بهمن دری از کارشناسان زبده کتاب و 25 سال سابقه مدیریت فرهنگی و مطبوعاتی، نویسنده بیش از یک هزار مقاله، تحلیل، تفسیر و نقد در حوزههای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، ادبیات ایران و جهان و رخدادهای داخلی و خارجی در رادیو، مطبوعات و نشریات است.
مکان مصاحبه در دفتر معاون وزیر بود، پس از اندکی تامل وارد اتاق شدیم و طی مصاحبهای دو ساعت و اندی درباره موارد مختلف در حوزه کتاب و هرآنچه به آن مرتبط بود پرداخیتم، آنچه در ذیل میآید گفتوگوی خبرنگاران فارس با بهمن دری است که در دو بخش منتشر میشود.
آقای دری در ابتدا باید از روند مصاحبههای حضوری گله کنیم چرا که مدت مدیدی است در انتظار مصاحبهای حضوری با شما بودیم که سرانجام پس از دو سال محقق شد، با این حال در ابتدای مصاحبه درباره حضور خود در این دوسال در معاونت فرهنگی و موضوعاتی که پایهگذار آن بوده و اجرا کردهاید، بفرمایید.
به هر حال، در مواردی که ضرورت پیدا کرد در خدمت خبرنگاران بودیم، از این موارد که عبور کنیم، درباره حوزه معاونت فرهنگی باید گفت که یکی از معاونتهای کلیدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی «معاونت فرهنگی» است، به ویژه که بعضاً اتفاق میافتد که این معاونت را معاونت حوزه کتاب میدانند، اما بنده اعتقاد دارم معاونت به معنای اخص، علاوه بر کتاب میتواند برای مباحث فرهنگی پیوست فرهنگی تهیه کند کما اینکه این کار را انجام دادهایم.
در رابطه با حوزه حجاب و عفاف شاید بتوان گفت در معاونتها و دستگاههای وزارت ارشاد یکی از معاونتها بودیم که فکر میکنم توفیق بیشتری نسبت به دیگران داشتیم، گرچه به نقطه مطلوب نرسیدیم.
در صدور مجوز کتبی که درباره حجاب و عفاف است تسریع شد، نمایشگاههایی در حوزه فرهنگ عفاف و حجاب در شهرستانها و استانها برگزار شد، از این رو بسیاری از نمایشگاههای استانی ما، بخش جنبی و دائمی درباره حجاب و عفاف دارند که بسیار مؤثر است. اغلب کتابها در حوزه حجاب و عفاف چاپ یا خریداری و یا حمایت شده در بخشهای جنبی بسیار مورد توجه قرار میگیرد، که کافی هم نیست.
چند عنوان تا به حال در این زمینه چاپ کردهاید؟
در این دو سال تا سه ماه اخیر؛ بیش از 720 عنوان در تیراژ 3 میلیون نسخه منتشر شده است؛ این تعداد آثاری هستند که در اعطای مجوز آنها تسریع شده است، چرا که ایده و سیاست آن است که با این کتابها به شکلی دیگر برخورد شود، مثلاً کتاب «اطلس جامع عفاف» اگر با حمایت ما نبود منتشر نمیشد. این اثر پس از انتشار به چاپهای متعددی هم رسید و بسیاری برای پرداختن به موضوع حجاب به این اثر استناد میکنند، چند عنوان کتاب درباره حجاب هم هست که به چاپهای 15 و 16 رسیده، اگر این آثار طی این دو سال حمایت نمیشد چه بسا مهجور میماند.
حمایتهای شما از این گونه آثار چگونه بوده است؟
معمولاً در حوزه کتاب و عناوین چند نوع حمایت صورت میگیرد؛ حمایت حداقلی و حداکثری. در این حوزه ما از حمایت حداکثری استفاده کردیم، مثلاً در حوزه صدور مجوز، 48 ساعته مجوز گرفتند. یک کتاب در راستای حجاب سراغ ندارید که مجوزش طول کشیده باشد و دیر شده باشد، حمایت دوم در حوزه خرید کتاب است، در این حوزه با توجه به اعتبارات موجود اقدام به خرید 200 تا 500 عنوان کتاب از سوی کمیته خرید کردیم، کتابهای حوزه حجاب و عفاف گاه تا هزار نسخه و یا دو هزار نسخه خریداری شده و مهمتر اینکه برای تجهیز و تأمین کتابخانههای عمومی هم این آثار را ارسال کردیم که موفقیتآمیز هم بوده است زیرا بعضاً به ما منعکس میشود که در استانها بسیار به اینگونه آثار نیازمند هستند.
این آثار به لحاظ محتوایی تا چه میزان تأثیرگذار هستند؟
دری: البته ما کتابهای سبک هم در این زمینه داشتیم، اما با نویسندگان و ناشران آنها صحبت کردیم که به جای انتشار این کتابها، کتابهای جامعتری به لحاظ پژوهشی و تحقیقی ارائه دهید، تا قبل از اینکه بحث صدور مجوز مطرح باشد ما پیش از انتشار از آنها حمایت کنیم.

حمایت دیگر ما، پیش از انتشار آثار است، (یعنی مؤلفی در رابطه با این حوزه کار پژوهشی و تحقیقی انجام میدهد اما امکان دارد هر ناشری به دلیل هزینهها این کتاب را نپذیرد، ما چون هزینههای چاپ و انتشار آن را میپذیریم، ناشر با طیب خاطر میپذیرد و کتاب را چاپ کند) به عبارتی قبل از انتشار هزینه کتاب را پرداخت میکنیم. در حوزه حجاب و عفاف این کار را با شدت و حدت بیشتری انجام دادیم و ارزیابی ما این است اگر قرار بود به صورت عادی با این تعداد کتاب برخورد شود هرگز به لحاظ کمیت و کیفیت اینگونه منتشر نمیشد. ضمن اینکه کشور ما باز هم نیاز بیشتری به آثار مکتوب در این حوزه در ابعاد گوناگون دارد.
ورود شما به این حوزه به دلیل آن است که عرفانهای نوظهور بحث روز جامعه شده و معاونت فرهنگی هم نمیتوانست از کنار آن به آسانی عبور کند؟
در برههای عرفانهای کاذب و انحرافی در حال مبدل شدن به بحران بود؛ پس از انقلاب تا سال 73 در رابطه با عرفانهای ساختگی تحرک جدی نداشتیم از آن سال به بعد کتب مربوط به عرفانهای کاذب شروع شد و در دوره اصطلاحات به شدت شکل گرفت و تا سال 88 ادامه داشت.
در گزارش دستگاههای امنیتی، وزارت ارشاد در مرتبه نخست مبارزه با عرفانهای نوظهور قرار دارد. تا پیش از سال 1373 کتب مربوط به عرفانهای کاذب در ایران هم اندک و هم پراکنده بود، اما از سال 75 به بعد این کتابها به صورت هجمهوار به بازار روانه شدند.
آمارها نشان میدهد از آن زمان تا سال 88 بالغ بر صدها عنوان کتاب در این زمینه به زبان فارسی ترجمه یا تألیف شده است. (4 هزار عنوان کتاب مستقیم یا غیرمستقیم در این راستا منتشر شدهاند) که البته برخی از آنها در چند جلد منتشر شده، این آمار از سال 1389 و متعاقب آن از سال 1390 به شدت روند نزولی داشته است. در این سال به بسیاری از این آثار اجازه چاپ و نشر داده نشد. (کتابهای پائولوکوئیلو، اوشو، کریشنا و...) و به ناشرانی که این آثار را به صورت وسیع چاپ میکردند تذکر جدی داده شد، در مواردی که باز دچار تخلف میشدند با تعلیق یا محرومیت یا محدودیت مواجه میشدند، از طرف دیگر در جهت ایجاد آگاهی و شناخت از این جریانها و فرق انحرافی کتابهای بسیاری در نقد عرفانهای نوظهور و کاذب چاپ و انتشار یافت. در این راستا وزارت ارشاد در رأس مقابله با این موضوع شناخته شده است. هماکنون عنوان شده در موقعیت کنونی بحث عرفانهای نوظهور در شرایط بحرانی نیست و باید به مثابه یک آسیب با ان مقابله کرد و جنبههای سلبی و ایجابی را هم مدنظر قرار دهیم.
ابتدا برخورد سلبی انجام شد یا ایجابی؟
سلبی و ایجابی با هم انجام شد؛ ایجابی معمولاً تدریجی است. در این راستا حداقل به بیش از سه ناشر مجوز پروانه نشر دادیم که طی 2 سال کار خود را آغاز کردند، کارشان فقط درباره عرفانهای نوظهور است. مجوز موسسه دکتر فعالی را صادر کردیم و دو ماه پیش که تقاضای انتشارات را هم ارائه کرد به آن هم مجوز دادیم، تا آثارشان را منتشر کنند، چند ناشر کتابهای عرفانهای نوظهور را چاپ میکردند، با آنها صحبت کردیم و زمینه کاری خود را برضد عرفانهای نوظهور تغییر دادند ما ناشران را تشویق به موقع کردیم، بلافاصله مجوز انتشار و پروانه نشر دراختیارشان گذاشتیم و آثارشان منتشر شد.
به جز حوزه عفاف و حجاب و عرفانهای نوظهور، بیشتر انتقادها از معاونت فرهنگی در راستای وادار کردن نویسندگان به سفارشی نویسی است و در این راستا با ضعفهایی مواجهیم؛ اکثر نویسندگان انتقاد میکنند که معاونت فرهنگی تنها از آثار سفارشی باب میل خود حمایت میکند، چرا تأکید مؤکد شما بر سفارشی است؟
برای اینکه اعتنای ویژه به مباحث داستانی صورت گیرد، داستانیهایی خلق میشود که داستاننویسان خودمان آنها را مینویسند (نه ترجمه)، حساسیت و ضرورت این موضوع به گونهای بود که «بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان» شکل گرفت، این بنیاد تا قبل از دوره ما تنها جنبه شکلی داشت؛ در گذشته بیشتر جنبه تأسیسی داشت، اما بر مبنای فرمایش رهبر انقلاب و تاکید ایشان بر حوزه داستان، عنوان کردیم جنبه نمایشی و شکلی بنیاد تأثیری ندارد و باید تمام تلاشمان را معطوف در حوزه داستاننویسی کرده و بنیاد ابیات داستانی شکل عملی به خود گیرد، خوشبختانه در حال حاضر فکر میکنم بنیاد ادبیات داستانی با 80 تا 90 درصد نویسندگانی که شاید بتوان گفت برخی از آنها 5 سالی است اثری خلق نکردهاند، وارد کار و قرارداد شده و امروز داستانهایی خلق میشود که حمایت ویژهای از آنها شده و بحث سفارشی هم نبوده است، دو نکتهای که عرض شد از اولویتهاست، مثلاً در بحث داستان اولویتهای ما «انقلاب اسلامی» است، چرا که به حدی درگیر سایر حوزهها هستیم که حوزه انقلاب اسلامی مغفول مانده است. بحث دفاع مقدس، جنگ نرم، بیداری اسلامی، ائمه معصومین و از دیگر موارد مورد نظر است.
برخی معتقدند در بحث اهل بیت علیهمالسلام مگر میشود داستان نوشت، باید
گفت چرا نمیشود! در این زمینه رمانی در حال نگارش است که امیدواریم در
ایام دفاع مقدس و دهه کرامت از آن رونمایی شود، یا در رابطه با سایر امامان
آثاری در حال خلق شدن است؛ برای اینکه نویسندگانی که در این راستا اثر
تألیف میکنند تشویق شوند، «جشنواره ادبی هشت» راهاندازی شد تا داستانهای
کوتاه، خاطرات، داستانهای کوتاه کوتاه، در این حوزه از کل کشور جمعآوری
شود. با این جشنواره دیگر برخی نمیتوانند به ما انگ سفارشی را بزنند؛ به
نظرم باید کار از جایی آغاز میشد، کارهای اجرایی صرف به سرانجام نمیرسد.
در حال حاضر شما هیچ انجمن داستان و تشکلی را نمیبینید که حمایت جدی یک تا
صد برای آن انجام نداده باشیم.
کمیته خرید کتاب متشکل از چه افرادی است؟ چرا اسامی آنها اعلام نمیشود؟
برای اعلام نکردن اسامی این کمیته بنده و خود اعضا دلیل خاصی دارند؛ البته اعلام شدن آن مشکلی ندارد، الا اینکه برخی از این افراد وقتی معرفی میشوند، ناشران و نویسندگان به سوی این فرد هجوم برده و انتظار دارند برای فلان کتاب این فرد پا درمیانی صورت گرفته و اثر خریدار شود.
اما عنوان نکردن نام این افراد رانت ایجاد میکند؟
اینگونه نیست، چرا که ما آییننامه و مقررات داریم، ضمن اینکه هر یک از اعضای این کمیته حوزه تخصصی خود را دارند؛ برخی در سه حوزه، برخی دو حوزه و برخی میانگین در همه حوزهها نقش دارند، به لحاظ حقوقی ما چند نفر از مدیران مجموعه خود را در کمیته داریم، مثلاً مدیرکل کمیته ارزشمند و مطالعات کتابخانه هم عضو کمیته خرید است.
نکته دوم اینکه کمیته کتابهای چاپ اول را خریداری میکند، چاپ دوم و... را خریداری نمیکنیم، این کتابها توسط اعضا امضا میشود و در نهایت باید به تأیید بنده برسد.
حتما شما هم خرید برخی از کتابها را وتو میکنید؟
تا امروز طی این دو سال شاید بتوان گفت تنها برای خرید قرآن منظوم مخالفت کردم.
گاهی آموزش جزء سی قرآن هم در این لیست خرید مشاهده میشود، لزوم خرید اینگونه آثار چیست؟
در شهرستانها و استانها به اینگونه آثار نیاز دارند. در حال حاضر نیازهایی که استانها در موضوع قرآن دارند با موضوعات دیگر برابری میکند، ما باید براساس نیاز اقدام کنیم، مثلاً فلان کتابخانه در فلان استان عنوان میکند که میخواهیم کتابهای دینی و مذهبی خود را پالایش کنیم، براساس نیازسنجی خرید صورت میگیرد؛ ما 31 مدیرکل در استانها داریم که نیازسنجیهای استانی را انجام میدهند و عنوان میکنند کتابخانههای مستقر در استان نیاز به اینگونه آثار دارند، گرچه ما تمام نیاز استانها را نمیتوانیم برآورده کنیم.
این نیازها در آییننامههای ما آمده است؛ کتابهای دفاع مقدس جزء آثاری است که در برخی استانها و برخی استانها بیشتر اعلام نیاز میکنند، نیاز در حوزه حوزه دفاع مقدس و اعطای قرآن و... اعلام میشود؛ بسیاری از مساجد و یا کتابخانهها برای نوسازی و یا تعمیر آثار تخریبی خود درخواست کتابها و قرآنهای سالم و تازه چاپ شده دارند، چرا که برخی قرآنها وهن هستند، برخی قرآنها جلد نداشته یا حاوی دستنوشته برخی افراد است، ورقههاشان قابل احیا نیست، از این رو معاونت فرهنگی قرآن خریداری و در اختیار استانها قرار میدهد.
امسال در مهرماه نمایشگاه فرانکفورت را داریم، بنا به گفته شما امسال عدم حضورمان باعث افتخار است یا حضورمان؟
اگر اقدام سال گذشته بنده صورت نمیگرفت، شما این سؤال را نمیپرسیدید؛ این اقدام باعث شد برخی به اهمیت حضور جهانی ایران در حوزه کتاب پی ببرند، اما این سئوال مطرح است که رهآورد ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نمایشگاههای فرانکفورت چه بوده است؟ تا چه میزان نزدیکی میان ما و ارتقاء و اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی ما از این نمایشگاهها بروز پیدا کرده است؛ خروجی چه بوده است؟
این معاونت فرهنگی چقدر ناگفته دارد که اغلب پیامک آن ارسال میشود، ناگفتههای خود از نمایشگاه کتاب را بگویید. عاقبت مأموریتی که معاون اول رئیسجمهور به وزیر ارشاد در اختتامیه نمایشگاه بیست و پنجم درباره کلنگزنی محل دائمی نمایشگاه کتاب تا آخر خرداد 91 داد به کجا رسید؟
آن زمان هم گفتم، کار ساختن محل نمایشگاه کار وزارت ارشاد نیست، برای ارشاد جنبه نرمافزاری مهم است، ما مکان ویژهای برای نمایشگاه نداریم، در بحث ضرورت محل نمایشگاه کتاب همه اتفاقنظر دارند. جسته گریخته ناگفتههای خود را بازگو کردهام، مهمترین آنها مطلبی است که در جلسه هیأت امنای بنیاد ادبیات داستانی به آن اشاره کردم؛ مشخصاً مواردی را مطرح میکنم؛ یکی اینکه به نظرم میرسد در نمایشگاه بیست و پنجم کتاب تهران جریانات خزندهای وجود داشت تا نمایشگاه و اعتبارات آن را زیر سؤال ببرد، این جریانات اینگونه نیست که طی یکی دو سال به وجود آمده باشد، در دوران پیش از انقلاب هم امام(ره) هشدار این جریانات را داده و از حرکات تحجرآمیز مینالیدند، مشخصاً انجمن حجتیهایها دیدند نکاتی را به عنوان راهبرد مدنظر داریم که مغایر با اهداف آنهاست، بعضاً نکاتی را مطرح کردند مثلاً نمایشگاه در معرفی اهل بیت علیهم السلام یا آموزههای دینی غفلت میکند، در حالی که تنها یک غرفه حضرت زهرا(س) که به مانند نگین انگشتری بود، نزدیک یک میلیارد ریال فروش داشت؛ اینها با همان شیوه و اقدام که در زمان امام داشتند و امام مقابل آنها ایستاد، قصد داشتند ورود داشتند، اما خوشبختانه با حضور مقام معظم رهبری و نکاتی که ایشان مطرح فرمودند این مسئله هم از بین رفت، اما باید هوشیار بود و نباید دشمن را خارج از مرزهای خود ببینیم. باید برای استمرار کار به صورت ویژه مراقبت صورت گیرد.
هر سال بخشی تحت عنوان کتابهای ممنوعه در نمایشگاه کتاب درنظر گرفته میشد تا مسئولان رده بالای کشوری و لشکری از آن دیدن کنند، چرا امسال این مهم رخ نداد؟
البته سال گذشته هم تعداد معدودی از غرفه کتابهای ممنوعه و جمعآوریشده بازدید کردند؛ امسال جمعآوریها انجام شده و درصددیم نمایشگاهی برای رسانهها و مسئولین از کتابهایی که در عرصه جنگ نرم اهداف نظام را مورد هجمه قرار دادهاند، برپا کنیم.
دو سال است شکل دیدار حضرت آقا از نمایشگاه کتاب تغییر کرده است، چرا که تا پیش از این رهبر انقلاب در بازدید از فضای شبستان از اکثر کتابها دیدن میکردند، نتیجه این گفتوگو و دیداربسیار خوب بود، رهبری بدون واسطه آثار را نقد و با ناشران سخن میگفتند، دو سالی است با طراحی سالن یاس این امکان گفتوگو از بین رفته و تنها برخی آثار و ناشران با ایشان دیدار میکنند، رهبر انقلاب امسال فرمودند: دوست داشتم با همه ناشران دیدار کنم، چرا دیدار ایشان به شیوه گذشته باز نمیگردد؟
مقام معظم رهبری در سه بخش صحبت کردند، بخشی درباره کلیات کتابها، روند، موضوعات و یا درباره دایرهالمعارفها و کودک و نوجوان نکاتی را عنوان کردند، نکاتی را هم در هنگام استراحت در حضور وزیر ارشاد مطرح کردند و احساس کردیم بسیاری از مشکلات توانفرسای نمایشگاه از دوش ما برداشته شد، بخش آخر هم به صورت عمومی صحبتهای ارزشمندی را ابراز داشتند؛ رهبری فرمودند: "با دیدن این بخش (سالن یاس) دوست داشتم فرصت بسیاری بود و باز هم از بخشهای مختلف دیدن میکردم چرا که ارضا نمیشوم، دوست داشتم زمان بیشتر به بازدید اختصاص مییافت."
این شکل بازدید پیشنهاد شما بود؟
نه، بنده دوست دارم رهبر انقلاب از تمام کتابها و سطح نمایشگاه بازدید کنند، فکر میکنم اگر رهبر انقلاب از کارنامه نشر ایران بازدید کنند (به شکل قدیمی) بهتر است؛ اما دست ما هم نبود سعی کردیم در بضاعت آنچه از ما خواسته شده بود انجام دهیم، اما همین که توانستیم کارنامه نشر سال 90 را در مرحله دیدن گذاریم کار بزرگی بودغ ضمن اینکه بسیاری از ناشرانی که در خارج از سالن حضور داشتند و سال 90 کتاب منتشر کرده بودند در سالن یاس حاضر شدند؛ البته اگر بتوان فضا را به شکلی تقسیم کرد که به کل ناشران هم تعمیم یابد بحثی است که باید بررسی شود.