سرویس فرهنگی مشرق- این نوبت از مجموعه مقالههای شفاهی حسن رحیمپور (ازغدی) به پاسخ چند پرسش در حوزه انسانشناسی به نحو عام و روانشناسی به نحو خاص، اختصاص یافته و دو زاویه نگاه پوزیتیویستی و اگزیستانسیالیستی در این زمینه را بررسی کرده است؛ دو زاویه نگاهی که در وهله اول تفاوتهای بنیادینی با یکدیگر داشته اما در نهایت، هر دو رویکرد، ماهیتی سکولاریستی و غیر دینی دارند.
این گفتار تاکید دارد در هر دو سنخ روانشناسی که هر کدام مبتنی بر یک نوع معرفتشناسی است، نکات مثبت و قابل قبولی وجود دارد که با معرفتشناسی، انسانشناسی و روانشناسی اسلامی سازگار است و دقتهای قابل تحسینی در بخشهایی از هر دو جریان روانشناسی غرب صورت گرفته اما نکات چشمگیری از روانشناسی این هر دو رویکرد نیز با آموزههای دینی و نیازهای انسانی ناسازگار و نیازمند نقادی است.
در این پرسش و پاسخ 50 دقیقهای پس از اشاره به برخی شاخصهها و برشمردن تفاوتهای این دو رویکرد با یکدیگر، به اختصار به برخی تناقضهای هر دو رویکرد با روانشناسی و انسانشناسی از منظر اسلامی نیز اشاره شده است.
روشن است که چنین موضوعاتی، بسیار پردامنه و نیازمند بحثهایی مفصل است اما از باب تأثیرگذاری چنین نظریاتی در آموزش و پژوهش رشته روانشناسی و پیامدهای انکارناپذیر آن در حوزه تعلیم و تربیت، ضروری است به اهل تحقیق و تأمل، سرنخهایی داده شود تا از چنین منظری نیز به مسائل بنگرند و بیش از پیش به مرزهای روانشناسی از منظر اسلام با سایر مکاتب توجه کنند.
این گفتار تاکید دارد در هر دو سنخ روانشناسی که هر کدام مبتنی بر یک نوع معرفتشناسی است، نکات مثبت و قابل قبولی وجود دارد که با معرفتشناسی، انسانشناسی و روانشناسی اسلامی سازگار است و دقتهای قابل تحسینی در بخشهایی از هر دو جریان روانشناسی غرب صورت گرفته اما نکات چشمگیری از روانشناسی این هر دو رویکرد نیز با آموزههای دینی و نیازهای انسانی ناسازگار و نیازمند نقادی است.
در این پرسش و پاسخ 50 دقیقهای پس از اشاره به برخی شاخصهها و برشمردن تفاوتهای این دو رویکرد با یکدیگر، به اختصار به برخی تناقضهای هر دو رویکرد با روانشناسی و انسانشناسی از منظر اسلامی نیز اشاره شده است.
روشن است که چنین موضوعاتی، بسیار پردامنه و نیازمند بحثهایی مفصل است اما از باب تأثیرگذاری چنین نظریاتی در آموزش و پژوهش رشته روانشناسی و پیامدهای انکارناپذیر آن در حوزه تعلیم و تربیت، ضروری است به اهل تحقیق و تأمل، سرنخهایی داده شود تا از چنین منظری نیز به مسائل بنگرند و بیش از پیش به مرزهای روانشناسی از منظر اسلام با سایر مکاتب توجه کنند.