کد خبر 1260980
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۳
در روز یازدهم محرم الحرام بر اهل بیت چه گذشت؟

در روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، سرهای سایر شهدای دشت کربلا از تن جدا شده و کاروان اسیران نیز به سمت کوفه راه افتاد.

به گزارش مشرق،  عمر سعد روز یازدهم محرم تا ظهر در زمین کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز خواند و آنان را به خاک سپرد و در حالی که پیکر پاک فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و یاران پاکش در زیر آفتاب رها شده بود، دستور داد سرهای دیگر شهدای کربلا را از بدن‌ها جدا کرده و به قصد تقرّب به ابن زیاد و گرفتن جایزه با خود به کوفه ببرند.

چون روز به نیمه رسید، عمر بن سعد دستور داد تا اهل بیت امام حسین (علیه السلام) را بر شترها سوار کردند. حضرت زین العابدین (علیه السلام) را هم در حالی که بیمار بود، با غل و زنجیر بر شتری سوار کردند. هنگام حرکت کاروان اسرا از کنار قتلگاه، صدای شیون و گریه بانوان بلند شد که به یکباره غوغایی در کربلا به پا شد.

حضرت زینب (سلام الله علیها) رو به بدن مطهر برادر کردند و فرمودند: «به فدای آن کس که سپاهش روز دوشنبه غارت شد، به فدای آن کس که ریسمان خیامش را قطع کردند، به فدای آن کس که نه غایب است تا امید بازگشتنش باشد و نه مجروح است که امید بهبودش باشد، به فدای آن کس که جان من فدای او باد، به فدای آن کس که با دلی اندوهناک و با لبی عطشان او را شهید کردند، به فدای آن کس که از محاسنش خون می‌چکید».

ایشان که می‌دانست دشمن در انتظار است تا با دیدن کوچکترین نشانه ای از ضعف وپشیمانی در خاندان پیامبر، قهقهه مستانه سر دهد، با دیدن پیکر به خون آغشته برادر، رو به آسمان کرد و گفت: «أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ هذا الْقُرْبانَ؛ خدایا این قربانی را قبول فرما».

عمر بن سعد روز یازدهم محـرم به کوفه آمد و عبـیدالله بن زیـاد بـا برگزاری مجلس باشکوهی، اذن عمومی داد تا مردم در مجلسش حاضر شوند. آن گاه سر مقدس امام حسین (علیه السلام) را مقابل او گذاشتند و او به آن نگاه و تبسم می‌نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می‌کرد.

در این هنگام زید بن ارقم برخاست و در حالی که می‌گریست، فریاد زد: «چوبت را از لب و دندان حسین (علیه السلام) بردار که من با چشم خود دیدم رسول خدا (صلی الله علیه و اله) لبان مبارک خویش را بر همین لب و دهان گذارده بود» ابن زیاد به او گفت: «اگر پیرمردی سالخورده نبودی و عقل خود را از دست نداده بودی، گردنت را می‌زدم!» پس در این هنگام زید از جا برخاست و روانه خانه‌اش شد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۱۲:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
    2 0
    اللهم العن قتلته الحسین ع
    • IR ۱۹:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
      1 0
      اللهم العن قتلة الحسین ع
  • علی IR ۱۳:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
    2 0
    سلام ودرود خداوند بر حضرت امام حسین علیه السلام وحضرت عباس وهمه شهدای کربلا. لعنت خدا بر یزید ویزیدیان ومعاویه وعمر سعد وشمر وعبیدالله بن زیاد وهمه خیانتکاران کوفه. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  • IR ۱۵:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
    0 0
    یک روایت هست که در زمان صفویه اومدن قبر حر را شکافتند تا ببینند .... بعد سربندی را که امام حسین بر پیشانی حر بستند را باز کردند دیدند هنوز خون میآید. اگر این درست باشد من فکر نمیکنم سر تمام شهیدان را جدا کرده باشند. ایا این حکایت نقش قبر حر در زمان صفویه را مراجع دینی تأببد میکنند یا نه؟
    • IR ۱۹:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
      0 0
      حر را قبیله اش بردند و جای دیگری دفن کردند و نه در کنار شهدای کربلا
    • IR ۱۹:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
      0 0
      ظاهرا در این خصوص نقلهای گوناگونی ذکر شده از جمله اینکه دو سر در بین شهدای کربلا از تن شهدا جدا نشده است ، یکی سر فرزند شش ماهه آقا ابا عبد الله الحسین ع ( حضرت علی اصغر ع) که پیکرش پاکش توسط حضرت امام حسین ع دفن شد و دیگری جناب حر بن یزید ریاحی که پیکرش این مجاهد بزرگ نیز توسط افراد قبیله اش دفن شد و از جدا کردن سرش ممانعت کردند. الله اعلم . اللهم العن قتلة الحسین ع

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس