کد خبر 1018349
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۳
دو روایت از یک عکس

این امتیاز نه در این کتاب، که در همۀ کتاب‌های آقای حسن‌بیگی احساس می‌شود و در واقع به زبان مخاطب امروز نزدیک است. می‌توان گفت در آثار او سکته در نثر نمی‌بینیم.

به گزارش مشرق، اولین نشست از سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب‌های برگزیدۀ جوایز ادبی با عنوان «طعم کتاب» و با محوریت کتاب «دو روایت از یک عکس»، برگزیدۀ بخش کودک و نوجوان نخستین دورۀ جایزۀ ادبی شهید اندرزگو برگزار شد.

این نشست با حضور سیدصادق رضایی دبیر جایزۀ ادبی شهید اندرزگو ، ابراهیم حسن‌بیگی نویسندۀ کتاب، معصومه توکلی به‌عنوان منتقد، مجید عمیق نویسنده و مترجم، یوسف قوجق نویسنده و دیگر علاقه‌مندان عصر روز گذشته در ترنجستان سروش برگزار شد.

متعهدان به ادبیات کودک و نوجوان دین خود را ادا کرده‌اند

در ابتدای این نشست، سید صادق رضایی، دبیر جایزۀ شهید اندرزگو، در پاسخ به این سؤال که تاریخ معاصر در ادبیات کودک و نوجوان چه جایگاهی دارد، گفت: «در خصوص جایگاه تاریخ معاصر در ادبیات کودک و نوجوان می‌توان به این نکته اشاره کرد که ادبیات کودک و نوجوان متعلق به تاریخ معاصر است. جایگاه اصلی و تولد ادبیات کودک و نوجوان از مشروطه است. امروز اگر قرار باشد جایزه‌ای تعریف شود و این جایزه همۀ گونه‌های ادبی را فراگیرد، حتماً باید ادبیات کودک و نوجوان را هم به‌لحاظ کمی و هم به‌لحاظ کیفی نیز در نظر داشته باشد. هم به دلیل اینکه تعداد کتاب‌هایی در بخش شعر، داستان، رمان و مستند و... تولید می‌شود و هم به‌دلیل چهارده‌ونیم‌میلیون مخاطب کودک و نوجوان.»

رضایی با اشاره به بالندگی ادبیات کودک و نوجوان اظهار کرد: «این بالندگی به‌لحاظ کمی و کیفی مدیون پیروزی انقلاب اسلامی است. قبل از پیروزی انقلاب تصویرگر، مترجم، ناشر و... داشتیم؛ اما در مقایسه با پس از پیروزی انقلاب اسلامی نبود. البته در این بین، فراز و فرودهایی در رشد کمی و کیفی وجود داشت. نویسندگان در تاریخ معاصر به اتفاقاتی که در صد تا 150 سال اخیر اتفاق افتاده است، در قالب‌های شعر، داستان، داستان کوتاه، روایت و رمان بسیار پرداخته‌اند.»

وی با بیان اینکه قبل از انقلاب، نویسندگان به موضوعاتی چون چگونگی مبارزه با ظلم می‌پرداختند، گفت: «نویسندگان قبل از انقلاب پیروزی مظلوم را به تصویر کشیده‌اند. زبان این ادبیات پس از پیروزی انقلاب اسلامی از زبان اعتراض به زبان صراحت رسید و شروع کردند آنچه رخ داده بود، برای کودکان و نوجوانان در گونه‌های مختلف ادبی تولید کردند.»

دبیر جایزۀ شهید ‌اندرزگو افزود: «با آغاز جنگ، ادبیات انقلاب به ادبیات دفاع مقدس تبدیل شد. می‌بینید که مجموعه کتاب‌های ادبی نوشته‌شده، منطبق بر ادبیات معاصر است. همچنین در کنار این موضوعات، مشروطه، چگونگی روی‌کارآمدن پهلوی و انقراض قاجار و... نیز دستمایه‌ای برای نویسندگان شده‌اند تا قلم به دست بگیرند. جای کار در این زمینه بسیار است؛ اما من معتقدم که متعهدان به ادبیات کودک و نوجوان دین خود را ادا کرده‌اند.»

خوش‌خوان‌بودن؛ مهم‌ترین ویژگی «دو روایت از یک عکس»

 در ادامۀ این نشست، یوسف قوجق در پاسخ به این سؤال که کتاب «دو روایت از یک عکس» چه ویژگی‌هایی داشت که باعث شد به مرحلۀ نخبگانی راه پیدا کند، گفت: «این کتاب علاوه بر اینکه به موضوع جشنواره مرتبط بود، به زندگی پهلوی اول و دوم می‌پرداخت و در نظر داشت هر دو را از یک قاب روایت کند که در واقع هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. همچنین این کتاب از امتیازات ویژه‌ای از لحاظ ادبی برخوردار است که توانست نظر داوران را به خود جلب نماید.»

قوجق شاخصۀ مهم کتاب را خوش‌خوان‌بودن آن مطرح کرد و ادامه داد: «این امتیاز نه در این کتاب، که در همۀ کتاب‌های آقای حسن‌بیگی احساس می‌شود و در واقع به زبان مخاطب امروز نزدیک است. می‌توان گفت در آثار او سکته در نثر نمی‌بینیم. به نظرم لحن و خوش‌خوان‌بودن ویترین کاری هر نویسنده‌ای است. نکتۀ مهم دیگر، پرداخت کتاب به پهلوی اول و دوم است.»

در ادامه، ابراهیم حسن‌بیگی، نویسندۀ کتاب، به موضوع کتاب و استفاده از اساطیر اشاره کرد و گفت: «در دهۀ هفتاد، در جلسات حوزۀ هنری دورهمی‌هایی برگزار می‌شد که در آن، به ویژگی‌های نویسندۀ انقلابی اشاره می‌شد. تنها موضوع مورد بحث در این جلسات، برگشت به گذشته و استفاده از ادبیات فولکلور بود. قصه‌های هزارویک شب، غول چراغ جادو و بندانگشتی چند نمونه از این‌هاست. این موضوع به فراموشی سپرده شد تا سال 1389 که آقای رضایی در کانون پرورش فکری به من پیشنهاد نوشتن کتاب را دادند.»

وی ادامه داد: «آنجا ایدۀ استفاده از غول چراغ جادو به ذهنم رسید و نتیجۀ آن، خلق چند اثر با استفاده از این عنصر شد که "دو روایت از یک عکس" یکی از آن‌هاست. نوشتن در زمینۀ جنگ و انقلاب برای کودک و نوجوان سخت است؛ چرا که باید با بچه‌ها ارتباط گرفت.»

در ادامه معصومه توکلی به‌عنوان منتقد نشست، با اشاره به غول چراغ جادو در کتاب گفت: «غول چراغ جادو در این کتاب نقش راوی را دارد؛ اما نه هر راوی؛ بلکه یک راوی اثرگذار است. در ابتدای کتاب، به این نتیجه رسیدم که پهلوی‌ها نه در سرکارآمدن و نه رفتن از پادشاهی مانند سایر پادشاهان نبودند. در واقع، می‌توان گفت با جادوگری اجنبی‌ها بر سر کار آمدند، تداوم پیدا کردند و کنار رفتند. این وضعیتی است که غول چراغ جادو که از سرزمین ناممکن‌هاست، می‌توانست دربارۀ آن با ما صحبت کند.»

وی با اشاره به وقایع تاریخی گفت: «همۀ ما اصل قضیه را می‌دانیم. می‌توانست تحلیل نیز چاشنی این وضعیت شود؛ گرچه خالی از تحلیل هم نبود. حتی می‌توانست از این زاویه وارد قضیه شود که کاری که خارجی‌ها برای سرکارآوردن دو شاه کردند، شبیه جادو است.»

توکلی معرفی‌نکردن غول چراغ جادو را از دیگر نکات منفی کتاب دانست و گفت: «از ابتدا تا انتهای کتاب، با غول چراغ جادو آشنا نمی‌شویم و اگر همۀ جمله‌ها را در معرفی وی کنار هم بگذاریم، نهایتاً یک پاراگراف خواهد شد. غول چراغ جادو می‌توانست در کتاب تاریخچه‌ای داشته باشد. همچنین، در صفحات متوالی کتاب راوی، دانای کل می‌شود؛ در صورتی که راوی غول چراغ جادویی است که در برخی اوقات تلنگر می‌زند. این غول می‌توانست بار طنزآمیزی به دوش بکشد و نهایتاً باید گفت که کتاب می‌توانست قلاب بیشتری برای نوجوان داشته باشد.»

وی ادامه داد: «یکی از موضوعاتی که در کتاب مغفول است، کودتای 28 مرداد است که گذرا به آن اشاره شده است. حتی در کتاب‌های بزرگ‌سال نیز کتاب خوش‌خوانی در این زمینه وجود ندارد. جا داشت در کتابی که کودک و نوجوان به دست می‌گیرد و در یک سیر خوب با دو پادشاه آشنا می‌شود، به این واقعه نیز پرداخته می‌شد.»

توکلی با اشاره به غول چراغ جادو و توانایی‌های او بیان کرد: «غول چراغ جادو می‌توانست در زمان سفر کند و به تعریف وقایع بپردازد. به نظر می‌رسد نقل گذشته و لمس سال‌های پادشاهی در کتاب خالی بود.»

بزرگ‌ترین ویژگی کتاب، نویسندۀ با سواد آن است

رضایی در ادامۀ این نشست با اشاره به نویسندگی حسن‌بیگی گفت: «بزرگ‌ترین ویژگی این کتاب، نویسندۀ آن، یعنی ابراهیم حسن‌بیگی است. وی در نوشتن باسواد و استاد کلاس داستان‌نویسی است که مجموع این دو عنصر باعث می‌شود وی خالق اثری چون "دو روایت از یک عکس" باشد. نوشتن راجع به پهلوی‌ها و استفاده از عنصر بچه‌غول باعث موفق‌شدن کتاب شده و توقع افراد را بالا برده است.»

وی اظهار کرد: «اینکه بتواند در این فضا با نگاه دقیق روشن‌فکرانه که همراه با شهامت و شجاعت است، حقایق تاریخی را بنویسد، از جمله ویژگی‌های آقای حسن‌بیگی است. علاوه بر این، این شهامت را هم در نویسندگان امروز و هم در داوران داریم. قلب واقعیت‌های تاریخی ممکن است خریداران کم‌سوادی داشته باشد؛ اما مطمئن باشید در صد سال بعدی، سخیف‌بودن و غیرعلمی‌بودن مجموعه مطالب باورهای کسانی که عمداً نمی‌خواهند امروز را بفهمند، برای آیندگان جزو بدیهیات است.»

دبیر جایزۀ شهید ‌اندرزگو با اشاره به به بحث رمان و توقعی که ما از آن داریم گفت: «این رمان در گونه‌ای از رمان‌های تاریخی تعریف می‌شود که دو سه ویژگی را باید به یدک یکشد. نویسنده با تخیل خود موضوعی فانتزی را که جزء اساطیر جهان و ادبیات ما است، به تصویر کشیده است. این موضوع الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان است. هزارویک شبی که دوستان اشاره کردند، الهام‌بخش نویسندگانی است که خلق ادبیات کردند. در این هزارویک شب، غول چراغ جادو را می‌بینید و تأثیری که در ادبیات دارد. از این جهت گمان می‌کنم از این ظرفیت بهتر و بیشتر از این می‌توان استفاده کرد.»

رضایی با اشاره به شخصیت‌های واقعی و تاریخ واقعی و تخیل نویسنده گفت: «نویسنده در این زمینه سخت‌ترین کار را انجام داده است و آن انتخاب مخاطب کودک و نوجوان بود. چون این کتاب دربارۀ نوجوان نیست؛ بلکه برای نوجوان است. تفاوت رمان نوجوان و بزرگ‌سال در این است که هر دو رمان هستند. نوشتن رمان کودک و نوجوان سخت‌تر است؛ چون نمی‌شود آن را طولانی نوشت و باید در آن انتقال پیام و ایجاد باور کرد.»

نویسندگان و ناشران در انتقال مفاهیم مسئول‌اند

وی با اشاره به مسئول‌بودن نویسنده و ناشر در برابر انتقال پیام و مفاهیم در عرصۀ ادبیات کودک و نوجوان بیان کرد: «ناشران و نویسندگان در انتقال و خلق محتوا در برابر مخاطب خود مسئول هستند. علاوه بر اینکه فرد باید در ادبیات کودک و نوجوان تخصص داشته باشد، باید تعهد در محتوا و خوراک معنوی نیز داشته باشد؛ در حالی که در رمان بزرگ‌سال چنین نیست.»

در بخش دیگری از این نشست، یوسف قوجق در پاسخ به صحبت‌های منتقد جلسه گفت: «فراموش نکنید که رمان ناقص است و می‌توان از هر زاویه‌ای آن را دید. در واقع، رمان مانند داستان کوتاه قالب کاملی نیست و هر منتقدی از یک زاویه به آن می‌نگرد. برخلاف داستان کوتاه که هر چیزی باید در جایگاه اصلی خود قرار گیرد، رمان این‌گونه نیست.»

وی ادامه داد: «در اینجا باید نگاه منتقد را به نگاه مخاطب تغییر داد. در واقع من نویسنده برای مخاطب می‌نویسم؛ مخاطبی که از آن لذت ببرد، نه برای منتقد ادبی. بزرگ‌ترین ضربه به ادبیات این است که من نویسنده از نگاه منتقد بترسم. من موافق این قضیه هستم که لذت کشف باید در قصه باشد. اما اینکه برای نویسنده نسخه بپیچیم، درست نیست.»

خالق اثر «یاد یوسف» با بیان اینکه در ادبیات بایدی وجود ندارد، اظهار کرد: «ادبیات برای جامعه است. منظر نگاه را نیز باید به مخاطب برگردانیم. آیا مخاطب این قصه را با همین عناصر دوست دارد و از آن لذت می‌برد؟ در واقع، باید به‌جای مخاطب نشست. اما در پایان باید بگویم که رمان ناقص است و نباید انتظارات داستان کوتاه را از آن داشت.»

در ادامۀ این نشست، مجید عمیق، نویسنده و مترجم که به‌عنوان مهمان در جلسه حاضر بود، گفت: «آقای حسن‌بیگی برای نوشتن این رمان مهارت خاصی نشان دادند. اگر چراغ جادو را از کتاب بیرون بیاوریم، رمان تبدیل به کتاب بزرگ‌سال می‌شود.»

عمیق با اشاره به روایتگری غول چراغ جادو افزود: «نویسنده غول چراغ جادو را بهانه‌ای قرار داده است تا خود روایت کند، دانای کل نامحدود شود؛ اما گاهی زیاده‌روی کرده و مستقیماً در داستان دخالت کرده است.»

وی به استفاده‌نکردن نویسنده از پانوشت در کتاب اشاره کرد و گفت: «در برخی جاها نوجوان با برخی از شخصیت‌ها آشنایی ندارد که نیاز به پانوشت داشت. اگر این کار انجام می‌شد، رمان تبدیل به رمان بزرگ‌سال می‌شد؛ در حالی که غول چراغ جادو کتاب را برای نوجوانان مهیا می‌کند.»

حسن‌بیگی در پاسخ به نقد منتقدان و افراد حاضر در جلسه گفت: «نقد خانم توکلی دربارۀ تاریخچۀ غول چراغ جادو پذیرفتنی است؛ چرا که این غول چراغ جادو در دیگر کتاب‌های من چون "صوفی و چراغ جادو"، "گیسو و چراغ جادو" و "امیرحسین و چراغ جادو" به‌طور مفصل معرفی شده است؛ اما باید در این کتاب نیز معرفی می‌شد.»

وی در ادامه به موضوع کودتای 28 مرداد اشاره کرد و گفت: «من تصمیم به نوشتن داستان انقلاب نداشتم. هدف من این بود که دو برش پایان عمر را به تصویر بکشم. چه بسا خوب‌تر بود این را به‌عنوان یک پروژۀ ده‌جلدی می‌دیدیم که از ابتدا به آن می‌پرداختیم؛ اما من این کار را نکردم.»

خالق اثر «دو روایت از یک عکس» در ادامه، به موضوع پانوشت پرداخت و گفت: «برخی از شخصیت‌ها نیاز به پانوشت داشتند که من سعی کردم در کتاب حتی به کوتاه‌ترین شکل به آن اشاره کنم.»

در بخش دیگر، توکلی به خوش‌خوانی کتاب اشاره کرد و گفت: «در خوش‌خوانی کتاب شکی نیست؛ اما موضوع مهم دیگر، نکاتی است که در کتاب دربارۀ روابط با اعراب، اسرائیل، آتاتورک و... مطرح می‌شود.  این‌ها قوت است؛ چرا که به شکل‌گیری جغرافیای سیاسی در فرد و روابطی که در جهان شکل می‌گیرد و در زندگی ملت‌ها اثر می‌گذارد، کمک می‌کند.»

وی به مشکل نوجوانان اشاره کرد و افزود: «مشکل نوجوانان این است که با ظلم‌های منفرد روبه‌رو می‌شوند؛ اما کتاب‌های کمی هستند که به آن‌ها دید بزرگ‌تری را بدهند که چه چیزی باعث به‌وجودآمدن ساختارهای ظالمانه شده است.»

توکلی در ادامۀ صحبت‌های خود دربارۀ روابط و اسم‌های ناآشنا گفت: «نوجوان در کتاب این روابط را می‌بیند و با یک سری اسم‌های ناآشنا روبه‌رو می‌شود؛ اما اینها در کتاب دست‌انداز نیست و وجود آن مانع فهم کتاب نمی‌شود. حتی باعث می‌شود فرد به‌صورت عمیق‌تر دنبال آن برود.»

 توکلی در بخش دیگری از سخنان خود، به دغدغۀ کتاب‌خوانی و مخاطب‌شناسی اشاره کرد و گفت: «خیلی از کتاب‌ها جایگاهی در میان نوجوانان ندارند؛ چون دغدغه‌ای وجود ندارد. نویسنده شاید متوجه نباشد که مطلبی که می‌نویسد، شاید با توجه به شرایط موجود در جامعه خریدار نداشته باشد. این حلقۀ مفقوده است و نمی‌دانم متولی آن چه کسی است.»

این منتقد ادبی افزود: «بعضی از کتاب‌ها بخت انتخاب ندارند. نوجوان نمی‌خواهد راجع به تاریخ خود چیزی بداند؛ چون احساس می‌کند هر آنچه باید بداند، فهمیده یا اینکه احساس نمی‌کند چرا باید راجع به تاریخ بداند.»

در ادامه، سیدصادق رضایی، دبیر جایزۀ شهید ‌اندرزگو با اشاره به خواندن کتاب «روایتی ساده از ماجرایی پیچیده» قبل از چاپ توسط نوجوانان گفت: «فصل‌های این کتاب قبل از چاپ در میان دانش‌آموزان تقسیم شد و کسی از فصل‌های دیگر مطلع نبود. در جلسه‌ای به نقد و بررسی این کتاب پرداخته شد و متوجه شدیم که همه علاقه‌مند هستند از بقیۀ فصول مطلع شوند.»

رضایی ادامه داد: «ترویج و توسعۀ کتاب سخت است و یکی از این راه‌ها، نشست‌های نقد و بررسی است.»

وی در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: «ما به‌صورت دقیق و علمی کارمان را در خصوص تبیین تاریخ انجام خواهیم داد و در این راه، در برابر کسانی که به‌دنبال تحریف تاریخ هستند، خواهیم ایستاد. در این راه منفعل نخواهیم بود و به بیان حقایق خواهیم پرداخت. در جایزۀ ادبی شهید اندرزگو با ادبیات به بیان این حقایق می‌پردازیم. کودک و نوجوان، بزرگ‌سال و تاریخ شفاهی گونه‌هایی هستند که تاریخ را روایت می‌کنند. امسال در بخش تاریخ شفاهی روایت را برگزیدیم. در ادامه، دو نوع ادبی دیگر در زمینۀ تاریخ شفاهی را به آن خواهیم افزود و آنچه اتفاق افتاده است، تبیین می‌کنیم.»

نشناختن مخاطب، بزرگ‌ترین مشکل نویسندگان است

در ادامه ابراهیم حسن‌بیگی، نویسندۀ کتاب، در پاسخ به موضوع مطرح‌شده از سوی معصومه توکلی در خصوص مخاطب‌شناسی گفت: «من نمی‌دانم که نوجوانان و مخاطبان دربارۀ داستان چه نظری دارند. به تبع نمی‌توانم نظر تک‌تک بچه‌ها را دربارۀ داستان بدانم. جاهایی مانند کانون پرورش، برخی از مراکز و حتی برخی از ناشران نشست‌هایی با مخاطب برگزار می‌کنند و قدم مثبتی است.»

حسن‌بیگی مشکل جدی نویسندگان را نشناختن مخاطب دانست و افزود: «قبل و بعد از چاپ داستان نمی‌دانیم که چگونه عرضه خواهد شد و نظر مخاطب درباره‌اش چیست.»

همچنین حسن‌بیگی در پاسخ به این سؤال که چرا در صفحات آغازین کتاب، شاه بدون اینکه با چالشی مواجه شود، دست به اعتراف زده است، افزود: «نویسنده در انتقال اطلاعات عجله دارد. در مستنداتی که مطالعه کردم، به این اعترافات نرسیدم؛ اما سعی کردم این موضوع را تلطیف کنم. حتی خانوادۀ پهلوی نسبت به آمریکا متخاصم نشدند؛ اما من تعدیل کردم؛ چرا که اهدافی داشتم که به مخاطب القا کنم.»

در ادامه، حسن‌بیگی در پاسخ به پرسش یکی از حضار مبنی بر مخاطب‌شناسی و سازوکار حل مشکل مخاطب‌شناسی گفت: «در اینکه نویسنده‌های اوایل انقلاب، ارتباط کمتری با نوجوانان دارند و نویسنده‌های جوان ارتباط بیشتری دارند، شکی نیست.»

نویسندۀ کتاب «صوفی و چراغ جادو» ادامه داد: «نویسنده به‌عنوان خالق اثر خود باید با جامعه و مخاطب ارتباط بگیرد. نباید منتظر سازوکاری باشد که فضا را برای این ارتباط‌گیری مهیا کند که اغلب این‌طور نیستند. اما در ادامه برخی معتقدند که به‌دلیل مشغله و گرفتاری نویسنده، باید شرایطی فراهم شود تا او با مخاطب خود ارتباط بگیرد؛ کاری که به ندرت انجام می‌گیرد. نمونۀ آن این نشست است.»

وی به نهاد کتابخانه‌ها و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشاره کرد و گفت: «این دو مرکز اکثر کتابخانه‌ها را در اختیار دارند و می‌توانند این سازوکار را فراهم کنند. می‌توانند جلسات کتاب‌خوانی برگزار و ارتباط بین مخاطب و نویسنده را فراهم کنند. حتی معتقدم نویسنده‌های جوان فقط باید به شغل نویسندگی بپردازند. من نویسنده‌ای می‌شناسم که فروشنده است. اولویت استخدام کانون و نهاد کتابخانه‌ها باید با نویسندگان جوان باشد تا اینها در میدان کار، مخاطبان و نیازشان را بشناسند. سازوکار این موضوع ملی است و مجموعه‌ای باید انجام شود؛ اما متأسفانه چون در ایران کار گروهی صورت نمی‌گیرد، امیدی به حل این موضوع نیست.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس