شما را داده است، وقتی شنید، گفت من از زندان بیرون نمی روم! این نتیجه مدیریت الهی است.

این شخص آمد و در برخی کارها به نفع جمهوری اسلامی تلاش کرد، اما در نهایت در همان مسیر کشته شد، اما منظورم مدیریت الهی است؛ خداوند به ما اجازه نمی دهد که طور دیگری رفتار کنیم. وقتی هوش و حکمت مدیریتی که خدادادی است، با معنویت پیوند می‌خورد، با مستکبرین و طاغوت ها قابل مقایسه نخواهد بود.

این ویژگی در بخش های دیگری از مسئولان ما نیز دیده می شود. امروز مردم ایران و جهان که حقیقت سپاه را می‌شناسند، عاشق سرداران سپاه ما هستند؛ امروز مردم منطقه دست سردار سلیمانی را می‌بوسند، مسئولان جمهوری اسلامی دست سردار سلیمانی را می‌بوسند. نه فقط سردار سلیمانی که امثال سردار عزیز جعفری و سردار رحیم صفوی نیز اینطور هستند؛ حالا در دنیا یک نمونه بیاورید که ارتش کشور دیگری غیر از ایران و آن کشورهایی که نیروهای حزب الله لبنان و بدر عراق حضور دارند، ارتش های طاغوتی این طور در بین مردم محبوبیت داشته باشند.

* حقیقت وجودی اشخاصی مانند سردار سلیمانی به عنوان دست‌پروردگان انقلاب اسلامی چیست که تا این حد در میان مردم محبوب می‌شوند!؟

عشق به خدا؛ خداوند می‌گوید برای من کار کنید تا من شما را بالا ببرم. این همان روحیه ای است که در دفاع مقدس هم حاکم بود. من سال‌ها در جنگ بودم و مدتی نیز مسئول تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله (ع) بودم. یک نفر را ندیدم که برای حقوق گرفتن یا اضافه کار بخواهد تلاش کند و بجنگد؛ امثال سردار سلیمانی در کارهایشان به دنبال دنیا نیستند، اما شما ببینید ارزش‌های مطرح در دیگر جنگ‌های دنیا چیست؟! یا طمع به مال و ناموس مردم دارند و یا می خواهند کشورگشایی کنند.

خیلی از فرماندهان ارتش سوریه، لبنان و عراق وقتی امثال سردار سلیمانی را می‌بینند، رفتارشان عوض می‌شود. وقتی کسی شبانه‌روزی می‌دود و هیچ رشدی در زندگی مادی او دیده نمی‌شود، به همین جایگاه می رسد؛ برای او مهم این است که کاری را که خداوند تکلیف کرده انجام دهد. آن چیزی که امثال اینها را در دل‌ها جا می‌دهد، همین است.

* به نظر جنابعالی، راز تأثیرگذاری کلام و دیدگاه مقام معظم رهبری بر مناسبات منطقه و جهان و توجه افکار عمومی به ایشان چه چیزی است؟!

شاید برخی‌ها تعجب کنند، اما مقام معظم رهبری در این سن و سال، روزی حداقل ۱۴ ساعت کار می‌کنند؛ آن هم کار پر زحمت که جدا از وقت اختصاص یافته برای مطالعه است. شما کمتر کتابی را می بینید که در جمهوری اسلامی بیرون بیاید و رهبر معظم انقلاب، آن را مطالعه نکرده باشند. من به عنوان کسی که سال‌ها بر روی زندگی ایشان کار کرده ام، قاطعانه می گویم که هیچ کسی را در جمهوری اسلامی مانند ایشان ندیده ام که در همه زمینه‌ها مطالعه داشته باشند، ترفندهای دشمن را دقیق مطالعه کنند و بدانند.

ایشان ۱۷ دی ماه امسال هشدار دادند که یک جریان می‌خواهد چهره سلطنت‌طلب ها را تطهیر کند؛ من اعتقاد دارم که ایشان درباره این مسأله صدها کتاب مطالعه کرده که این حرف را می‌زنند. ماهیت رژیم پهلوی را می‌شناسند و با عمق نگاه صحبت می‌کنند. جالب است بدانید آن روزی که رهبر انقلاب در سیستان و بلوچستان تبعید بوده اند که حتی کسی باور نمی کرد که به آن سرعت انقلاب پیروز شود و چند سال بعد ایشان رهبر شوند، آیا کسی نمونه ای سراغ دارد که ایشان در آن زمان و در آن منطقه حرکتی کرده باشند یا حرفی زده باشند که امروز به ضررشان باشد؟! مثلاً اهل سنت بگویند که شما آن روز یک حرف زدید و امروز حرف دیگری می‌زنید!

اعتقاد من این بود که بعد از نشستن ایشان در جایگاه رهبری، خداوند عنایت ویژه ای به ایشان کرد که کلام و پیامشان تاثیر ویژه ای در جامعه داشته باشد، به همین خاطر رفتم و سخنرانی های ایشان را در دوران ریاست جمهوری و حتی قبل از انقلاب بررسی کردم و برای من جالب بود که همان فکری را که ۵۰ سال پیش داشتند، الان نیز دارند.

