به گزارش مشرق، این موارد در نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به رئیسجمهور و حتی قبل از آن، بارها مورد تذکر قرار گرفته بود اما هیجان و ذوق زدگی بیش از حد و وصف ناشدنی برای توافق با غربیها ، مانع از توجه و دقت آنها به این موارد شد. ۲۴ تیر ۱۳۹۴ یعنی فردای روز توافق روزنامههای حامی دولت تیترهای جالبی زدند. این روزنامهها پر بود از انبوهی از گزارشها و مصاحبههایی که نشان میداد، گردانندگان این روزنامهها و حامیان آنها با خوش خیالی ، عصر جدیدی را در تاریخ روابط ایران و آمریکا به نظاره نشسته و منتظر گشایشهایی بودند که از سالها قبل برای آن تئوری پردازی میکردند و مذاکرات مستقیم با شیطان بزرگ را سحراالباطل تمامی مشکلات کشور میدانستند. در میان آن حجم از هیجان تخدیرکننده حتی روزنامههای ورزشی و هنری نیز صفحه اول خود را به توافق اختصاص داده بودند و شب پیش از آن نیز در برخی از خیابانها و میادین کلانشهرها تعدادی از جوانان برای ابراز شادی از توافق به خیابانها آمده و رقص و پایکوبی کردند.
بیشتر بخوانید:
برجام سفره مردم را چگونه کوچک کرد؟
اما دیروز و در سالگرد ۵ سالگی برجام که تشت رسوایی مذاکره با شیطان با دلار ۲۳ هزارتومانی و سکه ۱۱ میلیونی به زمین افتاده، همین روزنامههای اصلاحطلب آنچنان در لاک سکوت فرو رفتهاند که گویی انگار چنین روزی از اساس در تقویم وجود نداشته است. دیروز به جز روزنامه اعتماد که دلواپس جنازه برجام شده بود ، ما بقی روزنامههای زنجیرهای حامی دولت و برجام ترجیح دادند به روی خود نیاورند که پنج سال پیش با چه تیترها و گزارشهای فضایی و اغراق آمیزی این سند خسارت بار را به ملت تحمیل کردند، غافل از اینکه سطر به سطر آنها در حافظه تاریخی ملت ما ثبت و ضبط است.
خواب و خیالهای یک توافق !
روزنامه اصلاحطلب شرق ۲۴ تیر ماه ۹۴ با تیتر «پیروزی بدون جنگ» به استقبال برجام رفت و در توصیف روز انعقاد این توافق نوشته بود : «روزی که چالش هستهای ایران با یک توافق همکاری مواجه بود، نه قطعنامه، نه تحریم بلکه با راهی برای برداشتن تحریمها و لغو قطعنامهها.جواد ظریف و فدریکا موگرینی حرف زدند. هر دو گفتند که «این تنها یک توافق نیست یک توافق خوب است»؛ این شاهبیت توافق تاریخی بود. یکی از اعضای تیم مذاکره میگفت اعضای همه هیئتها در راهروها در حال خواندن و بررسی متون هستند. صد صفحه متن تهیه شده، پرانتزها و جاخالیها پر شده و همه مواردی که یکسالونیم گفته میشد، موضوع اختلاف است به موضوع تفاهم تبدیل شده است..حالا بحران به بهانه برنامه هستهای ایران به کمک ابزار دیپلماسی و میز مذاکره دور شده است. ما وارد توافقی شدهایم که میتواند آیندهای بدون درگیری و خطر جنگ برایمان داشته باشد.
فتح تپهها با بازی برد – برد!
«جهان تغییر کرد»، این تیتری بود که روزنامه اعتماد با آن به بزک توافقی یکطرفه و خسارت بار پرداخته بود و با توصیفی اغراق امیز درباره آن نوشته بود : « جامعه بینالملل امروز، چالشهای بزرگ را میان قدرتهای بزرگ یا تضاد منافع قدرتهای بزرگ با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای با گفتوگو و مذاکره، حل و فصل میکند، میتوان به منافع ملی و ارزشها فکر کرد اما دشمن را در میز مذاکره متقاعد کرد. نخستین شاهد مثال آن را باید در لبخند ظریف و کری دید، جایی که آنها به عنوان نمایندگان منافع ملی کشورهایشان دست در دست هم مقابل دوربینها ژست دوستانه گرفتند تا بهجای خط و نشان کشیدن از راه دور برای یکدیگر، دور میز دیپلماسی بنشینند و راهحلی محترمانه برای مسائل خود بیابند. میز مذاکره، شکل و شمایل خصومت را در این عصر جدید تغییر داده است. امروز قدرتهای جهانی دور یک میز با ایران مینشینند و در عرف مذاکرات، بده- بستان میکنند، میدهند و میگیرند، بازی برد- برد را قاعده میگیرند و این دگرگونیها شاید نوید آغاز دوران، چندقطبی جدید به جای دنیای تکقطبی باشد. دنیا بر این اساس میتواند به جای دوری و گریز و گسستگی، در مسیر به هم پیوستگی متقابل حرکت کند. در ساعاتی که فتح قله توافق توسط تیم مذاکرهکننده ایران قطعی به نظر میرسید دیگر خبری از انتقادات طیفهای منتقد مذاکرات در کار نبود. به جز نطق میاندستور علیرضا زاکانی نه تریبونی به این جریان رسید و نه خودشان تلاشی برای گرفتن تریبون داشتند. غلامعلی جعفرزاده، نماینده حامی دولت در یک جمله وضعیت این طیف را در مجلس اینطور توضیح داد: «منتقدان امروز ساکت بودند».
برجام و علایم قطعی ظهور خاورمیانه جدید!
روزنامه ایران ارگان دولت فردای روز توافق هستهای تیتر «ایران بر قله توافق» را بر صفحه اول خود نشانده و نوشته بود : « روزتاریخی برای ایران و جهان. تولد خاورمیانه جدید بر محور ایران اهمیت توافق هستهای ایران و ۱+۵ را بیش از متن توافقنامه، یعنی محتوا و فرآورده آن، باید در دو جای دیگر جست: یکی در فرآیند و روشی که در خلال مذاکرات «ابداع» شد و به حصول این توافق انجامید و دیگری در «پیامدهای» خواسته و ناخواسته این توافق. ابداع این فرآیند ثمربخش درکنار پیامدهای این توافق، نهتنها تاریخ روابط بینالمللی و سیاست خارجی ایران را به دو بخش پیش و پس از توافق هستهای وین تقسیم میکند، بلکه از علایم قطعی ظهور خاورمیانه جدید است که در خلال یکیدو دهه آینده شکل خواهد گرفت.»
این روزنامه همچنین در مطلب دیگری به تمجید از ظریف پرداخته و نوشته بود :«ظرافت دیپلماسی ظریف. دیگر وقت آن رسیده است که از ظریف تمجید کنیم. مهم نیست نتیجه نهایی مذاکرات چه بود، مهم این است که ظریف راه و رسم معامله و چانیزنی را خوب بلد است. توانمندی ظریف در مناظره و مذاکره برای هر وزیر امور خارجهای تحسین برانگیز و تأثیر گذار است. اما این همه قدرت چانه زنی از کجا آمده است؟ شاید بتوان گفت قسمتی از این توانمندی نتیجه جذابیت شخصیتی ظریف است. او بیش از یک دهه با نخبگان سیاسی آمریکا نشست و برخاست داشته و تلاش کرده است آنها را تحت تأثیر قرار دهد: درست به همان سبک و سیاقی که یک کاندیدای ریاستجمهوری آمریکا برای به دست آوردن آرای موافق در ایالتهای مختلف این کشور مبارزه میکند. ظریف در مدت زمانی که سفیر ایران در سازمان ملل بود (مابین سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۲)، تحلیلگران و روزنامهنگاران و اعضای کنگره را به صورت حضوری ملاقات میکرد. برای او ملاقات حضوری و مباحثه دردسر کمتری از نامه نگاری و پاسخهای ایمیلی داشت. و این درست همان رویهایاست که شخصیتهای سیاسی آمریکا نیز در پیش میگیرند. نمونه موفقیت او در پیش گرفتن این رویه را میتوان در صحبتهای ری تاکیه، محقق ارشد شورای روابط خارجی آمریکا جست و جو کرد.»
کلید روحانی چرخید؟! ایران خندید؟!
روزنامه آفتاب یزد اما در آن فضای غلو و مجیزگویی ، گوی سبقت را از سایرین ربوده و با تیتر « کلید روحانی چرخید، ایران خندید» به استقبال این توافق رفت. این روزنامه در گزارش خود، فردای آن روز نوشت : « و تمام شد.... روی میز مذاکره این بار حرفها جواب دادندو هر دو طرف وجه مشترکی پیدا کردند که در طی ۸ سال گذشته پیدا کردنش بسیار سخت و دشوار بود ولی با همه این حرفها این رخداد صورت گرفت و پایانی خوش، رقم خورد پایانی به نام پایان مذاکرات و آغازی به نام آغاز توافق... پایان و آغازی که دیرزمانی بود ملت ایران به انتظار آن نشسته بودند و...و حالا با این توافق میتوان به روزهای آینده چشم دوخت و اینکه نتیجه پایان مذاکرات و پیروزی توافق را از اکنون میتوان به نظاره نشست. پس از طی سختترین و فشردهترین مراحل خودش سرانجام دیروز پس از چندین ضربالاجل پیاپی به خیر و خوشی به پایان رسید.... و حالا ملت ایران میتوانند جشن بگیرند. جشن توافق ایران و ۱+۵ توافقی مشتمل بر ۱۰۰ صفحه و ۵ ضمیمه... جشنی که سرآغازش صحبتهای متفاوت مسئولان مذاکرهکننده ۱+۵ و کشورمان بوده است.»
همچنین سردبیر این روزنامه نیز در سرمقاله خود با متلکگویی و تکهپرانی، منتقدان را به نوشیدن آب خنک دعوت نمود و نوشت: «همین چند روز پیش وقتی زیباکلام عزیز و دوستداشتنی برای «ما»نوشت «برای جشن هستهای آمادهباشید» عدهای این حرف را به سُخره گرفتند و «ما» را به خوشبینی و خوش خیالی متهم نمودند! اما امروز تمام آن تلاشها، تحلیل هاو پیشبینیها مسجل گشت و به بار نشست. شاید روا باشد امروز همان افرادی که «ما» را به «سُخره» گرفتند نهیب بزنیم و اقدام متقابل انجام دهیم اما این کار را نمیکنیم و تنها به ایشان توصیه مینماییم قدم زدن و نوشیدن آب خنک برای رفع عصبانیت مناسب است.»
روزنامه دنیای اقتصاد هم در گزارشی با تیتر «ایران وارد «عصر پساتحریم» شد»، تلاش کرده بود نگرانی منتقدان از ضمانت اجرایی برجام و رفع تحریمهای ظالمانه آمریکا را بلاوجه و کم اهمیت جلوه دهد. این روزنامه نوشته بود: «نگاهی مختصر به متن «برنامه جامع اقدام مشترک» نشان میدهد که رفع تحریمهای مالی و اقتصادی بهنحوی کامل و جامع انجام شده است و حتی برخی تحریمهایی که پیش از برنامه هستهای ایران وضع شده بودند، ملغی یا متوقف شدهاند. علاوهبر این، طرف ایرانی توانسته است با درج مواد متعددی در متن توافق، راه را برای تفسیرهای خلاف روح توافق، محدودیتهای غیرضروری و اقدامات تبعیضآمیز در آینده ببندد و اطمینان خاطر کافی برای ثبات و با دوام بودن لغو تحریمها ایجاد کند. الزام طرف مقابل به انتشار دستورالعملها و بیانیههای شفاف و دقیق درخصوص لغو تحریمها نیز به کارآمدی لغو تحریمها در این چارچوب افزوده است و مکانیزم حل و فصل اختلاف در نظر گرفته شده در متن توافق نیز منتهی به این خواهد شد که تحریمهای وضع شده علیه ایران، به سادگی قابلبازگشت نباشند و ایران این قدرت را داشته باشد که با استفاده از مکانیزم مزبور، مانع از بازگشت تحریمها شود؛ بنابراین میتوان برداشته شدن جامع، شفاف و بادوام تحریمها را دستاورد «برنامه جامع اقدام مشترک» دانست.»
پس جامتان کو ؟!
اغلب این روزنامهها دیروز اما رویشان را سمت دیگری گرفتهاند. انگار نه انگار که پنجمین سالگرد این توافق بوده است.آنها پاسخ نمیدهند که چرا کشور را گرفتار توافقی کردند که خجالت میکشند در سالگردش حتی یادی از آن بکنند؟
از سوی دیگر آنها که توافق را نوشتند در چه حالی بودند که این کلاه بزرگ سرشان رفت. نه تضمین گرفتند؛ نه نحوه جبران خسارت در صورت عهدشکنی معلوم شد؛ و نه اینکه شکایت به کدام محکمه معتبر باید برد! در توافقی چنین بیدر و پیکر، چرا همه امتیازات را نقد دادند و بعد با گردن کج و دست دراز ایستادند؟!
«وعده»برداشتن همه تحریمهای مالی و بانکی و نفتی در روز اجرای توافق» چه میشود؟ مهم نیست. این شکست عاطفی، چیزی از ارزشهای تیم روحانی و مدعیان اعتدال و اصلاحات کم نمیکند!