این حافظ قرآن کریم از سال 1366 بر اثر اشتباه پزشکی دچار معلولیت شده و طی این سالها با مشکلات متعددی روبرو است.
کریمیان در صحبتهای خود از بیمهریها و مشکلات فراوان خود، نظیر فراهم نکردن امکان تحصیل، از کار افتادگی، کنار گذاشتن از کار به دلیل معلولیت، عدم سرکشی مسبب معلولیتش، نداشتن مسکن، هزینههای بالای دارو و درمان و نداشتن بیمه تکمیلی با ما سخن گفت که از نظر خوانندگان میگذرد.
خود را معرفی کنید.
حمیده کریمیان، متولد 1358، روستای شمسآباد از توابع شهرستان استهبان استان فارس، متأهل و صاحب یک فرزند به نام «نازنین زهرا» هستم.
معلولیت از ناحیه مفاصل به دلیل تزریق آمپول اشتباه
معلولیت شما از چه ناحیهای است و علت معلولیت چیست؟
علت معلولیت من تزریق آمپول اشتباه است. در سن 8 سالگی با بروز تب، خانوادهام مرا نزد پزشک بردند و به دلیل تزریق آمپول اشتباه دچار معلولیت از ناحیه کل مفاصل بدن از انگشتان تا گردن و پا شدهام.
معلولیت شما چنددرصد است؟
معلولیت من 70 درصد است، البته جدا از معلولیت، مدتی است دچار تخریب استخوان شدهام که این امر سبب بروز مشکلات بسیاری برای من شده است.
ترک تحصیل در سال آخر دبیرستان به دلیل عدم همکاری مدرسه با یک معلول
شما چگونه به حفظ قرآن روی آوردید؟
تا سال دوم دبیرستان را در روستا خواندم، اما برای سال آخر باید به استهبان میرفتم، اما متأسفانه کلاس درس ما در طبقه دوم بود و من نمیتوانستم از پله بالا بروم، از این رو از مدرسه درخواست کردیم تا کلاس را به پایین منتقل کنند، اما مسئولان مدرسه قبول نکردند و من در سال آخر دبیرستان مجبور به ترک تحصیل شدم.
پس از آن مؤسسه بیتالاحزان شعبهای در روستای ما تأسیس کرد و حجتالاسلام شاهسونی که از شرایط من خبر داشت به من پیشنهاد حفظ و تدریس به صورت همزمان داد، به این صورت که وی به صورت فشرده روشهای حفظ و تدریس را به من یاد داد، من هم به صورت همزمان تدریس و حفظ را آغاز کردم، البته آقای شاهسونی هر چند روز یک بار به کلاس میآمد و روند کار را زیر نظر داشت.
کریمیان در حال آموزش قرآن به فرزندش «نازنینزهرا»
شما در چه مدت موفق به حفظ کل قرآن شدید؟
سال 1378 حفظ قرآن را آغاز و ظرف مدت یک سال و نیم موفق به حفظ کل قرآن شدم.
پیشنهاد تدریس و تحصیل همزمان در مؤسسه بیتالاحزان توسط حجتالاسلام شاهسونی
شما چگونه با آقای شاهسونی آشنا شدید؟
مؤسسه بیتالاحزان در ابتدا روستامحور بود و شعب مؤسسه در روستاها قرار داشت، شعبه چهارم مؤسسه در روستای «شمسآباد» راهاندازی شد، این اتفاق شاید یک معجزه بود زیرا من در بدترین شرایط جسمی و روحی قرار داشتم و آقای شاهسونی به سراغ من آمد و به من پیشنهاد کار داد.
آغاز روند درمان پس از حفظ قرآن کریم
حفظ قرآن برای شما چه دستاوردهایی داشته است؟
من از سال 1366 دچار معلولیت شدم، و طی 12 سال زیر نظر بهترین پزشکان تحت درمان قرار گرفتم، اما هیچ پیشرفتی در بهبودی من حاصل نشد، اما به محض پایان حفظ قرآن، خود پزشکان با من تماس گرفتند که میخواهیم شما را عمل کنیم.
در هنگام عملهای جراحی هم با مشکلاتی مواجه شدم، زیرا بدن من به داروی بیهوشی واکنش نشان داد و پس از اولین عمل چند ساعت چشمان من نمیدید، از این رو پزشکان استفاده از داروی بیهوشی را برای من ممنوع کردند، زیرا عمل بعدی بسیار طولانی بود و ممکن بود بیناییام را از دست بدهم.
اما به خواست خدا حدود 11 ساعت با بیحسی تحت عمل جراحی قرار گرفتم که موفقیت آمیز بود.
پس از عمل جراحی و پیوند پروتز بر روی مفاصل، پاهای من کمی بهبود یافت و همه این اعمال موفقیتآمیز بود و من این امر را از معجزات حفظ قرآن میدانم.
پس از عمل جراحی ، یک راه جدید برای سایر بیماران همدرد من باز شد و برخی دیگر از بیماران هم این اعمال را انجام دادند.
شغل کنونی شما چیست؟
در شعبه مؤسسه بیتالاحزان قم حفظ و مفاهیم قرآن کریم تدریس میکنم.
ناتوانی به دلیل بیماری تخریب استخوان
برای کار و تدریس مشکلی ندارید؟
من این کار را بسیار دوست دارم، اما به دلیل مشکل جدیدم که تخریب استخوان است، به سختی کار میکنم و قادر به ادامه کار نیستم، متأسفانه بیمه هم به دلیل اینکه از بدو کار دچار معلولیت بودم، من را از کارافتاده نمیکند. از سوی دیگر در زندگی مشکلات مالی زیادی دارم، و نیاز به کار کردن دارم، البته درآمد کنونی من بسیار پایین است و ماهانه 220 هزار تومان حقوق میگیرم، البته مدتی در بهزیستی هم تدریس میکردم، اما به دلیل معلولیت عذر مرا خواستند، از طرفی بیمه هم من را از کارافتاده نمیکند.
من حتی برای زایمان هم از مرخصی استعلاجی استفاده نکردم، زیرا قوانین بیمه اجازه نمیداد.
شغل همسر شما چیست؟
همسرم هم در مؤسسه بیتالاحزان کار میکند.
آیا همسر شما هم معلول است؟
بله، همسرم ناشنوا است، البته وی بیماری التهاب روده هم دارد.
زندگی خوبی دارم و از همسرم راضی هستم
با وجود مشکلاتی که دارید از زندگیتان راضی هستید؟
بله زندگی خوبی دارم و از همسرم راضی هستم، وی به واقع یک انسان با خدا است.
شما در مسابقات هم شرکت کردهاید؟
من در مسابقات اوقاف چند بار شرکت کردم و یک بار هم به مقام نخست استان فارس رسیدم، اما به دلیل مشکلات جسمی خصوصاً مشکل از ناحیه فک مسابقات را رها کردم زیرا هنگام تلاوت خسته میشدم و برخی اوقات تلاوت قطع میشد، از این رو همواره از من نمره و امتیاز کم میشد، من هم مسابقات را کنار گذاشتم.
به جز تدریس، فعالیت دیگری هم دارید؟
من یک وبلاگ دارم و برای برخی از نشریات هم مطلب قرآنی مینویسم.
فردی را که باعث معلولیت شما شده میشناسید؟
وی فردی به نام دکتر دهقان بود و من هیچ خبری از او ندارم، پدر من هم پیگیر این اتفاق نشد،
زمانی که این اتفاق افتاد، وی برای شما کاری کرد؟
من در ماههای اول بیماری او را کنار خودم حس میکردم، شاید او به من سر میزد و خود را معرفی نمیکرد، اما هیچ خبری از او ندارم و نمیدانم زنده است یا نه، اما ای کاش او حداقل برای از کارافتادگی من کاری میکرد.
درددل فراوان با مسبب معلولیت
اگر روزی با وی مواجه شوید چه عکسالعملی نشان میدهید؟
من دوست دارم با این فرد روبهرو شوم و مشکلات، دردها و سختیهایی که سالها به خاطر اشتباه او کشیدم را برایش بازگو کنم، به او بگویم پدرم که یک مرد روستایی بود 25 سال من را بر روی شانههای خود به همه مراکز درمانی برد، پدرم با پای پیاده کیلومترها من را بر دوش میگرفت و تمام زندگی خود را صرف درمان من کرد، او در کنار مشکلات، همواره غم بزرگی از بیماری من داشت و سال گذشته به رحمت خدا رفت، متأسفانه با مرگ پدر یکی از حامیان بزرگ خود را از دست دادم.
دوست دارم مشکلات دردها، ناتوانیها، نگاه حسرت به سایر کودکان و مشکلات پیش رو و مشکلاتی که فرزند من در آینده با آن روبهرو است را برای این پزشک بازگو کنم.
مؤسسه بیتالاحزان «حضرت زهرا(س)» شعبه قم
مسبب معلولیتم را به حضرت «فاطمه زهرا(س)» میبخشم
آیا میتوانید او را ببخشید؟
بله من دوست دارم ابتدا درددلها و مشکلاتم را برای این فرد بازگو کنم، سپس وی را به حضرت «فاطمه زهرا(س)» میبخشم.
مشکلات مالی و نداشتن مسکن سبب شده به دنبال کار باشم
در حال حاضر با چه مشکلاتی روبرو هستید؟
من با وجود بیماری و معلولیت، همه زندگی و وقت خود را برای ترویج فرهنگ قرآن گذاشتهام، اما مشکلات فراوان و عدم رسیدگیها باعث شده من مجبور شوم فعالیت خود را کنار بگذارم، از طرفی مشکلات مالی، نیاز به دارو و هزینههای سنگین آن که ماهانه حدود 400 هزار تومان است، سبب شده به دنبال کار باشم.
چندی پیش در تعاونی مسکن معلولان ثبتنام کردم و قرار بود ما مبلغ 12.5 میلیون تومان پرداخت کنیم و یک واحد مسکونی تحویل بگیریم، اما به دلیل تورم تاکنون 14.5 میلیون تومان پرداخت کردهایم و باید 15.5 میلیون دیگر هم تا چند روز دیگر پرداخت کنیم، اما ما توان پرداخت این پول را نداریم، از طرفی فاقد مسکن بوده و مستأجر هستیم و مبالغی هم که تاکنون پرداخت کردهایم وام است و اقساط آن بر دوش ما سنگینی میکند.
از کارافتادگی من مورد تأیید همه پزشکان است، اما من را از کارافتاده نمیکنند، حتی من در جامعه معلولان قم کلاسهای مفاهیم و حفظ برگزار میکردم، اما مسئولان بهزیستی مدتی بعد افراد سالم را به کار گرفته و به دلیل معلولیت کار من را گرفتند.
چرا از استهبان به قم مهاجرت کردید؟
پزشکان به من توصیه سفر و مهاجرت کردند، من هم به دلیل اینکه قصد تحصیل در رشته نهجالبلاغه داشتم تصمیم به مهاجرت به قم گرفتم.
مسئولان برای امثال من چارهای کنند
در پایان حرفی برای گفتن دارید؟
امیدوارم مسئولان صدای من را بشنوند و برای رفع مشکلات من به ویژه از کارافتادگی چارهای بیندیشند.
در پایان از روح بزرگ پدر عزیزم تشکر میکنم که سالها رنج و سختی بیماری من را به جان خرید و همه زندگی خود را برای من هزینه کرد. او در کنار سختیها همواره از ناراحتی و بیماری من غصهدار و ناراحت بود و امیدوارم با محمد و آل محمد محشور شود.
از حجتالاسلام شاهسونی، انوری و الهیزاده تشکر میکنم. این عزیزان برای حافظ شدن من زحمت زیادی کشیدند، همچنین از پزشکانی که در این سالها برای معالجه من تلاش کردند مانند آقایان «اکبر رجایی»، «غلامحسین شاهچراغی» و «محمدعلی ضرابی» تشکر میکنم.