كشاورزي صنعتي به شدت وابسته به صنعت است و ما نيازمند كودها و آفت‌كنشهاي حاصل از نفت هستيم. و اگر به جايي برسيم كه منابع هيدروكربني كاهش يابند، قادر به حفظ كشاورزي صنعتي پايدار نخواهيم بود. تا نيازهاي مردم جهان را تامين كنيم.

گروه جنگ نرم مشرق- اگر به آنچه كه در دنياي امروز جريان دارد بنگريم، مي‌بينيم كه وقايع مختلف و متفاوتي به صورت همزمان در حال روي دادن هستند و درك مباحثي كه در مورد اين وقايع پيش مي‌آيند، گيج كننده است. اما اگر آن وقايع را به صورت كلي نگاه كنيم آنها را تا حدي درك خواهيم كرد. در مستندي كه پيش رو داريد، مستندسازان آمريكايي به شما نشان مي‌دهند كه جهان‌خوار بودن غرب و در راس آن ايالات متحده فقط يك سخن اسلام‌گرايانه نيست و حرف دل تمام كساني است كه به نحوي مستضعف هستند.

برای مشاهده بخش اول این مستند اینجا کلیک کنید.

ما هر چه بخواهيم مي‌توانيم خريداري و تهيه كنيم و اين به معناي پايان شكل خاصي از تمدن صنعتي است، كه بر مبناي رشد نامحدود، دخالت بي اندازه در محيط طبيعي است و آن شكل از تمدن تغيير نمي‌يابد، و اگر تغيير نيابد، باقي نخواهد ماند و يا به عقب بر مي‌گردد يا سقوط خواهد كرد. هر طور كه ان را در نظر بگيريم، چه از نظر اميد و چه از نظر خطر و يا فروپاشي و يا تجديد، به طور اجتناب‌ناپذيري با تغيير تمدني مواجه خواهيم بود.

ماشين آلات مفيد تر و كاراتر شده اند. دغدغه من اين است كه تاثيرات آب‌وهوا و كمبود انرژي همگرا هستند. بديهي است بدون تغيير اساسي در نحوه انجام كارها قادر نخواهيم بود در سال‍‌‌هاي آينده توليد پايدار مواد غذايي در جهان داشته باشيم. از يك‌سو با تاثير گرمايش زمين مواجه هستيم به دليل آب‌و‌هواي متغيير مانند خشكسالي ها و سيل‌هاي فزاينده در مناطق مختلف، شاهد از بين رفتن محصولاتي هستيم كه به شدت توليد مواد غذايي در جهان را تحت تاثير قرار مي‌دهند.

كشاورزي صنعتي به شدت وابسته به صنعت است و ما نيازمند كودها و آفت‌كنشهاي حاصل از نفت هستيم. و اگر به جايي برسيم كه منابع هيدروكربني كاهش يابند، قادر به حفظ كشاورزي صنعتي پايدار نخواهيم بود. تا نيازهاي مردم جهان را تامين كنيم.

تمامي اين عوامل به طور مداوم، ما را به سوي را حلي مبتني بر مشاركت سازمان‌ها سوق مي‌دهد. اشكال محلي كشاورزي، اشكال ارگانيك آلي كشاورزي كه متكي بر نفت نيستند.

آيا اين شكل از كشاورزي براي نيازهاي ما كافي است ؟ و آيا براي مصرف بيش از اندازه كشورهاي غربي پاسخ‌گو خواهد بود؟

مطمئنا غرب بايد از اسراف در مواد غذايي خودداري كند؛ چون ميليونها تن غذا را دور مي‌اندازيم. و اين به سيستم سوپر ماركت ها مربوط مي‌شود كه به نوعي عامل ايجاد سود هستند.

آيا مي‌توان به طريقي آن را كاهش داد؟آيا مي توان مصرف بالا را در كشاورزي ارگانيك ادامه داد؟

مساله اصلي صاحب زمين است. چه كسي صاحب منابع توليدي است؟

يكي از حوزه‌هايي كه مي‌توان اثرات بازخوردي بحران هاي مختلف را مشاهده كرد، حوزه ركود اقتصادي است. پر واضح است كه موضوع اساسي انرژي و توانايي ما در حفظ رشد اقتصادي، بر فراواني سوخت‌هاي فسيلي ارزان و در دسترس بستگي دارد.

اين مطلب با نظريه اقتصاد نئوليبرال كه همه چيز را تك تك تحليل مي‌كند مغايرت دارد. و اذعان نمي‌دارد كه اقتصاد در دل محيط زيست و منابع انرژي قرار دارد.

در حال حاضر ما داراي سيستم بانكداري ذخيره كسري هستيم. اين سيستم بر مبناي اين ايده است كه شما داراي مقدار معيني ذخيره دارايي در بانك خود هستيد و توانايي قرض دادن چند برابر آن دارايي را به شكل پول داريد.

به عنوان مثال: شما يك پوند ذخيره پول داريد و مي‌توانيد هشت تا ده برابر آنچه را كه داريد واقعا قرض دهيد.

آنچه در سال هاي 1990 گفته شد اين بود كه «اين كافي نيست، ما نياز به راه هاي جديد پول‌ سازي داريم ما مي‌خواهيم قادر به قرض دادن مقادير نامحدود پولسازي باشيم. چطور مي‌توانيم اين كار را انجام دهيم.

آنها پاسخ دادند:«بياييد از مدلهاي ارزيابي خطر» كه توسط بانك‌ها، ايجاد شده، استفاده كنيم.

و ميزان خطر استفاده از مدل‌هاي كامپيوتري پيچيده را ارزيابي كردند. و اگر بتوانيد با اين مدل هاي كمي ثابت كنيد كه ميزان خطر براي شما بسيار بسيار كم است، آنها مي‌توانند قرض دادن را هزار برابر ذخيره پولي شما را توجيه كنند.

اگر به واكنش دولت ها در مورد كمبود توجه كنيد، مي‌بينيد كه آنها به سيستم توجهي نداشته‌اند، و سعي در تغيير آن ندارند بلكه به آن قوت و تمركز بيشتري مي‌بخشند.

نخستين كساني كه در پي اي‌ن ركود، متحمل سختي شدند چه كساني بودند؟مصرف كنندگان عادي و افراد عادي در خيابان، ماليات دهندگاني كه پولشان را صرف بازپرداخت كمك‌هاي مالي بانك‌ها كرده بودند و اين پول را صرف پرداخت ديون بانك‌ها كرده بودند. و در عمل قدرت بانك‌ها تغيير پيدا كرد. و آنها را دست كم گرفتند و از پول آنهايي كه ماليات بيشتري پرداخته و رنج كشيده‌اند، پول بيشتري به شما پرداخت خواهيم كرد.

با خارج كردن پول از اقتصاد، همه چيز بدتر شد. بنابراين اقتصاد واقعي و اقتصاد توليدي را كه لازم بود همه چيز روي دهد، منقبض كرديد و باعث ورشكستگي تجارت‌هاي بيشتر تجارت‌هاي كوچك بيشتر و انقباض‌ اقتصاد واقعي شديد.

همزمان، در حاليكه تجارت‌ها در حال ورشكستگي بودند، شركت‌هاي بزرگتر بخصوص بانك‌هاي بزرگ كه اكنون به مدد كمك‌هاي مالي عظيم قدرت پيدا بودند، شروع به خريد تجارت‌هاي ديگر كردند.

در نتيجه موقعيتي به وجود آمد كه در آن مالكيت تمركز بيشتري پيدا كرده بود.

علت اينكه دولت‌ها به گونه‌اي پاسخ مي‌دهند كه ربطي به موضوعات حقيقي ندارد، اين است كه به اين طرز تفكر نئوليبرال چرخه سيستم بازار آزاد چسبيده‌اند كه اين ايده را قوت مي‌بخشند كه دولت‌ها بايد حقيقتا نقش محدودي در اقتصاد داشته باشند.

و اينكه ما بايد كاملاً بازارها را بگشائيم و به سرمايه‌داران خصوصي ميدان بدهيم تا هر كاري دوست دارند انجام دهند. علت وجود تعارض اساسي ميان ايدئولوژي بازار آزاد، همانگونه كه هست يا ترويج يافته، و دموكراسي دنياي واقعي، همانگونه كه ما دوست داريم، اين است كه ما نماينده‌هاي خود را انتخاب مي‌كنيم تا آنها حقيقتاً جموامع ما و اقتصادها را سازماندهي كنند، تصميمات سياسي اتخاذ كنند كه به نفع همه باشد.

آنچه ايدئولوژي بازار آزاد انجام مي‌دهد اين است كه اقتصادها را به نحوي سازمان‌دهي مي‌كند كه دولت‌ها حقيقتاً هيچ نقش واقعي ندارند. به عبارت ديگر، ايدئولوژي بازار آزاد حقيقتا به خاطر اين تصميمات و تراكنش‌هاي اقتصادي قدرت مي‌گيرد كه كاملا خارج از اختيار عموم است و به همه حاميان و منافع سرمايه‌گذاري كه ربطي به دنياي عموم ندارند، اجازه جولان مي‌دهد.

اين طرز تفكر در مقياس جهاني، توسط اين سازمان‌هاي حاكميت جهاني مخصوصا توسط صندوق بين‌المللي پولي بانك جهاني و همچنين سازمان تجارت جهاني تحميل مي‌گردد.

اين بدين معناست كه جهاني سازي نئوليبرال يا همان ايدئولوژي بازار آزاد، سيستمي است كه نقص شده و كارايي ندارد، به بهانه پيشرفت و ايجاد ثروت، كه مي‌گويند قرار است عايد همه شود آنها در واقع سودها را متمركز مي‌كنند، از اقليت منابع، مواد خام و كار را در اين كشورها به نفع تعدادي كمي از افراد استخراج مي‌كنند، در حالي كه محروميت شديد و بدهي را در بيشتر جاهاي دنيا، تسريع مي‌كنند. و اين فرايند توسط مراكز صنعتي شمال، تقويت مي‌شود تا بتوانند مسير مصرف زياد و رشد نامحدود را دنبال كنند.

به تروريسم بين‌المللي اغلب به عنوان مشكلي مي‌نگرند كه يا خارج از تمدن غرب و در رقابت با آن است يا در داخل جوامعي است كه اتفاقا بخشي از تمدن هاي غربي هستند.

زمانيكه زيرساخت‌هاي مالي در پس شبكه‌هاي واقعي تروريسم بين‌المللي را پيگيري مي‌كنيم، تصويري كاملاً متفاوت خواهيم داشت، زيرا اگر گروه‌هاي القاعده و طالبان و.. را بنگريم متوجه اين نكته مي‌شويم كه گروه خاصي اين‌ها را تامين مالي مي‌كنند.

نحوه تلاقي غرب با اين ارتباط چيست؟ و اينكه چرا غرب چنين كاري مي‌كند و دنبال چيست؟ تامين مالي اين گروه‌ها...

تمدن صنعتي امروز رو به نابودي است + فيلم و تصاوير // در حال ويرايش // شماره 2

قصر خزام

29مي 1933، پس از هفته‌ها بحث، جلسه‌اي در قصر خزام در حومه جده تشكيل شد. آنجا بود كه مقامات رسمي دولت عربستان سعودي كه نماينده اعلي‌حضرت بودند امتيازي را به امضا رساندند. كه تقريباً 320 هزار مايل مربع را تشكيل مي‌داد.

تمدن صنعتي امروز رو به نابودي است + فيلم و تصاوير // در حال ويرايش // شماره 2

اين آغاز يك سرمايه‌گذاري عظيم و تجاري جديد آمريكا در خارج از كشور شد اما راه بسيار درازي براي سفر در پيش رو بود. اين‌كه بدانيم منابع هيدروكربني چقدر براي سيستم‌هاي بين‌المللي مهم هستند، بسيار اهميت دارد. تا بتوانند به حفظ توليد برق و كشاورزي بپردازند. ما به انواع خاصي از سوخت‌هاي فسيلي وابسته هستيم.

سياست به كارگيري نيروهاي مزدور در بسياري از مناطق اتخاذ شده است كه يكي از بارزترين مثال‌ها افغانستان است. چنين سياستي در جنگ سرد اتخاذ شد. ايالات متحده تامين مالي اسامه بن لادن را به عهده گرفت تا به مقابله با شوروي بپردازد. بهانه اين بود كه، ما مي‌خواهيم با كمونيسم بين‌المللي مقابله كنيم.

تمدن صنعتي امروز رو به نابودي است + فيلم و تصاوير // در حال ويرايش // شماره 2

از نظر كارشناسان ژئوپلتيك: افغانستان از لحاظ جغرافيايي، موقعيت استراتژيكي بسيار با اهميتي در سيستم بين‌المللي دارد.

تمدن صنعتي امروز رو به نابودي است + فيلم و تصاوير // در حال ويرايش // شماره 2

زيبيگنيو برژينسكي

يكي از اين كارشناسان ژيبيگنيو برژينسكي است كه مشاور امنيت ملي در زمان پرزيدنت كارتر بود و اخيرا مشاور غير رسمي اوباما مي‌باشد. او كتابي به نام «صفحه شطرنج بزرگ» نوشت كه در آن به ارتباط افغانستان با قاره وسيعتر اوراسيا از لحاظ دسترسي تاكيد كرده و اينكه حفظ كنترل اوراسيا براي حفظ برتري كلي ايالات متحده سودمند است.

همچنين زيبيگنيو برژينسكي وسيله‌اي بود براي آغاز سياست تامين مالي براي بن‌لادن و مجاهدين تا اتحاد جماهير را كه حضورش تسلط ايالات متحده بر منطقه را تضعيف مي‌كرد، از افغانستان بيرون بياندازيد. اما آن ارتباط در پايان جنگ سرد در افغانستان پايان نيافت. ظاهر امر اين است كه بن لادن ارتباطش را با آمريكا قطع كرد، او به مخالفت با غرب پرداخت، شروع به بمباران اهدافي در غرب كرد. از نظر كارشناسان اطلاعاتي آمريكا هيچ‌گاه ارتباطش را با بن لادن قطع نكرد.

يكي از مشهورترين آنها سبيل ادموندز است كه بعد از 11 سپتامبر صدها مدارك اطلاعاتي مربوط به پيش از 11 سپتامبر را براي اف بي اي ترجمه مي‌كرد، تاكيد كرده است كه سرويس‌هاي اطلاعاتي ايالات متحده تمام مدت تا حداقل 11 سپتامبر، از اسامه بن لادن


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۲:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۹
    0 0
    fufu
  • ۱۸:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۹
    0 0
    لینک کامل مستند رو درست قرار بدید خب ! این چیه الان این تیکه تیکه هارو باید دانلود کنیم ؟!؟!؟ لینک کامل رو با زیرنویسش قرار بدید خب
  • ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۱
    0 0
    والا

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس