کد خبر 1009737
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۹
اصلاح طلبان نمایه

اصلاح‌طلبان اساسا خصوصیت جبهه‌ای عمل‌کردن را دارند، مخصوصا در فضاهایی که احساس خطر می‌کنند. اصلاحات در انتخابات امسال جبهه‌ای عمل خواهد کرد.

به گزارش مشرق، چند ماه بیشتر تا انتخابات مجلس یازدهم باقی نمانده است؛ انتخاباتی که یک سر آن اصلاح‌طلبان در رفت و آمد برای پیداکردن راهی به منظور دستیابی به وحدت حضور دارند و یک سر دیگر آن، جبهه انقلابی که روز گذشته با اعلام رسمی «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» گام جدی برای ورود به عرصه انتخابات برداشت.

بیشتر بخوانید:

رونمایی از مکانیسم انتخاباتی اصولگرایان

برای تحلیل فضای سیاسی کشور به سراغ دکتر صادق‌کوشکی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران رفتیم. او درباره فضای حاکم بر جبهه اصلاحات گفت: «اصلاح‌طلبان اشتهای بیشتر از اینها دارند و به دنبال کسب اکثریت نسبی و اگر امکانش باشد، به دنبال اکثریت جدی هستند.» کوشکی درباره فعالیت‌های جبهه انقلابی نیز معتقد است که این جبهه با ضعف در مربیگری مواجه است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

به عنوان مطلع گفت‌وگو، به نظر شما نوع ورود جبهه اصلاحات به انتخابات مجلس یازدهم چگونه خواهد بود؟

اصلاح‌طلبان اساسا خصوصیت جبهه‌ای عمل‌کردن را دارند، مخصوصا در فضاهایی که احساس خطر می‌کنند. اصلاحات در انتخابات امسال جبهه‌ای عمل خواهد کرد؛ هرچند اصلاح‌طلبان به واسطه دستیابی‌شان به قدرت، اختلافات و درگیری‌هایی با هم داشتند اما با توجه به اینکه می‌دانند وضعیت آنها در مجلس تعیین‌کننده وضعیت آنها در شوراها و ریاست‌جمهوری بعدی است، به شدت در پی این هستند که سهم خود را در مجلس آینده حفظ کنند و حتی ارتقا بدهند. آن‌ها به‌هیچ‌وجه راضی نیستند که بازنده انتخابات آینده باشند و برخلاف برخی تحلیل‌ها، به هیچ‌عنوان هم خود را بازنده انتخابات نمی‌بینند. اختلاف‌نظرها، درگیری‌ها و کشمکش‌های اصلاح‌طلبان، مانع از همکاری آنها به عنوان جبهه در انتخابات آینده نمی‌شود چون آن‌ها با تجربه به این نکته رسیده‌اند که وقتی پدیده اصلاح‌طلبی زیر فشار است، باید جبهه‌ای عمل کرد اما وقتی به قدرت می‌رسند، درگیری‌ها و اختلافات میان‌شان بروز می‌کند. ممکن است بعضی این‌گونه تحلیل کنند که مردم به دلیل مشاهده ناکارآمدی اصلاح‌طلبان در دولت و مجلس و شوراها، دیگر اقبالی به ایشان نخواهند داشت. اصلاح‌طلبان اما فضا را این‌گونه تحلیل نمی‌کنند.

بنابراین این ایده که می‌گوید اصلاح‌طلبان در مجلس آینده در پی «اقلیت موثر» هستند، به نظر شما چندان با واقعیت منطبق نیست؟

اقلیت موثر، اصل ماجرا نیست. اصلاح‌طلبان اشتهای بیشتر از اینها دارند و به دنبال کسب اکثریت نسبی و اگر امکانش باشد، به دنبال اکثریت جدی هستند، یعنی سازوکار انتخاباتی خود را برای اقلیت‌بودن نبسته‌اند. البته ممکن است نتیجه انتخابات به نفع آنها نباشد، اما من نه از نتیجه انتخابات بلکه از رفتار اصلاح‌طلبان صحبت می‌کنم؛ اصلاح‌طلبان این‌طور نیست که خود را بازنده یا حتی اقلیت انتخابات ببینند. اینکه برخی اصلاح‌طلبان به طور پراکنده اعلام می‌کنند که ما دیگر شانسی نداریم و روحانی رای ما را خراب کرده، اظهارنظر شخصی است. اصلاح‌طلبان می‌دانند اگر در مجلس پیش رو، سهم مناسبی نداشته باشند، آن وقت در انتخابات شوراها و ریاست‌جمهوری در سال 1400، به طور جدی به مشکل و بن‌بست برخواهند خورد. این نکته را از این رو می‌گویم که جریانات مقابل اصلاحات، اصلاحات را از پیش بازنده ندانند.

اصلاح‌طلبان فعالیت‌های خود برای انتخابات امسال را از اسفند سال 94 شروع کردند؛ البته ممکن است عجیب باشد اما هیچ‌گاه جلسات اصلاح‌طلبان در خصوص انتخابات‌های بعدی تعطیل نشده است. اصلاح‌طلبان همیشه جلسات و رایزنی‌های مفصلی با محوریت نوع صف‌بندی‌ها و سهم هر گروهی از لیست واحد از سال 94 تا الان داشته‌اند. اصلاح‌طلبان در شهرستان‌ها و استان‌ها درباره شناسایی افراد جدید زیرمجموعه خود جلساتی را برگزار کرده‌اند. این افراد که در اصطلاح به «پلاک سفید» معروف هستند، کسانی‌اند که با وجود گرایش اصلاح‌طلبی، در عمل سابقه هیچ‌ رفتار و کنش مشخص سیاسی ندارند. دلیل اتخاذ این سیاست آن است که اگر چنانچه افراد درجه یک اصلاحات، در انتخابات امسال به واسطه نداشتن صلاحیت تایید نشدند، دست‌شان خالی نماند؛ یعنی حتی در بخشی از استان‌ها و شهرستان‌ها، تا ردصلاحیت حلقه‌های سوم چهره‌های اصلاح‌طلبی پیش‌بینی‌هایی از سوی اصلاح‌طلبان صورت گرفته است.

اصلاح‌طلبان در طول چهار سال گذشته، بخش عمده انرژی خود را مصروف انتخابات امسال کردند. علت چنین وضعیتی آن است که نگاه اصلاح‌طلبان به سیاست، یک نگاه حرفه‌ای و تمام‌وقت است، یعنی این‌طور نبود که اصلاح‌طلبان پس از اسفند 94 بروند سراغ میوه‌چینی صرف از قدرت. آنها به فکر میوه‌چینی از قدرت هم بودند اما در عین حال، زمین سیاسی را شخم زده و به منظور کاشت برای دوره‌های بعدی آماده کرده‌اند. اصلاح‌طلبان، حرفه‌ای به سیاست نگاه می‌کنند؛ به همین دلیل هیچ‌گاه حاضر نسیتند از سیاست خداحافظی و قهر کنند.

پس اینکه بعضا از مشارکت مشروط سخن می‌گویند برای چیست؟

همه اینها برای بازارگرمی و امتیاز و باج گرفتن از نظام است و الا شما اگر اصلاح‌طلبان را از بیرون کنید، از پنجره وارد می‌شوند؛ از پنجره بیرون کنید، از کانال کولر وارد می‌شوند چون نگاه حرفه‌ای به سیاست دارند، 
نه لحظه‌ای و تکلیفی. کسی که به طور حرفه‌ای وارد سیاست می‌شود، نه به اصول تکلیف‌گرایانه اهمیت می‌دهد و نه به اصول اعتقادی و اخلاقی کار دارد.

اصلاح‌طلبان، انتخابات دوره قبل مجلس با جریان دولت و حتی بخشی از اصول‌گرایان ائتلاف کردند و لیست مشترک دادند. به نظر شما آیا در این دوره هم شاهد چنین ائتلافی خواهیم بود؟

برخی واژه‌هایی که استفاده کردید، غلط است. فرمودید اصلاح‌طلبان با دولت آیا ائتلاف می‌کنند؟ این دولت، اساسا دولت اصلاحات است. این دولت تمام ویژگی اصلاح‌طلبان را دارد. ما یک زمان از جریان اصلاحات صحبت می‌کنیم؛ درون این جریان ممکن است چندین جریان کوچک هم وجود داشته باشد اما اساسا، اصول و خط فکری همه این جریان‌ها یکی است. این دولت دولت اصلاح‌طلبان است. هواداران جبهه مشارکت یا کارگزاران در پروپاگاندای خود می‌گویند که این دولت، دولت ما نیست؛ درست می‌گویند، این دولت، به طور کامل دولت جبهه مشارکت یا کارگزاران نیست اما دولت جبهه اصلاحات است. این نباید فراموش شود. اصلاح‌طلبان از همان ابتدا یک جریان واحد نبودند بلکه جبهه بودند. طیف اعتدال هم جزئی از جبهه اصلاحات است؛ بنابراین اینکه آیا اصلاح‌طلبان به دولت نزدیک خواهند شد یا نه، صحبت دقیقی نیست.

اصلاح‌طلبان در دوره قبل، با طیف آقای لاریجانی ائتلاف کردند. آیا چنین ائتلافی یا ائتلاف‌هایی شبیه این، تکرار خواهد شد؟

جالب است افرادی نظیر آقای لاریجانی یا تیم آقای ناطق‌نوری یا مهندس باهنر، قرابت‌هایی که با تیم کارگزاران یا با تیم اعتدال دارند، بسیار بیشتر از قرابت‌هایی است که با طیف‌هایی مثل جبهه پایداری یا دیگر زیرمجموعه‌های اصول‌گرایان دارند. تیمی که از سال 61 طرفدار بخش خصوصی یا اقتصاد باز بود یا در سیاست خارجی اهل میانه‌روی بود و امروز افرادی مانند مهندس باهنر یا علی لاریجانی نماینده آن هستند، قرابت‌های زیادی با طیف اعتدال و کارگزاران در جبهه اصلاحات دارد. اساسا برجام نتیجه همکاری این قشر از اصول‌گراها و با آن قشر از اصلاح‌طلبان بود. الگوها و متدهایی که اصلاح‌طلبان دارند، قرابت زیادی با تیم افرادی مانند آقای لاریجانی دارد؛ از طرفی نقاط اختلاف‌شان هم نقاط اختلاف بسیار محدودی است.

ائتلاف اصلاح‌طلبان با طیف آقای لاریجانی، در مجلس برای اصلاح‌طلبان کم هزینه نداشت. بالاخره طیف نزدیک به آقای لاریجانی به محض حضور در مجلس دهم، فراکسیون مستقلین را برای خود به راه انداخت و به نوعی دست امیدی‌ها را در پوست گردو گذاشت.

درست است اما در گلوگاه‌های کلیدی مجلس، طیف آقای لاریجانی با طیف اصلاحات چطور برخورد کرد؟ مثلا در قوانین مصوب، رای اعتمادها و استیضاح‌ها و انتخاب هیات‌ رئیسه‌ها، این دو طیف کاملا با یکدیگر، هم‌افزایی داشتند و هیچ‌گاه اختلاف‌نظر جدی نداشتند؛ بنابراین این جمله که آیا اصلاح‌طلبان با بخشی از اصول‌گرایان ائتلاف خواهند کرد یا نه را قبول ندارم و دقیق نمی‌دانم چون طیف‌هایی از اصول‌گرایی، همیشه قرابت‌های زیاد و جدی به ویژه در نگرش به مسائل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، با طیف‌هایی از اصلاح‌طلبان داشته‌اند.

ارزیابی‌تان درباره فعالیت‌های جبهه اصول‌گرایی برای انتخابات مجلس آینده چیست؟

جبهه‌ای وجود ندارد و عنوان جبهه اصول‌گرایی دیگر تقریبا بازنشسته شده است و ضمنا کارآمدی و جذابیتی برای بدنه متدین انقلابی ندارد؛ به جای آن می‌توان از عنوان «جبهه نیروهای انقلاب اسلامی» یا افراد وفادار به این جبهه استفاده کرد. واقعیت این است که اصول‌گرایی بعد از سال 92 بازنشسته شده و کارآمد نیست. انتخابات سال 92 تیر خلاص به مفهوم اصول‌گرایی بود. بدنه انقلابی وفادار به نظام و انقلاب، وجود واقعی دارد اما مفهوم اصول‌گرایی از سال 92، کاربرد و کشش خود را از دست داده است. نیروهای انقلابی نیازمند یک هماهنگ‌کننده قوی هستند. اساسا فقدان این هماهنگ‌کننده احساس می‌شود. در جبهه اصلاحات این هماهنگ‌کننده، ما به ازای واقعی دارد؛ مثلا وقتی آقای خاتمی در سال 92 به آقای عارف اعلام کرد که به نفع روحانی کنار بکشد، فقط با یک «چشم» مواجه شد. البته اصلاح‌طلبان هم از فردای انتخابات، شروع به فحاشی‌کردن به یکدیگر می‌کنند، اما در موقع انتخابات یک مربی و هماهنگ‌کننده دارند.

توصیه‌ای برای عملکرد بهتر جبهه انقلابی در انتخابات آینده دارید؟

این توصیه را باید کسی انجام بدهد که جایگاه مربیگری این تیم را داشته باشد. اشکال از جایی شروع می‌شود که من یا کسی مثل من، بخواهیم توصیه‌ای کنم؛ اینکه چرا این مجموعه با وجود داشتن پایگاه اجتماعی بسیار قدرتمند، از هم گسیخته شده، به خاطر همین موضوع است. پایگاه اجتماعی اصلاحات منفعت‌محور بوده اما پایگاه اجتماعی نیروهای انقلاب، تکلیف‌محور و عقیده‌محور است؛ یعنی حاضر است برای اهداف خود جان بدهد. در انتخابات 96 همه کسانی که در سوریه بودند و بعد هم جنازه‌هایشان به کشور بازگشت، صددرصد به آقای رئیسی رای دادند؛ موضوعی که باعث شده جبهه اصلاحات از سال 92 پیروز میدان‌های انتخاباتی باشد، نه به دلیل قدرت پایگاه اجتماعی آنها بلکه به دلیل قدرت بالای هماهنگی نیروهایشان؛ اما نیروهای انقلاب با اینکه بدنه قدرتمند و معتقدی دارند، به دلیل مشکل داشتن با مفاهیمی مثل کار جمعی و یک تیم بودن و اینکه یکباره و به طور همزمان چند نفر ادعای سرمربیگری می‌کنند، ناموفق هستند.

منبع: صبح نو

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • جلیل IR ۱۳:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۸/۲۲
    6 3
    سلام از شما ودکتور کوشکی تشکر میکنم خیلی عالی و دقیق بود
  • DE ۲۳:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۸/۲۳
    4 0
    فعالیت‌های پنهان اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس// دزدی در تاریکی شب مشغول بریدن قفل مغازه ای بود شبگرد او را دید و پرسید چکار میکنی او گفت ویالون میزنم. سؤال کرد پس چرا صدایش نمی آید؟ گفت فردا صبح که هوا روشن شد صدایش میاید.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس