اکبر عبدی با اشاره به اینکه کسی از اکران «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» خبر ندارد، گفت: ما خودمان تماشاچی خودمان را از خود دور می‌کنیم یعنی اینجا داروی شفابخش است و آن طرف مرگ موش و قرص برنج است که ما مخاطب را به خوردن قرص برنج دعوت می‌کنیم.

 به گزارش مشرق، بدون شک طی سالهای اخیر هرگاه از اسطوره‌های بازیگری ایران نام در جوامع عمومی نام برده می‌شود، نام اکبر عبدی 50 ساله بر زبان‌ها می‌آید. اما او معتقد است که هرکاری که در سینما انجام می‌دهد برای مردم است.

و اما اکبر عبدی یک سالی ست که با رگ های بسته قلب و دیابت روزگار سپری می‌کند البته رگ های قلب او طی چند ماه گذشته توسط متخصصان بیمارستان خاتم الانبیاء تهران مورد جراحی قرار گرفته و رگ ها باز شده است اما دیابت بالای عبدی باعث شده تا یکی از کلیه‌های او دچار اخلال شود که همین امر باعث شده تا این روزها دیالیز داروی درمان او شود، اما جای شکر باقی است که به گفته خود اکبر عبدی قرار است یکی از کلیه‌های او طی عمل جراحی تعویض شود که همه برای سلامتی مرد خندان سینمای ایران دست به دعا بر خواهیم داشت.

به بهانه اکران فیلم سینمایی «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» اکبر عبدی و علی شاه حاتمی در یک گپ و گفت صمیمانه مهمان ما شدند و آنچه که در ادامه خواهید خواند روایت اول از نشست ما با شاه حاتمی و اکبر عبدی است که از نظر می‌گذرد:

* دیابت بالا روی کلیه‌ام تاثیر گذاشته است

آقای عبدی در مدت اخیر اخبار ناخوشایندی از بیماری شما منتشر شد، در حال حاضر وضعیت جسمانی شما چطور است؟

من شکر خدا خوب هستم و سه تا از رگ‌های قلبم بسته شده بود که تشکر میکنم از دکتر فلاح و دکتر جنابی که در بیمارستان خاتم الانبیاء رگ‌های من را باز کردند ولی بدلیل دیابت بالا روی کلیه‌ام تاثیر گذاشته و الان در حال راه‌اندازی کلیه‌هایم هستند. بعد از باز شدن عروق راحت شدم و نفس کشیدنم راحت شد فقط کراتین کلیه ام کمی بالاست و میخواهند کاری کنند که کلیه‌های خودم فعال شود و اگر نشود یکی از کلیه‌هایم تعویض شود.

*فیلمساز حق ندارد حتی با بودجه شخصی خودش در طرفداری از جناح خاصی فیلم بسازد

آقای شاه حاتمی طرح فیلم سینمایی «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» از کجا به ذهنتان رسید و اگر بدون واسطه صحبت کنیم شنیده می‌شود که فیلم را در اعتراض به روند بودجه سینما ساخته‌اید؟

من  در اعتراض به هزینه بودجه در سینما این فیلم را نساختم چون معتقدم چیزی هم که امروز هزینه میشود یک صدم چیزی است که باید هزینه شود. یعنی به واقع در جامعه امروز ما شاید کمترین بودجه هزینه چیزی میشود که بالاترین ارزش را دارد ولی متاسفانه هر دولتی که آمده هیچ نگاهی نداشته و آقای روحانی از زمان آمدنشان چقدر هزینه کردند؟ همین الان که من با شما صحبت می‌کنم شش ماه است که معطلم سریال نیمه تمام خودم را که در ارتباط با امام رضا هست بسازم اما هنوز اتفاقی رخ نداده است.

* جان اکبر عبدی، جان هنر است

من این فیلم را ساختم که بگویم فیلمهای سیاسی که تا به امروز ساخته شده جهت دار بوده است و به نظرم فیلمساز حق ندارد حتی با بودجه شخصی خودش در طرفداری از جناح خاصی حمایت و جناح مقابل و حتی مردم را محکوم کند، من فکر میکنم باید با نگاه باز به شرایط جامعه نگاه کنیم، رئیس جمهورهای قبلی و حتی نمایندگان مجلس نماینده همه مردم ایران هستند، من احساس کردم که می‌شود وارد این قصه شد و می‌دانید که شیرین‌ترین زبان دنیا برای ارتباط با مخاطب طنز است و من در فیلمم با همه شوخی کردم جز با کسی که نباید با او شوخی کنم و هرگز هم این کار را نخواهم کرد منهای اینکه فیلم یک فیلم طنز است و فلسفه خاصی پشت این فیلم خوابیده است.جان اکبر عبدی جان هنر است یعنی جان هنر این مملکت ارزشش بیشتر از این چیزها است.

* اکبر عبدی نماد همه هنرمندان مردم ایران است

می‌شود موقعیت مکانی تابوت را در فیلم به عنوان موقعیت بحرانی سینما در نظر گرفت؟

اکبر نماد همه هنرمندان مردم ایران است و اتفاقی که در این فیلم می افتد این است در نهایت وقتی اکبر از همه ناامید میشود به مردم پناه میبرد و مردم تلاش میکنند که اکبر را نجات بدهند، واقعا جنگ را چه کسی اداره کرد؟ خیلی از خانم ها مستقیما در ارتباط با جنگ بودند و چه مادرهایی شهید شدند که امروز نتیجه این اتفاق چیست؟ خرمشهر تجلی کل جنگ ماست و خرمشهر تجلی کربلا است.هنرمند تنها که هنرمند نیست هنرمند با مردم تجلی پیدا میکند بخاطر همین به صورت استعاره وارد این قصه شدیم و وقتی فیلمنامه آماده شد من به اکبر گفتم که نمیدانم نتیجه این کار چه میشود اما مهم نیست ما در حال کسب تجربه ای هستیم. تمام منتدقین فیلم را دیدند و کمتر پیش می آید که منتقدی از فیلمی خوشش بیاد.

*اکران همزمان 29 فیلم یعنی جشنواره اکران!

فیلم نسخه‌های مختلفی هم دیده شد؟

فیلم دو نسخه داشت. نسخه اولیه چهار دقیقه اضافه داشت و در یک سکانسی اکبر به دفتر آقای ضرغامی تلفن میزند و میگویند او با آقای روحانی جلسه دارد که ما این قسمت را در آوردیم و احساس میکردم این قسمت از فیلم میتواند حذف شود.پسال گذشته یکی از بحث هایی که در جشنواره بود این بود که خیلی سیاه‌نمایی شده، عزیزی که این حرف را می‌زنی بدان ما فیلمی ساختیم که بعد از جشنواره مردم افسرده نشوند و باعث شادابی مردم باشد و این چه بلایی است که بر سر فیلم ما آمده است؟ وقتی یک گروهی تصمیم می‌گیرند شادابی را به جامعه تزریق کنند و شما این را میدانید چرا حمایت نمی‌کنید؟ چرا این امکان را بوجود نمی آورید که مردم فیلم را ببینند، من در روز افتتاحیه هم اعلام کردم که فیلمی ساختم که مردم وقتی از سینما بیرون می آیند بدانند که حرفشان زده است و من حرف مردم را از زبان اکبر عبدی زدم. ما بخشی از درآمد این فیلم را میخواهیم به بچه های بی بضاعت هستند بدهیم. جشنواره شروع شده ، 29 فیلم در اکران یعنی جشنواره اکران! یک سری فیلمهای زیادی تبلیغ میشوند من اینجا به جرات میگویم که اگر قرار است که از لسان رهبر معظم انقلاب برای تبلیغ فیلم استفاده شود من فیلم خدمت ایشان میبرم که ایشان تعریف کنند ولی اینکه این امکان را برای یک آدم خاص فراهم کنند عدالت نیست و این اتفاق برای تمام فیلمها بیفتد.

سعی کردم نماینده همه مردم ایران در «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» باشم

آقای عبدی، آقای شاه حاتمی گفتند که شما نماینده همه بازیگران سینمای ایران در فیلم «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» بودید؟ وقتی فیلمنامه را خواندید چه حسی به شما دست داد؟

من بیشتر از اینکه نماینده بازیگران بدانم خودم را حس کردم نماینده مردم هستم و شاید یک سبزی فروش سئوالی درباره مذاکرات 5+1 دارد که به شکل طنز به جواب سئوال خود میرسد. البته به لحاظ هنری توقع داشتم که همکارانم هم این فیلم را بپسندند که در اکران خصوصی این فیلم دیدند و مورد پسند واقع شد، من به آقای شاه حاتمی تبریک میگویم که این جگر را داشت که با اکبر عبدی این کار را انجام دهد و از او ممنونم که این فرصت را در اختیار بنده قرار داد و اگر کوتاهی شده از او عذرخواهی می‌کنم.

* برای فیلم «مادر» یک هفته در بیمارستان فیروز آبادی (امین آباد) بودم

می‌گویند آقای عبدی سلطان تیپ سازی در سینما هستند، این تیپ‌سازی چطور انجام می‌شود؟

بحث سلطان سازی نیست، بحث این است که من برای ورود به آن تیپ کلید‌های خوبی را پیدا می‌کنم، راهنمایی کارگردان، نوشته نویسنده، من معمولا قبل از اینکه اثر را نوشته صحبت می‌کنم و در این کار برای فیلمنامه شناسنامه پیدا کردیم، فیلمی من بازی میکردم به نام «در خانه» که تا بحال لهجه آبادانی صحبت نکرده بودم و ما کسی را آوردیم که دیالوگ ها را ایشان می‌گفت و من عین او تکرار میکردم،‌من از هر کلیدی که روزنه‌ای برای من باز کند تا تیپ تبدیل به کاراکتر شود استفاده شود، در فیلم «مادر» من یک هفته در بیمارستان فیروز آبادی (امین آباد) که اینها همه کمک کننده هست و آدم را به تیپ نزدیک میکند و کاراکتر قابل باور میشود. این فیلم هم مستثنا نبود و از همه مهمتر وجود شاه حاتمی است که خیلی خوب است. اینجوری با من ذره ذره زحمت کشید و کار کرد و حاصلش فیلمی است که من توقع داشتم که وسط آن از سالن خارج شوند و من در شروع اکران گفت حتما در سالن مخاطبان خواهند خوابید، خداروشکر به لحاظ آبرو این فیلم در امده ولی به لحاظ معرفی هنوز این اتفاق به خوبی نیفتاده است.ما متاسفانه بزرگمان آقای چاوشیان بود و فیلم ما را دو دستی تقدیم رایتل کرد و انگار رایتل با این فیلم از قبل دشمنی داشت و هر چه می‌توانستند کردند تا فیلم دیده نشود ما بدون اینکه کوچکترین ریالی برای تبلیغ ررایتل در فیلم بگیریم 50 درصد فیلم را 200 میلیون تومان فروختیم و جالب اینجاست که برای 200 میلیون سرمایه ای که گذاشته بودند کاری نکردند، ما وقت گذاشتیم عکس های مختلف گرفتیم ولی هیچ جا یه خط یا یک عکس سه در چهار برای تبلیغ این فیلم ندیدیم.

* اصلا کسی از اکران «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» خبر ندارد

تلویزیون هم که قربونش برم آنقدر راه را برای همسایه ها دور و بر باز گذاشته که وارد هر منزلی می‌شویم اگر بخواهیم بحث سینما کنیم باید احوال سلطان و زن و بچه او را بپرسیم یا الان فاطمه گل چی شده،‌که این بد است، ترکیه کسی بوده که اوایل انقلاب از ما تقلید می‌کردند و تا 2020 قرار است بزرگترین سازنده کلیپ در جهان شوند به هر کسی هم که می‌گوییم تبلیغات فیلم ما را دیدید اصلا خبر ندارد، حتی دیگر اخبار هم نگاه نمیکنند یعنی تلویزیون روی ماهواره رفته است.

علت را چه می‌دانید؟

علت این است که ما هر چقدر گفتیم که آقا جلوی تهاجم فرهنگی را بگیرد یکی از بزرگان در تلویزیون جواب داد که اگر به ما باشد ما فقط اخبار را پخش می‌کنیم. شما سریال خوب بسازید و یک سخنرانی از یک آدم پررنگ پخش کن و مثلا یک زیرنویس بزنید که مثلا مهمان امشب ما استاد ارجمند و استاد انتظامی است دیگر کسی ماهواره نگاه نمی‌کند، ما خودمان تماشاچی خودمان را از خود دور می‌کنیم یعنی اینجا داروی شفابخش است و آن طرف مرگ موش و قرص برنج است که ما مخاطب را به خوردن قرص برنج دعوت میکنیم.

* سخت‌ترین بازی‌ برای بازیگر بازی کردن نقش خودش است

تفاوتی که بازی شما در مذاکرات مستقیم آقای عبدی دارد این است که شما باید در این فیلم نقش خود را بازی می‌کردید، چقدر این کار سخت بود؟

یکی از سخت‌ترین بازی‌ها برای بازیگر بازی کردن خودش است، یعنی شما به هیچ وجه نباید بازی کنی، بنابراین سخت‌ترین بازی، بازی نکردن است. این فیلم تا می‌رفت به سمتی که بشود ادا و بازی و از زندگی دور شود استاد حاتمی یقه ما را می‌گرفت و دوباره وارد مسیر اصلی فیلم می‌کرد. به لحاظ تایم ما هفت هشت روزه فیلم را ساختیم ولی در اختیار بودیم.کارگردانی که کارگردان است می‌تواند با هر کسی که میخواهد کاری که میخواهد را انجام دهد. بازیگر وقتی از کار لذت میبرد حتی به لحاظ مادیات خود را درگیر نمیکند.

واقعیت این است که اکبر عبدی با تمام توانمندی‌هایش کار کرد، و مسئله دوم این بود که اکبر عبدی که به هر حال دچار یک نوع بیماری بود. برایم واقعا قابل باور نبود که او را روزی ده ساعت در تابوت بخوابانم، اکبر حدفاصل زمان صحنه از تابوت بیرون نمی‌آمد، بازیگر در شرایط عادی بعد از یکی دو ساعت خسته می‌شود اما اکبر از زمانی که وارد استودیو می‌شد به ندرت پیش می‌آمد که از تابوت بیرون بیاید و با تمام وجود در خدمت این نقش بود.

مدت زمان فیلمبرداریتان چقدر بود؟

8 روز و روزانه به طور مداوم 10 ساعت فیلمبرداری میکردیم.

* هیچوقت نتوانستند اکبر عبدی را به جناح یا آدم خاصی ربط بدهند

معمولا کم پیش می‌آید یک بازیگر با چنین احساس خوبی در مورد کاری صحبت کند،و شاید یکی از دلایلی که آقای عبدی این حس خوب را نسبت به «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» دارد این است که اول قرار بود که فیلمی ساخته شود که حال مخاطب خوب شود.

بحثی که من داشتم در فیلم صرفا خنداندن مخاطب نبود و سعی کردیم حرف‌های خوبی بزنیم این نگاهی بود که من و اکبر نسبت به فیلم داشتیم و خیلی جاها اکبر می‌خواست از بداهه گویی استفاده کند که من گفتم بداهه گویی فیلم را از مسیر خارج میکند بداهه شاید در یک فیلم معمولی جواب بدهد اما در یک فیلمی که مضمون سیاسی دارد فیلم را از مسیر خارج می‌کند. ما حتی دیالوگ ها را که نوشته بودیم به اکبر گفتم که آیا این دیالوگ ها مشکلی ایجاد نمی‌کند و دقیقا این شوخی ها و جنس حرف زدنش در خانه را سعی کردیم همانطور که هست پیاده کنیم. ما بازیگران توانمندی در ایران داریم و واقعیت این است که اکبر عبدی ویژگی که دارد این است که هیچوقت نتوانستند اکبر را به جناح یا آدم خاصی ربط بدهند اکبر کنار هر کسی بوده محبوب بوده است که این مردمی بودن و رفتارهایش باعث می‌شود که مردم دوستش داشته باشد و آدمی که مردم او را دوست داشته و صراحت در حرفهایش داشته باشد برای این جنس کارها مناسب است.

* نگران عدم برقراری ارتباط مخاطب با فیلم بودیم

خیلی کم پیش می‌آید که فیلم تک لوکیشن باشد و پلان اضافی در فیلم دیده نمیشود و استاندارد تصویر خوب در آمده است. این موضوع در «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» چگونه شکل گرفته است؟

غیر از موضوع سوژه و این اتفاق که یک بازیگر و یک لوکیشن وجود داشته باشد، مشکل ما این بود که لوکیشن ما خیلی محدود است. یعنی قرار است یک تابوت باشد تابوتی که از همه طرف بسته است و از همه سخت‌تر نورپردازی است،‌ما نمی‌توانستیم از نمای ثابت در فیلم استفاده کنیم بخاطر همین سعی کردیم بهترین دوربین را از نظر نور پیدا کنیم مضاف بر اینکه برای حرکت دوربین سعی کردیم تابوت را پرتابل درست کنیم و به گونه ای باشد که هنوز دوربین در تابوت باشد که این تجربه برای من تجربه سختی بود ولی خوشایند، برای اکبر هم همینطور بود که البته نگران هم بودیم ولی گفتیم کار تمام شود و خوشبختانه فیلم که تمام شد و قبل از اکران دوستان زیادی فیلم را دیدند و احساس کردیم که به راحتی توانستند با فیلم ارتباط برقرار کنند.

از جلسه اکران خصوصی فیلم بازخوردهایی خوبی بیرون آمد که این می‌تواند اتفاق مثبتی برای باشد.

جالب‌ترین اتفاقی که برای من در طول دوران فعالیت هنری ام افتاد این است که زمان ساخت هر خبرنگاری به من زنگ میزد آرزو میکردند این فیلم اکران شود و برای من جالب است که در سینمای امروز چنین فیلمی ساخته شده است.

* شورای پروانه ساخت نگران ماحصل نهایی کار بود

فیلم به معنای واقعی کلمه فیلم تجربی است، شورای پروانه ساخت و نمایش چه واکنشی با این فیلم داشتند؟

دوستان وقتی فیلمنامه را خوانده بودند بر این عقیده بودند که مگر میشود و خیلی نگران بودند بعضی از دوستان گفتند که در حال این اتفاق باید بیفتد و وقتی این اتفاق افتاد و پروانه نمایش فیلم صادر شد هیچکس نگرانی نداشت و خوشبختانه با صعه صدر وزارت ارشاد با ما برخورد کردند که ما بیشترین شوخی را با وزارت ارشاد کردیم و هیچگونه ممیزی از سوی ارشاد در فیلم اتفاق نیفتاد و بخاطر همین کسانی که فیلم را می‌دیدند تعجب می‌کردند.

علت استفاده شما از صداپیشه در فیلم است، امکان این موضوع وجود نداشت که همین بازیگرانی برایشان کاراکتری نوشته شود که در قاب دوربین باشند و به تصویر کشیده شوند؟

ما قرار بود با یک نفر و یک لوکیشن فیلم بسازیم و این کار کاملا تعمدی بود، قرار نبود که فضای لوکیشنمان به  هر دلیلی تغییر کند، هر صدایی از آن طرف میتوانست برای هر کسی باشد، من دلم می‌خواست کل فیلم روی چهره اکبر عبدی و درون تابوت اتفاق بیفتد و از طرفی هم دیالوگ بر قرار کردن با اکبر عبدی خیلی سخت است و باید آدمهایی که آن طرف خط بودند توانایی مقابله با صدای اکبر عبدی را داشته باشند بخاطر همین از میلاد کی مرام و یوسف مرادیان و فریبا طالبی استفاده کنیم.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس