با افزایش نومیدی درباره حل زودهنگام مساله نفت، چشم‌انداز اقتصادی نه‌چندان امید بخش و دشواری‌های مالی ملموس، بخش‌های فزاینده‌ای از اقشار ثروتمند، بازرگانان، و کارفرمایان نسبت به دولت [مصدق] ناشکیبا شدند یا به مخالفان آن پیوستند.

گروه تاریخ مشرق- نهضت ملی ایران برای مبارزه با زیاده‌خواهی‌های استعمار، تجربیات فراوانی برای آینده‌ی پس از خود به جای گذاشته است. کارگزاران نهضت ملی برای به سرانجام رساندن کوشش‌های خود و نیل به آرمان‌های یک ملت، مجبور بودند که مشقت‌های زیادی را تحمل کنند که داستان ایستادگی‌های ملت در این مقابله با ناخوشایندی‌ها حماسه‌ای جداگانه است. دشمنان ملت که دندان طمع برای داشته‌های کشور تیز کرده بودند به هر حربه‌ای مستمسک شدند تا اهداف خود را جامه عمل بپوشانند. «داستان تحریم» یکی از این روایت‌ها است. دولت انگلیس و آمریکا از ابزارهای گوناگونی برای سد راه نهضت ملی مردم ایران بهره بردند که تحریم یکی از جدی‌ترین آن‌ها بود.

* اقدامات غرب علیه نهضت ملی
غرب و در راس آن‌ها دولت انگلستان از انجام هیچ کاری برای متوقف کردن نهضت ملی دریغ نکردند. اقداماتی که طیف وسیعی از برنامه‌ها و راهبردها را تشکیل می‌دهد. مجموعه اقدامات غرب علیه ایران در این دوره ار می‌توان این گونه برشمرد:

 1. برنامه کوتاه مدت برای تهدید و ارعاب ایران شامل اعزام کشتی‌های جنگی: «دولت انگلیس که حاضر به از دست دادن منافع امپریالیستی خود در ایران نبود با کشتی‌های موریشس و فلامنگو و قوای زمینی و دریایی و هوایی متمرکز در دور و نزدیک مرزهای ایران به حربه تهدیدی متوسل شد.» (مصدق و نهضت ملی/ ص100)

2. برنامه بلند مدت شامل طرح مساله در مجامع بین‌المللی و تحریم: انگلستان «دولت مصدق را به شورای امنیت و دادگاه بین‌المللی کشانید و سعی نمود که با تبلیغات خود در دنیا عمل ملی شدن صنعت نفت را در ایران به عنوان مصادره اموال غیر قلمداد نماید.» (همان/ 100و101 ) همچنین «جهان سرمایه‌داری می‌خواست با محاصره اقتصادی و یا تحریکات داخلی، تمامی قوای حکومت ملی را صرف این امور سازد و مانع از تدارک لوازم مفاومت ملی، خصوص پایه‌گذاری یک اقتصاد مستقل و یک دولت مستقل و یک جامعه آزاد گردد.» (همان/ ص101)
بنابراین می‎‌بینیم که مجموعه اقدامات دهشتناک و بی‌رحمانه‌ای علیه دولت مصدق و نهضت ملی برنامه‌ریزی شده بود تا به هر قیمت و با هر وسیله‌ای حباب آرزوهای ملت را بترکانند.

* ابعاد تحریم و اهداف آن
حربه تحریم، هدفی جز آسیب زدن به اقتصاد طرف مقابل را ندارد. انگلیسی‌ها می‌خواستند کاری کنند که دولت مصدق از فروش نفت خود ناتوان باشد تا هم اقتصاد کشور در التهاب بیفتد و هم مصدق ناچار باشد که به خواسته‌های آن‌ها تن در دهد. مجموعه اقدامات مالی و تضییقات اقتصادی انگلیس وحشتناک بود: «دولت انگلیس موجودی‌های ایران را در بانک‌های انگلیس توقیف کرد و از پرداخت آن‌ها خودداری نمود. دولت انگلیس مال‌التجاره بازرگانان و کالاهایی را که از شرکت‌های انگلیسی خریده بود، توقیف نمود و دولت ایران را از استفاده ارز استرلینگ محروم کرد. دولت انگلیس به کشورهای تحت‌الحمایه‌اش دستور داد برای جلوگیری از فروش نفت ایران تانکرهای ایران را در بنادر خود توقیف نمایند که از آن جمله توقیف تانکر رزماری در عدن بود. (عظیمی/37)

محمدعلی کاتوزیان
هم به خوبی اشاره می‌کند که « سلاح عمده بریتانیا در این نبرد تحریم نفت ایران بود. اینجا بود که دولت ایران فهمید مشکل عمده آن دشواری‌های فنی پالایش نفت نیست بلکه مساله سیاسی-اقتصادی صدور نفت خام مشکل اساسی است... سایرین هم –از جمله غول‌های نفتی آمریکایی- به تحریم پیوستند و از خرید نفت ایران خودداری کردند.» (ص272 کاتوزیان)

مصدق خود درباره هدفی که انگلیسی‌ها از تحریم نفت ایران دنبال می‌کردند می‌گوید: « منظور از فشار اقتصادی و تضییقات مالی... که با هیچ قانونی وفق نمی‌دهد این است که دولت انگلیس بدین وسیله مردم این مملکت را مستاصل و پریشان کند و زمینه را برای قبول تحریکات ایادی خود در ایران فراهم نماید. شاید بتواند به موقع مقتضی به وسایلی که دنیا و ملت ایران به آن آشناست دوباره اوضاع را به حال سابق درآورد.» (مصدق و نهضت ملی/ ص101)

ابعاد تحریم ایران اما، فقط به شرکت‌های انگلیسی محدود نمی‌شد. صدالبته دولت مصدق می‌دانست که با طرح ملی شدن نفت، آینده تعامل و روابط با دولت انگلستان به تیرگی خواهد گرایید و لذا تمام امید خود را به تجارت با دیگر کشورها گذاشته بود. با این همه، آنچه دست و پای او را بست، همراهی و همکاری دول دنیا با استعمار انگلیس بود. نه تنها آمریکا و کشورهایی مانند ژاپن و استرالیا که روس‌ها هم حاضر به خرید نفت ایران نشدند. «آمریکا در نشدید محاصره اقتصادی ایران، اولا از خرید نفت ایران توسط شرکتهای آمریکایی جلوگیری می‌کرد. چنانچه آیزنهاور آشکارا در جواب نامه‌ مصدق به این موضوع چنین اعتراف کرد: مرم آمریکا تا وقتی که اختلاف نفت قطع و فصل نگردیده است با خرید نفت ایران از حکومت دول متحده مخالفت خواهند کرد. و ثانیا با انگلستان در تحریم خرید نفت از ایران فعالانه تشریک مساعی می‌کرد... در آن زمان دولت ژاپن که تحت نفوذ کامل آمریکا بود نه اجازه صدور دلار از کشور می داد و نه اجازه خروج جنس از ژاپن را و درست عین همین سیاست را دولت ایتالیا اجرا نمود. » (مصدق و نهضت ملی/ ص103)

* تاثیرات تحریم و سیاستهای مصدق
تحریم نفت، به‌زودی مصدق را دچار مشکل کرد. البته تا آن هنگام وابستگی اقتصاد مملکت به نفت آن‌چنان زیاد نبود اما با این وجود، تحریم نفت و خارج شدن آن از چرخه اقتصاد کشور، برخی اقشار به‌خصوص و صاحب منفعت را به فراست انداخت. «با افزایش نومیدی درباره حل زودهنگام مساله نفت، چشم‌انداز اقتصادی نه‌چندان امید بخش و دشواری‌های مالی ملموس، بخش‌های فزاینده‌ای از اقشار ثروتمند، بازرگانان، و کارفرمایان نسبت به دولت ناشکیبا شدند یا به مخالفان آن پیوستند.» (عظیمی/ ص37 )

موسی غنی‌نژاد معتقد است که‌اصلا «یکی از دلایلی که طرفداران مصدق در 28 مرداد به خیابان نیامدند و از او دفاع نکردند این بود که عملکرد اقتصادی مصدق در آن دو سال بسیار بد بود و مردم وضعشان بدتر شده بود.» (گفتگو با تاریخ ایرانی). بدون شک در این وضعیت بد اقتصادی، تحریم‌ها بی‌تاثیر نبود و اصلا یکی از اهداف جدی غرب از اعمال تحریم‌ها همین سست کردن حمایت‌های مردمی و ایجاذ بذر نارضایتی‌ها در سینه مردم است. لذا «در پی تحریم اقتصادی، به‌تدریج مشکلات معیشتی در کشور به وجود آمد و از نارضایتی مردم، نیز به عنوان ابزاری دیگر بهره‌برداری گردید. » (اندیشه انقلاب اسلامی، تابستان 1382، شماره 6)

با این همه، مصدق اقداماتی هم انجام داد که مصیبت این تحریم‌ها را کاهش دهد.
1. فروش نفت با تخفیف: مصدق برای جلب رضایت کشورها و تشویق آن‌ها به خرید نفت ایران، حاضر بود برای مدت سه سال، 50% تخفیف بدهد.
2. انتشار اوراق قرضه ملی: از دیگر سیاست‌های مصدق انتشار این اوراق بود. با این وجود ثروتمندان حاضر به خرید این اوراق نشدند و حزب توده هم خرید این اوراق را تحریم کرد. ( مصدق و نهضت ملی/ص111)
3. ممنوعیت واردات کالاهای تجملی: مصدق برای جلوگیری از خروج ارز، به شدت از واردات کالاهای تجملی جلوگیری کرد که این سیاست به مذاق توانگران و نفس‌‌پرستان خوش نیامد.
4. مبادلات پایاپای: مصدق از طریق مبادلات پایاپای با برخی کشورها توانست تا اندازه‌ای کالاهای مورد نیاز مردم را تامین کند.

مصدق بسیار اطمینان داشت که با اتکا به ملت از پس تحریم‌ها برمی‌آید. او مقاومت می‌کرد و مردم را هم به این امر دعوت می‌کرد و در عین حال برای دشمنان خط و نشان می‌کشید: «برای دولت انگلستان چنین تصور باطلی حاصل شده که در نتیجه تضییقات آن دولت اکنون دولت و ملت ایران به آن درجه از استیصال رسیده اند که به قبول هر قسم شرایطی حاضر شده و به معامله اضطراری گردن گذارند و حال آنکه با وجود تمام مشکلات اقتصادی و مالی، ملت ایران به هیچ قیمتی حاضر به قبول شرایط ناروا که به استقلال سیاسی و یا اقتصادی یا خدای نخواسته حیثیت و شرافت ملی ایران لطمه وارد سازد تن در نخواهد داد...» (مصدق و نهضت ملی/ ص109)


* دلایل اثرگذاری تحریم
با این همه، تحریم‌های غرب اثرات بدی بر اقتصاد ایران گذاشت. در این تاثیرگذاری چند عامل دخیل بودند:

1. برخی از کشورهای دارای ذخایر نفت آماده بودند که کمبود نفت ایران در بازار را تامین می‌کنند. «در همان زمان، حجم تولید نفت در سرزمین‌های دیگر و از جمله کویت به اندازه‌ای بالا رفته بود که بتواند خلأ نفت ایران را در بازارهای جهانی پر کند.»

2. سیاست برونزای مصدق: مصدق تا واپسین لحظات هم چشم امید داشت که کشوری بیاید و از او نفت بخرد یا اینکه بتواند از وام کشورهای دیگر مانند آمریکا بهره‌مند شود.

3. اما شاید از مهم‌ترین عوامل دردسر آفرین برای مصدق رقبای سیاسی او بودند که برای سودای قدرت و غلبه بر مصدق حاضر بودند که بر طبل تحریم دو برابر بدمند و آثار آن را در نزد مردم درشت کنند. این سودجویان داخلی مدام مشکلات اقتصاد را بر سر مصدق می‌کوبیدند و این مشکلات را در برابر آرمان ملی شدن نفت بزرگنمایی می‌کردند. جمال امامی از مخالفان مصدق در مجلس فریاد می‌زد که «آقا آخرش چیست؟ برای این مملکت چه کردی؟ در این هشت ماه جز بدبختی، فلاکت، دوئیت، چه ایجاد کردی؟... از جان مملکت چه می‌خواهی؟ می‌گوید آمدم من خلع ید کردم. خب خلع ید کردی و نفت را هم کردی زیر زمین. تنها منبع عایدات این مملکت را که نفت بود جلویش را بستی، حالا چه می‌گویی؟» (مصدق و نهضت ملی/ ص115)

طیف مخالفان و رقبای مصدق بسیار گسترده بود. «مطبوعات محافظه‌کاران هیات حاکمه تنها گروه مخالف اقتصاد بدون نفت نبودند، حزب توده در نشریه فکاهی چلنگر به مصدق توصیه می‌کرد، یک پیت تهیه کند و به نفت فروشی بپردازد.» (کاتوزیان/ ص287)
کاتوزیان توضیح می‌دهد که تجملگراها و نفس‌پرستان تا چه اندازه ناراضی بودند: « [البته] نگرانی در مورد وخامت هر چه بیشتر اوضاع اقتصادی، فقط به طبقات بالای جامعه محدود نمی شد. [لکن] آنان از همان آغاز از سیر حوادث دلخور و ناراضی بودند؛ شکوه می‌کردند که کالاهای تجملی وارداتی به خاطر سیاست دولت نایاب و بسیار گرانند. » (کاتوزیان/ ص273) این گروه‌ها آرزوی کالاهای لوکس و بی‌فایده‌شان را بر آرمان‌های یک مملکت ترجیح می‌دادند و حاضر بودند فلان کالای تجملی را داشته باشند، ولو اینکه نفت را مفت و رایگان بیگانه ببرد.

در مجلس هم بودند کسانی که این مشکلات اقتصادی را بر سر دولت می‌کوبیدند: «ایادی وابسته به سیاست انگلیس جهت مشوش کردن اذهان عمومی مساله عدم توفیق در مذاکرات نفت با انگلیس و همچنین نابسامانی‌های اقتصادی معلول محاصره اقتادی را هر بار در مجلس بهانه قرار داده و دولت مصدق را استیضاح می کردند.» (مصدق و نهضت ملی/ ص113)

* سیاست تحریم و امروز ایران
یک نگاه گذرا و ساده تاریخی نشان می‌دهد که دشمنان ایران، به‌خوبی فهمیده‌اند که ابزار تحریم، می‌تواند حربه سودمندی برای پیشبرد اهدافشان باشد و برای این امر، به شدت روی گروه‌های مایل به بیرون در کشور سرمایه‌گذاری می‌کنند. رهبر معظم انقلاب به خوبی توضیح می‌دهند که «در زمینه‌ی سیاست داخلی، هدف آنها از این تحریمها این بود كه ملت را در راه خودشان مردد كنند؛ بین ملت ایران و نظام » اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد كنند، ناامید كنند.»
در جریان تحریم‌های اخیر هم شاهد بودیم که عده‌ای برای برد و باخت‌های سیاسی و حذف و بدنام کردن رقیبان حاضر بودند که تحریم‌ها تداوم بیابد تا این‌ها بتواننددر رقابت‌های انتخاباتی دست پیش را بگیرند.


مثلا همین چندی پیش بود که داریوش سجادی از مشاوران مهدی کروبی، با اشاره به فایل صوتی مکالمه مهدی هاشمی با کاریکاتوریست فراری نیک‌آهنگ کوثر از قول، کوثر نوشت: «مهدی هاشمی در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۰ از تلفن دوبی خود به من زنگ زد و خواست با مقام‌های وزارت خزانه‌داری ارتباط برقرار کنم تا تحریم‌ها علیه ایران افزایش یابد. وی که بارها تاکید کرده بود همه کارهای خانواده‌اش هماهنگ انجام می‌شود، معتقد بود تحریم‌ها برای ضربه به حاکمیت و دولت [احمدی‌نژاد] بسیار موثر هستند.»

منابع:
مصدق و نبرد قدرت در ایران/ همایون کاتوزیان/ موسسه خدمات فرهنگی رسا/ چاپ نخست/ 1371
حاکمیت ملی و دشمنان آن/ فخرالدین عظیمی/ نشر نگاره آفتاب/ 1383
مصدق و نهضت ملی ایران/ اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا/ 1357
اندیشه انقلاب اسلامی تابستان 1382 شماره 6
سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای
سایت قطره

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • دکترای خبر ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
    0 0
    همون وخت که شما بی سواتا تو صیاصت وارت شدیت
  • رضا ۱۵:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
    0 0
    به نظر من شرایط آن زمان و الان قابل مقایسه نیست. به هز حال تحریم موجب عقب ماندگی کشور می شود و هزینه های زیادی به کشور وارد می کنه. در آن زمان انگلیس نفت ایران رو چپاول می کرد که قابل مقایسه با قضیه هسته ای الان نیست. کشور ما با کاهش شتاب فعالیت های هسته ای خودش هم می تونست مانع اعمال تحریم ها بشه. فراموش نشه که یکی از اهداف آمریکا کند کردن سرعت پیشرفت ایران از طریق افزایش هزینه و اعمال تحریم بود و متاسفانه ایران بهانه دست آمریکا داد. به نظر من بهتر بود ایران چند سال دیگه قضیه هسته ایش رو جلو می برد وقتی که از نظر اقتصادی و سیاسی به ثبات بیشتری می رسید و قدرتمند تر از الان بود. ممنون میشم به اشتراک بگذارید تا نظر خوانندگان محترمتون رو راجع به نظر خودم بدونم.
  • ۱۵:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
    0 0
    آفرین. این استفاده صحیح و بهینه از مصدق است.
  • ۱۶:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
    0 0
    اولا پیشرفت یعنی چه؟ آیا اینکه مثلا به قیمت بهبود وضعیت اقتصادی کشور، به آمریکا بگوییم کدخدا و اسقلالمان را تقدیمش کنیم اسمش پیشرفت است؟ ثانیا: اگر واقعا « کشور ما با کاهش شتاب فعالیت های هسته ای خودش هم می تونست مانع اعمال تحریم ها بشه» پس چرا در سالهای 84 تا 88 هیچ یک از تحریمهای اصلی و اقتصادی بر ایران اعمال نشد؟ چرا درست بعد از 88 است که کنگره آمریکا اولین تحریمهای اقتصادی جدی را اعمال می کند؟ چرا عراق با آنهمه نوکری و کوتاه آمدن در مقابل آمریکا تحریم بود؟ چون دشمن را نمی شناسید. دشمن عهر وقت ببیند ما ضعیف شده ایم فشار می آورد. همینکه دید در کشور ما شکاف وجود دارد و می شود طبقات مرفه و شکم سیر را علیه انقلاب اسلامی به خیابانها آورد حتما اینکار را انجام می دهد. آمریکا مگر کی بهانه نداشته؟ مگر تحریمهای تسلیحاتی که اعمال کرد ایران اصلا غنی سازی داشت؟ مگر در زمان تحریمهای نفتی داماتو اصلا چیزی به نام موضوع هسته ای مطرح بود؟ مگر همین الان مرتب بر تحریمها اضافه نمی کند و می گویند ربطی به هسته ای ندارد و به خاطر مسائل حقوق بشر و دفاع از تروریسم داریم تحریمتان می کنیم؟ دشمن مانند سگ است. اگر از او بگریزی سر عقبت می گذارد و حمله می کند. بی سوادهای دهاتی این را می دانند اما ظاهرا باسوادهای کراواتی این چیزها حالیشان نمی شود. دشمن با استقلال ما مشکل دارد. می گوید با نوکر و عبد و عبید من باشید. حالا فرقی ندارد مصدق دهم از استقلال بزند یا موگابه یا آینده یا چاوز یا احمدی نژاد. استقلال چیزی است که البته برای شما ارزشی ندارد. حکایت شما حکایت همان پرنده بدبختی است که حتی وقتی هم که او را از قفس آزاد می کنند باز به هوای آب و دانه خودش به قفس باز می گردد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس