گروه فرهنگی مشرق، بیست و ششم ربیعالثانی سال 1363 قمری سالروز رحلت آیتالله سیدحسن قوچانی صاحب کتاب معروف «سیاحت غرب» است.
آیتالله سید محمدحسن ملقب به آقا نجفی فرزند محمد نجفی به سال 1295 هجری قمری در قریه خسرویه، واقع در 40 کیلومتری قوچان چشم به جهان گشود. وجود پدری خیّر و علمدوست پشتوانه بزرگی در تربیت علمی و اخلاقی وی در کودکی و نوجوانی بود.
از این رو قبل از هفت سالگی قرآن را در محضر پدر ختم کرد و دوره مقدمات را در مدتی کوتاه فرا گرفت و علیرغم تصمیمش بر ترک تحصیل برای یاری پدر در گرداندن چرخ زندگی، به تشویق و امر پدر در سال 1307 هجری قمری برای ادامه تحصیل راهی قوچان شد و پس از سه سال کسب علم در این شهر به صورت پیاده از سبزوار و نیشابور به مشهد سفر کرد و در آنجا ادبیات و سطح را تا قوانین در مدرسه دو درب و پریزاد مشهد به اتمام رساند.
آقا نجفی در سال 1313 قمری بار دیگر پیاده همراه یکی از دوستان هم مباحثهایاش از راه طبس و کویر به یزد و از آنجا به اصفهان عزیمت کرد و در مسجد عربون ساکن شد و منظومه و حکمت و رسائل و فقه و خارج را نزد استادانی چون آقا نجفی اصفهانی و میرزا جهانگیر قشقایی فرا گرفت.
آقا نجفی همچون دیگر دانش پژوهان این مرز و بوم پس از کسب فیض از حوزههای علمی داخلی عازم حوزه علمیه جهان اسلام، نجف اشرف شد و در آنجا از درس آخوند ملّامحمدکاظم خراسانی عالم و فقیه عالیقدر جهان اسلام و یکی از استوانههای گرانسنگ نهضت مشروطیت بهرهمند و از مشرب فکری ایشان متأثر شد و به جرگه مشروطه خواهان پیوست.
آیتالله قوچانی پس از بیست و پنج سال زندگی پرفراز و نشیب علمی و سیاسی در نجف اشرف در حدود سال 1337 هجری قمری ابتدا به عزم زیارت قبر امام هشتم(ع) و سپس برای اقامت در قوچان به زادگاه خود عزیمت کرد و بیست و پنج سال آخر عمر خود را در مقام حاکمیت شرع و اداره حوزه علمیه قوچان در آنجا به سر برد و از برکات وجود او بهرههای بسیاری نصیب مردم قوچان شد که در کتب تاریخی به ثبت رسیده است.
بازگشت این مرد عالم و عارف به قوچان و سکونت در آن به حوزه علمیه این شهر رونقی بسیار بخشید. محضر درس وی همه روزه قبل از طلوع آفتاب دائر بود، با همه طبقات حشر و نشر داشت، در صدور احکام مردی قاطع، در محضر درس، استادی بزرگ و والامقام و در برخورد با مردم انسانی ساده و بیپیرایه و بسیار متواضع و در عین حال بسیار شجاع و صریح و با هیبت بود. در گرفتاریها حامی حقیقی مردم بود. عدهای از بستگان ایشان معتقدند که اگر آقا نجفی به قوچان نمیآمد و مثلاً در قم ساکن میشد مقام و شهرتش بیشتر بود ولی با کمی دقت در طرز تفکر و شخصیت ایشان میتوان پیبرد که در نظر آقا نجفی منصب و مقام ارزشی نداشت و هدف او فقط رضای خدا و خدمت به مردم بود.
برخی از مهمترین آثار آیتالله سیدحسن قوچانی:
1. شرح دعای صباح: وی دعای صباح منسوب به امامعلی(ع) را به فارسی برگردانده و آن را شرح کرده است. نگارش این اثر در سال 1327 قمری به پایان رسید.
2. عذر بدتر از گناه: درباره مشروطیت ایران، انشای این رساله آمیزهای از نثر عربی و فارسی است، نگارش آن متعلق به 1328 قمری است.
3. سیاحت شرق: این اثر از تألیفات مهم آقانجفی است و درباره سوانح عمر از ابتدای زندگی، گزارش تحصیلات او در شهرهای قوچان، مشهد و اصفهان و چگونگی ورودش به نجف اشرف و تحصیلات نهایی تا رسیدن به درجه اجتهاد است. نگارنده در این اثر نفیس شرح زندگانی خود را با نثری بیپیرایه و لحنی صریح و بیپروا به رشته تحریر درآورده است.
4. شرح و ترجمه «رسالة تُفّاحیّة» ارسطو: از بابا افضل کاشانی
5. سفری کوتاه به آبادیهای قوچان:ک ه در ضمن آن به اوضاع اجتماعی و اعتقادی روستائیان نیز پرداخته است.
سرانجام این عالم شجاع و وارسته در 26 ربیعالثانی سال 1363 هجری قمری در سن 68 سالگی چهره در نقاب خاک کشید و به جایگاه ابدی خود رحلت کرد.
آیتالله سید محمدحسن ملقب به آقا نجفی فرزند محمد نجفی به سال 1295 هجری قمری در قریه خسرویه، واقع در 40 کیلومتری قوچان چشم به جهان گشود. وجود پدری خیّر و علمدوست پشتوانه بزرگی در تربیت علمی و اخلاقی وی در کودکی و نوجوانی بود.
از این رو قبل از هفت سالگی قرآن را در محضر پدر ختم کرد و دوره مقدمات را در مدتی کوتاه فرا گرفت و علیرغم تصمیمش بر ترک تحصیل برای یاری پدر در گرداندن چرخ زندگی، به تشویق و امر پدر در سال 1307 هجری قمری برای ادامه تحصیل راهی قوچان شد و پس از سه سال کسب علم در این شهر به صورت پیاده از سبزوار و نیشابور به مشهد سفر کرد و در آنجا ادبیات و سطح را تا قوانین در مدرسه دو درب و پریزاد مشهد به اتمام رساند.
آقا نجفی در سال 1313 قمری بار دیگر پیاده همراه یکی از دوستان هم مباحثهایاش از راه طبس و کویر به یزد و از آنجا به اصفهان عزیمت کرد و در مسجد عربون ساکن شد و منظومه و حکمت و رسائل و فقه و خارج را نزد استادانی چون آقا نجفی اصفهانی و میرزا جهانگیر قشقایی فرا گرفت.
آقا نجفی همچون دیگر دانش پژوهان این مرز و بوم پس از کسب فیض از حوزههای علمی داخلی عازم حوزه علمیه جهان اسلام، نجف اشرف شد و در آنجا از درس آخوند ملّامحمدکاظم خراسانی عالم و فقیه عالیقدر جهان اسلام و یکی از استوانههای گرانسنگ نهضت مشروطیت بهرهمند و از مشرب فکری ایشان متأثر شد و به جرگه مشروطه خواهان پیوست.
آیتالله قوچانی پس از بیست و پنج سال زندگی پرفراز و نشیب علمی و سیاسی در نجف اشرف در حدود سال 1337 هجری قمری ابتدا به عزم زیارت قبر امام هشتم(ع) و سپس برای اقامت در قوچان به زادگاه خود عزیمت کرد و بیست و پنج سال آخر عمر خود را در مقام حاکمیت شرع و اداره حوزه علمیه قوچان در آنجا به سر برد و از برکات وجود او بهرههای بسیاری نصیب مردم قوچان شد که در کتب تاریخی به ثبت رسیده است.
بازگشت این مرد عالم و عارف به قوچان و سکونت در آن به حوزه علمیه این شهر رونقی بسیار بخشید. محضر درس وی همه روزه قبل از طلوع آفتاب دائر بود، با همه طبقات حشر و نشر داشت، در صدور احکام مردی قاطع، در محضر درس، استادی بزرگ و والامقام و در برخورد با مردم انسانی ساده و بیپیرایه و بسیار متواضع و در عین حال بسیار شجاع و صریح و با هیبت بود. در گرفتاریها حامی حقیقی مردم بود. عدهای از بستگان ایشان معتقدند که اگر آقا نجفی به قوچان نمیآمد و مثلاً در قم ساکن میشد مقام و شهرتش بیشتر بود ولی با کمی دقت در طرز تفکر و شخصیت ایشان میتوان پیبرد که در نظر آقا نجفی منصب و مقام ارزشی نداشت و هدف او فقط رضای خدا و خدمت به مردم بود.
برخی از مهمترین آثار آیتالله سیدحسن قوچانی:
1. شرح دعای صباح: وی دعای صباح منسوب به امامعلی(ع) را به فارسی برگردانده و آن را شرح کرده است. نگارش این اثر در سال 1327 قمری به پایان رسید.
2. عذر بدتر از گناه: درباره مشروطیت ایران، انشای این رساله آمیزهای از نثر عربی و فارسی است، نگارش آن متعلق به 1328 قمری است.
3. سیاحت شرق: این اثر از تألیفات مهم آقانجفی است و درباره سوانح عمر از ابتدای زندگی، گزارش تحصیلات او در شهرهای قوچان، مشهد و اصفهان و چگونگی ورودش به نجف اشرف و تحصیلات نهایی تا رسیدن به درجه اجتهاد است. نگارنده در این اثر نفیس شرح زندگانی خود را با نثری بیپیرایه و لحنی صریح و بیپروا به رشته تحریر درآورده است.
4. شرح و ترجمه «رسالة تُفّاحیّة» ارسطو: از بابا افضل کاشانی
5. سفری کوتاه به آبادیهای قوچان:ک ه در ضمن آن به اوضاع اجتماعی و اعتقادی روستائیان نیز پرداخته است.
سرانجام این عالم شجاع و وارسته در 26 ربیعالثانی سال 1363 هجری قمری در سن 68 سالگی چهره در نقاب خاک کشید و به جایگاه ابدی خود رحلت کرد.