یک بار ایشان تا جایی که یادم می آید درباره طرح «اندیشه کلی اسلامی» فرمودند که اگر امروز نیز قرار بود سخنرانی کنم، همان حرف‌هایی را می‌زدم که آن سال‌ها می‌گفتم؛ اینها علاوه بر لطف الهی، یک مطالعه عمیق و تدبیر می خواهد که انسان همه مباحث را بشناسد و بعد سخنرانی کند و حرف‌هایش نیز ثابت و بر یک مبنا باشد. اما در دنیا این طور نیست؛ چون در دنیا بر اساس زمینه و زمان تصمیم می‌گیرند. اگر حاکم ایران، محمدرضا شاه باشد آمریکا حمایت می‌کند و اگر جمهوری اسلامی باشد، حمایت نمی‌کند؛ چون به دنبال منافع خودشان هستند.

* امروز وظیفه نخبگان برای تاثیرگذاری و نقش‌آفرینی انقلاب اسلامی در نظم نوین جهانی چیست؟

وقتی که اعتقاد داریم که یک حرکت، حرکتی الهی است، باید پشت سر رهبری آن حرکت بایستیم؛ اگر در عصر ائمه اطهار (ع) نیز همه پشت سر آنها بودند، الان دنیا وضعیت دیگری داشت. باید به یاد داشته باشیم که پشت سر امام (ره) ایستادیم که انقلاب به ثمر نشست و در جنگ پیروز شدیم و پشت سر رهبر معظم انقلاب ایستادیم که امروز این عزت را داریم؛ یادمان نرود که دشمن در همین رابطه شبهه‌پراکنی می‌کند؛ مطمئن باشید که اگر کوچکترین اشتباهی در زندگی مقام معظم رهبری می‌دیدند، آن را در بوق و کرنا می‌کردند، اما دست دشمن کوتاه و خالی است.

با همین نگاه، پشت سر رهبری ایستادیم و حالا هم باید بایستیم و حمایت کنیم؛ دشمنان ما چه بخواهند و چه نخواهند، از آغاز تاکنون حرکت جمهوری اسلامی رو به جلو بوده و حتی امروز نسبت به سالهای ۶۷ تا ۷۰، قدرتی در عراق، افغانستان، پاکستان، بحرین، یمن و حتی عربستان داریم که در آن سال‌ها نداشتیم؛ بنابراین حرکت انقلاب رو به جلوست. امروز هم اگر ارتباطمان را با ولایت تقویت کنیم، پیروزی نزدیک خواهد بود. در آینده‌ای نه چندان دور، هم سقوط آمریکا و هم سقوط اسرائیل را خواهیم دید و این هم شعار نیست؛ به صحنه غزه و لبنان نگاه کنید؛ وقتی در لبنان سید حسن نصرالله یک کلمه می‌گوید، آمریکا و اسرائیل می‌ترسند؛ آیا تا دیروز اینطور بود!؟ بنابراین، این نشانه سست شدن پایه‌های قدرت استکبار جهانی است.

به همان نسبت که قدرت نظامی امت اسلام در حال افزایش است، اطراف دشمنان ما نیز در حال خالی شدن است.امروز ما در ایران، حزب الله در لبنان، انصارالله در یمن، نیروهای دفاع وطنی در سوریه و نیروهای مردمی در عراق، قدرت بالایی پیدا کرده اند؛ دشمن کاری کرد که امروز در عراق یک بسیج گسترده مردمی شکل گرفته که قادر است در هر کشوری علیه دشمن مبارزه کند. یک ارتش عظیم مردمی در دنیا در حال شکل‌گیری است و مطمئن باشید که این حرکت قابل شکستن نیست.

به همان نسبت که قدرت نظامی امت اسلام در حال افزایش است، اطراف دشمنان ما نیز در حال خالی شدن است؛ خیلی از کشورهایی که دیروز در کنار آمریکا بودند، الان دیگر مانند دیروز نیستند؛ در کشوری مانند مصر، ولو اینکه  «السیسی» تابع آمریکا باشد، اما دیگر قدرت دیروز وجود ندارد؛ چون مردم این کشور بیدار شده اند. در لیبی و تونس نیز همین طور است و حتی در عربستان نیز دیگر آن قدرت دیروز برقرار نیست؛ یعنی اگر مردم عربستان را آزاد بگذارند، نتیجه انتخابات آنها چیز دیگری خواهد بود و این، نشانه شکست دشمنان است و ما نیز امیدواریم به زودی سقوط آمریکا و اسرائیل را ببینیم.
منبع: مهر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • علی خوش بین ۱۲:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
    0 0
    امید وارم شاهد سقوط امریکا باشیم ولی بدست خودمان بیفدت - وگرنه گندم برنج دارو از کجا بیاریم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس